بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۱۰۶۲۴۶
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۲
عوارض سوءمديريت در فرهنگ ديرپاتر از مديريت اداري – سياسي و حتي اقتصادي است و اصولا کمتر هم مورد توجه قرار مي‌گيرد.
تدبیر24»در همين دولت پيشين در اين زمينه اتفاقاتي افتاده است که چندان به آن توجهي نشد و هنوز با عوارض آن دست‌به‌گريبان هستيم. در دولت آقاي خاتمي دو برنامه سوم و چهارم توسعه تدوين شد. در بخش فرهنگ- هنر-رسانه که ميراث فرهنگي و گردشگري را هم دربر مي‌گيرد، براي تدوين برنامه با نظريه‌پردازان، توليدکنندگان و مديران فرهنگي با همکاري حوزويان و دانشگاهيان و ساير نخبگان جلسات بسياري برگزار شد. يکي از چهره‌هاي شاخص که در بيش از ٢٠ جلسه سه‌ساعته در دفتر وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت از آغاز تا پايان جلسات فعالانه حضور مي‌يافت، مرحوم دکتر حسن حبيبي بود با پشتوانه سال‌هاي ‌سال حضور در دولت و شوراي نگهبان و شوراي‌عالي انقلاب فرهنگي. پشتوانه‌هاي علمي و تخصصي وي بسيار بود؛ مثلا نسخه‌اي از هر مصوبه دولت براي مجلس ارسال مي‌شود تا چنان‌که خلاف قوانين کشور باشد برگردانده و اصلاح شود و مشهور بود هر مصوبه‌اي که با نظر ايشان فرستاده مي‌شد، نياز به هيچ اصلاحي نداشت. با چنين شرايطي برنامه پنج‌ساله چهارم تدوين و پس از بحث و بررسي در شوراي‌عالي انقلاب فرهنگي و تصويب در دولت در مجلس نهايي و به‌عنوان قانون برنامه ابلاغ شد. اما پس از استقرار دولت نهم اين برنامه‌ها ناديده گرفته شدند و با انگ سکولار و ليبرال و نظاير آن به تعليق درآمدند. در نظر بگيريم که در آن زمان بخشي از روحانيت، همسو با دولت در همه‌جاي کشور با چه شور و هيجاني پشت‌سر عملکرد و حرف‌هاي آن رئيس دولت ايستاده و در حمايت از او سر از پا نمي‌شناختند. براي اهل خرد و روحانيون صاحب‌نظر و حوزويان دخيل در برنامه‌ها جالب بود که چطور شخصي مانند آقاي حبيبي که در سال‌هاي پس از انقلاب مورد توجه مرحوم امام و رهبري بوده تا اين حد از فهم مباني دين و مصالح نظام و شناخت وضعيت عالم بي‌بهره‌‌اند که دچار چنين خبطي شده‌اند. به‌هرحال آن برنامه مصوب مجلس کنار گذاشته شد و هيچ‌کس از اجرانشدن قانون نپرسيد و به‌جاي آن هيچ برنامه‌اي هم ارائه نشد تا چه رسد به مصوب‌شدن آن.وقتي ناگهان مديران تازه‌کاري در عرصه مديريت کلان اجرائي آمدند و هيجان و عوام‌زدگي را مبناي عمل قرار دادند و بر آن تعصب ورزيدند، اين قبيل اتفاقات که هدفي جز نفي ديگران نداشته و ندارد غيرعادي نيست؛ مديراني که بزرگي را در کوچک‌کردن اهل فکر و فرهنگ و سياست مي‌جستند و به‌جاي تحقيقات و کارهاي جدي و اساسي به دنبال  معجزه يا بهتر است بگوييم شعبده بودند و ده‌ها مسئله علمي- پژوهشي را شخصا حل مي‌کردند و کتاب‌هاي تحقيقي از ايشان منتشر مي‌شد.

اين روزها باز هم شاهد ادامه همان تفکر و همان مديريت‌هاي پيشين در حوزه دانش، دانشگاه و فرهنگ هستيم. اگرچه مقام عالي اجرائي کشور خود را از آنها بري مي‌داند، اما احتمالا به دليل گرفتاري‌هاي مستقيم فرهنگي و شايد به‌خاطر مشکلات اقتصادي، عرصه فکر و فرهنگ در برنامه‌هاي رئيس‌جمهور نيز عملا رها شده است.اگر آن روز تلاش‌هاي آقاي دکتر حسن حبيبي و بسياري ديگر کنار گذاشته شد و ايشان ترجيح داد که پس از آن در گوشه‌اي به کار پژوهش و تحقيق و ساماندهي موزه اميرکبير بپردازد؛ موزه‌اي که ديگر چندان نام و يادي از آن نيست، امروز هم بزرگان ديگري در معرض اين تهاجمات قرار گرفته‌اند. شايد آقاي دکتر رضا داوري يکي از شاخص‌ترين آنها باشد. ايشان هم- مانند آقاي دکتر حبيبي- تقريبا در همه سال‌هاي پس از انقلاب نماينده امام و رهبري در شوراي‌عالي انقلاب فرهنگي بوده‌‌اند. اين متفکر پيش‌کسوت به مدت دو دهه رياست فرهنگستان علوم را برعهده داشته‌‌اند و بيش از نيم‌قرن نيز سابقه معلمي و استادي دارند. اصل بدبيني به ايشان، ناشي از اظهارنظري علمي است درباره علوم انساني اسلامي و اين واقعا در زمانه‌اي که اين‌همه از علم، علم‌اندوزي و علم‌دوستي مي‌گويند غيرقابل فهم است. نام اين قبيل مديران بر جلد بسياري از کتاب‌ها مي‌آيد، ولي همه جامعه علمي کشور به واقعيت مسئله وقوف دارند و ازاين‌رو آن‌همه آثار و تأليفات کثيره و عديده آنها منشأ اثر نمي‌شود، ولي يک يادداشت فلسفي توفاني به‌پا مي‌کند. بيخود  نيست که در آن دولتي هم که بيش از همه دولت‌ها داعيه دين و دينداري و ايران‌دوستي داشت، به‌راحتي نام يك معلم را از قديمي‌ترين مرکز آموزش عالي کشور، که در صد سال گذشته تداوم داشته، برداشتند و صدايي هم درنيامد.


احمد مسجدجامعي- عضو شوراي شهر تهران

مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها