با اعلام نتايج نهايي انتخابات پاكستان، عمرانخان، ستاره پيشين كريكت و حزبش توانستند با كسب اكثريت نسبي، كرسيهاي پارلمان پاكستان را كسب كنند و براي تشكيل يك دولت ائتلافي به نخستوزيري اين چهره تازه آماده شوند.
تدبیر24»اما نتايج اين انتخابات زير سايه اعتراضهاي شديد گروههاي رقيب قرار گرفته است كه معتقدند در اين انتخابات تخلفات گستردهاي صورت گرفته و نتايج آن مهندسي شده است. به گمان من دورنماي اين اعتراضها و مخالفتها مبهم است و به نظر ميرسد كه گروهها و احزاب مخالف در پاكستان، به تدريج به نتايج انتخابات اخير تن خواهند داد، چراكه در مقابل مدعيان تقلب و دخالت ارتش در نتايج انتخابات، تنها دو راهكار وجود دارد، يا پذيرش نخستوزيري عمران خان و قرار گرفتن در جايگاه اپوزيسيون قدرتمند يا تن ندادن به نتايج و مقاومت مدني در برابر آن. گزينه دوم براي احزاب سياسي پاكستان ريسكهاي زيادي دارد، چراكه اگر ادعاي آنها در مورد حمايت تمامعيار ارتش از عمران خان صحيح باشد، آنگاه در صورت تن ندادن به نتيجه آرا، اين بهانه در اختيار ارتش قرار ميگيرد كه با ادعاي تامين امنيت و ثبات كشور، مستقيما وارد عمل شود، كاري كه بارها از زمان استقلال پاكستان تكرار شده است. به نظر ميرسد كه گزينه منطقي براي احزاب سياسي پاكستان، انتخاب گزينه اول و پذيرفتن نتايج انتخابات با وجود اعتراض به شرايط حاكم است. شواهد نشان ميدهد كه احزاب پاكستاني به سمت پذيرش تركيب پارلمان حركت ميكنند و حدس من اين است كه نهايتا احزاب مخالف شرايط را قبول خواهند كرد.
با توجه به اينكه عمران خان و حزبش براي اولينبار است كه در راس حاكميت قرار ميگيرند، خيلي زود است كه در مورد روند تحولات آتي پاكستان و مسيري كه از سوي دولت بعدي انتخاب ميشود اظهارنظر قطعي كرد. اما پيشبيني ميشود كه شرايط سياسي در پاكستان، در دوره پيش رو، آرامتر از گذشتهباشد. تا پيش از اين دوره انتخابات، طي دهههاي گذشته هر زمان كه نظاميان اجازه انتقال مسالمتآميز قدرت و رايگيري بدون مداخله را دادهبودند، حزب مردم يا حزب مسلم ليگ نواز، برنده انتخابات در پاكستان شدهبودند، تا پيش از اين هيچ يك از احزاب كوچكتر پاكستان در يك انتخابات سالم، مهندسي نشده و بدون دخالت نظاميان نتوانستهبودند به قدرت برسند. به نظر نميرسد كه پايگاه مردمي اين دو حزب تغيير چنداني كردهباشد. نتايج انتخابات در دو ايالت اصلي سند و پنجاب هم نشان ميدهد كه همچنان پايگاه اصلي آراي دو حزب سنتي پاكستان حفظ شده است. تنها تجربهاي كه حزب تحريك انصاف از حاكميت اجرايي در پاكستان دارد، دولت محلي ائتلافي است كه در ايالت خيبر پختونخواه در دوره پيشين تشكيل داده بود.
ادعاهايي كه در مورد حمايت ارتش پاكستان از عمران خان مطرح ميشود، ممكن است ريشه در واقعيت داشتهباشد. ميزان علاقه ارتش را به عمران خان ميتوان در مقايسه رابطه ارتش با دو حزب اصلي رقيب او ارزيابي كرد. اصليترين رقيب او، حزب مسلم ليگ نواز است كه رهبرش نواز شريف هر بار در مقام نخستوزيري قرار گرفته است يا به دخالت مستقيم ارتش يا تحت فشار پنهان ارتش از كار كنار گذاشتهشده است. آخرين بار يك سال پيش بود كه با راي دادگاه عالي پاكستان، نواز شريف از نخستوزيري بركنار شد و درست در آستانه انتخابات حكم دادگاه او صادر شد و به زندان افتاد. در دوراني كه حزب مسلم ليگ نواز در قدرت بود، استقلال عملكرد قوه مجريه از ارتش، به وضوح قابل ملاحظه بود و تداخل منافع ارتش با اراده دولت را ميشد در بزنگاههاي مختلف ديد. شايد روشنترين نمود اين اختلاف در تلاشهاي نواز شريف براي تفاهم با نراندرا مودي، نخستوزير هند بود، كه با مخالفت تند ارتش مواجه شد. حزب مردم پاكستان هم در دورهاي كه بينظير بوتو، نخستوزير فقيد پاكستان در قدرت بود، همواره دچار اختلاف نظر و شكاف با ارتش ميشد. سوال اصلي در اين نيست كه آيا عمران خان با ارتش همراه باشد يا نه، مساله اين است كه تا چه اندازه قدرت رويارويي و مخالفت با اراده و خواست ارتش داشتهباشد. براي عمران خان نه تنها قدرت ارتش به عنوان يك نيروي اثرگذار در سياست پاكستان مساله است، بلكه ضعف خودش به دليل اجبار به تشكيل دولت ائتلافي هم مشكلي مضاعف خواهد بود. اين تصور كه روحيه ورزشكار يا يكدندگي عمران خان ميتواند نقش تعيينكنندهاي در سياست پاكستان داشتهباشد، يك برداشت احساسي و سادهانگارانه از شرايط اين كشور است. به نظر ميرسد كه حتي اگر بر خلاف شايعات و برخي شواهد، عمران خان ارادهاي براي ايستادگي در برابر ارتش داشتهباشد، باز هم توان اين كار را نخواهد داشت.
حتي در شعارهاي عمران خان در مورد سياست خارجي مستقل و انتقاد از رابطه اسلامآباد با واشنگتن و رياض، باز هم تصميمگيري در مورد استراتژي كلي دولت پاكستان در مورد روابط خارجي، منوط به تصميم نهايي و عزم ارتش و نظاميان است. ارتش پاكستان بايد تصميم نهايي خود را در مورد آينده افغانستان روشن كند. از يك سال پيش كه دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا، استراتژي جديد اين كشور در مورد جنگ افغانستان را اعلام كرده است، فقط دوگزينه روبهروي ارتش پاكستان قرار دارد، يا با ترامپ يا بر ترامپ. اسلامآباد اكنون بايد در اين دو راهي تكليف خود را مشخص كند، اگر قرار باشد امريكا را انتخاب كند، در نتيجه مجبور است كه شروط تعيين شده توسط اين دولت براي قطع حمايت از گروههاي افراطي افغانستان را نيز بپذيرد و در ادامه، حمايت از گروههاي افراطي در كشمير را هم متوقف كند. گزينه ديگر پاكستان اين خواهد بود كه در استراتژي امنيت و نظامي ساليان دراز خود تجديد نظر كند و وارد ائتلافي جديد با كشورهايي مانند چين، روسيه و جمهوري اسلامي ايران شود. گزينه دوم براي اسلامآباد گزينهاي بسيار سخت و پيچيده است. ارتش پاكستان يك نيروي نظامي غربي است كه دههها پيش توسط مستشاران امريكايي و بريتانيايي ايجاد شده است. ارتش طي اين سالها بهشدت به دلارهاي بلاعوض كمكي امريكا وابسته شده است. طي ١٠ سال گذشته امريكا بيش از ٣٣ ميليارد دلار به پاكستان كمك كرده است، رقمي كه بعيد است هيچ كشور ديگر به ازاي همكاري در اختيار پاكستان بگذارد. گذشتن از اين رقم بزرگ كمكهاي خارجي در كنار ساختار غربي ارتش پاكستان، باعث ميشود كه ارتش اين كشور در تغيير رويكرد استراتژيك خود در روابط خارجي، نگرانيهاي جدي داشتهباشد. طي ماههاي گذشته شاهد سفرهاي ژنرال جاويد بجوا، فرمانده ستاد مشترك ارتش پاكستان به كشورهاي مجاور و قدرتهاي منطقهاي براي رايزني در مورد آينده سياست خارجي پاكستان بوديم، با توجه به شروطي كه امريكاييها براي آينده همكاري با پاكستان تعيين كردهاند، هر تغيير در سياست خارجي پاكستان، نه در اختيار عمران خان، بلكه منوط به عزم و اراده نظاميان خواهد بود.