بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 23
کد خبر: ۱۱۲۱۹۹
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۹
اگر سال 76 را آغاز کار اصلاحات بدانیم مسلما فراز و نشیب‌ها، موضع‌گیری‌ها و جایگاه‌های متعددی را تجربه کرده‌ایم و به عبارت دیگر الان اصلاحات در مقطعی قرار دارد که از حالت بلوغ به وضعیت خاص می‌رسد که باید به طور طبیعی خودش را با شرایط کشور منطبق کند.
 ولی همیشه یک جهت‌گیری برایش اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و آن اینکه سعی کرده زبان اکثریت مطالبات مردم باشد و شاید جایگاه اجتماعی اصلاحات هم به همین خصوصیت برمی‌گردد که تلاش کرده زبان و ادبیاتش با خواسته‌ها و مطالبات اکثر مردم هماهنگ باشد و در عین حال سعی کرده که آنها را هدایت کند. از سال 92 یک تغییر اجمالی در این قضیه دیده شده است. به این ترتیب که ظاهرا برای اینکه شاید بخواهند اعتماد بخش‌هایی از نظام را نسبت به خودشان جلب کنند، آهسته آهسته به نوعی در ادبیات و موضع‌گیری‌ها تغییرهایی صورت گرفت که مقداری رنگ و بوی محافظه‌کاری داشت. لذا باید تلاش کرد که مجددا این ادبیات به حالت درست برگردد. به هر صورت افتخار و قدرت اصلاحات این بوده که آن را از طریق مردم به دست می‌آورده و باید اینطور باشد که اگر قرار است پایی هم در قدرت داشته باشد، برای تحقق مطالبات مردم باشد. لذا باید نوع ادبیات، گفتمان و موضع‌گیری‌های جریان اصلاحات به نحوی باشد که با توجه به تحولات اجتماعی که شکل می‌گیرد، همدلی خود را با اکثریت مردم همچنان حفظ کند. به نظر می‌رسد بعد از استقرار دولت آقای روحانی به دلایلی، ویژگی‌های اصلی جریان اصلاحات یک مقدار ضعیف شده و به نظرم بازگشت به گفتمانی که حامی مطالبات و خواسته‌های مردم باشد - که طبیعتا اکثرا هم مشروع و بحق است- موجب می‌شود که پشتوانه مردمی را همچنان برای خود حفظ کند. چون اگر بخواهد تاثیری هم بر قدرت بگذارد، باید از پشتوانه مردمی به شکل کامل برخوردار باشد. برای اینکه بین مردم و جریان اصلاحات فاصله نیفتد، اصلاح اصلاحات حتما منوط به تغییر و سازماندهی بیشتر است آنهم در جهت نمایندگی کردن مطالبات اکثریت جامعه. در این میان نکته مهم دیگر اینکه بعد از روی کارآمدن روحانی، یک جهت‌گیری داخلی و خارجی را به نحوی هماهنگ می‌بینیم. به عبارتی مخالفان اصلاحات در داخل و در خارج، هر دو به زدن اصلاحات اهتمام نشان می‌دهند و طبیعتا آنچه به صورت دو لبه قیچی در برابر اصلاحات درآمده، نیاز به هوشیاری، دقت عمل و عمق‌بخشی به کار سیاسی دارد آن هم در مقطعی که کشور با بحران‌هایی روبه‌روست. چون آنها هم که از بیرون مسائل را نگاه می‌کنند، تنها مانع را وجود جریان اصلاحات می‌دانند و عده‌ای از دوستان هم که دشمن اصلی‌شان همیشه و همیشه فقط جریان اصلاحات بوده و بس، فکر می‌کنند که مانع آنها هم جریان اصلاحات است. لذا در این مقطع اصلاحات جایگاه خاصی یافته و حفظ این جایگاه نیازمند این است که از هر ابزاری که بتواند این تاثیرگذاری را حفظ کرده و ادامه دهد استفاده شود و یکی از مهم‌ترین ابزارها که در اختیار خودمان است، این است که اصلاحات همیشه باید گفتمان و جهت‌گیریش به طرف تحقق خواسته‌های مردم باشد. خواسته اصلی و مهم، چه از دولت آقای روحانی و چه از مجموعه نظام و همه کسانی که مسئولیت دارند، این است که طوری عمل کنند تا مردم احساس کنند که کسانی زبان مطالبات آنها هستند. تا به این وسیله آنچه را که در دل دارند بلندتر پژواک دهند و این به اصلاحات کمک خواهد کرد که همچنان زنده و موثر باقی بماند. البته تصور نکنیم که دولت آقای روحانی، دولت اصلاحات است؛ لذا به آن معنا هم نمی‌توانیم توقع اصلاحات داشته باشیم ولی از این دولت توقع حداقل‌هایی را داشته‌ایم و الان هم دلسوزانه منتقد برخی رفتارها هستیم. اینکه برخی کارها می‌شد انجام شود و یا برخی کارها را می‌شد بهتر انجام داد، به جای خودش باقی است. ولی اینکه تصور کنیم اصلاحات امروز نقش اساسی در قدرت دارد چندان درست نیست و در دولت و دیگر نهادها کاملا در حاشیه است و فقط هر وقت دولت، تقاضای کمک از این جریان داشته باشد، دریغ نکرده و به صورت طبیعی تلاش کرده آنچه از تجربه و هدایت کار می‌تواند به دولت کمک کننده باشد، به دولت عرضه کند. با این حال تصمیم‌گیرنده نهایی خود رئیس‌جمهور و دوستان نزدیک او هستند که دست‌اندرکار برنامه‌ریزی و مدیریت کشورند. طبیعتا هم انتظار داریم که بعضی نواقص که قابل حل است به دست دولت حل شود. هرچند معضلات امروز کشور به نحوی است که همه چیز با همدیگر مخلوط شده و باید همه نسبت به اینگونه مسائل همدلی نشان دهند تا بتوان بخشی از این مشکلات را مدیریت کرد. اصلاحات تلاش می‌کند همچنان مطالبات مردم را با صدای بلندتر به گوش مسئولان برساند و آنچه را که امروز مطالبات جدی مردم است، نمایندگی کند.



مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها