بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۲۲۱۴۱
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۲
دکتر محمد حسن معصوم زاده - شورای حامیان تدبیر و امید شهرستان مرودشت
هشت سال دولت مهرورزی به سرعت سپری شد وزمان دولت تدبیر و امید نیز به سرعت میگذرد. تدبیرش شاید به یاری بسیاری از فرصت طلبان آمد تا با چرخشی قهرمانانه خود را پیرو اعتدال نشان دهند اما امید همچنان در دلهای اصلاح طلبان جاری است...

تدبیر24: انتخابات ریاست جمهوری 92 ، برای ستادهای دکتر روحانی که اکثر فعالین آن را طیف های مختلف اصلاح طلب و به ویژه حرکت بزرگ منشانه و ایثارگونه ی دکتر عارف وستادهای ایشان به عهده داشتند درسهایی بزرگ و تجربتی گران در پی داشت.نحوه برخورد بااین افراد تکه کلام وداستان " تاکسی، مرسی " را به یاد آدم می آورد .زمانی که مسافر به مقصد میرسد وبا گفتن کلمه "مرسی" بخیال خودش هزینه رساندن به مقصد را پرداخت کرده و میرود.نه خانی آمده ، نه خانی رفته!!!

در حالی که کم کم به سالگرد آن انتخابات نزدیک میشویم ،داستانِ" تاکسی ،مرسی" برای مجریان وگردانندگان واقعی ستادها (اصلاح طلبان) بسیار تلخ،گران وباورنکردنی است.داستان" تاکسی ،مرسی" در عالم سیاست برای مسافرِ مرسی گو خطرناک و انتحار گونه است.چرا که گاه و بیگاه وسیله ای میخواهد ومسیر انتخابی ،جاده ای دوطرفه است.هر رفتی برگشتی دارد به همان اندازه و شاید مسیر بازگشت سنگلاخی باشد صعب العبورو پرخطر. آن موقع راننده هوشیار و فریب خورده از ابتدا مزد خود را طلب خواهد کرد و سپس سواری میدهد.کاری که اصلاح طلبان به اذعان جناب دکترعارف در این انتخابات نکردند.زمان بسرعت میگذرد و باز زمان سوارشدن میرسد .مسافر عاقل باید دور اندیش باشد و در پی یک کورس سواری مجانی و بدون هزینه نباشد.

شاید بتوان مثال دیگری زد؛

تصورکنید فردی شاید مسن، با کوله باری فراوان ازوسایل، در کنار بزرگراهی جهت عبور از شما تقاضای کمک کند.در جایی که شما هستید نیزرهگذر بسیار است.رهگذرانی که شاید بدون لحظه ای تامل ،اهمیت نمیدهندواصلاً جرات عبور را نیز برای خود متصور نیستند چه رسد به اینکه بارِ دیگری را هم به دوش بکشند.ممکن است آشنایانی از اقوام یا دوستان هم در بین این افراد باشند.اینان هم به زعم خودشان با "زرنگی" خود را به" نفهمی" میزنند و عابر نیازمند را ندید گرفته و به مسیر خودشان ادامه میدهند. راه آنان فقط از پل زیر گذریا روگذرفرصت طلبی میگذرد.راهی میان بر،کم خطر و بدون هزینه.البته این راه را هم فقط به تنهایی میروند. و شما ،شمایی که بارها سنگ زیرین آسیاب بوده اید و بار کسانی بسیار را به دوش کشیده اید با اینکه آخر داستان را میدانید دل به دریا میزنیدوبه استقبال خطر برای کمک به آن شخص میروید.حتی به خود اجازه تفکر هم نداده و با تمام وجود علیرغم ضعف جسمانی و شاید درد در دست و پا از کمک به فرد قبلی! این بارو بنه که از قضا بسیار سنگین هم هست را از جاده ای پر ترافیک و عریض عبور میدهید. در این مسیر انواع وسایط نقلیه سبک ،سنگین و موتور سیکلتهایی که مانند موشک کروزدر حال عبور هستند موانع رسیدن به انسوی جاده و خیابان را تشکیل می دهند.

ساکی به دوش،کیفی بردست و توبره ای را نیز به دهان میگیرید.توبره ای که بدندان گرفته ایدامان هیچ گونه صحبتی به شمانمیدهد.اما بی مهابا قدم برمیدارید و اجازه نمیدهید حتی اندکی بار به شخصِ متقاضی برسد تا کمکی ،هم به خود و هم به شما کرده باشد.

در حین رفتن اما،شخص متقاضی بدون لحظه ای درنگ از شما ، مردانگی وایثارتان تعریف و تمجید میکند.کار بدانجا میرسد که حتی هواسِ شما هم از خطرات عبور از این معبر پرت میشود. خوش باورانه چند هندوانه هم از این رهگذر زیر بغل شما میرود.بار شما بیش از پیش سنگنتر میشود.به نیمه های راه که میرسید اندکی نفس میگیرید.بارها را دست به دست میکنید.تجدید قوایی و حرکت مجدد.عابرهم برای فرارازخطر دستش را بر شانه شماقرار میدهد و تکیه گاهی مطمءن برای خودمیسازد.

به چند قدمی مقصد که میرسیدبه آرامی دست از شانه شما برداشته میشود و سکوت جای تعریف و تمجید ها را میگیرد. عابربه مقصد رسیده است و "خرش از پل گذشته"!کمر راست میکنید .نفسِ تازه ای میگیرید و پیشِ وجدان خوداز اتمام کارخرسند هستید . تشکر کمترین انتظار شماست.بزرگوانه چیزی برلب نیاورده اید.به ناگاه میبینید از طرف همان شخص مورد انتقاد و هجوم قرار میگرید و چند رهگذری که از پل روگذر و زیرگذر بالاتروپایین تر رسیده اند نیز با این عابر بر علیه شمایکی میشوند که مگر چه کرده اید که انتظار تشکر و سپاس دارید.چند دقیقه و عبور از یک جاده...!!خودش هم میتوانسته رد شود!!

مگر کار دیگری کرده اید؟؟!این کار شما را همه میتوانستند انجام دهند.

در میان بهت و نا باوری میپرسید اگر کار به این راحتی بود پس چرا شما اقدام نکردید؟؟!

بعید نیست همانهایی که از زیر گذرو رو گذرفرصت طلبی آمده اند مدعی ِ کار شما شوند که ما این بار و بنه را آورده ایم واثاث خود را نیز به حساب آورده ی خود بگذارند ...

این مَثَل، مَثَلِ تشکیل ستادهای چند روزه روحانی(به قول زیرگذران و رو گذران)است.آنهایی که حتی جرات عبور از جلوی ستادها را نداشتند که مبادا پاپوشی برایشان درست کنند.افراد فرصت طلبی که نه تنها در دقیقه 90 بلکه در دقیقه 120 آمده اند. اندکی هزینه را هم تقبل نکردند. افراد فرصت طلب ونان به نرخ روز خوری که همیشه و همه گاه از دیگران برای رسیدن به آمال خود استفاده میکنند. انتصابات اخیر نشان داد که این افراد بسیارند و میتوانند در بالاترین مقامات اجرایی استان نیز قرار داشته باشند. کسانی را که در زمان خطر دل به دریا زدند و با تمام وجود تلاش نمودند را پس زده ، کتمان میکنند واجازه مشارکت در امور را نمیدهند.

و اگر با پرسشی از آنان سوال شودکه آن موقع کجا بودید؟خواهند گفت مگر چه کرده اید؟ما هم میتوانستیم!

"معما چو حل گشت آسان بود".....

سخن آخر:

هشت سال دولت مهرورزی به سرعت سپری شد وزمان دولت تدبیر و امید نیز به سرعت میگذرد. تدبیرش شاید به یاری بسیاری از فرصت طلبان آمد تا با چرخشی قهرمانانه خود را پیرو اعتدال نشان دهند اما امید همچنان در دلهای اصلاح طلبان جاری است...

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها