بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 2024 March 19
کد خبر: ۱۱۹۴۶۲
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۷
مهدی مطهرنیا
تدبیر24»تارو کونو وزیر امور خارجه ژاپن در جلسه با کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان ژاپن با اشاره به اینکه کشورش روابط دوستانه‌ای با ایران و آمریکا دارد، گفت که توکیو از این موقعیت برای کاهش تنش میان تهران و واشنگتن استفاده خواهد کرد. وی در حالی این اظهارات را بیان کرده که گفته می‌شود شینزو آبه نخست وزیر ژاپن که در توکیو میزبان رئیس‌جمهور آمریکا بوده، قرار است طی روزهای ۱۲ تا ۱۴ ژوئن به تهران سفر و با مقامات ایرانی دیدار کند. از سوی دیگر رویترز به نقل از سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان نوشت که هایکو ماس، وزیر خارجه این کشور هفته آینده در چارچوب سفر به 3کشور منطقه به ایران نیز سفر خواهد کرد. بسیاری از کارشناسان این تحرکات دیپلماتیک را در درجه اول در راستای کاهش تنش و در درجه دوم میانجی‌گری میان تهران-واشنگتن ارزیابی کرده‌اند. به همین منظور «آرمان» گفت‌وگوی کوتاهی را با مهدی مطرنیا، کارشناس روابط بین‌الملل ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید:

سفر نخست وزیر ژاپن و نیز سفر وزیر خارجه آلمان به تهران را در چه چارچوبی ارزیابی می‌کنید؟

هر عملی را عکس العملی است و به همان اندازه معکوس، این قانون سوم نیوتن است. زمانی که شینزو آبه نخست وزیر ژاپن و از سوی دیگر وزیر خارجه آلمان، به سوی تهران حرکت می‌کنند و یا نقل و انتقالات بسیار مهمی از منظر دیپلماتیک در جهت ایجاد فضای مناسب برای میانجی‌گری میان تهران-واشنگتن شکل می‌گیرد. طبیعتا اولین گزاره‌ای که می‌بایستی به آن دقت کرد این است که می‌بایستی سطح تنش میان تهران-واشنگتن افزایش یافته و نگرانی‌ها را نه تنها در پایتخت‌های ایران و آمریکا افزایش داده بلکه جهان پیرامون را متوجه خلیج فارس کرده و احتمال درگیری نظامی در این منطقه را بالا برده است. بنابراین عزم جدی در ایجاد فضای میانجیگری میان تهران-واشنگتن برای کاهش سطح تنش به‌وجود آمده است. از سوی دیگر ایران رسما اعلام داشته نه مذاکره و نه جنگ و نه پذیرش میانجی، همچنین سخنگوی وزارت خارجه ایران به عنوان بیان کننده مواضع سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از سوی دیگر عنصر تصمیم گیرنده در ساختار نظام جمهوری اسلامی یعنی مقام معظم رهبری اعلام داشته‌اند که نه تنها هیچ مذاکره‌ای با آمریکا صورت نمی‌پذیرد بلکه این اقدام ممنوع است. زمانی که ایران در مواضع خود اعلام می‌دارد نه جنگ و نه مذاکره و نه پذیرش میانجی، به هر ترتیب از سوی دیگر پذیرش شینزو آبه و نقل و انتقالات دیپلماتیک در منطقه و گفت‌وگوهایی که وزیر امورخارجه و معاون وزیر خارجه ایران با سران کشورهای منطقه و جهان در حال انجام هستند، نشان می‌دهد با توجه به آنکه موضع رسمی ایران از منظر سیاست اعلامی متوجه نفی هرگونه مذاکره و میانجی است، اما در سیاست‌های اعمالی پذیرش میانجی و سفر آنها به تهران بسیار معنادار است. در اینجاست که پرسش‌های متعددی در سطح افکار عمومی مطرح می‌شود که اگر میانجی‌گری ممنوع است و اگر قرار نیست مذاکره‌ای انجام شود، اگر قرار نیست جنگی پیش آید، پس چه اقدامی قرار است که صورت پذیرد؟ پاسخگوی این اقدام چه کسانی خواهند بود؟ تصمیم گیرندگان نهایی در این زمینه چه کسانی هستند؟ شینزو آبه نمی‌تواند به تهران سفر کند و بعد از آمدنش با قبل از آمدنش یکسان باشد. در هر صورت سفر نخست وزیر ژاپن و یا وزیر امورخارجه آلمان به تهران و یا هرگونه میانجی‌گری احتمالی از سوی پایتخت‌های کشورهای نزدیک با تهران برای حل تنش میان تهران-واشنگتن، اگر انجام پذیرد و نتواند به یک نتیجه و یا هدف مشخص دست یابد بی‌تردید کار را در ماه‌های آینده بسیار سخت‌تر خواهد کرد. اما این در حالی است که اگر میانجی‌گری احتمالی بتواند به ثمر بنشیند، چه بسا تقارب و نزدیکی محتمل خواهد بود. از سوی دیگر در چنین فضایی سردرگمی بیشتر می‌شود و افکار عمومی را به خود مشغول می‌کند. لذا باید مواضع روشن‌تری اتخاذ گردد.

حضور ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن در منطقه و از سوی دیگر پیشنهاد واشنگتن مبنی بر مذاکره با تهران را در چه چارچوبی می‌دانید؟

حضور نظامی آمریکا در منطقه و افزوده شدن بر حجم آنها با نماد ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن در جهت اعمال فشار بیشتر بر ایران در جهت پذیرش مذاکره و طرح شروط مطرح شده است. سران ایالات متحده از ترامپ گرفته تا پمپئو و بولتون همگی بر این نکته تاکید دارند که پرونده‌های موجود میان تهران-واشنگتن مورد توجه قرار گیرند، ضمن اینکه دستور جلسات را آمریکایی‌ها مشخص کنند. لذا حضور ناو لینکلن و دیگر ادوات و تجهیزات آمریکایی‌ها در منطقه در جهت اعمال فشار و سپس گرفتن امتیاز است. اینکه آیا تهران چنین موضوعی را خواهد پذیرفت یا نه، نکته مهمی است که گویی آمریکایی‌ها دوست ندارند به آن فکر کنند، اما آنچه که مسجل است حجم وسیع حضور ناوگان‌های نیروی دریایی آمریکا با هدف ایجاد فضا برای تاثیرگذاری است. ناو لینکلن به تنهایی در منطقه حضور ندارد بلکه مجموعه ناوگان سنتکام در منطقه حضور یافته و در پی ایجاد فضای مناسب برای ماندگاری در خلیج فارس و تنگه عدن بر خواهند آمد.

با توجه به آنکه وزیر امور خارجه کشورمان صراحتا اعلام داشته «چوپان دروغگوی تیم B که فریاد گرگ آمد سر داده، یکبار دیگر جار و جنجال به راه انداخته. این بار موساد اطلاعات مربوط به نقش‌آفرینی ایران در عملیات خرابکارانه الفجیره را تحریف کرده است.» عربستان و امارات با کمک رژیم صهیونیستی از اتهام‌زنی به تهران چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟

به نظر می‌رسد مدارکی که در اختیار سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد راستی‌آزمایی خواهد شد. لذا بر اساس راستی‌آزمایی کشورهای موجود در سازمان ملل متحد به عنوان مرجع تصمیم گیرنده در شورای امنیت باید مورد توجه قرار گیرد. آنچه که آنها ادعا دارند می‌بایستی مستند، موثق و مستدل باشد. از سوی دیگر در ارتباط با حمله به تاسیسات نفتی آرامکو انگشت اتهام واشنگتن به سمت تهران است. لذا به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها بر اساس تعیین یک رویداد گفتاری و استخدام این رویداد گفتاری برای تحت فشار قرار دادن ایران عمل می‌کنند. محاصره منطقه‌ای تهران امروز صورت پذیرفته است و این محاصره منطقه‌ای با رهبری ایالات متحده و مدیریت تل‌آویو و سطح اجرایی ریاض صورت می‌پذیرد. همه این مسائل در چارچوب اعمال فشار بر تهران برای رسیدن به اهداف تعریف شده‌ای است که ایالات متحده از ایران توقع دارد یعنی ورود ایران به نظام بین‌الملل و پذیرش قوانین و قواعدی 40ساله‌ است که ایران در چارچوب انقلاب اسلامی و ایدئولوژی برخاسته از اسلام سیاسی تعریف شده از انقلاب آنها را زیر سوال و چالش جدی برده و اکنون تلاش می‌کند تا ایران را به پای میز مذاکره کشانده و تمام قواعد و ارزش‌هایی را که ایران 40 سال است مطرح کرده و در شعارها ابراز می‌کند، کنار گذاشته و ایران را در چارچوب آنچه که به عنوان انقلاب اسلامی است با چالش جدی در درون روبه‌رو سازد. لذا آنچه که اکنون در شورای امنیت صورت می‌پذیرد به موازات و تکمیل کننده آن چیزی است که تحت عنوان مذاکره از سوی ترامپ مطرح می‌شود این دو در تقابل با یکدیگر نیستند بلکه در یک سپهر گفتمانی معنادار هدفمند و هوشیارانه یکدیگر را تکمیل می‌کنند.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها