شهیندخت مولاوردی دستیار سابق رییس جمهور در امور حقوق شهروندی که چندی پیش در پی اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان که مانع از فعالیت کارمندانی می شد که در گذشته خود رابازخرید کرده اند، تنها با ۵۳ سال سن مجبور به کناره گیری از دولت شد.
تدبیر24»شهیندخت مولاوردی دستیار سابق رییس جمهور در امور حقوق شهروندی که چندی پیش در پی اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان که مانع از فعالیت کارمندانی می شد که در گذشته خود رابازخرید کرده اند، تنها با ۵۳ سال سن مجبور به کناره گیری از دولت شد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تدبیر۲۴ وی که این روزها باعنوان دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان به فعالیت های مدنی خود ادامه می دهد در اولین واکنش به خبرهای متنشر شده درباره اش با انتشار عکسی در کانال تلگرامی خود نوشت :
برای دوستانی زلال تر از باران...
امروز درصدد بودم از سر قدردانی و به رسم ادب با دلنوشته ای به خیل پیامهای سراسر لطف و محبت و احساس که هنوز فرصت مرور همه آنها را هم پیدا نکرده ام و به تمام همراهی ها و همدلی های چند سال اخیر پاسخ داده و در خلال آن نیز به دروغهای تکراری و عقده گشایی هایی که در این چند روز بستر بروز و ظهور مجدد یافته اند بپردازم؛ دروغپردازانی که مصداق بارز آیه شریفه«صم بکم عمی فهم لایعقلون»هستند، با این تفاوت که بر چشم و گوش و عقلشان قفل زده، اما دهانشان باز است و مدام به تکرار و زنده کردن اتهامات واهی و تهمت های بی اساسی مشغولند که از فرط تکرار ملال آور شده و به ورطه ابتذال درغلطیده، در عین حال این روزها با فضاسازی و زمینه سازی رسانه ای در کانال های انقلابی!خود و در شبکه های اجتماعی که آرزوی فیلتر شدنش را دارند!به لحنی تهدید آمیز و خط و نشان کشیدن روی آورده اند، اما با دریافت پیامی از جنس دیگر نظرم برگشت:
«نمیدانم آیا واقعا شما خود خانم مولاوردی هستین یا اکانتی دیگر؟
اگر شما خانم مولاوردی هستین میشه بپرسم عملکرد مدیریتی تون طی این سالیان در جامعه چقدر تاثیرگذار بوده و در حیطه کاری خودتون وضعیت جامعه زنان را چقدر ارتقا دادین؟
و آیا اصلا وضعیت زنان ما شایسته چنین وضعیتی هست؟
چقدر تونستین عزت و کرامت از دست رفته زنان را بواسطه حاکمیت دینی که شما نیز در اون نقش بازی کرده اید را بهبود بدین؟
سئوالات زیاده
در خلوت خود به کردار خود بیندیشید و اگر پاسخی بود به بنده نه به وجدان خود بدهید.
با سپاس از عنایتتون»
امیدوارم در این شرایط که از قدرت و نه از مسئولیت فاصله گرفته ام فرصت اندیشیدن به پاسخ این سوال را بیش از پیش پیدا کنم و به سهم و نقشی که هر کدام از ما در پیدایی یا تقویت این وضعیت داشتیم و داریم، اعم از ما که مسئولیتی بر دوشمان بود و مخالفانی که با دلواپسی ها و وارونهنمایی های خود در مسیر حرکتمان شبانه روزی سنگ اندازی کردند بیاندیشم و به آن وزن بدهم؛ سوالی که همه مسئولان و متولیان امر و تصمیم گیران در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی باید خود را برای پاسخ آن آماده کنند.
با این وصف قدردان دوست عزیزی هستم که با پیام مشفقانه خود این تلنگر را به وجدان همه ما وارد کرد.
بقول شاملو:
«همان مرا بس که کوچه ای داشته باشم و باران
و انسان هایی در زندگیم باشند زلال تر از باران ...»