خاتمی؛ اندیشه‌ای که لبخند می‌زد

خاتمی؛ اندیشه‌ای که لبخند می‌زد

مینو خالقی» خاتمی را دوست دارم چون در ایام ریاست‌جمهوری‌اش، دانشگاه رنگ دانشگاه بود و کتاب و سینما و میتینگ و تحزب و هزار مولفه دیگر جامعه پویای سیاسی، جانی تازه یافته بود
کشور ملک مطلق رادیکال‌ها نیست

کشور ملک مطلق رادیکال‌ها نیست

فاطمه راکعی» یک طیف تندرو از جناح راست، تصور می‌کنند که کشور فقط ملک طلق رادیکال‌ها است و مردم سهم و نقشی در آن ندارند. اما واقع آن است که کشور متعلق به همه مردم با تفکرات مختلف است.
شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 01
کد خبر: ۲۴۴
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۱

برادرکشی

جوانی که برادرش را به ضرب چاقو به قتل رسانده‌ است با رضایت اولیای‌دم از مرگ نجات یافت و به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.

به گزارش خبرنگار ما، اورژانس بیمارستانی در رباط‌کریم سوم آبان‌ماه یک سال قبل خبر از فوت جوانی داد که به ضرب چاقو زخمی شده‌ بود خانواده این جوان که هاشم نام ‌داشت، گفتند ضارب پسر کوچکشان شروین است.

مادر مقتول در بازجویی‌ها گفت: هاشم و شروین به خاطر من دعوا کردند با هم گلاویز شدند هاشم می‌خواست شروین را بزند چاقو را از آشپزخانه برداشت و به سمت شروین حمله کرد در این درگیری نمی‌دانم چه شد که شروین او را زد و کشته ‌شد. به این ترتیب شروین بازداشت شد.

او در بازجویی‌ها به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت نمی‌خواست او را بکشد و اصلا متوجه این نشده که چطور ضربه بر بدن او وارد شده‌ است. با این حال کیفرخواست علیه متهم صادر شد. با توجه به اینکه اولیای‌دم اعلام رضایت کرده‌ بودند دادستان شاکی پرونده شد.

روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد بعد از اینکه صبوری نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد. و کیفرخواست را خواند، اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند. پدر و مادر قاتل و مقتول اعلام رضایت کردند.

مادر این دو که در جریان حادثه بود، گفت: پسرم هاشم به خاطر نقص عضوی که داشت عصبی شده‌ بود و نمی‌توانست به خوبی کار کند ما تازه برای او خواستگاری رفته‌ بودیم و قرار بود مراسمی برگزار کنند و زندگی مشترکشان را شروع کنند. از آنجایی که پسرم سر کار نمی‌رفت داشت سر پول با من جروبحث می‌کرد من هم می‌گفتم حالا پول ندارم که بدهم خودمان بدهکار هستیم. در همین حین شروین رسید و گفت چرا این کار را می‌کنی چرا مادر را اذیت می‌کنی.

من که دیدم شروین ناراحت شده سعی کردم آنها را آرام کنم به شروین گفتم به تو ربطی ندارد برو اتاق و دخالت نکن یکدفعه هاشم چاقویی که روی اپن آشپزخانه بود را برداشت و به سمت شروین حمله کرد شروین خواست چاقو را از او بگیرد پسرم چون از ناحیه دست هم مشکل داشت، نتوانست مقاومت کند من اصلا ندیدم ضربه چطور زده‌شد فقط دیدم که چاقو دست شروین است و هاشم هم به زمین افتاده‌ است.

سپس شروین در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: به خاطر کاری که کردم معذرت می‌خواهم اما باید توضیح دهم که اصلا متوجه نشدم چه شد. من حتی نفهمیدم ضربه چطور بر بدن او زده شد یکدفعه دیدم بدن برادرم شل شد و روی زمین افتاد. من داشتم سعی می‌کردم چاقو را از دستش بگیرم نمی‌دانم چه شد که به شکمش ضربه خورد. بعد از پایان دفاعیات متهم هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: