همانطور که شاهد بودیم ترامپ بر اساس وعدههای که در دوران انتخاباتی خود داده بود و بر خلاف توصیه عقلای آمریکایی و متحدان اروپایی خود، از برجام خارج شد.
تدبیر24»در این مدت که ترامپ زمام امور آمریکا را در دست گرفته مباحثی را مطرح کرده که نه تنها برخلاف حیثیت و اعتبار آمریکا بوده بلکه منافع بسیاری از کشورها در نقاط مختلف جهان که با این کشور تعامل داشتهاند را نیز به مخاطره انداخته است. از جمله این مباحث موضوع برجام بوده که حدود 23 ماه تنظیم آن به طول انجامید و در دارای عقبهای 12 ساله است. از سال 1384 مباحث مربوط به فعالیتهای هستهای ایران مطرح شد و در توافق سعدآباد ایران به طور داوطلبانه فعالیتهای هستهای خود را با هدف شفافسازی متوقف کرد. با روی کارآمدن دولت نهم، پروسه هستهای وارد فاز جدیدی شد. دولت نهم بدون توجه به توافقات صورت گرفته با هدف اعتمادسازی، فعالیتهای هستهای را با رویکردی تازه از سر گرفت و در نتیجه این اقدام دولت نهم، پرونده ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع و در این شورا چندین قطعنامه علیه ایران صادر شد؛ قطعنامهها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داشت و در مفاد 40 و 41 آن تنبیهات اقتصادی علیه ایران وضع شده بود. بر همین اساس ایران با دو رویکرد تحریمی مواجه شد. رویکرد اول تحریمهای عمومی بود که شامل همه کشورهای جهان میشد و رویکرد دوم روشی بود که آمریکا و اروپا در پیش گرفته بودند و آن فشار مضاعف بر پیکره اقتصاد ایران خارج از چارچوب قطعنامههای شورای امنیت بود. ادامه مذاکرات ایران و 1+5 به برجام ختم شد و بر اساس این توافقنامه تمامی قطعنامههای تحریمی شورای امنیت میبایست ملغی اثر شده و این توافق به عنوان یک توافقنامه بین المللی با قطعنامه 2231 شورای امنیت تضمین شود. در چنین شرایطی رئیسجمهور آمریکا با روشی خارج از عرف سیاسی و بینالمللی، توافقات بینالمللی را نادیده گرفته و با رویکردی قلدرمنشانه سعی در تضعیف و تحریف آن داشت و هنگامی که دیگر طرفهای برجام به درخواستهای نامتعارف او جواب منفی دادند، تصمیم به خروج از برجام گرفت. به طور قطع این عملکرد ترامپ نه تنها اعتبار آمریکا را در مجامع بینالمللی زیر سوال برد بلکه اعتبار شرکای آمریکا و متحدان اروپایی کاخ سفید که در توافق برجام سهیم بودند را نیز به چالش کشید. در چنین شرایطی وقتی اروپا حیثیت جهانی خود را در خطر دید تلاش کردند تا نسبت به سیاستهای ترامپ مواضع متقابلی اتخاذ کنند اما این مواضع اروپا در مقابل رویکرد آمریکا توان رویارویی ندارد. اروپا قادر نیست فشار آمریکا بر شرکتهای چند ملیتی که دارای روابط اقتصادی گسترده با ایالات متحده هستند را خنثی سازد چرا که شرکتهای چند ملیتی به تنهایی نقش یک بازیگر تاثیرگذار بینالمللی را ایفا میکنند تا جایی که حتی در برخی موارد قدرتی فراتر از قدت دولتها دارند. شاید بتوان گفت اروپا تنها قادر خواهد بود شرکتهای کوچک و متوسط و یا شرکتهایی که تعاملات گستردهای با آمریکا ندارند را متقاعد کند تا در چارچوب برجام همچنان ارتباط اقتصادی خود را با ایران حفظ کنند. در زمانی که اروپا مدعی چانهزنی با آمریکا بر سر برجام است شاهد خروج شرکتهای کوچک و بزرگ اروپایی از ایران و نقض معاملات و قراردادهای ایران با این شرکتها هستیم. در چنین شرایطی ایران با آمادهسازی تاسیسات هستهای خود این پیام را به اروپا میدهد که در صورت عدم پایبندی 1+4 به تعهدات خود، ایران نیز آمادگی کامل دارد تا به شرایط قبل برجام و از سرگیری فعالیتهای هستهای بازگردد. این در حالی است که ایران علاقهمند به بازگشت به روزهای قبل از برجام نیست چراکه این خواست آمریکا برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران است. اما در عین اتخاذ چنین سیاستی از طرف ایران موجب میشود تا طرفهای دیگر برجام تعهدات و بدهکاریهای خود را نسبت به ایران در چارچوب برجام از یاد نبرده و فراموش نکنند..
سید جلال ساداتیان، کارشناس مسائل بینالمللی