کد خبر: ۱۲۱۲۵۶
تاریخ انتشار:۱۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۱
چکش حقیقت
در جهان امروز نه می توان واقعیتی را پنهان کرد نه حقیقتی را لاپوشانی...
 تدبیر24»فیروز قاسمی - ﻫﺮ یک ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
منتها فن در جا زدن تنها کمکی که می کند این است که از جای خود تکان نخوریم، و اجازه بدهیم موانع ها تبدیل به سد شوند. در حرفه روزنامه نگاری و... به این نتیجه دست یافتم، برای نوشتن شیوی نادرست وجود ندارد. باید آنسوی ترس های سانسور کننده ای که درونمان را احاطه کرده است. با درایت و با استفاده درست از کلمات و دوری جستن از عقاید بازدارنده با خلاقیت به نوشتن پرداخت و این مهم را به یک قاعده تبدیل کرد. و با در نظر گرفتن این مهم عقاید منفی و سانسور را که باعث تضعیف می شود دور بریزیم، و اجازه بدهیم دستتانمان بر روی صفحات کاغذ حرکت کند و به تحلیل، نقد و بررسی و انتقادش « به زبان ساده، روان، فصیح و قابل درک برای عام و خاص با دوری جستن از واژه های ناملموس » در خصوص سینما، تئاتر، اقتصاد و..‌. ادامه بدهد. « بخصوص هنر صنعت سینما که از دوران بلوغ عبور کرده تا در بزرگسالی اوج بگیرد، که با برخی از موانع ها، سطحی نگریها و کج سلیقگی ها، در حایل بین بودن و نبودن به حیات خود امیدوار است. » روزنامه نگار، نویسنده، منتقد و..‌. با تفکر نقادی و تعمق در پرسشگری همواره با موانع ها و « گفتار و کردار دوگانه » رو در رو شده است. به همین جهت شاید مأیوس، عصبانی، رنجیده شود. ولی هرگز افسرده و تسلیم نمی شود. چرا که افسردگی بسیار نزدیک به تسلیم شدن است. در جایگاه فردی که خلاقیتش بامانع هایی روبروست، در حرفه خود به افراد جعلی، به دیده خصومت می نگریم. شاید قادر باشیم به نبوغ راستین حرمت نهیم، اما اگر نبوغ ما صرفاً تجسم ارتقای خوشتن باشد، انزجارمان ارتقا می یابد. و این فقط حسادت نیست. فن در جا زدن است که تنها کمکی که می کند این است که از جای خود تکان نخوریم. و اجازه بدهیم سانسور کننده ی درونمان که در کمین است و هر بار که هوشیار می شویم او نیز هوشیارتر می شود رُشد کند‌.

راه روزنامه نگار، نویسنده و... در جوهر راهی است که آن سوی ترس، سانسور و عقاید بازدارنده و... از طریق خلاقیت، آغاز و در نگارش مقاله، یادداشت، نقد، تحلیل، بررسی، گزارش، خبر و... طی می شود. در نهضت عصر رسانه و تبادل اطلاعات عقب نشینی و کنار نشستن، تمام نیروی اراده را برای هرگونه تغییر و تحول ضعیف می کند‌، و می تواند دلیرترین افراد را به نابودی بکشاند، و راه، را برای آن دسته از افراد که در مقابل تغییر و تحول مقاومت می کنند، و تحمل شنیدن هیچ صدای بجز صدای خود را ندارند هموار کند. از همین رو اعتقاد دارم می توان مشکلات و موانع ها را با دور ریختن کلمات تضعیف کننده و با استفاده از کلمات نیرو بخش و با به کار بردن مؤثر از کلمات دگرگون کننده، الگوهای تضعیف کننده را در هم شکست، و با پشت سر گذاشتن  مونع ها راه، را برای پرسش ها آگاهانه و هوشمندانه تر در جامعه و اجتماع هموار کرد.