بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۱۰۲۳۹۰
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۱
دختر دانش آموز که فریب خواستگاری مرد متاهلی را خورده بود در باغ خلوت تن به خواسته شوم داد.
تدبیر24»آن قدر تحت تاثیر حرف های عاشقانه «صابر» قرار گرفته بودم که گویی در عالم دیگری زندگی می کردم. می دانستم که دوستی های خیابانی و ارتباطات نامشروع، از نظر شرعی و عرفی کار بسیار زشت و ناپسندی است و به همین خاطر هم می ترسیدم ماجرای آشنایی و ارتباط من با صابر فاش شود و مورد سرزنش دیگران قرار بگیرم و یا آبرویم به خطر بیفتد؛ غافل از این که خداوند ناظر اعمال بندگانش است و چیزی را نمی توان در محضر خدا پنهان کرد. من که با رویای واهی ازدواج با صابر، اعتماد کاملی به او پیدا کرده بودم و او را دلباخته خود می دانستم، برای جلوگیری از آبروریزی و سرزنش اطرافیانم، ماجرای عشق خیابانی ام را از خانواده ام پنهان کردم ولی اکنون آن چنان رسوا شده ام که ... .

دختر 17 ساله به نام سارا که تنها طی چند ماه دوستی خیابانی، همه هستی اش را از دست داده بود، در حالی که میان های های گریه، بریده بریده سخن می گفت و از نگاه کردن به چهره مادرش شرم داشت، درباره چگونگی آغاز ارتباط خود با جوان حیله گر و شیطان Evil صفت، به کارشناس اجتماعی کلانتری  گفت: حدود 5 ماه قبل بود که جوانی با شماره تلفن همراهم تماس گرفت و خود را صابر معرفی کرد. او در کمال متانت و ادب عنوان کرد جوانی 31 ساله و مجرد است که قصد ازدواج دارد؛ او مدعی شد چند بار مرا در مسیر مدرسه تعقیب کرده است و سپس از رفتار و ادب من در خیابان و همچنین زیبایی ظاهری و نوع پوشش من تعریف و تمجید کرد و در ادامه خواست برای آشنایی بیشتر مدتی با یکدیگر ارتباط داشته باشیم.

ابتدا قبول نکردم اما تماس های مکرر و ارسال پیامک های عاشقانه و جملات زیبا و عاطفی او مرا تحت تاثیر قرار داد و تصمیم گرفتم حداقل او را ببینم به همین خاطر قرار ملاقات خیابانی او را پذیرفتم و پس از تعطیلی مدرسه با او همراه شدم. صابر آن روز آن قدر از زندگی رویایی آینده و علاقه اش برای ازدواج با من سخن گفت که من هم ناخواسته شیفته او شدم. آن روز صابر از من خواست این ارتباط را از خانواده ام پنهان کنم تا روزی که به خواستگاری ام بیاید. ملاقات های ما دو بار دیگر هم تکرار شد تا این که او از من خواست برای تفریح و صحبت درباره زندگی مشترک به خارج از شهر برویم. او مرا به آلونکی در یک باغ برد و با این بهانه که دیگر باید او را همسر خود بدانم، مرا مورد سوءاستفاده قرار داد و ... وقتی به خانه بازگشتم موضوع ازدواجم با صابر را برای مادرم بازگو کردم اگرچه پدر و مادرم سرشکسته، نگران و ناراحت شدند ولی از من خواستند تا تلفنی از صابر بخواهم که به خواستگاری ام بیاید. وقتی با صابر تماس گرفتم او گفت دارای همسر است و قصد ازدواج با مرا نداشته است بنابراین نباید دیگر با او تماس بگیرم. مادرم اشک در چشمانش حلقه زده بود که گوشی تلفن از دستم افتاد؛ فریاد زدم ای کاش..

برچسب ها: تدبیر24 ، سارا
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها