به آمار منتشر شده مبنی بر اینکه در 30 کشوری که دارای بالاترین درآمد در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی هستند، بیش از دو سوم افراد شاغل در کسبوکارهای کوچک و متوسط مشغول بهکار هستند، باید این اطلاعات را هم اضافه کرد که کسانی که امروز جزو ثروتمندان محسوب میشوند، شاید کمتر از یکدرصد مردم جهان را تشکیل میدهند
تدبیر24»به آمار منتشر شده مبنی بر اینکه در 30 کشوری که دارای بالاترین درآمد در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی هستند، بیش از دو سوم افراد شاغل در کسبوکارهای کوچک و متوسط مشغول بهکار هستند، باید این اطلاعات را هم اضافه کرد که کسانی که امروز جزو ثروتمندان محسوب میشوند، شاید کمتر از یکدرصد مردم جهان را تشکیل میدهند و بنابراین طبیعی است که بخش عمده مردم جهان و بهویژه در کشورهای ثروتمند دارای کسبوکارهای کوچک باشند. درنتیجه، دولتها تلاش میکنند که سیاستهای پولی، مالی و مالیاتی خود را بهگونهای تنظیم کنند تا که این بخش تقویت شود. اصولا اگر کسی دارای یک بنگاه اقتصادی بزرگ است یا اگر برند تولید یک کالا در جهان معروف است، در پشت قضیه هزاران کسب و کار کوچک وجود دارد. از تولید تلفن همراه گرفته تا خودروها و هواپیماهای معروفی که امروز در جهان تولید میشوند و مورد استفاده مردم قرار میگیرند، هزاران قطعه از آنها در کشورهای دیگر و در قالب کسب و کارهای کوچک تولید میشوند. اگر کسب و کارهای کوچک توسعه پیدا نکند، طبیعی است امکان تولید کالاهای مهم و پراستفاده در دنیا وجود نخواهد داشت. بنابراین، مبنا این است که کسب و کارهای کوچک رشد کنند. امروز ما در کشورمان تقریبا نزدیک بههزار شهرک یا ناحیه صنعتی داریم که بخش عمده کسب و کارهای کوچک ما در همین نقاط مستقر هستند و بنگاههای بزرگ ایران خارج از شهرکها یا نواحی صنعتی قرار گرفتهاند. اگر دولت در سال جاری که سال رونق تولید است، سیاستهایی اتخاذ کند که شهرکها و نواحی صنعتی در ایران رونق پیدا کنند، یقینا توسعه و رونق این نواحی به رونق بنگاههای بزرگ تولیدی منجر میشود و مهمتر از همه اینها، ایجاد اشتغال پایدار میکند که نتیجه تمام این موارد به رونق تولید میانجامد و باعث میشود ما این مرحله را تجربه کنیم. بنابراین، کسب و کارهای کوچک میتوانند مهمترین بخش توسعه صنعتی کشور محسوب شوند. باید اضافه کنم که نهتنها رقابت در این بخش اساس کار است، بلکه رقابت در اقتصاد کلان مقدسترین عنصر رونق است. بهعنوان مثال، در بازار پول، اگر رقابت بین بانکها ایجاد شود، هم کیفیت خدمات مطلوب میشود و هم قیمت خدمات. شاید امروز این مثال برای مردم ایران ملموستر باشد. همین موضوع درمورد کیفیت خدمات سایر کالاها نیز صدق میکند. مبنا باید رقابت باشد؛ هر جا که انحصار وجود دارد، کیفیت کالا کاهش مییابد و درمقابل قیمت آن بالا میرود. لذا، موضوع رقابت چه در کسب و کارهای کوچک، چه در اقتصاد کلان و چه در بازار کالا و بازار پول و حتی در بازار کار دارای اهمیت است. امروز رقابت یک اصل پذیرفتهشده نهتنها در اقتصاد ایران بلکه در اقتصاد تمام کشورهاست. بدون رقابت نمیتوان انتظار کیفیت مطلوب دریافت کالا و خدمات و همچنین قیمت پایین را داشت.
هادس حق شناس،تحلیلگر مسائل اقتصادی