بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۱۰۰۸۹۶
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۳
میانه دهه ۶۰ بود. پدرم مسئولیتی در یکی از شهرها داشت. کشور درگیر جنگ بود و کار و تلاش مضاعف، نیاز کشور. از این‌رو پدر، بالمرّه مشغول فعالیت و خدمت بود.
تدبیر24»جواد سیفی با این مقدمه در «جماران» نوشت: کمتر می‌دیدیمش؛ گاهی هفته به هفته. فارغ از رابطه و احساسات پدر و فرزندی، او را در قامت مجاهدی نستوه می‌دیدم که دغدغه مردم و انقلاب و عشق زایدالوصف به امام به او انگیزه دوچندان می‌داد. بیمار شد. مشکلات گوارشی حاد، نحیفش کرده بود. مراجعه به پزشکان مختلف، آزمایشات و بررسی‌های پزشکی و تجویز داروهای مختلف، افاقه نکرد. به توصیه یکی از آشنایان که بیماری مشابه داشت، به پزشک فوق تخصص اعصاب و روان در تهران مراجعه کردیم. پزشک مذکور پس از بررسی سوابق درمانی و چند سوال، به پدرم گفتند: شما هیچ مشکلی ندارید. دارویی آرامبخش نسخه کردند و توصیه‌ای. توصیه پزشک به پدر این بود که برای مدتی تلویزیون و اخبار آن را نبیند و روزنامه نخواند. برای ما عجیب بود اما به اصرار خانواده و علیرغم مخالفت پدر، برای چند ماهی تلویزیون در منزل خاموش شد و خواندن روزنامه، ممنوع! نهایتا پدر با عمل به توصیه پزشک، بهبود یافتند.

هدف از نقل این خاطره، بیان آثار مخرب اخبار دلهره‌آور و نگرانی از وضعیت و آینده کشور بر روح و روان آحاد جامعه است. این موضوع، مربوط به زمانی است که خبری از اینترنت و انبوه سایت‌های خبری و خبرگزاری‌ها و شبکه‌های مجازی نبود. تلویزیون محدود به ۲ شبکه بود و تعداد روزنامه‌های کشور از عدد انگشتان یک دست هم تجاوز نمی‌کرد. کشور در اوج همبستگی ملی و شاهد نمونه‌های متعالی ایثار، مقاومت و همدلی مردم و مسئولان بود. خبری از اختلاس‌های کلان، قاچاق، اشرافی‌گری، ولع قدرت و فعالیت اقتصادی مسئولان، آقازاده‌ها، شکاف شدید طبقاتی، تورم و گرانی‌های افسارگسیخته و ... نبود و تنها خبری از این دست که گهگاهی در رسانه‌ها انعکاس می‌یافت، احتکار کالاهای اساسی مردم توسط برخی سودجویان و زالوصفتان بود.

حال به نمونه خبرهای زیر توجه کنید که مردم به اشکال گوناگون هر روزه در رسانه‌های دیداری، شنیداری، مکتوب و فضای مجازی می‌شنوند و می‌بینند:

یک اقتصاددان: فساد در کشور سیستماتیک شده است

یک مرجع تقلید: بانک‌ها رباخوار هستند

یک نماینده مجلس پس از انتشار فهرست ابربدهکاران بانکی: با چند آقازاده و سردارزاده رفیق شو، با چند صد میلیارد بدهی بگو من یک ریال هم بدهی ندارم!

یک سایت خبری: جوانان دم بخت از دشواری گرفتن وام ازدواج می‌نالند

یک مقام مسئول: برخی مسئولان در واردات خودروهای لوکس نقش دارند / وضعیت کشور خوب نیست

یک رئیس‌جمهور سابق!: برخی مقامات امنیتی در قاچاق نقش دارند

یک کاندیدای ریاست جمهوری ۹۶!: فساد مانند موریانه اساس نظام را می‌خورد

و کاندیدای دیگر: قدرت و ثروت جامعه در اختیار ۴ درصد است و ۹۶ درصد از آن بی‌بهره‌اند

یک عضو هیئت رئیسه مجلس: روز به روز اختیارات مجلس در حال محدود شدن است

یک مقام ورزشی: کشتی ایران در آستانه تعلیق قرار دارد

یک نماینده اقلیت دینی: مشکلات اقتصادی باعث مهاجرت ارامنه از کشور شده است

یک عضو ستاد مباره با مفاسد اقتصادی: فساد کلان توسط یقه‌سفیدهای متصل به احزاب سیاسی و جناح‌های قدرت صورت می‌گیرد

یک مقام سینمایی: اکران عصبانی نیستم فعلا متوقف شد

یک مقام در صداوسیما: حذف ناصر ملک مطیعی از برنامه تلویزیونی به دستور ...

یک امام جمعه: اجازه فسق و فجور (کنسرت) در این شهر داده نمی‌شود

یک مقام ارشد قضایی: برخی آقایان و آقازاده‌ها در قاچاق کالا دست دارند

یک نماینده مجلس: چرا خبرنگاران زود دستگیر می‌شوند و قاچاقچیان آزادند؟

یک مقام ارشد اجرایی: مدیران بی‌انگیزه آویزان کشورند، کسی شجاعت کنار زدن آنها را ندارد

یک مقام قضایی و اجرایی سابق: شب بود، خسته بودم، سهو قلم پیدا کردم، چک‌های مبالغ بالا را امضا کردم

یک نماینده مجلس: ۲۷ دانشجو (ستاره‌دار) در سال جاری از تحصیل محروم شدند

این موارد به اضافه آمار رو به تزاید فقر، بیکاری، اعتیاد، طلاق، گرانی، تورم، معضلات موسسات مالی، مشکلات ناشی از تحریم‌ها، مصاحبه‌ها و افشاگری‌های مسئولان علیه یکدیگر و ... اخباری است که هر روزه از روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها، سایت‌های خبری، شبکه‌های اجتماعی و به‌ویژه صداوسیما نشر و بازنشر می‌شوند.

حال انصاف بدهیم. با این حجم وسیع از اخبار یاس‌آلود و دلهره‌آور رو به فزونی که روزانه از فضای حقیقی و مجازی بر سر جامعه آوار می‌شود، برای لحظه‌ای و ذره‌ای می‌توان امنیت خاطر، آرامش روانی و امیدواری به آینده احساس کرد؟ آیا هیچ سرمایه‌گذاری برای توسعه و تعالی کشور رغبت و جرات سرمایه‌گذاری پیدا می‌کند؟

عملکرد برخی از رسانه‌ها، نشان‌دهنده ارجحیت منافع فردی و جناحی بر منافع ملی در نزد آنهاست؛ کأنّهُ برای ایجاد هراس و یاس‌آفرینی با هم رقابت دارند و گویی به بدنامی و حذف جناح رقیب به قیمت ایجاد یاس و نامیدی در جامعه راضی‌اند. حتی برنامه‌ها، نوشته‌ها و صفحات طنز جراید هم بالجمله متاثر از این فضاست و نهایتا لبخندی تلخ و از گریه غم‌انگیزتر نصیب مخاطب می‌کند.

یعنی در این کشور هیچ خبر خوبی نیست که همچون روزنه‌ای نور امید بر دل‌های خسته و مجروح از بی‌عدالتی‌ها بتاباند و نویدبخش آینده‌ای بهتر باشد؟ غرض این نیست که این قبیل خبرها سانسور شده، انعکاس نیابد، جریان شفاف اطلاع‌رسانی شکل نگیرد و مطالبه‌گری نباشد. مقصود اینکه علی‌رغم مشکلات و نارسایی‌ها، والله در جای جای میهن، نیکوکاری هست، محبت و عطوفت هست، ایثار هست، صداقت هست، مسئول خادم هست، پیشرفت هست، کارآفرینی هست، نوآوری هست، عمران و آبادانی هست، زندگی هست! خدا هست!

می‌توان در کنار پرداختن به معضلات، مطالبه‌گری و اصلاحات، دریچه‌ای از امید به فردای بهتر هم برای مردم گشود. ما را چه شده؟! مگر نه اینکه به گواه دوست و دشمن، عقیده مهدویت که اعتقاد به منجی آخرالزمان و استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در گستره گیتی است در طول قرون و اعصار، شیعه را که به انواع بلاها و مشقت‌ها گرفتار بوده، به عنوان نیرویی عظیم و پشتوانه‌ای قویم، به ایستادگی و حرکت و تلاش و پویایی واداشته و امید به آینده‌ای سبز  و سراسر شوق و اشتیاق را وعده داده است؟ آینده‌ای که می‌تواند نزدیک باشد، چرا که رهبری قیام، زنده است و هر لحظه پا در رکاب.

ملت ما در طول تاریخ همواره مورد ستم و تعدی بیگانگان قرار گرفته اما آنچه موجب بقای کشور و هضم متخاصمین و متجاوزین شده، روشنگری همراه با امیدواری و نوید به آینده بهتر بود که نخبگان جامعه به‌ویژه نویسندگان، علما و شعرا به عنوان طیف مرجع همواره به مردم انتقال داده‌اند. برای نمونه ،کافیست یک بار دیگر، عشق به میهن، جایگاه ایران و ایرانی و آینده آن را در شاهنامه و امیدواری و سرزندگی را در اشعار مولانا و سعدی و حافظ مرور کنیم تا به آنچه گفته شد پی ببریم.

این شعر حکیم طوس را بنگرید که گویی پیامی به همه آیندگان است و ایرانیان را به جاودانگی، آبادانی و سربلندی ایران دعوت می‌کند: که ایران چو باغی‌ست خرم‌بهار / شکفته همیشه گل کامکار / نگر تا تو دیوار او نفکنی / دل و پشت ایرانیان نشکنی / نخوانند بر ما کسی آفرین / چو ویران بود بوم ایران‌زمین / دریغ است ایران که ویران شود / کَُنام پلنگان و شیران شود / چنین است کردگار گردان‌سپهر / گهی درد پیش آردت، گاه مهر / به کام تو گردد سپهر بلند / دلت شاد بادا تنت بی‌گزند.

ما پیرو قرآنی هستیم که فرمود «فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین» یعنی سفرای الهی در کنار انذار مردم، مامور به بشارت به عنوان عاملی انگیزه‌بخش و امیدآفرین بوده‌اند.

ما امت پیامبری هستیم که فرمود «الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً» یعنی امید و آرزو، رحمت امت من است. اگر امید نبود هیچ مادری به بچه خودش شیر نمی‌داد و هیچ کشاورزی نهال درختی را نمی‌کاشت.

بی‌گمان، «ناامیدی نسبت به آینده» در کنار افول سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، بی‌تفاوتی اجتماعی، اخلاق عمومی، امنیت روانی و اجتماعی، حقوق اساسی و حقوق شهروندی از جمله مهم‌ترین دغدغه‌های شهروندان و کارشناسان اجتماعی در این سال‌ها بوده است. به سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی اشاره شد. گرچه این خود حدیث مفصل است اما نمی‌توان به راحتی از کنارش گذشت. استادی داشتم که در زمینه توسعه در برخی کشورها از جمله کره جنوبی تحقیق و مطالعه داشت. می‌گفت: بعداز جنگ دو کره و ویرانی این کشور، دولت به صورت شفاف به مردم اعلام کرد منابع مالی لازم برای ساختن کشور را ندارد. زنان و دختران کره که خود گرفتار فقر بودند، موهای سر خود را از بیخ تراشیدند و به دولت اهدا کردند تا با فروش آن به کشورهای غربی که نیازمند به آن برای استفاده در صنایع رو به رشد آرایشی و عروسک‌سازی بودند، هزینه توسعه و بازسازی کشور تامین شود.

حال مقایسه نمایید و ببینید مسئولان خوش‌وعده چه بر سر اعتماد عمومی آوردند که در یک فقره، زمانی که دولت اول تدبیر و امید از مردم خواست در صورت تمکن مالی از دریافت یارانه انصراف دهند تا منابع مالی حاصل از آن صرف توسعه کشور شود و مراجع تقلید نیز با صدور پیام برای مردم، به کمک دولت آمدند، پاسخی که از مردم شنیدند «تقریبا هیچ» بود.

نتایج تازه‌ترین گزارش آینده‌پژوهی‌ها در ایران نیز نشان می‌دهد که مسائل اجتماعی همچنان در اولویت نگرانی‌های جامعه ایران نسبت به آنچه قرار است در آینده اتفاق بیفتد، قرار دارد. با این تفاصیل، ضروری است هر چند دیر، رسانه‌ها و صاحبان قلم در ایجاد امید، قلم‌فرسایی کنند، مستندسازان، مستندسازی کنند، فیلمسازان فیلم بسازند و جملگی اصحاب هنر در خلق آثار امیدبخش بکوشند و روابط عمومی‌های خفته نهادها، سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها دستاوردها و افق پیش رو  را معرفی کنند و مشکلات را هم  شفاف و صادقانه با مردم در میان بگذارند.

و اما رسانه ملی! همانگونه که اشاره شد، بی‌شک یکی از عوامل تزریق ناامیدی در قاطبه جامعه ایرانی، صداوسیماست. کافی است به یکی از بخش‌های خبری معروف دقت کنید تا ببینید که چگونه با اخبار و گزارش‌های یکسویه و تخریب بسیاری از چهره‌های سیاسی، هنری و فرهنگی و حاشیه‌های آزاردهنده، مرتبا بذر ناامیدی می پراکند. در ابتذال این بخش خبری، ذکر یک نمونه کافی است. در اوج التهاب شهروندان تهرانی از زلزله، برنامه‌ای گفتگومحور از رئیس شورای شهر تهران برای شرکت در یک گفت‌وگو دعوت کرد. از  بیش از ۲ ساعت گفت‌وگو و توضیحات مبسوط و دقیق رئیس شورا در موضوعات مدیریت بحران بافت‌های فرسوده تا مترو و زیرساخت‌های شهری، آلودگی هوا و  ... سرخط خبر بخش خبری یادشده، این بود: «ریس شورای شهر تهران گفت: آی‌کیوی خانواده هاشمی متوسط است!!!»

چند سوال:

آیا ایراد صداوسیمای جمهوری اسلامی فقط تک‌صدایی، یکسونگری و اخبار جهت‌دار است؟

نگاه اپوزوسیونی به دولت‌های غیرهمسوی برآمده از رای مردم است؟

ممنوع‌الکار و ممنوع‌التصویر کردن مجریان، هنرمندان، کارشناسان و برنامه‌سازان خوش‌فکر،کاربلد و پرطرفدار است؟

اینکه سیمایش در قُرق اپلیکیشن‌ها و قابلمه‌ها، برنامه‌های آشپزی و در واقع رپرتاژ آگهی‌های آشپزی است؟ البته دستور پخت غذاهایی که تهیه لوازم آن حتی برای بسیاری از افراد قشر متوسط جامعه هم امکان‌پذیر نیست و بی‌توجهی به نگاه حسرت‌آلود بسیاری از خانواده‌ها و شاید شرمساری مادرانی که فرزندانشان یکی از این غذاهای پر ملاط را تمنا کنند، حکایتی دیگر است.

شبکه های کم‌محتوا و کم‌جاذبه است یا پخش سریال‌های ده‌ها بار پخش‌شده که مرتبا در حال خزیدن از شبکه‌ای به شبکه دیگرند؟

قبضه تریبون‌ها توسط معدودی از افراد است؟ به عنوان نمونه می‌دانیم که برنامه‌ها و تریبون مذهبی در اختیار چند نفر خاص است. سوالی که به‌حق ذهن جامعه را درگیر کرده این است که آیا ثمره ۴۰ سال تعلیم و تربیت و در حقیقت گسترش کمی و کیفی حوزه‌های علمیه کشور همین چند نفرند؟

آری، اینها هست و همه، اینها نیست. صداوسیمای فربه کشور با این حجم از نیروی انسانی از نوآوری و خلاقیت در همه نوع برنامه‌سازی خالی است. به همین جهت سال‌هاست چشمانش به برنامه‌های پربیننده خارجی است تا اگر نگوییم کپی‌برداری، نمونه‌سازی! کند و به این نمط، ضعف‌هایش را بپوشاند؛ طرفه اینکه این فقره حتی به امور ظاهری مثل دکورها و صحنه‌آرایی‌ها هم کشیده شده است.

انفعال این دستگاه عریض و طویل در عرصه خبر از تغییرات محسوس بخش‌های خبری از دکور تا گرافیک و نوع گویش خبر، بعد از افتتاح شبکه بی‌بی‌سی فارسی و توجه مخاطبین داخلی به آن بعد از انتخابات ۸۸ یک نمونه است. لابد با این تغییرات شکلی و ظاهری قصد مقابله، اعتمادسازی و جذب مخاطب داشته‌اند. یا اقدام یکی از شبکه‌های مدعی گفتمان انقلاب در راه‌اندازی بخش خبری نمونه «اتاق خبر» یک شبکه فارسی‌زبان، شبکه‌ای که سابقه‌اش از یک دهه و تعداد کارمندانش از چند ده نفر تجاوز نمی‌کند. از طرفی کافیست برنامه‌ای موفقیت مقطعی داشته باشد تا سیل برنامه‌هایی از این دست ساخته شده، به خورد خلق‌الله داده شود. در نظر آورید برنامه خندوانه و آیتم خنداننده‌ شو را و در پی آن کودک شو، خواننده شو، دیده شو و ... را. مژده که «عبدی شو» هم در راه است.

اگر صداوسیما حقیقتا داعیه پیروی از رهبری انقلاب را دارد توجه کند که  ایشان امیدواری را مایه پیشرفت کشور و  القای ناامیدی برای کند کردن حرکت کشور را گناهی بزرگ می‌دانند. از مجموع مهم‌ترین بیانات ایشان درباره امید، چند شاخص اصلی می‌توان یافت مثل «امید و رسانه»، «امید و پیشرفت»، «امید و دشمن»، «اقدامات امیدبخش مسئولان»، «مایه­‌های امید در کشور» و ... . کدام یک از این شاخص‌ها در سازمان نمود داشته است؟

نکته عمیق و حائز اهمیت اینکه رهبر انقلاب، گسترش امید در جامعه را وظیفه صداوسیما می‌دانند و حتی به صورت موردی و مصداقی بر تنظیم پایان امیدوارانه برای سریال­‌ها، داستان­‌ها و نمایش‌ها و پخش اخبار امیدبخش، موثق، به‌هنگام و فراگیر تاکید می‌کنند. آیا رویه کنونی صداوسیما در راستای توصیه‌های رهبری و امیدآفرین است؟ سال‌ها توصیه مشفقانه کارشناسان و دلسوزان کشور و انقلاب نتوانست در تغییر رویه این سازمان موثر واقع شود و مع‌الاسف در بر همان پاشنه همیشگی می‌چرخد.

از آنجا که شاید حوادث اخیر تکانی به مسئولان رسانه ملی داده باشد، علی‌الحساب یک پیشنهاد کم‌هزینه در بخش مهم خبرها ارائه می‌شود که متاسفانه این هم کپی‌برداری است! در یکی از شبکه‌های فارسی ماهواره‌ای که در کمتر از یک دهه شبکه‌های خود را به ده‌ها شبکه برای سلایق و سنین مختلف رسانده، یک بخش خبری راه‌اندازی شده تحت عنوان «اخبارخوب». صداوسیما زحمت بکشد بخش خبری با عنوان  «اخبار خوب» یا هر عنوان مشابه را در همه شبکه‌ها راه‌اندازی کند. روزنامه‌ها، سایت‌ها و خبرگزاری‌ها هم می‌توانند صفحه یا ستون ویژه اخبار خوب داشته باشند. شبکه‌های مجازی با انعکاس اخبار امیدبخش و برجسته‌کردن آن با هشتگ خبر‌ خوب می‌توانند پیشقراول این جریان باشند. همه ما در ایجاد این شرایط مقصریم پس به جبران آن بکوشیم.

زندگی صحنه عشق است و امید؛ کسی از یاس به جایی نرسید

رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،

اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست،

خدا هست.

زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.

زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می‌رود،

دامان خدا را می‌جوید.

خورشید هنوز طلوع می‌کند

فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است

بهار مدام می‌خرامد و دامن سبزش را بر زمین می‌کشد

امواج دریا آواز می‌خوانند، برمی‌خیزند و 

خود را در آغوش ساحل گم می‌کنند.

گل‌ها باز می‌شوند و جلوه می‌کنند و می‌روند

نیستی نیست

هستی هست

پایان نیست

راه هست ...

«رابیندرانات تاگور»

برچسب ها: تدبیر24 ، خوش خبر
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها