بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۱۰۴۸۰۹
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۵
یونسی:
بر اساس سنت سال‌های پس از انقلاب اسلامی، سخنران اصلی مراسم 22 بهمن هر سال، بدون استثنا شخص دوم کشور یعنی رئیس جمهوری اسلامی است که عموماً مهم‌ترین مسائل را در جمع اقشار مختلف مردم، میهمانان خارجی و خبرنگاران رسانه‌های جمعی خارجی و داخلی، بازگو و تحلیل می‌کند.
تدبیر24»علی یونسی مشاور رئیس‌جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی در ادامه یادداشت خود در روزنامه «ایران» نوشت: در مراسم امسال، یکی از مسائلی که توسط آقای حسن روحانی مطرح شد، بیان ظرفیت‌های قانون اساسی برای مدیریت تنش‌های اجتماعی و معضلات سیاسی و اقتصادی است.

آنچه که امسال، بهانه‌ای برای حمله رسانه‌ای برخی مخالفان تند دولت به شخص آقای روحانی شد، کاملاً مغایر با اظهارات ایشان بود. موضوعی که رئیس جمهوری امسال، به آن تأکید کردند، اساساً دعوت مردم به رفراندوم نیست و حتی در حد پیشنهاد هم نیست بلکه بیان رئیس جمهوری، ناظر به تشریح و تبیین قابلیت‌ها و ظرفیت‌های قانونی جمهوری اسلامی در برخورد با معضلات و حل مشکلات است. به تعبیری روشن، آنچه که آقای دکتر روحانی بیان کرد به اصطلاح فنی حوزوی، اخبار بود و نه انشاء. اخبار بود به آنچه شایسته است و در صورت لزوم باید انجام داد، نه اینکه باید انجام بدهیم و لذا ایشان نه پیشنهاد‌کننده و نه دعوت‌کننده به رفراندوم است ولی متأسفانه، مخالفان، بدون دقت، حملات نادرستی به‌صورت گسترده به ایشان داشتند.

حال با این توضیح باید گفت که گفت‌و‌گوی ملی موارد و مصادیق فراوانی دارد که بعضی از مصادیق آن مکرر در جمهوری اسلامی تحقق یافته و خوشبختانه مؤثر هم بوده است. مثل چند انتخاباتی که در چند ماه اخیر انجام شد که از آن هم می‌توان تعبیر گفت‌و‌گو داشت و هم مراجعه به آرای عمومی، بخصوص، انتخابات ریاست جمهوری که در آن هم نخبگان ملی در اوج مناظره‌ها صحبت کردند و هم اینکه در جریان گفت‌و‌گو و مناظره، یکدیگر و وضعیت کشور را به نقد کشیدند و البته تنها به رویارویی نخبگان هم خلاصه نشد، بلکه مردم هم در خیابان‌ها به اشکال مختلف اظهارنظر و اظهار عقیده کردند که در جای خود، برای جمهوری اسلامی یک امتیاز و افتخار است که تن به مراجعه مستقیم به آرای مردم، انتخابات و صندوق‌های رأی می‌دهد.

این روزها سخن از گفت‌و‌گو در سطح ملی، از سوی شخصیت‌های سیاسی، بیشتر از همیشه به گوش می‌رسد. سخنرانی‌ها و مقالات گوناگون، از افراد و اشخاص و سیاسیون با هر گرایش سیاسی، می‌شنویم و می‌خوانیم. استدلال پیشنهاددهندگان این طرح، با نگاه ملی و با توجه به شرایط پیچیده داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، این است که این نقشه راه، مسیری است که می‌تواند کشور را با تمامی مشکلات و موانع پیش رو، از این پیچ تاریخی عبور دهد.

اما برخی مخالفان که نگاه بدبینانه به این پیشنهاد دارند، در خوشبینانه‌ترین وضعیت، باید گفت به اسارت تئوری توهم توطئه درآمده و طرح چنین راه‌حلی را مغایر با منافع ملی دانسته و حتی در مواردی، طراحان را به عبور از جمهوری اسلامی متهم کرده و استحاله‌شده می‌خوانند! این گروه اندک و اقلیت، به این نکته مهم توجه ندارند که یکی از اصلی‌ترین دلایل برخی بن‌بست‌ها در کشور، از جمله مشکلات پیچیده اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی که اعتراض‌هایی را هم در ماه گذشته با خود به همراه داشت، ناشی از دوری مسئولان و جریان‌های سیاسی، از تعریف یک گفتمان ملی در سایه گفت‌و‌گوی ملی است.

این مخالفان، عمداً یا سهواً، منافع حزبی و جناحی خود را بر منافع ملی ترجیح داده، لذا به هر ندای گفت‌و‌گو برای وحدت ملی در کنار کثرت‌گرایی، عنوان توطئه برای از میان برداشتن ارزش‌های انقلاب و جمهوری اسلامی می‌دهند و توجه ندارند که از قضا طرح موضوع گفت‌و‌گوی ملی، چیزی جز بازگشت به قانون اساسی و اجرای بدون تنازل اصول مغفول مانده آن نیست. بازگشت به اصول مصرح قانون اساسی، از قبیل عدالت، حقوق ملت، آزادی، به رسمیت شناختن حق اعتراض و آزادی بیان، در چارچوب قانون و به دور از ساختارشکنی؛ همچنین تقویت احزاب، به رسمیت شناختن‌ برابری بهره‌مندی از امکانات ملی و عمومی برای همه مردم، احزاب و جریان‌های سیاسی دلسوز کشور و نظام و مواردی از این دست، موضوعاتی نیستند که مغایرتی با ارزش‌های انقلاب و جمهوری اسلامی داشته باشند بلکه عین ارزش‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی و تضمین‌کننده بقا و امنیت و منافع ملی کشور است.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت‌های بالقوه‌ای برخوردار است و در مواردی که همه جریان‌های سیاسی معتقد و ملتزم به آن، با اختلاف نظرهایی برای حل مشکلات و عبور از برخی موانع سخت رو به‌رو می‌شوند، می‌توانند با رجوع به این ظرفیت‌های پیش‌بینی شده در اصول مختلف، به دور از هرگونه تنش و اختلاف، از هر بن‌بستی که ممکن است، منافع و امنیت ملی را به‌مخاطره انداخته و به‌چالش بکشد، عبور کنند.

رفراندوم و همه پرسی عمومی از جمله اصول پیش‌بینی شده است که اخیراً نیز توسط رئیس جمهوری محترم، مطرح شد اما متأسفانه برخی اشخاص و مخالفان سیاسی دکتر روحانی، از آن تعبیر رفراندوم درباره جمهوری اسلامی ارائه کردند. در صورتی که این مخالفان و تفسیرکنندگان سخنان رئیس جمهوری توجه نکردند که برگزاری انتخابات در دوره‌های مختلف و انتخاب رئیس دستگاه اجرایی، نماینده مجلس، نماینده خبرگان و انتخاب نماینده برای بسیاری از نهادهای انتخابی، از همین مسیر عبور می‌کند و به نوعی جمهوری اسلامی در سال، چند رفراندوم برگزار می‌کند.

پیشنهاد‌کنندگان طرح گفت‌و‌گوی ملی، هدفی جز بازگشت به این اصول قانون اساسی و عمل به آن، با رعایت حقوق همه گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و سوار کردن همه دلسوزان کشور، به قطار انقلاب اسلامی ندارند و وحدت و اقتدار ملی، هدف و انگیزه آنان است.

گفت‌و‌گوی ملی، یعنی رسیدن به راه حلی مطمئن، برای پاسخگویی به اعتراض‌های مردمی، که تن دادن به آن، اجتناب‌ناپذیر است به‌طوری که در حوادث دی ماه گذشته کشور همه جریان‌های سیاسی به این واقعیت اجتناب‌ناپذیر رسیده و اذعان داشتند که شنیدن اعتراض‌های مردم و حل مشکلات آنان، قبول غفلت‌ها در همه حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و حرکت ملی به سمت رفع این مشکلات و پاسخگو کردن مسئولان در مقابل مسئولیت، رسیده و ضرورتی قطعی و حیاتی است.

مراجعه به رأی و نظر افکار عمومی، بدون بهره‌مندی از ابزار سیاسی و پذیرش قاعده بازی و تقویت و به رسمیت شناختن احزاب شناسنامه دار در کشور، البته امری سهل و ممتنع است، اما در صورت تحقق پروژه گفت‌و‌گوی ملی، زمینه و بستر لازم برای نهادمند کردن التزام به‌قانون و دموکراسی پایدار، در سایه گفت‌و‌گوی میان احزاب و جریان سیاسی فراهم می‌شود.

به‌رسمیت شناختن و امانت دانستن رأی مردم، همان طوری که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کرده‌اند و تأکید امام راحل، به میزان دانستن رأی ملت، از ارزش‌های قطعی و بنیادین انقلاب و قانون اساسی و از جمله ابزارهای اصلی و اجتناب‌ناپذیر دموکراسی در کشور است و این مهم، جز با وسعت بخشیدن به دامنه بردباری سیاسی، تحمل مخالف، تأیید صلاحیت‌ها و پذیرش حداکثری حضور همه جریان‌ها در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و پرهیز از تنگ و محدود کردن این دامنه به نفع عده‌ای محدود در قدرت سیاسی، محقق نمی‌شود.  ملی بودن و ملی ماندن صدا و سیما به‌عنوان رسانه‌ای ملی در فرآیند گفت‌و‌گوی ملی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. صدا و سیما باید با خروج از یکجانبه گرایی و تقویت نگاه ملی، منعکس‌کننده نظرات همه جریان‌های سیاسی و همه اندیشه‌ها باشد. این رسانه تعلق به همه مردم و آحاد کشور دارد و باید تریبون همه نظرات و افکار باشد. یکی از دلایل روشن و بدیهی کاهش مخاطبان رسانه ملی و رجوع مردم به رسانه‌های خارجی و شبکه‌های مجازی را باید در تکصدایی شدن تلویزیون و اصرار مدیران و سیاستگذاران این رسانه همگانی به انعکاس نظرات تنها بخش کوچکی از جامعه جست‌و‌جو کرد و لذا در فرآیند تحقق این گفت‌و‌گوی ملی، بخش ویژه‌ای را باید متوجه کارکرد رسانه ملی کرد و بر اصلاح آن، به نفع منافع ملی و عموم مردم اقدام نمود.

همچنین گفت‌و‌گو در سطح سران احزاب موجود و امکان بهره‌مندی همه این احزاب از امکانات ملی و عمومی و تلویزیونی فراجناحی، با هدف تقویت گفتمان ملی از طریق گفت‌و‌گوی ملی هم چیزی جز بازگشت به اصول و ارزش‌های انقلاب اسلامی نیست.  تقویت احزاب و جریان‌های سیاسی معتقد و ملتزم به قانون اساسی نیز باید با همین نگاه مورد توجه قرار بگیرد. سخنرانی رئیس جمهوری محترم در 22 بهمن نیز در راستای همین نگاه بوده که باید به‌ظرفیت‌های قانونی اساسی بازگشت کنیم و در چنین شرایطی، قطعاً پاسخگویی به اعتراض‌های عمومی نه تنها موجب نگرانی نمی‌شود، بلکه هر حرکت اعتراضی را می‌توان فرصتی مغتنم برای شنیدن خواسته‌ها و مطالبات و حل مشکلات جامعه دانست و از آن استقبال کرد.

بحث در این حوزه طولانی بوده و از حوصله این یادداشت و خوانندگان آن خارج است، اما در پایان اگر خواسته باشیم خلاصه آن را به بیانی دیگر بگوییم  و به اهمیت و ضرورت گفت‌و‌گوی ملی در چارچوب منافع ملی میان احزاب و جریان‌های سیاسی در کشور، نگاه کوتاهی بیندازیم و آن را داروی شفابخش برای درمان مشکلات کشور بدانیم، باید تأکید کنم  یک روی سکه گفت‌و‌گوی ملی، برگزاری انواع انتخابات است که همواره به اشکال مختلف انجام داده‌ایم. تجربه نشان داده که توسعه همه جانبه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در گرو تن دادن به‌همه گونه گفت‌و‌گوی ملی در همه حوزه هاست. لذا نباید از گفت‌و‌گوی ملی بترسیم بلکه باید توجه داشته باشیم، هر جا به انتخابات آزاد و رقابتی و شفاف، تن دادیم، ضرر نکرده‌ایم.

آنچه به رغم تنگ نظری‌ها و سختگیری‌ها، ضامن بقا و امنیت جمهوری اسلامی است، انتخابات و گفت‌و‌گوی ملی است. اگر چنانچه همه مدل‌های گفت‌و‌گو در کشور را نهادینه کرده و نصب العین خود قرار دهیم، هم مشارکت سیاسی گسترده همه مردم را به‌دنبال خواهد داشت و مهمتر از آن، مشارکت همه اقوام و اقلیت‌ها و ادیان و مذاهب را هم موجب خواهد شد.

انجام گفت‌و‌گوی ملی میان همه جریان‌های سیاسی متعهد و ملتزم به قانون اساسی، پادزهر هرگونه براندازی‌طلبی، هرج و مرج طلبی، تجزیه‌طلبی، جنگ طلبی و تهدید خارجی که هدفی جز استمرار بی‌ثباتی و تشدید اختلافات داخلی ندارد، است و لذا نباید با غفلت یا پرهیز یا مخالفت با انجام این قبیل گفت‌و‌گوهای ملی، در دام محرکان و دشمنان داخلی و خارجی ایران بزرگ افتاد.

در یک جمله، گفت‌و‌گوی ملی، تابو نیست بلکه تضمین‌کننده منافع و اقتدار ملی است و با رجوع به آن، امنیت کشور، آسایش و آرامش عمومی و امید به آینده واکسینه و تضمین می‌شود.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها