بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28
کد خبر: ۱۲۰۸۵۴
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۹
در ميان همه مواضع و حتي اظهارات عجيب و غريب ترامپ، به نظر مي‌رسد كه يك مورد آن جالب و منطقي است البته اگر در آينده تغيير راي ندهد.
تدبیر24»كافي است به آخرين سخنان وي توجه كنيم كه گفت: همه فكر مي‌كردند بعد از پيروزي من، جنگ جهاني سوم را خواهيم داشت و هيلاري كلينتون عادت داشت اين حرف را بزند. من واقعا براي حمله به ايران تحريك شده بودم. اگر افراد ديگري بودند حمله مي‌كردند اما من با حمله نكردن، سرمايه (سياسي و حسن نيت) زيادي درست كردم. اصرار ترامپ بر خارج كردن نيروهاي نظامي ايالات متحده از جنگ‌هاي منطقه‌اي، محور تمامي مواضع منطقه‌اي او بوده است. هرچند بي‌ثباتي و تزلزل مواضع او اين اطمينان را ايجاد نمي‌كند كه آيا تا پايان بر همين خط‌مشي خود پاي‌فشاري خواهد كرد يا ممكن است به هر دليلي وارد جنگي حتي بدتر از گذشته شود و براي آن دخالت نيز توجيهات منطقي(!) بتراشد. اكنون كه نيروهايش را از سوريه خارج كرده موجب شكل‌گيري يك بحران انساني در منطقه كردنشين سوريه شده كه به علت دخالت نظامي تركيه رخ داده است. شايد علت اصلي اين بحران انساني، سرعت عمل ناشي از تصميم ترامپ براي خروج از سوريه بود كه موجب خلأ قدرت شد و تركيه را به انجام اين اقدام اشغال‌گرانه ترغيب كرد. اگر اين خروج طي زمان‌بندي و طراحي و اعلام پيشين انجام مي‌شد، طبعا كردها مي‌توانستند متحداني را براي مقابله با تهاجم تركيه پيدا كنند. همانطور كه اكنون با دولت سوريه و روسيه چنين كرده‌اند. بنابراين نبايد بروز اين بحران را به معناي ضرورت حضور امريكايي‌ها در منطقه تلقي كرد، چرا كه عمده مشكلات منطقه محصول چنين حضور نامباركي است. نمونه آن افغانستان است. ايالات متحده پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و با توجيه به‌ظاهر مناسب و نيز با حمايت بين‌المللي و مجموعه‌اي از نيروهاي نظامي كشورهاي گوناگون از 18 سال پيش وارد افغانستان شد و هيچ كشور ديگري نيز به جز موانع داخلي افغانستان، در راه حضور نظامي ايالات متحده در اين كشور سنگ‌اندازي نكرده‌است. شايد بتوان گفت همه جهان نيز حمايت كردند. حتي ايران نيز اين حضور را منفي معرفي نكرد.

ده‌ها هزار نظامي به آنجا آمدند، هزاران ميليارد دلار هزينه شده است. برنامه حضور در افغانستان نيز «عمليات بلندمدت آزادي» نام‌گذاري شده بود! بيش از 40 كشور به همراه ناتو و امريكا در اين عمليات شركت كردند. نتيجه پس از 18 سال چه شده است؟ تاكنون ده‌ها هزار نفر كشته و ده‌ها برابر نيز مجروح و مصدوم شده‌اند! امريكا آماده خارج كردن نيروهايش است بدون اينكه مشكل افغانستان حل يا يك دولت قوي در آنجا مستقر شده باشد. برخي اطلاعات حاكي است كه تا حدود نيمي از خاك افغانستان در سيطره غير رسمي طالبان است. امريكايي‌ها با طالبان وارد مذاكره شده‌اند، ايران نيز در اينگونه اقدامات سكوت نكرده و منفعل نيست. جنگ داخلي تشديد شده كه تخفيف نيافته است. براي درك ابعاد خسارت جاني و تداوم آن كافي است به آخرين گزارش هيات ويژه سازمان ملل در امور افغانستان اشاره شود. بر اساس اين گزارش ميزان تلفات غيرنظاميان در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۹ بالاترين سطح در پنج سال اخير بوده است. در اين ۹ ماه بيش از ۸۰۰۰ غيرنظامي در افغانستان كشته و زخمي شده‌اند. در اين گزارش آمده است كه در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۹، دو هزار و ۵۶۳ غيرنظامي [از جمله ۲۶۱ زن و ۶۳۱ كودك] كشته، و پنج هزار و ۶۷۶ غيرنظامي ديگر [از جمله ۶۶۲ زن و يك هزار و ۸۳۰ كودك] زخمي شدند. ۴۱ درصد مجموع اين تلفات را زنان و كودكان تشكيل مي‌دهند و عامل ۶۲ درصد تلفات غيرنظاميان، گروهاي مسلح مخالف دولت بوده‌اند. اين آمار، بالاترين شمار تلفاتي است كه در محدوده ۹ ماه از سال ۲۰۱۴ تاكنون ثبت شده‌ است. هيچ چشم‌اندازي براي كاهش اين خشونت‌ها نيز وجود ندارد. در همين چند روز گذشته نيز طي يك حمله بيش از صد نفر از مردم عادي كشته و مجروح شدند. آزادي و دموكراسي در آنجا معناي روشني ندارد. تاكنون نتوانسته‌اند يك انتخابات بي‌دردسر برگزار كنند، مردم چنان نااميد شده‌اند كه انتخابات اخير با مشاركت بسيار اندكي مواجه شد. مواضع ترامپ در اين زمينه به نسبت روشن است. وي در آخرين سخنان خود چنين استدلال كرد كه: در دوران اوباما نيم ميليون نفر در سوريه كشته شد. اما من با پيروزي سربازان امريكايي را از جنگ‌هاي بي پايان و احمقانه خاورميانه بيرون مي‌كشم و شماتت مي‌شوم. من تنها كسي هستم كه براي امنيت سربازان و بازگرداندن آنها به خانه بعد از اين جنگ‌هاي بي‌پايان و مضحك جنگيده و شماتت شده است. دموكرات‌ها همواره به دنبال اين موضع بودند تا زماني كه من انجامش دادم. به نظر مي‌رسد كه ترامپ حداقل در اين يك مورد خاص صداقت دارد. بخش مهمي از بحران سوريه محصول دخالت‌هاي امريكا بود. البته بحران‌هاي منطقه ريشه‌هاي داخلي دارند ولي دخالت قدرت‌هاي خارجي نه تنها اين بحران‌ها را حل نمي‌كند كه تشديد هم مي‌كند. 6 سال پيش بود كه اوباما با قاطعيت از بركناري اسد و ايجاد يك نظام دموكراتيك! در سوريه سخن مي‌گفت ولي اكنون اسد هست و امريكايي‌ها رفته‌اند و بخش مهمي از جمعيت سوريه يا آواره داخل كشورشان هستند يا آواره كشورهاي ديگر و هيچ چشم‌انداز روشني نيز از آينده اين كشور وجود ندارد. در اين ميان يك نكته مهم است. اگر دولت‌هاي منطقه خواهان عدم دخالت امريكا هستند. بايد بكوشند كه مسائل خود را با تسامح و همدلي بيشتري حل كنند و قدري خويشتن‌داري و گذشت پيشه كنند تا معلوم شود كه دخالت خارجي در منطقه عامل بي‌ثباتي است و نه ثبات.


عباس عبدی،تحلیلگر
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها