مقاومت هوشمندانه نوعی ایستادگی ناشی از ترکیب عالمانه و هدفمند قدرت نرم و سخت را دربرمیگیرد.
به بیان دیگر قدرت هوشمند در حقیقت ترکیبی از قدرت سخت و نرم به شمار میرود و بنابراین هوشمندی، محصول تلاقی 2 قدرت در صحنه عمل با هدفمندی خاص و برنامهریزی مشخص است. اینکه در حوزه اقتصاد، مقاومت هوشمندانه وجود داشته باشد تا بتوان در تحریمها از آن بهره برد، از یک طرف باید از قدرت سخت یعنی تنبیه و تشویق استفاده کرد و در بزنگاههای مورد لزوم از آنها بهره برد، اما بدون هیچ تردیدی نمیتوان به آنها بسنده کرد. بلکه باید با گسترش فرهنگ مقاومت و بهرهبرداری از وضعیت کنونی اقتصادی، یک فضای مناسب برای مقاومت لایههای گوناگون مردم به وجود آورد و این نیازمند ایجاد یک وحدت عملیاتی در میان نخبگان حاکم خواهد بود و به عبارت دیگر آنچه که با عنوان هوشمندی در عرصه اقتصادی و رویارویی با تحریم گفته میشود به اعتماد و اعتبار مردم به هیات حاکمه در بالاترین میزان نیاز دارد و این اعتماد نسبت به نظام حاکمه سبب میشود که همه با یکدیگر و در کنار هم تلاشهای خود را برای ایجاد یک فضای همگرایی و همیاری در عرصه اقتصادی و مقاومت در برابر تحریمها به کار بندند. جامعه ایرانی در چهار دهه گذشته برای دستیابی به استقلال اقتصادی، هزینههای گزافی را پرداخت کرده اما اکنون در چارچوب وضعیت کنونی جامعه ملی به نوعی تزاحم معنایی، مفهومی، رفتاری و کنشی میان برخی مسئولان و لایههای گوناگونی از طبقههای متوسط و پایین جامعه دچار شده است که این مساله همگرایی و به دنبال آن مقاومت هوشمندانه را با تزلزل روبهرو میسازد. همانگونه که اشاره شد، مقاومت هوشمندانه 2 وجه سخت و نرم دارد، دولت تا حدود زیادی میتواند با برخورد با عوامل فساد اقتصادی از منظر سخت افزاری وارد عمل شود و حرکت در بنمایه اقتصاد را به ارمغان آورد اما این به تنهایی کافی نیست، بلکه همراهی مردم را برای مقاومت در برابر تحریم میطلبد و این امر مستلزم همگامی و همدلی مسئولان در ترازهای مختلف هیات حاکمه با مردم و استفاده از این وحدت عملیاتی در جهت گسترش فرهنگ مقاومت در جامعه است. میتوان با تلاقی و بهرهبرداری همزمان از قدرت سخت و وحدت ملی برای رویارویی با تحریمها زمینههایی را ایجاد کرد که ایران بتواند از وضعیت کنونی نه به عنوان تهدید بلکه به مثابه فرصت استفاده کند. این امر مستلزم آماده شدن شرایط و مقدماتی است که بتواند یک همبستگی ملی و وحدت عملی را در میان تمام قشرها ایجاد کند. دیپلماسی فعال میتواند زمینههای ایجاد تنفسی محدود را برای اقتصاد ایران فراهم آورد. آمریکا 30 درصد قدرت اقتصاد جهان و بیش از 70 درصد نفوذ اقتصادی در رگهای اقتصاد جهان را دارا است و بنابراین باید گفت که تحریم یکجانبه آمریکا به تنهایی یک محدودیت اقتصادی گسترده برای هر کشوری محسوب میشود و کشورهای دیگر مانند کشورهای اروپایی، روسیه و چین در حد توان تعریف شده خود در برابر آمریکا یارای مقاومت دارند و ایران با دیپلماسی فعال قادر خواهد بود به این مقاومت در حد و اندازه خود کمک کند، هرچند نمیتوان نقش دیپلماسی را در اقتصاد نادیده گرفت، اما بالا بردن انتظارها از دیپلماسی به اندازهای که اروپا و شرق در آینده از اقتصاد ایران حمایت کامل خواهند کرد، خطرناک است و آنچه آشکار است در این زمینه نباید افراط و تفریط در پیش گرفت. اگر فساد در جامعه ایران نهادینه نشده باشد باید گفت فساد سیستماتیک شده است و دیگر یک فساد محدود و قابل نادیده گرفتن، نیست. بنابراین اگر از این فساد در حال رشد به هر روشی پیشگیری نشود سبب واگرایی مردم خواهد شد. مبارزه و سرکوب با این فساد سیستماتیک به صورت ایجاد انگیزه میسر خواهد بود و با نیروهای فعال و قابل اعتماد باید به رویارویی با آن برخاست.
مهدی مطهرنیا، پژوهشگر مسائل سیاسی