جواد نکونام با اینکه مربی خوبی است اما خیلی زود ناز کرده و تیم هایش را رها می کند
تدبیر24»تازه از اسپانیا برگشته بود. تیر ۹۱ بود، آبیهای پایتخت که آنها روزها
در فصل نقل و انتقالات با مدیرعامل وقت خود بمب میترکاندند، شاه ماهی
لالیگایی را به تور انداختند. استقلالی بود و خوشحال و مسرور از اینکه به
تیم محبوبش پیوسته اما مشکلاتی هم با دروازهبان تیم پیدا کرد و سرانجام پس
از ۱.۵ فصل از تیم جدا شد و با قراردادی ۴ ماهه به الکویت پیوست.
نکونام
پس از کویت، سری هم مجدداً به تیم لالیگایی خود، اوساسونا زد و سپس تیر ۹۴
بار دیگر به لیگ ایران و این بار به تیم سایپا پیوست. اما جواد بیشتر از
نیم فصل دوام نیاورد و با العربی قطر قرارداد امضا کرد. سرانجام پس از
عملکرد ضعیف در این تیم در تیرماه ۹۵ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. هرچند
بارها در مصاحبههایش گفته بود خیلی دوست داشته با پیراهن استقلال از
فوتبال خداحافظی کند که هرگز این اتفاق نیفتاد.
اما نکونام خیلی زود
میخواست به جرگه مربیان بپیوندد. این را ملکه ذهنش کرده بود که هرچه در آن
چند سال دوری از وطن و در اسپانیا آموخته را در کشورش اجرا کند. اولین
تجربه مربیگری چه جایی بهتر از تیم ملی؟
او شد دستیار کارلوس
کیروش و خوب میدانست در ترکیب کادرفنی تیم ملی برای هر ایرانیای جواز
کسب صادر نمیشود. خیلیها آمدند و رفتند اما شماره ۶ تازه خداحافظی کرده
تیم ملی به روی نیمکت تیم کشورش آنهم به عنوان دستیار نشست. خیلی
سابقهاش طولانی نشد. دقیقاً مثل همه ایرانیهایی که کیروش یک مرتبه در
رحمت را به رویشان باز کرد و یک مرتبه هم بست، داستانش تکراری شد و با
اتفاقاتی که در اردوی امارات در زمان حضورش رخ داد، از تیم ملی کنار رفت.
به قول خودش "اگر در تیم میماند، جواد نکونام نبود"
نکونام اولین
سابقه سرمربیگری گری اش را با تیم لیگ یکی "خونه به خونه" بابل تجربه کرد.
تیم بابلی با هدایت او نتایج خوبی گرفت و جزو بالانشینان لیگ یک و مهمتر
از آن به نیمه نهایی جام حذفی رسید. اما نکونام یک مرتبه از ادامه دادن در
این تیم منصرف شد و با چرخش ۱۸۰ درجهای سر از تیم پر شور "نساجی مازندران"
درآورد.
اوج هنرمایی نکونام صعود نساجی به لیگ برتر بود. او خیلی زود و در کمترین زمان ممکن تیم قائم شهری را به لیگ برتر
آورد. اما در لیگ برتر شرایط سخت و سختتر دنبال شد و تیم نکونام یارای
مقابله با حریفانی لیگ برتری که تا بن دندان مسلح بودند را نداشت.
تیم
او در پایان نیم فصل در جایگاه دهم و تنها ۶ امتیاز با قعرنشین لیگ فاصله
داشت. اما در تعطیلات نیم فصل باز هم خبری از جانب او همگان را شوکه کرد.
"نکونام
از نساجی مازندران استعفا داد و به پیکان پیوست". باز هم نکونام تیم خود
را یک مرتبه رها کرده بود. باز هم با بی توجهی به تعهداتش قرار بود دست
تیمش را لای پوست گردو بگذارد و برود.
حتی با وجود فسخ نکردن با نساجی، در باشگاه پیکان حضور پیدا کرد اما مدیرعامل شرکت ایران خودرو
جلوی بستن قرارداد پیکان با نکونام را گرفت. به گفته مدیرعامل، پیکانیها
باید با مربی آزاد قرارداد ببندند نه با نکونامی که همچنان با نساجی
قرارداد دارد.
همین هم شد، حسین فرکی سرمربی پیکان شد و نکونام دست
از پا درازتر به نساجی بازگشت. اما دو روز نگذشته بود که این مربی جوان باز
هم از هدایت نساجی کنارگیری کرد. حالا هم نساجی با چند گزینه برای
جانشینی نکونام در حال مذاکره است.
شاید جواد فکر میکرد نازش
خریدار دارد و تیم نساجی باز هم سراغش میرود اما با آمدن سیل گزینهها
برای مربی گری کردن در نساجی، نکونام دیگر جایی در این تیم نخواهد داشت.
حالا جواد از پیکان رانده و از نساجی مانده شده و نیم فصل دوم لیگ برتر را
باید بدون تیم سر کند مگر اینکه تیمی در ادامه رقابتها نتایج ضعیفی بگیرد و
پیشنهادی به او دهد.
اما آنچه در تمامی سالهایی که پس از بازگشت از
اوساسونا در رفتار نکونام تأثیر داشته، جدا از تجربه و آموختن فوتبال
حرفهای، کم طاقت بودن و عدم تعهد به قراردادش را به شکل بدی در خود پرورش
داشته است.
او سابقه یک مرتبه رها کردن استقلال و سایپا در دوران
بازی کردنش و نساجی و خونه به خونه در دوران مربی کردنش را دارد.به نظر
میآید نکونام ابتدا باید با خودش کنار بیاید. قبل از آموختن هر نکته ای از
فوتبال، او باید صبوری کردن و عمل کردن به تعهداتش را بیاموزد. او باید
کمی ناز کردنهایش را کنار بگذارد و لگد به بخت خودش نزند.