بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۱۱۳۰۸
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۹
محمد جواد حق شناس

تدبیر24: جبهه اصلاحات ايران پس از انتخابات رياست‌جمهوري92 و روي كار آمدن دكتر حسن روحاني وارد گفتمان جديد و درعين حال متفاوتي شده است. اصلاح‌طلبان ايران كه با مديريت سيد محمد خاتمي در لحظات سرنوشت‌سازانتخابات رياست‌جمهوري، خود را برنده نهايي انتخابات مي‌پندارند، پس از انتخابات نيز به دور از هرگونه شتابزدگي، رداي اعتدال برقامت تفكر اصلاح‌طلبي انداخته و در يك مسير صحيح و بدون هر گونه تنگ نظري مشي اعتدالي كابينه تدبير و اميد را حركت در مسيري قلمداد مي‌كنند كه سيد محمد خاتمي در خرداد 76آغاز كرده بود. اين سعه صدر و قدرت بالاي هضم يك گفتمان غير اصيل (اصولگرا- اصلاح‌طلب) در ميان اصلاح‌طلبان نه كه نشانه بلوغ ودرك بالاي سياسي و بلكه نشان‌دهنده اهميت و اهتمام ويژه به سرنوشت مردم و نظام تلقي مي‌شود. با اين وجود اصلاح‌طلبان مسيري متفاوت نسبت به خرداد 76در پيش گرفته‌اند، جايي كه نه خبر از تشكيل احزاب بزرگ است و نه قرار است NGOهايي براي دگر انديشي و راديكاليزه كردن ساختارهاي سياسي تشكيل شود. اصلاح‌طلبان به جاي انديشيدن به چنين مسائلي درصددند تا تفكر و مرام اصلاح‌طلبي را به شكلي نرم، متعادل و همراه با عقلانيت پس از مدت زماني هشت ساله كه مورد آماج بي‌محاباي دولت برآمده از اصولگرايي بود دوباره زنده كنند. در عين حال با نگاه به آينده، به پايداري و قوام انديشه اصلاح‌طلبي بيش از هر زمان ديگري اهميت مي‌دهند و از هر گونه حركت و اقدامات زودبازده ابا مي‌كنند. در اين زمينه و براي تحليل، ارزيابي و رفتار‌شناسي اصلاح‌طلبان در دولت تدبير واميد با دكتر محمد جواد حق‌شناس، استاد علوم سياسي و يكي از اصلاح‌طلبان مطرح كشور گفت‌وگو كرديم. دكتر حق‌شناس معتقد است« برخي از وزرايي كه آقاي روحاني براي كابينه خود برگزيده است در رقابت‌هاي انتخاباتي با وي همراه نبوده‌اند و همين همكاري ممكن است در لحظات سرنوشت ساز، دولت تدبير و اميد را با چالش مواجه سازد. عضو سابق حزب اعتماد ملي همچنين با نامناسب خواندن رفتار صداوسيما نسبت به دولت حسن روحانی تصريح مي‌كند: رفتار صدا و سيما با دولت روحاني نه مانند دولت سيد محمد خاتمي غيرحمايتگرانه است و نه مانند دولت احمدي‌نژاد حمايت گرانه، و بلكه در يك حد وسط بين اين دو قرار گرفته است. در ادامه متن گفت‌وگوي آرمان را با دكتر محمد جواد حق‌شناس از نظر مي‌گذرانيد.

 

جبهه اصلاح‌طلبان ايران در دولت آقاي روحاني به چه اهدافي مي‌انديشد؟آيا گفتمان اصلاح‌طلبي با توجه به تغييرات زماني در دولت تدبير و اميد به توليد گفتماني جديد خواهد پرداخت يا اينكه همان مسيري را دنبال خواهد كرد كه نقطه آغازش دوم خرداد76بود؟

 

وضعيت اصلاح‌طلبان به وضعيت خرداد 76شبيه نيست. گفتمان اصلاح‌طلبي همواره به«عنصر زمان» به عنوان يكي از آرمان‌ها و شاخص‌هاي مهم خود توجه كرده است. مصمئنا فضاي سياسي و اجتماعي كه ما در سال 92 در آن حضور داريم با شرايط و فضاي سياسي و اجتماعي و حتي بين‌المللي كه در سال 76بركشور حاكم بود متفاوت است. حتي شرايط حاكم بر كشور با شرايط سال 84 يا 88تفاوت‌هاي معناداري پيدا كرده است. تغييراتي كه امروزدر فضاي سياسي كشور رخ داده است، اعم ازتغييراتي كه در بافت هيات‌مديره كشور مانند قوه مجريه، قوه مقننه و قضاييه رخ داده يا تغييرات منطقه‌اي و بين‌المللي همگي اقتضائات خاص خود را مي‌طلبد و طبيعتا مي‌بايست متناسب با فضاي روز، مسائل كشور را مورد تحليل و ارزيابي قرار داد. با اين وجود، اصلاح‌طلبان دولت تدبير و اميد را دولت برآمده و نشأت گرفته از گفتمان اصلاح‌طلبي مي‌دانند. به هر حال با حمايت اصلاح‌طلبان اين دولت روي كار آمد و بسياري از آرايي كه در جهت حمايت از آقاي روحاني به صندوق‌ها ريخته شد آرايي بود كه بصورت مستقيم يا غيرمستقيم به جنبش اصلاح‌طلبي ايران ارتباط پيدا مي‌كرد. نقش اصلاح‌طلبان در پيروزي آقاي روحاني در انتخابات بسيار پررنگ بود. اصلاح‌طلبان اعم از نيروهاي فكري، نخبگان ملي و شخصيت‌هايي مثل سيد محمد خاتمي، دكتر محمدرضا عارف، سيد حسن خميني و به همراه نقش تعيين‌كننده آقاي هاشمي‌رفسنجاني باعث تغيير در ساختار قوه اجرايي كشور و دميدن خون اعتدال و عقلانيت در جانمايه ساختار سياسي كشور شدند. گرچه اصلاح‌طلبان هيچ كدام آقاي روحاني را از نظر خاستگاه فكري اصلاح‌طلب قلمداد نمي‌كنند اما دولت را دولت اصلاح‌طلبي مي‌دانند چون گرايش و مشي دولت و نگاه آقاي روحاني به مسائل كشور عمدتا نگاه اصلاح‌طلبانه است. بنابراين اصلاح‌طلبان بدون چشمداشت براي حضور در دولت حمايت از دولت تدبير و اميد را در دستور كار خود قرار داده‌اند. در عين حال اصلاح‌طلبان در برخي از حوزه‌ها و پارامترهاهم نگراني و دغدغه‌هايي دارند كه بي‌توجهي به اين خواسته‌ها ممكن است به سرمايه اجتماعي شكل گرفته در پشت سر آقاي روحاني لطمه بزند.

 

اين دغدغه‌ها كدامند؟

 

به هر حال اصلاح‌طلبان خواهان اين هستند كه در برخي از بخش‌ها مانند عرصه اقتصاد، فرهنگ، احزاب، فضاي رسانه‌اي و همچنين اجازه فعاليت به NGOها و گروه‌هاي سياسي تغييراتي اساسي در كشور نسبت به رويكرد دولت آقاي احمدي‌نژاد اتفاق بيفتد. به همين دليل از اين بابت برخي نگراني‌ها عنوان مي‌شود. اما به نظر مي‌رسد كه آقاي روحاني با يك مشي اصلاح‌طلبانه كه نمونه بارزش تغييرات مهم و قابل تقدير در سياست خارجي كشور بوده است در حال پاسخگويي به مطالبات گروه‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب است. اگر دولت بتواند موفقيت‌ها در عرصه سياست خارجي را به عرصه‌هاي فرهنگ، جامعه، سياست داخلي و اقتصاد گسترش بدهد هم مي‌تواند توفيقات بيشتر دولت را درپي داشته باشد و هم قادر خواهد بود كشور را از وضعيت بحراني و بن بستي كه در 8سال گذشته گرفتار آن بوده است نجات دهد. طبيعتا با چنين توفيقاتي و در يك فضاي مطلوب، هم منافع ملي، هم منافع جرياني و جناحي و هم منافع آحاد مردم ايران تضمين مي‌شود.

 

مهم‌ترين چالش‌هاي پيش روي دولت آقاي روحاني را چه مواردي مي‌دانيد؟

 

آقاي روحاني پس از اينكه در انتخابات پيروز شدند بصورت ناخودآگاه بايد به مطالبات گسترده‌اي كه سوي طيف‌هاي مختلف مردم و همچنين گروه‌هاي سياسي مطرح مي‌شود پاسخگو باشند. به همين دليل ما بايد چالش‌هاي دولت آقاي روحاني را به دودسته تقسيم‌بندي كنيم. نخستين چالش به طيف‌ها و گروه‌هايي باز می‌گردد كه در رقابت‌هاي انتخاباتي از آقاي روحاني حمايت كردند و به ايشان رأي دادند. دسته ديگر اما به گروه‌هايي مربوط مي‌شود كه در رقابت‌هاي انتخاباتي از كانديدای ديگري به جز آقاي روحاني حمايت كرده‌اند و به ايشان رأي نداده‌اند. دسته‌اي كه به آقاي روحاني رأي داده‌اند متوقع هستند كه آقاي روحاني به وعده‌هايي كه در رقابت‌هاي انتخاباتي مطرح كرده‌اند جامه عمل بپوشاند و طبيعتا تا پايان دوره چهارساله اين توقع و خواسته‌ها با ايشان همراه است. در عين حال در منظر حاميان و رأي‌دهندگان ايشان هم قرار دارد. توقعات اين دسته شامل توجه به حقوق شهروندي، ارتقاي سطح آزادي‌هاي مدني و سياسي و آزادي زندانيان سياسي است. بخش ديگري از مطالبات اين دسته، درخواست‌هاي فرهنگي و اجتماعي است كه شامل احترام به حريم خصوصي شهروندان و همين طور عدم دخالت در حوزه‌هاي خصوصي شهروندان مانند مشكلات ناشي از دخالت افراد غير مسئول يا برخي ماموران در مباحث اجتماعي مربوط به جوانان و زنان است. و نهايتا مطالبات مهمي در حوزه مباحث فرهنگي و نخبگان وجود دارد كه اين عده خواستار كاهش و رفع مميزي‌ها درحوزه‌هاي مختلف فرهنگي شامل سينما، تئاتر، شعر، هنرهاي تجسمي، كتاب و مباحثي از اين دست هستند. اين نوع دغدغه‌ها البته از اهميت بسيار بالايي برخوردار است به شكلي كه در نهايت عيار دولت را مشخص مي‌كند. به همين دليل اين مسائل دغدغه بسياري از صاحبان انديشه، هنرمندان و نويسندگان است. اميدوارم كه دولت بتواند به اين خواسته‌ها توجه كند و در اين زمينه اهتمام جدي از خود نشان بدهد. چالش دوم دولت آقاي روحاني اما به دسته و گروه‌هايي باز می‌گردد كه به وي رأي نداده‌اند و دوست داشتند شخص ديگري رئيس‌جمهور باشد. اين گروه از دولت متوقع هستند كه به نوعي به نظرات و آرمان‌هاي آنها در طول مدت رياست‌جمهوري آقاي روحاني توجه بشود. اين دغدغه‌ها شامل ديدگاه‌هايي است كه شما بعضا مي‌بينيد در حوزه‌هاي علميه مطرح مي‌شود يا افرادي كه علاقه‌مند هستند آقاي روحاني سياست‌هايي كه در زمان دولت آقاي احمدي‌نژاد دنبال مي‌شده است را همچنان دنبال كند. به هر حال چالش مهم آقاي روحاني كساني هستند كه به ايشان رأي نداده‌اند. بدون شك يكي ديگر از مهم‌ترين چالش‌هايي كه آقاي روحاني به عنوان رئيس قوه مجريه براي پيشبرد سياست‌هايش حداقل در 2سال آينده با آن مواجه خواهد بود مجلس است. مجلس شوراي اسلامي را ما نمي‌توانيم يك مجموعه يكپارچه قلمداد كنيم. به نظر مي‌رسد كه هيات رئيسه مجلس و مشخصأ آقاي لاريجاني و نواب رئيس و همين طور مركز پژوهش‌هاي مجلس تاكنون نشان داده‌اند كه قصد دارند حركت مجلس را با حركت دولت هماهنگ كنند و به اين همراهي دولت و مجلس به عنوان يك نكته كليدي و راهبردي توجه دارند. در مقابل سياستي كه آقاي روحاني دنبال كرده است هم دقيقا روي همين نكته كليدي تاكيد دارد. روحاني تاكنون نشان داده است به هيچ‌وجه دنبال تنش با مجلس نيست. از اين رو ما مي‌بينيم كه حتي در انتخاب وزرا با وجود توقع و انتظاري كه مي‌رفت ايشان به دغدغه اصولگرايان در مجلس توجه مي‌كند و حداقل چند تن از وزراي كليدي كابينه را از ميان اصولگرايان انتخاب مي‌كند كه رأي اين وزرا در انتخابات، آقاي روحاني نبوده است. روحاني در انتخاب كابينه به دنبال اين بود كه به يك بالانس و تعادل برسد كه امكان كنترل مجلس فراهم بشود. در عين حال بخشي كه تحرك جدي و انگيزه بالايي براي تداوم برخورد با دولت روحاني دارد بخشي نيست كه مربوط به اكثريت ميانه روي مجلس كه نماد بارز آنها علي لاريجاني يا ابوترابي يا آقاي كاظم جلالي باشد. بلكه جريان موسوم به جبهه پايداري است كه در دوران آقاي احمدي‌نژاد با حمايت وي وارد مجلس شد. اين عده توسط دوستان اصولگرا هم در همان مقطع ملقب به«وكيل‌الدوله» بودند و هيچ ابايي هم از اين القاب نداشتند و اتفاقا به خود به خاطر اين قضيه مي‌باليدند. طبيعي است كه اين عده تلاش مي‌كند نسبت به روند و سياست‌هاي دولت آقاي روحاني بويژه در كوتاه‌مدت مقابله كنند. اين عده حتي در تنگناها تلاش مي‌كند از ميان اكثريت اصولگراي ميانه رو مجلس ياركشي هم بكند و بتوانند آراي آنان را جلب و به خود نزديك كند. اينگونه اقدامات سبب رفتار سينوسي در مجلس مي‌شود، به شكلي كه ما شاهد فراز و فرود شديد در تصميمات نمايندگان در مصوبات مختلف هستيم. نمونه اين رفتار نيز بازمي شود به طرحي كه توسط نمايندگان براي ممنوعيت به كارگيري بازنشستگان مطرح شد كه تفكر همين جريان بود. اين طرح با گمانه زني‌ها و حاشيه‌هايي كه اين گروه به وجود آورد در آغاز امكان داشت دو سوم آراي مجلس را به خود اختصاص دهد. اما وقتي كه محتواي اين طرح تفهيم و تعميق شد ما مي‌بينيم كه با تلاشي كه توسط حوزه پارلماني دولت و همچنين جريان ميانه روي خردگرا در مجلس صورت مي‌گيرد اين طرح به‌شدت ريزش مي‌كند و رأي نمي‌آورد. اين نشان مي‌دهد كه تعدادي از نمايندگان به هر حال و بنا به دلايلي مانند رودربايستي، عدم ثبات رأي يا وجود برخي بدهكاري‌ها به هر درخواستي پاسخ منفي نمي‌دهند. بدون شك اينگونه رفتار سبب مشكل شدن كار دولت در آينده خواهد شد. نهايتا به نظر مي‌رسد كه مجلس تاكنون توسط هيات رئيسه به خوبي اداره شده است. همچنين با توجه به حمايتي كه رهبر بزرگوار انقلاب از دولت داشته‌اند بعد ازاين هم به نظر مي‌رسد هر چه دولت به پيش برود و ثبات بيشتري پيدا مي‌كند تلاش‌هايي كه اين گروه باانگيزه در مخالفت با دولت دنبال مي‌كند از موفقيت كمتري برخوردار باشد.

 

چه انتقاداتي را در طول مدتي كه از تشكيل كابينه تدبير و اميد مي‌گذرد به دولت آقاي روحاني وارد مي‌دانيد؟

 

به نظر من دولت تاكنون از موفقيت نسبي خوبي برخوردار بوده است. در عين حال معتقدم دولت در برخي از زمينه‌ها مي‌توانسته است عملكرد بهتري داشته باشد. شايد تركيب كابينه مي‌توانست متناسب‌تر انتخاب شود يا هماهنگي‌هايي كه لازم است در بين اعضاي كابينه وجود داشته باشد مي‌توانست عميق‌تر صورت بگيرد. همچنين مي‌بايست كانوني در ستاد رياست‌جمهوري براي پيگيري وعده‌هايي كه آقاي روحاني در رقابت‌هاي انتخاباتي مطرح كرده‌اند شكل مي‌گرفت. به هر حال ايشان در مصاحبه‌ها، مناظره‌ها و تريبون‌هاي مختلف، برنامه‌هايي را به مردم و دوستدارانشان وعده داده‌اند و مردم با توجه به همين برنامه‌ها ايشان را به عنوان منتخب خود برگزيده‌اند. مردم هشيارند و اينها را در ذهن دارند و فراموش نمي‌كنند. به همين دليل آقاي روحاني بايد از وزراي محترم بخواهد كه روند اجرايي شدن اين خواسته‌ها را به ايشان منعكس كنند. حتي به نظر من نياز است كه يك مقام جديد براي دولت تعريف شود تا تحقق اين خواسته‌ها را از طريق وزرا دنبال كند. در عين حال بايد اين نكته مهم را نيز متذكر شوم كه برخي از وزرا با توجه به اينكه در زمان انتخابات با آقاي روحاني همراه نبوده‌اند و ديدگاه‌هايشان با وعده‌هايي كه آقاي روحاني به مردم در زمان انتخابات داده است همخواني ندارد، از انگيزه لازم براي اجرايي كردن اين وعده‌ها برخوردار نيستند. به همين دليل اين نقيصه در ميان مدت يا بلندمدت ممكن است موجب ريزش آراي آقاي روحاني بشود. من از اين بابت نگرانم كه به هر حال اقبالي عمومي براي پيروزي آقاي روحاني در كشور شكل گرفته است و اين اقبال طبيعتا يك سرمايه اجتماعي است كه دولت از آن برخوردار است و نبايد خدشه‌اي به آن وارد شود. در زماني كه دولت ممكن است با چالش جريان افراطي كه به هر حال مقتدر هم هست روبه رو شود، يكي از حوزه‌هايي كه مي‌تواند براي اقتدار دولت تاثيرگذار باشد همين اقبال و آرايي است كه در قالب صندوق‌هاي انتخاباتي توسط مردم به ايشان داده شده است. به نوعي مي‌توان گفت دولت اعتماد خود را از مردم گرفته است. ما علي القاعده بايد مراقبت كنيم كه اين آرا با ريزش تدريجي روبه رو نشود و مشكلاتي را بعدا براي دولت ايجاد نكند. آقاي روحاني ممكن است به خاطر گرفتاري‌ها و حجم عظيم مشكلاتي كه از دولت قبل باقي مانده است خيلي متوجه اين بخش از ماجرا نباشد، اما ممكن است دولت از همين نقطه ضربه بخورد و كم كم به ديگر بخش‌ها هم سرايت كند.

 

نقش آقاي هاشمي‌رفسنجاني را در مقطع سياسي كنوني چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

آقاي هاشمي‌رفسنجاني در 35سال گذشته يكي از مهم‌ترين و محوري‌ترين افراد تاثيرگذار در حوزه سياست و قدرت در كشور بوده است. موقعيت ايشان حتي به قبل از پيروزي انقلاب باز مي‌گردد. درزماني كه حضرت امام(ره) براي پايان دادن به اعتصاب كاركنان شركت نفت براي يك گروه پنج نفره حكمي را صادر كردند نام آقاي هاشمي براي نخستين بار براي عموم مردم مطرح شد. با حضورآقاي هاشمي در شوراي انقلاب در سال57 عملأ ايشان به يكي از مهم‌ترين عناصر پيروزي انقلاب تبديل شدند. از آن زمان تاكنون آقاي هاشمي همواره يكي از چند شخصيت تاثيرگذار در هرم قدرت كشور محسوب مي‌شده است. ايشان در 16سال گذشته با تمام ناملايماتي كه از سوي گروه‌هاي مختلف سياسي به ايشان وارد شد، با رويكرد اعتدالي كه داشتند جايگاه خودشان را همچنان حفظ كردند. حتي در سال‌هاي اخير توانستند در پايه‌هاي هرم قدرت سياسي كشور هم جايگاه بسيار خوبي به دست بياورند. به گونه‌اي كه با پيش بيني‌ها و نظرسنجي‌هايي كه صورت گرفت ما مشاهده كرديم ايشان با ثبت نام در انتخابات رياست‌جمهوري سال 92 آرايي نزديك به 75درصد انتخابات را با توجه به مطالبات و درخواست‌هاي مردم در اقصي نقاط كشور به دست خواهند آورد كه اين در نوع خود يك ركورد تاريخي محسوب مي‌شد. در هر حال اين حق از ايشان سلب شد. اما آقاي هاشمي نشان داده است كه مردي نيست كه با برخوردها و تنگ نظري‌هايي كه با شخصيت ايشان صورت مي‌گيرد صحنه قدرت و سياست كشور را ترك كند. همچنين به نظر مي‌رسد برخي از اصول بديعي مانند مجموعه جمهوري اسلامي، سرنوشت انقلاب، منافع ملي و از همه مهم‌تر سرنوشت مردم هيچگاه براي ايشان كم اهميت نشده و نخواهد شد. ايشان با توجه به رويكردي كه داشتند، تلاششان اين بود كه بتوانند بخشي از فرايند تخريبي كه در 8سال گذشته به كشور آسيب جدي زده را اصلاح كنند يا به اصلاح اين امور كمك كنند تا كشور بتواند به جايگاه مناسب خود بازگردد. با اين وجود و با توجه به نزديكي و قرابت فكري كه آقاي روحاني با آقاي هاشمي‌رفسنجاني دارند، من از تعبير پدرخوانده استقبال نمي‌كنم اما به نظر مي‌رسد كه نقش ايشان نقشي بسيار پررنگ در حمايت و كمك به دولت تدبير و اميد باشد. همچنين بخش قابل توجهي از وزراي آقاي روحاني كه در گذشته از همكاران آقاي هاشمي بودند نيز مي‌تواند به پيوند هاشمي‌رفسنجاني با دولت كمك و رابطه اين دو را عميق‌تر كند. در حوزه‌هاي ديگر هم به نظر مي‌رسد آقاي هاشمي افكار و سياست‌هاي خود را جدا از دولت پيش مي‌برد. در حوزه‌اي مثل دانشگاه آزاد كه ايشان خردمندانه عمل كردند يا در ديدارهايي كه ايشان با گروه‌هاي سياسي دارند همچنان مشي متعادل خود را دنبال مي‌كنند. از اين منظر من فكر مي‌كنم كه آقاي هاشمي به عنوان يك چهره كليدي تمام تلاش خود را انجام مي‌دهد كه ساختار سياسي كشور برمبناي اعتدال و براساس منافع ملي و همين طور ارشاداتي كه رهبري دارند سازماندهي شود. در كنار آقاي هاشمي‌رفسنجاني، من بايد ازآقاي خاتمي ياد كنم كه يكي از سرمايه‌هاي اجتماعي و سياسي مردم وكشور تلقي مي‌شود. بنده معتقدم كه حضور پررنگ آقاي خاتمي در فضاي كنوني كشور بطور حتم به كمك دولت خواهد آمد. بنده براين باورم كه شخصيتي مانند آقاي خاتمي هم در عرصه ملي، هم در عرصه بين‌المللي وهم در حوزه مباحث فرهنگي داراي توانمندي و موقعيتي است كه مي‌تواند بخشي از چالش‌ها و كاستي‌هاي احتمالي كه پيرامون دولت به وجود مي‌آيد را جبران و ضمانتي براي تداوم توفيقات دولت اعتدال باشد.

 

بسياري ازدست اندركاران دولت و از جمله آقاي روحاني به رويكرد صداو سيما نسبت به دولت تدبير و اميد انتقاد داشتند. به نظر شما صداو سيما چه رويكردي نسبت به دولت اعتدال در پيش گرفته است؟

 

سرويس و خدماتي كه صدا و سيما به آقاي احمدي‌نژاد در طول 8سال گذشته به عنوان يك رئيس‌جمهور داده است با خدماتي كه به آقاي روحاني مي‌دهد فاصله زيادي دارد. اما اگر بخواهيم رفتار صدا و سيما با دولت روحاني را با رفتاري كه صدا وسيما در دوران آقاي خاتمي با دولت اصلاحات داشت مقايسه كنيم، بايد بگويم رفتار صداو سيما با دولت تدبير و اميد در حد وسط رفتار صداو سيما با دولت خاتمي و دولت احمدي‌نژاد قرار مي‌گيرد. دولت آقاي روحاني دقيقأ دراين وسط ايستاده است.

 

یعني رفتاري كه صدا وسيما با دولت آقاي خاتمي داشت خيلي بدتر از رفتار با دولت آقاي روحاني بود؟

 

بله، اصلا قابل مقايسه نيست. به هر صورت مي‌خواهم بگويم كه آقاي روحاني در وسط ايستاده است. البته اينكه اين امكان فراهم شده است كه آقاي روحاني و وزرايش برنامه‌هاي خود را به صورت زنده با مردم در ميان مي‌گذارند امري مثبت و مدني است. با اين وجود صداويما به طرفداران دولت قبل هم اين اجازه را مي‌دهد كه در برنامه‌هاي زنده تلويزيوني حضور بيايند و آقاي روحاني و دولتش را نقد كنند. اين انتقادات همچنين در فضايي شكل مي‌گيرد كه در نقطه مقابل شخص انتقاد‌كننده طرفداران دولت آقاي روحاني حضور ندارند كه اين نقطه منفي عملكرد صدا وسيما محسوب مي‌شود. البته بخشي از انتقادات به ساختار اطلاعاتي جامعه ما باز مي‌گردد. چون اين ساختارها انحصاري هستند و طبيعتا وقتي كه انحصاري است شما امكان ورود به باطن قضيه را پيدا نمي‌كنيد و مشكلات عميق درمان نمي‌شود و در نتيجه ساختارها همچنان بيمار باقي مي‌ماند. علي القاعده طبيعي است كه اينجا بايد حوزه‌هاي مكمل رسانه‌اي به جز صداوسيما به كمك دولت بيايند. من فكر مي‌كنم ما نبايد به ضرورت وجود فضاي نقد و بررسي كه توسط رسانه‌هاي غيرحاكميتي صورت مي‌گيرد بي‌تفاوت باشيم. اين فضا هم در حوزه مجازي و هم نشريات مكتوب فضايي قابل توجه است كه گرچه قابل مقايسه با امكاناتي كه در اختيار صدا وسيما است نيست اما به هر حال اين فضا هم مخاطبان خاص خود را دارند و مي‌تواند از اين جهت مورد توجه قرار بگيرد.

 

اصلاح‌طلبان براي حضور در انتخابات مجلس دهم چه برنامه‌اي دارند؟

 

طبيعي است كه تمام گروه‌ها و جناح‌هاي سياسي بعد از انتخابات رياست‌جمهوري در انديشه انتخابات مجلس هستند. انتخابات مجلس آينده البته از دو منظر قابل بررسي است. جريان اصولگرا كه به هر حال در انتخابات رياست‌جمهوري شكست خورده است تلاش دارد كه شكست خود را در انتخابات مجلس جبران كند. از سوي ديگر جريان اصلاح‌طلب و اعتدال گرايي كه پيروز نهايي انتخابات رياست‌جمهوري بوده است تلاش دارد كه پيروزي خود را تكميل كند. چرا كه مجلس و دولت در كنار يكديگر مي‌توانند ضامن موفقيت يكديگر باشند. اين يك نكته بديعي است كه با توجه به حمايت قاطع اصلاح‌طلبان از دولت اعتدال گرا، اگر يك مجلس اصلاح‌طلب هم وجود داشته باشد، طبيعتا مشكلات دولت اعتدال كمتر خواهدبود.

منبع: آرمان

احسان انصاري

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها