بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۱۱۱۰۹۸
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۰
شاید از یک منظر بشود حق را به مسئولان این تصمیم داد. وقتی قرار باشد از جیب مردم ۶۰۰ میلیون تومان هزینه کنند که کارلس پویول به ایران بیاید حتما این تصمیم اشتباه است. دقیقا مثل صدها میلیونی که از جیب مردم صرف تولید سریال‌های بی‌کیفیت می‌شود و بیننده آنچنانی هم ندارد. البته بماند که مسئولان به راحتی با هزینه برای سریال‌هایی که دیده نمی‌شود، تن می‌دهند اما برای حضور کارشناس خارجی که هم اعتبار رسانه را بالا می‌برد و هم بیننده را بالا می‌برد بهانه‌تراشی می‌کنند. اما به هر حال هزینه کردن از جیب بیت‌المال برای تولید محتوا وقتی توجیه اقتصادی ندارد اشتباه است.
تدبیر24»مهدی شادمانی در عصر ایران نوشت: «عادل فردوسی‌پور اشتباه می‌کند. او هم در دعوت از فیگو و اتوئو و پویول اشتباه می‌کند، هم در تلاش برای بالابردن کیفیت برنامه‌اش اشتباه می‌کند و هم در مجادله با روسای بالادستش.

هر چند معلوم نیست این نوشته دقیقا باید رو به چه کسی باشد، چون اصلا متهم اصلی مشخص نیست اما در ماجرای دعوت کارلس پویول و خروجش از ایران بدون حضور در برنامه ۲۰۱۸ هر کسی که نقش و قدرت داشت در جایگاه اشتباهی از منظر رسانه‌ای نشسته است. او نه تصور درستی از کار رسانه‌ای دارد که چطور برنامه خوب ساخته می‌شود  و نه حتی تصور دقیقی از کار تبلیغاتی و تجارت و پول ساختن از کار رسانه‌ای.

بدترین کار برای تهیه‌کنندگان صداوسیما این است که با چنین افرادی وارد مجادله شوند. کسی که انتخابش ربطی به تعداد مخاطب رسانه نداشته باشد و با بالا رفتن و پایین آمدن تعداد بینندگان برنامه‌هایش تشویق و تنبیه نشود، اصولا کسی نیست که در مجادله رسانه‌ای به نفع کیفیت برنامه کوتاه بیاید.

مدیر مربوطه البته اشتباه نمی‌کند او کاری را انجام می‌دهد که به ماندگاری بیشترش منجر شود اما از آن جایی که در رسانه ملی قواعد رسانه‌ای حکمفرما نیست، او هم از قواعد موجود برای دستوراتش تبعیت می‌کند؛ همان قواعدی که او را به این جا رسانده و نگهش خواهد داشت نه قواعدی که رسانه را مقتدرتر می‌کند.

دیروز خبرگزاری میزان از جام جام نقل کرد که دلیل اصلی عدم حضور پویول در ۲۰۱۸ هزینه ۶۰۰ میلیون تومانی‌اش بوده و این که در وضع اقتصادی امروز ایران چنین هزینه‌هایی درست نیست.

شاید از یک منظر بشود حق را به مسئولان این تصمیم داد. وقتی قرار باشد از جیب مردم ۶۰۰ میلیون تومان هزینه کنند که کارلس پویول به ایران بیاید حتما این تصمیم اشتباه است.

دقیقا مثل صدها میلیونی که از جیب مردم صرف تولید سریال‌های بی‌کیفیت می‌شود و بیننده آنچنانی هم ندارد. البته بماند که مسئولان به راحتی با هزینه برای سریال‌هایی که دیده نمی‌شود، تن می‌دهند اما برای حضور کارشناس خارجی که هم اعتبار رسانه را بالا می‌برد و هم بیننده را بالا می‌برد بهانه‌تراشی می‌کنند. اما به هر حال هزینه کردن از جیب بیت‌المال برای تولید محتوا وقتی توجیه اقتصادی ندارد اشتباه است.

اما اوضاع در مورد حضور پویول در برنامه ۲۰۱۸ کاملا متفاوت است. یعنی اصلا قرار نبود از جیب مردم هزینه‌ای بشود. این برنامه اسپانسر دارد و این اسپانسر هزینه‌های حضور پویول را پرداخته است. در چنین شرایطی حضور کارشناس جذاب خارجی در تلویزیون، نه تنها با وضع اقتصادی ایران ناسازگار نیست که با شعار سال که تولید ملی هم هست، همسو به حساب می‌آید.

برنامه ۲۰۱۸ در حال حاضر دو اسپانسر دارد که هر دو ایرانی هستند. مدیران هر کدام از این شرکت‌ها که هزینه حضور پویول را پرداخت می‌کنند، یک حساب و کتابی برای این حضور دارند. آنها فقط به تولید و درآمد بیشتر فکر می‌کنند و ذره‌ای مدل تصمیم‌گیری‌شان شبیه به مدیران انتصابی صداوسیما نیست.

آنها ۶۰۰ میلیون هزینه می‌کنند که بیننده‌های برنامه‌شان بیشتر شود و مشتریان خود را افزایش دهند. در اصل آنها به خوبی می دانند که در بازه کوچکی می‌توانند این هزینه را با مشتریان بیشتر جبران کنند. حالا مشتری بیشتر یک شرکت ایرانی می‌تواند مساوی با توسعه شرکت و ایجاد شغل بیشتر و کمک به تولید ملی باشد.

تولید ملی قرار نیست فقط شلوار کتان سبز و میوه باغ‌های لواسان و فرش و زعفران باشد. وقتی دو اپلیکیشن ایرانی خدمات مجازی می‌دهند هم در حال تولید ملی هستند. شاید دوباره گفته شود که اگر این هزینه برای حضور یک فرد ایرانی انجام شود قابل توجیه‌تر است اما به هر حال مدیر آنها هستند و بهتر می‌دانند که به زودی هم می‌توانند سود کلانی از این حضور داشته باشند و ما هم می‌دانیم سود کلان آنها یعنی تولید بیشتر، توسعه قابل توجه و در نتیجه تولید شغل برای ایرانیان بیشتر.

تصمیم‌گیرندگان برای رسانه ملی ظاهرا اما تصوری نسبت به این گونه مسائل ندارند. چون معمولا در چنین مسائلی سوگیری متفاوتی دارند و شاید برداشت‌ غلط‌شان از «تولید ملی» هم در نهایت منجر به چنین تصمیم عجیبی شده است. موضوع فقط حضور پویول و کارشناس‌ خارجی نیست که سال‌هاست در رسانه ملی در برابر کارهای تجاری این چنین و مستقل شدن، حداقل در حوزه ورزشی موضع‌گیری وجود داشته.

مدیران رسانه ملی در برابر پرداخت حق پخش فوتبال‌های ایرانی هم همین قدر بی‌مسئولیت برخورد می‌کنند. شما تصور کنید به تیم‌ها حق‌شان که حق پخش تلویزیونی است و رسانه ملی از آن سود میلیاردی دارد پرداخت نمی‌شود. از آن طرف تیم ها هم از مسیرهای دیگر دست به جیب مردم می کنند و از بودجه‌های دولتی و نیمه دولتی و راه فرارهای عجیب و غریب پول را به جیب فوتبالیست‌ها می‌رسانند.

اشکال بزرگ مسیر این است که پول به تیمی که بیننده بیشتری داشته باشد نمی رسد، بلکه هر کسی به بیت المال دسترسی بهتری داشته باشد پول بیشتری می ‌برد. الان دو سالی است که سرخابی‌ها از اسپانسرشان پول می گیرند اما به جز چند تیم کاملا خصوصی هزینه کل فوتبال از جیب مردم ریخته می‌شود به حساب تیم ‌هایی که پخش بازی‌شان بیننده زیادی هم ندارد. درصورتی که اگر رسانه ملی حق فوتبال را بدهد و کارش را در اختیار مدیری با تفکرات رسانه‌ای درست بسپارد هم می تواند درآمد بسیار بیشتری از این که هست از فوتبال‌ها داشته باشد هم به رشد فوتبال کمک کند اما درآمد بیشتر، بیننده بیشتر و کلا همه بیشترها و مفید بودن‌ها برای مدیران ورزشی رسانه هیچ تفاوتی ندارد. آنها هر چند به چندین و چند ابزار نظرسنجی به‌روز و قدیمی مجهزند و به خوبی می دانند که چه کانال‌هایی در چه ساعاتی پر بیننده است و چه شبکه ای به چه دلیلی در چه ساعتی کم بیننده اما نتایج این نظرسنجی‌ها در جابه‌جایی‌شان ظاهرا تاثیری ندارد.

در چنین شرایطی دفاع کردن از حضور پویول در تلویزیون ایران کاملا مشکل است. در اصل مدیران توانایی دفاع از این تصمیم درست را ندارد و مجبورند به خاطر شرایط مقابلش ایستادگی کنند.پس قاعدتا هیچ دلیلی وجود ندارد که کارلوس پویول به ایران بیاید و برنامه را جذاب تر کند. هر ۴ سال یک بار جام جهانی برگزار می‌شود و در آمارهای صداوسیما تعداد بیننده‌ها صعود می کند. لیگ برتر برگزار می‌شود و مردم پای تلویزیون می‌نشینند. لیگ‌های خارجی خریداری می‌شود و تماشاگران بیشتر می‌شوند.

برای این مدل اداره رسانه، برنامه نودی که از قدیم مانده، دورهمی و خندوانه و فوتبال های پخش مستقیم کافی است. اینجا نه کسی توانایی تولید بیش از این دارد و نه به کسی اجازه می‌دهند چنین اتفاقاتی را رقم بزند.»

برچسب ها: تدبیر24 ، پویول
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها