«میخواهیم آلودگی هوا را بدون کمک و دخالت دولت، خودمان حلش کنیم برود پی کارش ولی ...»
تدبیر24»روزنامه ایران
در ستون طنز خود نوشت: «متأسفانه عادت کردهایم که کنج خانه لم بدهیم و
پا روی پا بیندازیم یا توی تشت شیر بگذاریم و منتظر بنشینیم تا دولت همه
کار برایمان انجام بدهد. از دادن یارانه گرفته تا پیدا کردن شغل دوم و سوم
برای خودمان و شغل اول برای فرزندانمان و باز کردن راهها و فرودگاهها و
تأمین بیمه و سایر امکانات و مایحتاج زندگی. اصلاً دولت ما را تنبل بار
آورده است، از بس نگذاشته خودمان روی پای خودمان بایستیم.
مگر دولت چه
گناهی کرده که از آب و نان گرفته تا تخم مرغ و بنزین و کفش و کلاه و کانکس و
برف و باران و دلار مردم را باید تأمین کند؟ یک جایی باید این روند قطع
شود و چه موردی بهتر از همین معضلی که این روزها کل مردم کشور درگیرش
هستند، یعنی آلودگی هوا. میخواهیم این یک مورد را بدون کمک و دخالت دولت،
خودمان حلش کنیم برود پی کارش، ولی با فشار. هر چند الان با این بارندگیها
یک مقداری اوضاع درست شد، ولی آش و کاسه که عوض نشده و دو روز دیگر باز
همین بساط است.
در قدم اول
بهترین راه حل این است که خودمان راه بیفتیم و هرچه خودروی فرسوده میبینیم
پنچر کنیم تا نتوانند حرکت کنند. هزینهای هم ندارد، فقط کمی فشار
میخواهد و یک میخ. این طوری تا صاحب خودرو بخواهد پنچریاش را بگیرد یا
زاپاس عوض کند، وقت تلف میشود و یکی از عوامل آلاینده حذف میشود. برای
رونق سیستم حمل و نقل عمومی هم چون وسعمان نمیرسد از جیب بگذاریم و
اتوبوس و مترو و تاکسیها را اضافه کنیم، این بار هم باید کمی فشار بدهیم و
فشردهتر سوار اینها بشویم تا وقتی که پول دستمان بیاید و بتوانیم بدون
کمک دولت تعداد وسایل نقلیه عمومی شهرهایمان را افزایش بدهیم. یک کم دیگر
که پسانداز کنیم حتی میتوانیم خودروهای استاندارد خارجی و هیبریدی هم
وارد کنیم.
مورد بعدی
کارخانجات و صنایع آلاینده هستند. خب این هم کمی فشار لازم دارد تا خودمان
حلش کنیم. فشار اول به مدیران صنایع است تا در کارخانه هایشان را تخته کنند
و بروند جایی که ورشکسته نمیشوند و بیمه و مالیات و فلان و بهمان پا بیخ
خرشان نمیگذارند. فشار دوم هم به کارگران آن کارخانههاست تا توانشان را
بالا ببرند و بتوانند در برابر فشار گرسنگی و فشار صاحبخانه و قسط و قبض و
شهریه و... طاقت بیاورند.
با این حساب
تقریباً عوامل اصلی آلودگیها از بین رفتند. میماند چند مورد جزئی مانند
فشرده کردن خاک دشتها و بیابانها و مرطوب کردنشان تا بلند نشوند، فشار
دادن ماسک جلوی دهان و بینی، خوردن پرفشار شیر، وارد آوردن فشار به اهالی
شهرها و روستاهایی که خیلی اوضاعشان خراب است تا نقل مکان کنند یا کمی به
خودشان فشار بیاورند تا به جای شش، خاکشش دربیاورند و چند مورد خرده ریز
دیگر.
در آخر هم یک
فشار کوچولو کافی است تا صدا و سیما چند تا برنامه و مصاحبه درباره مزایای
خاک خوردن و تأثیر دود بر سلامتی جسم و روان و اهمیت آلودگی هوا در گرم شدن
کانون خانوادهها بسازد و خلاص. انصافاً دیدید کاری نداشت و نباید برای هر
موضوع پیش پاافتادهای مزاحم دولت شد؟ اینم از این.»