بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28
کد خبر: ۱۰۸۸۳۰
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
خیلی قبل‌تر از روزی که برجام به‌عنوان یک توافق چندجانبه امضا شد، در کشور ما سه نگاه کلان و کلی نسبت به این توافق وجود داشت؛ سه نگاهی که قطب‌های اصلی موضعگیری در قبال برجام را می‌ساختند.
تدبیر24»کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در ادامه یادداشت خود در روزنامه «ایران» نوشت: نگاه اول یک نگاه رمانتیک به این توافق بود که آن را باز شدن تمام درهای پیشرفت و توسعه به روی کشورمان می‌دید. در این نگاه برجام در حد یک معجزه سیاسی با نتایجی معجزه‌آسا تصویر می‌شد. پیش‌زمینه این نوع دیدگاه درباره برجام هم این بود که گره تمام مشکلات ما در مناسبات جمهوری اسلامی با غرب و خصوصاً امریکا نهفته است و برجام عامل بازگشایی این گره است.

نگاه دیگر اما به‌عنوان قطب مخالف نگاه اول یک نگاه نیهیلیستی یا پوچ انگارانه به موضوع برجام بود که آن را توافقی توخالی و بدون هیچگونه دستاورد و نتیجه مثبتی برای کشورمان می‌دانست. در این نگاه طرف مقابل یعنی غرب و خصوصاً امریکا برنده تمام و کمال بازی و ایران بازنده مطلق توافق تصویر می‌شد. همان‌طور که تصویر ارائه شده در این نگاه از تیم مذاکره‌کننده امریکا انسان‌هایی با قابلیت‌های فوق‌العاده در فریفتن و به دام انداختن دیگران و تیم ایرانی گروهی ساده‌لوح و در برخی موارد حتی خائن تصویر می‌شدند.

در بین این دو نگاه هم یک دیدگاه دیگر وجود داشت که با نگاهی رئالیستی و واقع‌گرایانه به برجام می‌نگریست. نگاهی که برجام را نه یک معجزه و نه یک سقوط تمام عیار، بلکه توافقی می‌دید که طی آن کشور ما امتیازاتی داده و امتیازاتی گرفته بود. در این نگاه برجام نه یک سند مطلوب بلکه یک توافق ممکن ترسیم می‌شد.

اکنون که ترامپ تصمیم خود را برای خروج امریکا از برجام گرفته‌ است باز هم این سه دیدگاه مشغول برجسته کردن خود در فضای سیاسی هستند. اما به‌نظر می‌رسد دو دیدگاه رادیکال نسبت به برجام یعنی معجزه دانستن آن یا خسارت انگاشتن این توافق نتوانند توضیح دهنده واقعیت و تأمین‌کننده منافع ما باشند. دیدگاه اول معتقد است در هر شرایط ایران باید در برجام بماند و حتی برای مذاکرات مجدد هم آماده شود. چنین دیدگاهی هر چند در حاکمیت جمهوری اسلامی نماینده برجسته‌ای ندارد اما پرنقص بودن آن با طرح یک سؤال اساسی مشخص می‌شود که در صورت رسیدن به توافقی دیگر چه تضمینی هست که امریکا مجدداً آن را به هم نریزد؟ به عبارتی هر چند همچنان منافع ایران با ماندن در برجام تأمین می‌شود اما این یک موضوع ابدی نیست و تغییر شرایط و رویکرد کشورهای اروپایی می‌تواند این گزاره را برای کشورمان هم تغییر دهد.

اما دیدگاه دیگری که برجام را سراسر خسارت و سقوط می‌داند در این بزنگاه اهمیت بیشتری دارد. این دیدگاه یعنی مخالفت با اصل برجام همچنان طرفداران و حامیانی در فضای رسمی سیاست کشور دارد. ما بعد از برجام نتوانستیم آن‌طور که متوقع بودیم از ثمرات اقتصادی این توافق در کشورمان بهره ببریم. این گزاره هر چند واقعیت دارد اما تمام واقعیت نیست.

گروه مخالفان برجام در این شرایط سعی دارند تمام واقعیت نتایج این توافق را به همین یک گزاره محدود کنند. در حالی که گزاره‌های دیگری نیز در این میان مطرح است که نشان می‌دهد برجام تا همین جا و حتی در شرایط خروج امریکا هم به نفع جمهوری اسلامی عمل کرده و می‌تواند این نفع ادامه داشته باشد. مهم‌ترین منفعت برجام این است که چهره ترسیم شده طی چهار دهه اخیر از کشورمان را در دنیا به صورت جدی تغییر داد و جمهوری اسلامی را به‌عنوان عنصری اهل گفت‌و‌گو، منطق، احترام به حقوق متقابل کشورها و طرفدار صلح معرفی کرد.

اتفاقاً این شاخصه‌ها بعد از اقدام اخیر ترامپ به مراتب برجسته‌تر از قبل شدند. برخی واقعیت‌های چهل سال اخیر که ذیل بمباران‌های تبلیغاتی غرب پنهان مانده بودند اکنون با رفتار امریکایی‌ها و واکنش متقابل ما آشکار شده‌اند. کسانی که معتقدند برجام برای ما تنها خسارت به همراه داشته باید به چند سؤال پاسخ دهند. از جمله اینکه بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون در چند مقطع بوده که امریکا اینگونه در یک عرصه مهم بین‌المللی تنها مانده باشد و قدرت‌های اقتصادی و سیاسی جهان و خصوصاً اروپا با او همراهی کنند؟ سؤال دیگر این است که بعد از انقلاب اسلامی تاکنون آیا مقطعی را سراغ داریم که قدرت‌های اروپایی در یک تقابل بین‌المللی بین ایران و امریکا اینگونه جانب ایران بایستند. نه در تقابل‌های میان ما با امریکایی‌ها بلکه در هیچ‌کدام از عرصه‌های دیگر، از انقلاب تاکنون قدرت‌های اروپایی طرف ما را نگرفته بودند. از زمانی که امریکایی‌ها تلاش داشتند علیه ما یک اجماع تصنعی بسازند چند سالی بیشتر نگذشته اما همین برجام بود که باعث ایجاد یک اجماع علیه ترامپ و سیاست‌های امریکا شده است.

ما هنوز نباید فراموش کنیم که در چه شرایطی مذاکرات برجامی را آغاز کردیم. در آن شرایط پرونده ما ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل بود. اینها همه مواردی است که باید در یک داوری منصفانه مد نظر قرار بگیرد، چرا که هر نوع قضاوت غیرمنصفانه‌ای راه را برای اشتباهات پرهزینه بعدی باز خواهد کرد.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها