بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۱۱۰۹۵۱
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۱
نامه‌ای که اخیرا در رابطه با ضرورت مذاکره مستقیم بدون قید و شرط با ترامپ خبرساز شده از دو زاویه قابل ارزیابی و تحلیل است. منظر نخست انتساب این نامه به جریان اصلاح‌طلب است و منظر دوم در بعد چرایی و چگونگی آن قابل بررسی است و اینکه در این شرایط ضرورتی برای این امر وجود دارد یا خیر و دیگر اینکه آیا اقدام درستی است؟
 حال نوبت به تحلیل و بررسی دو زاویه مطرح می‌رسد. در منظر نخست می‌توان گفت در جامعه اصلاح‌طلب ایران همانند جامعه اصولگرا نحله‌های فکری متنوع ومتفاوتی وجود دارد که هم در رده شخصیت‌های حقیقی و هم در چارچوب اشخاص حقوقی متجلی است. اظهارنظر هر کدام از این مراجع حقیقی و حقوقی تا قبل از اینکه به تایید مرجعیت اصلی جریان اصلاحات نرسد، قابل انتساب به جریان اصلاح‌طلب نیست، بلکه نقطه‌نظراتی فردی و البته مورد احترام است. اما امروز مرجعیت راهبری اصلاح‌طلبان در ایران به‌طورطبیعی و با پذیرش قاطبه ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی، رئیس دولت اصلاحات است و در حوزه حقوقی مراجع احزاب سیاسی اصلاح‌طلب، شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب و شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نقش مرجعیت حقوقی را بر عهده دارند. لذا اظهارنظرها و خط مشی‌های فردی که خارج از این چارچوب‌ها قرار می‌گیرد ضمن اینکه دریک فضای آزاد قابل احترام است، نمی‌توان به‌عنوان جریان اصلاح‌طلبی یا مرجعیت آن نسبت داد. در تحلیل منظر دوم هم می‌توان گفت، مذاکره بی‌‌‌قید و شرط با دونالد ترامپ به‌عنوان راهکاری برای تامین مصالح کشور با موضوعاتی همراه است که مبین ناکارآمدی این راهکار است. در شرایط سیاسی کنونی، تقابل 40‌ساله آمریکا و ایران با روی کار آمدن چهره‌ای جنجالی و غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل اعتمادی چون ترامپ و بدعهدی‌های وی درخصوص برجام نشان از سست‌بودن پایه‌های مذاکره با چنین شخصی دارد. در این‌باره باید توجه داشت، آمریکا با تیم قبلی خود ماه‌ها پشت میز مذاکره نشست و به هر حال توافق صورت گرفت. در چنین شرایطی برخلاف قضاوت و تشخیص دولت‌ها و ارزیابی تحلیلگران سیاسی منطقه‌ای و جهانی، شخصی روی کار می‌آید که بدون رعایت اصول حقوقی و چارچوب‌های دیپلماتیک و تعهداتی که از این جهت با امضای سند برجام به‌صورت حقوقی متوجه دولت آمریکاست، از معاهده‌ای که بین 7 کشور جهان انعقاد یافته خارج شد. این نشان می‌دهد ترامپ عنصری قابل اعتماد نیست و نمی‌توان با چنین رئیس‌جمهوری وارد مذاکره شد آن هم مذاکره‌ای که بدن قید و شرط باشد. برخوردی که آمریکا با همسایگان خود و مهم‌تر از آن با مردم خود داشته است و در مراتب بعدی نوع نقش‌آفرینی که در دو سال گذشته در منطقه خاورمیانه داشته به‌گونه‌ای که با خونخوارترین سردمداران کشورها بیشترین رابطه را داشته و بالعکس با کشورهایی که از حد معینی از مردمسالاری برخوردار هستند کمترین رابطه‌ای نداشته است، نشان‌دهنده این است که فضای کنونی برای اعلام مذاکره بی‌‌‌قید و شرط مناسب نیست. شرایط فعلی مواجهه ایران با فردی مانند ترامپ که نسبت به مبانی و اصول اولیه بین‌الملل و تعهدات بین‌المللی بی‌توجهی می‌کند و از موضع غرور و تفرعن با قدرت‌های بزرگ جهانی چون اروپا، چین، روسیه و همسایگان برخورد می‌کند را نمی‌پذیرد. کسی که با زبان تجارت‌مابانه زورمحور روابط خود را تنظیم می‌کند، در شرایط مساعد هم قابل اعتماد نیست چه برسد به شرایطی که بحرانی است. به جای این نوع موضع‌گیری باید در دو بخش برای مواجهه ثمربخش با تهدیدات جاری ناشی از خروج آمریکا از برجام و بازگشت قریب‌الوقوع تحریم‌ها خود را آماده کنیم و در عرصه بین‌المللی بیشترین امکانی را فراهم کنیم که اختلاف نظرات داخلی نیروی انقلاب، اقشار و مردم جامعه به کمترین میزان ممکن برسد و ایران از طریق گفت‌وگوی ملی به همگرایی ملی برسد. به حوادث ناگوار انتخابات 88 پایان داده شود و برای داخل و خارج کشور عفو عمومی اعلام شود و از این نظر با حفظ استحکام ملی به حمایت از دولت و رهبری و سایر ارکان نظام بیفزاییم. ندای صلح‌طلبانه جمهوری اسلامی ایران را به‌عنوان یک قابلیت و مزیت و راهبرد در عرصه بین‌المللی و در جوامع بین‌المللی مطرح کنیم. با صبوری و پیش بردن این دو رویکرد داخلی و خارجی، در مقابل، اینکه وضعیتی که ترامپ در آمریکا و منطقه و بین‌الملل به وجود آورده دوامی ندارد، می‌توان از بحران کشور خارج شد. اعلام یک‌طرفه مذاکره بی‌‌‌قید و شرط در چنین شرایطی به معنای تسلیم در مقابل ترامپ است. آقای ترامپ راضی به مذاکره نبوده است و اگر هم صحبت از مذاکره می‌کند به معنای مذاکره غیردیپلماتیک و بر مبنای خواست و اهداف وی و از نظر او، تسلیم بدون قید و شرط ایران است که بی‌تردید این رویکرد مورد قبول هیچکدام از دلسوزان اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب قرار نخواهد گرفت.



حسن رسولی، عضو شورای شهر تهران
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها