خبر تجاوز معاون مدرسه ای در تهران به تعدادی دانش آموز چنان تکان دهنده و شوک آور است (همانند دیگر اخبار از این دست) که کم تر کسی به فکر تحلیل و ریشه یابی موضوع بیفتد و مساله را برای حل شدن در تخته سیاه جامعه به رشته تحریر در بیاورد..!؟
تدبیر24»مثل همیشه "تیتر”خبر، جامعیت دارد و "متن” به حاشیه میرود تا غلیان احساسات صورت مساله را نادیده بگیرد و "حل مساله” عقیم بماند..
در
این نوشتار در پی آسیب شناسی مقوله "تجاوز” و رفتارهای پر خطر جنسی و
آموزش خطرات جنسی به کودکان و نوجوانان نیستم، بلکه میخواهم بعنوان یک معلم
و نیروی فرهنگی به بیان مساله ای مهم و اساسی که به احتمال فراوان در این
ماجرا پنهان خواهد ماند بپردازم..!
واژه ‘تعلیم و تربیت”، مکانی بنام
"مدرسه” و شخصیتی چون "معلم” از دیرباز از احترام و قداست خاصی برخوردار
بودند و این نشات گرفته از جایگاه و پایگاه اجتماعی آنان، توجه دولتمردان،
باور و اعتقاد مردم به جامعه فرهنگیان و گزینش و پذیرش افرادی بامعیارهای
بالای اخلاقی و اجتماعی و اعتقادی برای منصب مقدس معلمی، بوده است.
البته
در کنار این موارد، حقوق و درآمد یک معلم با بدنه اصلی جامعه (طبقه متوسط)
سازگار بود و از نظر معیشتی، شرایط متعادلی را دارا بودند..
با گذشت
زمان و تغییرات ساختاری و اجتماعی و افزایش مخارج اقتصادی و توسعه و تنوع
مدارس دولتی و خاص و البته رشد قارچ گونه مدارس غیر دولتی (غیر انتفاعی) در
دو دهه اخیر ، شاهد معظلات عدیده ای در نظام آموزشی کشور بوده ایم.
عدم
تناسب امکانات مدارس با خواسته ها، کمبود شدید نیروی انسانی، تغییرات
مداوم و مکرر در نظام آموزشی، نگاه غیر جدی مسئولین (مخصوصا دولت ها)به
آموزش و پرورش، انتخاب وزیران راکد و درجه چندم، افزایش اندک حقوق معلمان
در برابر افزایش سرسام آور هزینه ها و عدم پرداخت بموقع مطالبات آنان، عدم
توازن در رسیدگی به مشکلات و ارائه خدمات به فرهنگیان نسبت به دیگر
کارمندان دولت، نظام تعلیم و ترببت را به انفعال کامل کشانید..!
در
کنار مسائل و مشکلات مطرح شده، اتفاقی که در چند سال اخیر بیشترین لطمه را
به نظام تعلیم و تربیت وارد نموده است (در آینده بیشتر نمود خواهد داشت)
استخدام افراد غیر مرتبط و فله ای بعنوان نیروی حق التدریس آن هم در
مهمترین دوره تحصیلی (ابتدایی) بدون هیچ گونه تجربه و آموزشی! و بکار گیری
نیروهای آزاد در مدارس غیر انتفاعی (بدون کمترین نظارت) بوده است که سخت
ترین ضربات را بر پیکر نحیف آموزش و پرورش کشور وارد آورده است (تجاوز اخیر
نمونه ای آشکار است).
وقوع چنین اتفاق هولناکی باید متولیان امر و
خاصتا وزارت آموزش و پرورش را از خواب غفلت بیدار نماید و ضمن پیگیری جدی
موضوع و درمان آن (و نه تجویز مُسَکِن)، در بحث مدارس غیر انتفاعی و جذب
نیروهای آزاد و حق التدریس، تصمیمات جدید و جدی و نظارت اصولی و حرفه ای
اتخاذ گردد.
ضمن دفاع از قاطبه معلمان شریف و همکاران عزیز و نجیبم
در آموزش و پرورش کشور، و برائت جستن از چنین افرادی (معاون متجاوز) که
کوچکترین سنخیت و ارتباطی با جامعه اصلی و اصیل فرهنگیان ندارند؛ بعنوان یک
معلم و به نیابت از جامعه فرهنگیان دلسوز و پایبند به آرمانهای انقلاب
اسلامی و متعهد به آینده کشور؛ به مسئولین امر (مخصوصا دولت دوازدهم)
یادآور میشوم که آینده و پیشرفت علمی و اخلاقی جامعه و حفظ ارزشهای نظام و
انقلاب در گرو توجه ویژه و نگاه دلسوزانه و البته کارشناسانه و غیر اقتصادی
به نظام تعلیم و تربیت است و گرنه هر روز شاهد تضعیف و منفعل شدن نظام
آموزشی خواهیم بود..!
قطعا در قبال آیندگان این سرزمین همه ما (بویژه تصمیم گیران دولتی) مسئول خواهیم بود..!