در آستانه ۲۴ خرداد، سالروز تحقق حماسه سیاسی، غلامعلی رجائی مشاور فرهنگی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در آنا، درباره موضوعات مربوط به انتخابات ۹۲ و عملکرد روحانی در طول یک سال سکانداری دولت یازدهم به گفتوگو نشست.
گفتوگوی ما از آخرین روزهای سال ۹۱ و اصرار آیتالله هاشمی بر نیامدنش در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم شروع شد و موضوعات مختلفی همچون ملاقاتهای مردمی و درخواستها برای کاندیداتوری آیتالله در انتخابات، تماس با رهبر معظم انقلاب، اتفاقات روز ثبتنام، تاثیر ثبت نام هاشمی در انتخابات در داخل و خارج از کشور، حواشی پیش از اعلام نظر شورای نگهبان، انتخاب روحانی، دولت تدبیروامید، توصیههای هاشمی به دولت، و…را در بر میگیرد.
غلامعلی رجائی متولد دزفول و داری دکترای تاریخ از دانشگاه تربیت مدرس است، این فعال سیاسی که حضوری پررنگ در فضای مجازی دارد، مؤلف بیش از ۳۵ جلد کتاب وصدها مقاله با بیش از سی سال سابقه مطبوعاتی است.
آنچه در زیر میخوانید، مشروح گفتوگوی یک ساعت و نیمه خبرنگار آنا با مشاور فرهنگی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است:
آقای رجایی! از موضوع ثبت نام آقای هاشمی شروع کنیم؛ شما به عنوان شخصی که از نزدیک با این موضوع در ارتباط بودید، امروز بعد از یک سال میتوانید مروری دوباره بر رخدادهای آن دوره داشته باشید. اساسا تصمیم آقای هاشمی بر آمدن بود یا نیامدن؟
من به عنوان شاهدی که در اکثر جلسات آیت الله هاشمی در سال گذشته حضور داشتم و بعضا خودم مسبب برگزاری جلسات دانشجویان با ایشان بودم، شهادت میدهم که آقای هاشمی واقعا نمیخواست در انتخابات حضور یابد.
در اواخر اسفند ۹۱ زمانی که از ایشان پرسیدم برای انتخابات ریاست جمهوری چکار میخواهید بکنید؟ گفتند من نمی آیم و اگر اخبار اسفند ۹۱ وپس از آن را مرور کنید، میبینید در جامعه دامنه موج درخواست برای حضور آیت الله هاشمی گستردهتر میشد. وقتی گفتند نمیآیم، من که با ادبیات گفتاری ایشان تقریبا آشنا هستم، این حرف را به حساب موضع موقت یا تاکتیک نگذاشتم، یقین داشتم تصمیم ایشان به نیامدن قطعی است.
در ملاقاتی هم که دریک عصر جمعه در اواسط اردیبهشت ۹۲ در منزل با ایشان داشتم و بحث درباره انتخابات و عطش جامعه نسبت به آمدن ایشان شد، باز شنیدم که گفتند نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمیشوم.
مورد سوم این که ایشان صریحا به رهبری گفته بودند، من در انتخابات ۹۲ وارد نمیشوم. این را هم اضافه کنم اینکه برخی میگویند آقای هاشمی گفته من ثبتنامم را خلاف شرع میدانم، درست نیست و آقای هاشمی با این ادبیات صحبت نمیکند.
اصرار ایشان بر نیامدن تا چه زمانی ادامه یافت؟
از اسفند ۹۱ تا اواسط اردیبهشت ماه ۹۲، هرچه مستند است دال بر تصمیم به عدم حضور آیت الله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری است چون واقعا ایشان قصد آمدن نداشت، ضمن اینکه در مورد وضعیت کشور با توجه به اخبار موثقی که به دستش میرسید نگران بود.
در برخی از دیدارها با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، بعضا لحن افراد برای درخواست از حضور ایشان در انتخابات تغییر میکرد و به یک مطالبه تبدیل میشد و بعضا این لحن جنبه عتاب میگرفت. حتی در یک مورد در دیدار با روحانیون یکی از حاضرین دست خود را به سمت آیت الله هاشمی برد و به ایشان گفت: چقدر سکوت میکنید و تا کی میخواهید تصمیم نگیرید؟ هرچند حاج آقا از این لحن دلسوزانه متاثر شدند اما این بخشی از ماجرا بود و دیدارکنندگان همه ماجرا را نمیدانستند.
خاطرم هست حاج آقا در دیدار با دانشجویان یک جمله خطشکنانه گفتند و ما احساس کردیم که یک تغییر اساسی در تصمیم ایشان به وجود آمده که اعلام کردند: من نمیگویم "نمیآیم”، "میآیم”. با این جمله آیت الله، جلسه منقلب شد و دانشجویان شروع به کف زدن کردند، ایشان گفتند اجازه بدهید ادامه جمله را هم بگویم و زمانی که تشویق دانشجویان تمام شد آیت الله جمله خود را این گونه تکمیل کرد که: "می آیم، ولی نمیگذارند”.
چند روز بعد هم از ایشان در جلسهای نیمه خصوصی شنیدم که گفتند به فرض که بیایم، مگر اینها میگذارند ما کار کنیم؟
نظر آقای هاشمی قبل از ثبت نام بیشتر به سمت کدام یک از کاندیداها بود؟
در آن زمان هنوز آرایش انتخاباتی مشخص نشده بود، برخی خودشان را جلو انداخته بودند، حاج آقا به شخص خاصی نظر نداشتند و منتظر بودند تا ترکیب نهایی کاندیداها مشخص شود و من در طول این مدت جانبداری نسبت به شخص خاصی از کاندیداها ندیدم.
** روحانی می خواست به نفع هاشمی کنار بکشد
آقای روحانی چه؟ بعد از ثبتنام وی، نظر آقای هاشمی به چه کسی بود؟
آقای روحانی هم گزینهای بود که در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی هنگامی که ثبت نام کردند مطرح شد، حتی زمانی که آیتالله ثبت نام کردند آقای روحانی خواستند انصراف بدهند، ولی حاج آقا قبول نکردند و گفتند: شما بمانید. بعدها ما مطلع شدیم که آیتالله میدانستند که ممکن است اتفاقاتی بیافتد و در این مورد هوشمندانه برخورد کردند تا شخصی مثل دکتر روحانی که تا حدودی به مشی و تفکر اعتدالی ایشان نزدیک است در عرصه انتخابات حضور داشته باشد.
غیر از آقای روحانی کاندیداهای دیگری هم درخواست انصراف به نفع آقای هاشمی را داشتند؟
بله، یک روز پس از ثبت نام بعضی از نامزدها همچون آقای محمد شریعتمداری خدمت آیت الله رسیدند و اعلام کردند به نفع ایشان کنار می روند .
اگر آقای خاتمی برای انتخابات ثبت نام کرد، به نفع آیتالله هاشمی انصراف میداد؟
بهنظر من بله؛ ضمن اینکه آقای خاتمی میدانست اگر در انتخابات حضور یابد به دلایل مشخص صلاحیت وی احراز نمیشود و به همین دلیل شرکت نکرد و این از قبل قابل پیشبینی بود.
چه شد که نظر آقای هاشمی نسبت به حضور در انتخابات تغییر کرد؟
چند دلیل داشت؛ یکی اینکه ایشان همانطور که بعدها میگفتند احساس کردند بیتفاوتی نسبت به این همه تقاضا از اقشار مختلف حتی از مراجع قم و نجف کار درستی نیست. دیگر آنکه ایشان آرایش سیاسی کاندیداها را دید و آماری که از نظر سنجیها در مورد میزان مشارکت مردم برای ایشان میآمد، آمار خوبی نبود. از سوی دیگر با توجه به نامگذاری سال ۹۲ به نام سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی از سوی رهبر معظم انقلاب، در نهایت برای حضور در انتخابات مصمم شدند.
برخی میگفتند که آقای هاشمی برای اینکه بستر تخریب خود را مهیا نکند، در بهمن و اسفند اعلام کاندیداتوری نکردند، آیا همینطور است؟
خیر، ما به عنوان اطرافیان ایشان میگوییم که تا شب قبل آخرین روز ثبتنام کاندیداها، برای ثبت نام مردد بودند.من شهادت میدهم که تا نیم ساعت قبل از حرکت آیت الله هاشمی به سمت ستاد انتخابات وزارت کشور ایشان هیچ تصمیم قطعی برای ثبت نام نداشتند و منتظر تماس از دفتر رهبری بودند و خود من حدود ساعت چهار بعداز ظهر یعنی نیم ساعت قبل از حرکتشان به سمت وزارت کشور به ایشان گفتم ظاهرا خبری از دفتر نمیشود و اگر اجازه بدهید بنده متن دلایل و توضیحات لازم درباره انصراف شما را از کاندیداتوری بنویسم، حاج آقا قبول کردند، ازحضورشان مرخص شدم و در دفتر اخوی ایشان مهندس محمد هاشمی نشستم و متن مربوطه را نوشتم، درحال پاکنویس آن بودم که شنیدم آقای علیخانی فریاد زد که رجایی بیا حاج آقا حرکت کرد، زودبیا جا نمان! من تا بیرون نیامدم باورم نشد که ایشان تصمیم بر ثبتنام گرفته اند، همانوقت از پلهها پایین رفتم دیدم دارند سوار ماشین میشوند.
این قضیه آنقدر دفعی و ناگهانی بود که عکاس مجمع جا ماند وبا موتور خودش را به وزارت کشور رساند. من هم فرصت نکردم حتی به اتاقم بروم و تلفن همراهم را بردارم. در این کمتر از ۳۵ دقیقه که تا پایان وقت ثبت نام کاندیداها باقی مانده بود با استرس خودمان را به میدان فاطمی رساندیم که در آنجا با حضور گسترده مردم روبرو شدیم، نگران بودیم حالا که ایشان تصمیم گرفته ثبت نام کند بعد از ساعت شش به ستاد انتخابات وزارت کشور برسیم.
زمانی که درخیابان فاطمی از بین انبوه مردم به سمت وزارت کشور می رفتیم مردم وقتی حاج آقا را در ماشین دیدند شگفت زده شدند، صدای جیغ خوشحالی مردم را می شنیدم، بعضی از شوق با مشت به جلوی ماشین ایشان میزدند بعضی بی اختیار از خوشحالی شادی میکردند که محافظین به ناچار پیاده شدند و آنها را از جلوی ماشین دور کردند، ماشین ما درست پشت سر ماشین ایشان بود، من وآقای علیخانی بودیم و آقا یاسر که در آن ازدحام به سختی رانندگی میکرد، اینکه بعضی میگویند زمان ثبت نام آیت الله از قبل تعیین شده بود و مردم را ما به میدان فاطمی فرستاده بودیم اصلا صحت ندارد.
از آخرین روز ثبتنام کاندیداها و ثبتنام آقای هاشمی بگوئید.
در شب آخر، آقای هاشمی برای مشورت با رهبری، با دفتر ایشان تماس میگیرند ولی موفق نمیشوند با ایشان صحبت کنند، فردای آن روز هم مجددا اول وقت با دفتر تماس میگیرند که به حاج آقا میگویند رهبری در جلسه تشریف دارند.
بعد از تماس دوم، آقای هاشمی کارشان را مثل هر روز شروع کردند ولی همچنان خبری از دفتر نشد. بعد از نماز و نهار هم رفتند تا اندکی استراحت کنند. ما در این مدت کوتاه شرایط سختی را تحمل کردیم، خود من با نگرانی در دفتر قدم می زدم، نمیدانستیم چه اتفاقی میافتد.
آقای هاشمی میخواست در تماس با رهبری چه بگوید، رهبری که پیش از آن اعلام کرده بودند « نفیاً یا اثباتاً نظری درباره کاندیداتوری افراد ندارم» .
آقای هاشمی میخواست به ایشان بگوید درست است که من پیش از این گفته بودم نمیآیم، الآن هم همین نظر را دارم ولی شرایط را به گونهای میبینم که اگر نیایم حماسه سیاسی مورد نظر شما محقق نمیشود.
نتیجه تماسها چه شد؟
آن روز حدود ساعت چهار یکی از دوستان دفتر حاج آقا با دفتر رهبری و آقای حجازی تماس گرفت، حاج آقا پیغامشان را به آقای حجازی گفتند تا به رهبری برساند، پاسخ شنیدند رهبری جلسات طولانیای از صبح داشتهاند و در حال استراحت هستند، به ایشان گفته شد فرصتی نیست که جواب دادند: پس میروند بیدارشان میکنند و پیغام را میرسانند، بعد از آن هم جواب آوردند که "این مسائل را تلفنی نمیشود مطرح کرد”.
بعد از این من در یادداشتی که برای ثبت تاریخی این روز مهم نوشتم، یادآور شدم آیت الله هاشمی از پاسخ رهبری مخالفتی احساس نکرد که ثبتنام کردند. ایشان تکلیف خودش را میخواست در برابر مردم ادا کند؛ برای همین در ستاد ثبت نام انتخابات یازدهم وقتی خبرنگاری از ایشان پرسید برای چه آمدید؟ گفتند: برای میثاق با مردم.
آقای هاشمی برای ثبتنام در انتخابات، از نظرمشورتی اشخاص خاصی استفاده کرد؟
تا آنجا که میدانم خیر، فقط خواست مردم، مراجع نجف و قم و اینکه صحنه انتخابات را صحنه گرمی نمیدیدند باعث شد برای ثبتنام مصمم شوند. آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیتی نیست که بتوان چیزی را به وی تکلیف کرد، بالاخره ایشان ۶ دهه از عمر خود را در عرصه سیاست گذرانده است، البته نظر رهبر انقلاب برای ایشان مهم است ولی در انتخابات ۹۲ به این نتیجه رسید که حضورش میتواند تنور انتخابات را گرم کند تا حماسه سیاسی محقق شود.
از مراجع نجف هم توصیه به شرکت شده بودند؟
بله انتخابات سال ۹۲ اولین انتخاباتی بود که بعضی از مراجع نجف وارد مقوله انتخابات ایران شدند و نظر دادند.
ولی این خبر تکذیب شد؟
بله خبر تکذیب شد، چون مصلحت این طور ایجاب میکرد ضمن اینکه نوعی جانبداری از نامزد خاصی هم بود لذا بیوت مراجع عظام مایل نبودند این خبر رسانهای شود، زمانی که من از آیت الله هاشمی درباره توصیه آیت الله سیستانی به ایشان برای نامزدی پرسیدم که صحت دارد؟ گفتند: بله، ایشان حتی به من پیام دادهاند که نگرانیم و شما باید بیایید و کشور را به سامان برسانید.
به نظر شما چرا علمای نجف در این باره ابراز نگرانی کردند؟
مراجع نمیتوانند در مورد ثبات یک کشور قدرتمند شیعی مثل ایران در منطقه بیتفاوت باشند، سرنوشت شیعیان به هم مرتبط است. در قم هم علمایی همچون آیت الله وحید خراسانی پیغام دادند آیت الله هاشمی در انتخابات حضور یابد تا بتوان مشکلات کشور را برطرف کرد.
اقبال عمومی نسبت به کاندیداتوری آقای هاشمی چطور بود؟
نظر سنجیهای دقیقی که میشد حاکی از این بود آیت الله هاشمی بیش از ۷۰ درصد از آرای مردم را دارد و البته این درصد روز به روز رو به فزونی بود.
چرا پس از ثبتنام آقای هاشمی قیمت ارز کاهش یافت؟
بالاخره همه آیتالله رفسنجانی را به عنوان مردی عملگرا میشناسند که دچار شعارزدگی نیست و همه میدانستند که ایشان دارای برنامه است که وارد میدان شده و میتواند برای اقتصاد بیمار کشور نسخه ای شفابخش تجویز کند. البته، نه تنها قیمت ارز بلکه قیمت طلا و مسکن نیز با کاهش روبرو شد، حتی برخی از زائرانی که در آن ایام به حج مشرف شده بودند میگفتند تا خبر ثبت نام در مدینه و مکه منتشر شد رفتار سعودیها با ایرانیها بهتر شد. یک زائر به خود من گفت ماموران سخت گیر سعودی در قبرستان بقیع پس از ثبت نام آقای هاشمی میگفتند روابط دو کشور با آمدن ایشان خیلی خوب می شود. حتی قیمت کالا در کردستان عراق نیز کاهش یافت.
نظر آیتالله هاشمی درباره اعلام اسامی کاندیداهای نهایی ریاست جمهوری و رد صلاحیت خود، چه بود؟
بعد از اعلام نظر شورای نگهبان زمانی که آقای هاشمی دیدند اسم ایشان بین کاندیداهای نهایی نیست، هیچ عکس العملی نشان ندادند. به نظر من شورای نگهبان یکی از بزرگترین اشتباهات خود را در طول مدت عملکرد خود انجام داد، زیرا رد صلاحیت هاشمی به بهانههایی مثل کهولت سن، ایراد قانونی نبود و کاملا عیان و مشخص بود اصل قضیه رد صلاحیت ایشان چیز دیگری است.
از کجا مطمئن هستید که اگر آقای هاشمی تایید صلاحیت میشد، رأی اکثریت را میآورد؟
اخباری که از سطح جامعه حتی از روستاهای دور افتاده و از شهرهای بزرگ وکوچک داشتیم و نظرسنجیهایی که مستمرا انجام میشد نشانگر این بود که رأی ایشان رو به افزایش است. ما اطلاعاتی داشتیم مبنی بر اینکه وزیر اطلاعات وقت با معاونین خود به جلسه بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان رفتند و درخواست شرکت در جلسه شورا را داشتند که با اعتراض برخی از اعضای شورا مواجه شد، حتی بعضی از اعضا به دلیل مخالفتشان با این ورود، جلسه را به حالت اعتراض ترک میکنند؛بنابراین میبینیم که تا به حال سابقه نداشته مقامات امنیتی در جلسه شورای نگهبان حضور یابند. حتی اگر هم گفته شود مثلا قرار بوده گزارشی ارائه دهند، خب میشود گفت گزارش را میتوانند مکتوب به شورای نگهبان بدهند و برای همین ضرورتی برای این حضور وجود نداشت. با این حال در نهایت هم شورا به این جمعبندی میرسد که تنها وزیر اطلاعات و بدون معاونینش در جلسه حضور یابد.
اما ماجرای حضور وزیر اطلاعات در جلسه شورای نگهبان هم تکذیب شد!
بله، ما هم از تکذیب این موضوع از سوی سخنگوی شورای نگهبان تعجب کردیم زیرا مذاکرات شورای نگهبان ثبت و ضبط میشود و اعضایی که در این جلسه حضور داشتند مطالب را انتقال دادند. در این جلسه گفته شده بود در حال حاضر طبق نظرسنجیهای دقیق وزارت اطلاعات رای هاشمی بالای ۷۰ درصد است و امکان این وجود دارد که این ۷۰ درصد رای به ۹۰ درصد برسد و در آن صورت بقیه کاندیداها محلی از اعراب نخواهند داشت و ۱۰-۱۵ درصد باقی مانده بین بقیه کاندیداها تقسیم شود. به همین خاطر چند راه حل داده بودند و در نهایت یکی ازسه راه حل مطرح شده رای آورد و آن این بود که اساسا نگذارند نام ایشان در بین نامزدها باشد، البته این را هم بگویم همین گزینه هم در شورا مخالفانی داشت و بر روی این تصمیم اجماع نشد.
پس معتقدید مسأله کهولت سن دلیل اصلی رد صلاحیت آقای هاشمی نبود؟
خیر، نبود. ساختمان مجمع حدود ۳۸ پله دارد و آیتالله هاشمی هر روز صبح که وارد میشود این پلهها را به حالت نیمدو طی میکند، آقای هاشمی یکبار هم به من گفت که در منزل هر روز روی تردمیل با شیب تند میدود و در محوطه خانه پیاده روی میکند.
همین چند روز قبل هم که از نمایشگاهی بازدید می کردند و من در خدمتشان بودم حدود ۳ ساعت راه رفته و غرفه ها را بازدید می کردند وقتی به ایشان گفتند خسته شده اند اجازه بدهند صندلی بیاورند گفتند خسته نیستم.
بعد از عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی، نظر وی به کدام کاندیدا بود؟
آیتالله هاشمی بعد از رد صلاحیت خود منتظر بودند تا بعضی که میخواهند از صحنه کنار بروند،کنار رفته و آرایش نهایی نامزدها معلوم شود، ایشان نمیخواستند با اعلام فوری حمایت خود از یک نامزد بقیه نامزدها را نگران کنند، از طرفی بحث کنارهگیری آقای عارف مطرح بود. برخی از ایشان میخواستند با دکتر عارف صحبت کند تا به نفع روحانی کنار بکشد، حاج آقا گفتند خودشان میدانند، من این کار را نمیکنم.
آقای هاشمی در ابتدابه صورت کلی دکتر روحانی را تائید میکرد وقتی روحانی از ایشان خواست درحمایت از وی بیانیه بدهد؛ به ایشان پیغام داد که اجازه دارید از گفته ها و تصاویر من در فیلمهای تبلیغاتی خود استفاده کنید. چند روز آخر مانده به انتخابات هم بیانیه روشنی در حمایت از روحانی دادند و با موافقت ایشان بعضی از نیروهای ستادشان به کمک ستاد روحانی رفتند.
برخی دولت روحانی را دولت در سایه و دولت روحانی را دولت هاشمی میدانند، شما چه نظری دارید؟
در این باره که میگویند روحانی، هاشمی دوم است و دولت روحانی، دولت هاشمی است باید تصریح کنم هاشمی نسخه دوم ندارد و این دولت نیز دولت هاشمی نیست؛ ولی دولتی است که آقای هاشمی ایدهال های خود را در آن جستوجو میکند و دوست دارد تجربههای خود را به آن منتقل نماید و روحانی نیز به این تجربهها احترام میگذارد. این را هم بگویم که شخصیت آقای روحانی یک شخصیت مستقل است و در عین حال همانگونه که متاثر از برخی افراد است از آیتالله هاشمی نیز که دوستی ۳۰ ساله با ایشان دارد تاثیر میپذیرد.
به نظر شما تفاوت انتخابات ۸۸ با انتخابات ۹۲ چیست؟
در این دوره از انتخابات رقابت دو قطبی نبود و همچون انتخابات ۸۸ رقابت بین اصلاح طلبها و اصولگرایان وجود نداشت و آقای روحانی را نمیتوان به عنوان کاندیدای اصلاح طلبها معرفی کرد ولی با وجود حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی و خاتمی از روحانی و مناظره ایشان با قالیباف کفه ترازو به نفع روحانی سنگین شد و توانست پیروز انتخابات شود.
رابطه آقای روحانی با مجمع تشخیص مصلحت نظام چگونه است؟
یکی از تمایزهای دولت روحانی با دولت قبلی حضور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام است که در این دوره هم خود رئیس جمهور و هم معاونین و وزرای وی در جلسات مجمع شرکت می کنند و مصوبات مجمع را اجرا میکنند.
عدم اجرای مصوبات مجمع از سوی احمدینژاد، دلیل اختلاف وی با آقای هاشمی بود؟
این یک دلیل آن بود، احمدینژاد در مورد مصوبات مجمع صریحا میگفت که من مصوبات مجمع را اجرا نمیکنم؛ بعد از آن همه زحمت و کار کارشناسی که مصوبات مجمع به امضای رهبری میرسید احمدی نژاد این مصوبات را کنار میگذاشت و اجرایی نمیکرد و اساسا یک بخش از شخصیت احمدینژاد تضاد و چالش با هاشمی بود. وی یک تضاد و چالش با رهبری هم بر سر قضیه مشایی داشت. او حتی با مجلس هم در افتاد و بعضا مصوبات مجلس را ابلاغ نمیکرد تاجایی که مجلس خودش مصوبات را به بدنه دولت او ابلاغ میکرد؛ باید خاطرتان باشد که کار به شکایت مجلس از شخص رییس دولت به دلیل این تخلف آشکار قانونی هم کشید.
تخریب آقای هاشمی و فرزندان وی به نفع هیچ گروه و جریانی نیست
شما شخصیت احمدینژاد را چطور میدیدید؟
به نظر من، این شخصیت هنوز جای واکاوی دارد، احمدینژاد یک شخصیت دارای فراز و فرود است؛ زمانیکه وی استاندار و شهردار بود تعابیر و تعاریفی از هاشمی دارد که زمانی که رئیس جمهور شد، این تعابیر برعکس میشود . معتقدم اگر اینها را کنار هم بگذاریم متوجه میشویم این آدم بهنوعی دچار یک تضاد درخویش است.
احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری خود کاملا درجهت حذف هاشمی از صحنه سیاست وکشور تلاش می کرد، برای نمونه به تشریفات وزارت خارجه گفته بود میهمانان خارجی که به ایران میآیند را به ملاقات هاشمی نبرید و به نوعی حکم به محاصره تبلیغی ایشان داده بود یعنی همچون کاری که در حال حاضر صدا و سیما انجام میدهد و دیدارهای خارجی و سخنرانیهای مهم هاشمی را غالبا حذف می کند.
به عنوان نمونه ذکر میکنم یکی از روسای جمهور آسیای میانه که به ایران آمده بود با اصرار از تشریفات وزارت خارجه خواسته بود به دیدار آیت الله هاشمی برود و رفته بود، زمانی که این خبر به گوش احمدینژاد رسید تشریفات وزارت خارجه را توبیخ کرد که چرا این شخص به دیدار هاشمی رفته است.
نظر آقای هاشمی درباره رفع حصر چیست و اینکه آیا وی در این زمینه رایزنیها داشته است؟
آیت الله هاشمی در رابطه با رفع حصر با رهبر معظم مستمرا صحبتهایی داشتهاند و به دنبال حل مسأله هستند و بنده میدانم که تدبیر رهبری و آیت الله هاشمی در جهت حل مشکل است، ادامه حصر به مصلحت نظام نیست.
هر چند و قت یک بار آیتالله هاشمی با حضرت آیت الله خامنه ای دیدار دارند؟
ملاقاتهای هاشمی با ایشان به صورت ادواری و خیلی صمیمانه برگزار میشود ولی زمان مشخصی ندارد.
دولت روحانی را چطور میبینید؟
در طول این یکسال فضای سیاسی کشور کمی باز شده است، مردم نشاط پیدا کردهاند، فضای امنیتی کم رنگ شده است. دولت روحانی را ادامه دولت هاشمی می دانم اما با یک وقفه زمانی ۱۶ ساله. در عین حال رگههایی از اصلاح طلبی در دولت روحانی دیده میشود ولی این رگه ها آنقدر قوی نیست که بتوان نقشی تعیین کننده برای آن قائل بود زیرا به دلیل محدودیتهایی که روحانی داشته و دارد نتوانسته است درصد چندانی از وزرای خود را از میان اصلاح طلبها انتخاب کند و این را در حد معاونین خود اعمال کرد.
بدنه دولت را چطور میبینید؟
کابینه تقریبا با روحانی هماهنگ است. مشکلاتی هم وجود دارد. دولت روحانی باید بتواند این تیم را هماهنگ جلو ببرد و با شتاب ناهماهنگیهای بدنه را همسان کند، آن تغییری را که مردم خواستند روحانی در مدیریت سابق بر کشور ایجاد کند نکرده است. اکنون برای این تغییر قدری دارد دیر میشود.
وضعیت دولت را چطور میبینید؟
این دولت میراثدار وضعیت مناسبی نیست، تا سال ۹۰ حدود ۳۰۷ هزار نفر نیروی مازاد از دولت قبل استخدام شدهاند که اینها دولت را فربه کرده است، حتی در بین افراد استخدام شده اشخاص بیسواد وزیر دیپلم ودیپلمی وجود دارند که بر خلاف قانون به استخدام آموزش و پرورش در آمده اند، در دولت گذشته استخدامها بسیار بیضابطه بود به طوریکه با یک نامه رئیسجمهور سه نفر از یک خانواده استخدام دولت شدهاند.
از نظر شما موفقترین و ضعیفترین وزارتخانه در طول این یکسال کدام است؟
رجایی: وزارت خارجه عملکرد خوبی داشت و در طول این مدت توانست تابوی عدم مذاکره با آمریکا را بشکند و این اقدام کمی نبود، ظریف از تیم آقای ولایتی است و او هم وزیر خارجه دولت هاشمی بوده است. انصافا کارش را خوب بلد است. از نظر من وزارت کشور عملکرد قابل قبولی در طول این مدت نداشته است.
برای سوال آخر، توصیه شما به دولت روحانی چیست؟
دولت یازدهم بیشتر مردمی و مردمیتر باشد. به نظرم دولت روحانی عقبه اجتماعی به آن معنا ندارد. عقبه اجتماعی در فرآیندی کوتاه مدت بهدست نمیآید و حرکت روحانی در تغییرات مدیریتها در استانها کند و نگرانکننده و برای بعضی طرفدارانش یاسآور است، کنش اجتماعی رئیسجمهور با مردم گرما وشور و فروتنی وحرارت بیشتری میطلبد، وزرا باید بیشتر در بین مردم دیده بشوند، البته از این دولت توقع تکرار حرکات پوپولیستی دولت گذشته نیست اما این باید مد نظر قرار بگیرد که سریعا در کنش دولت و بدنه آن با مردم تجدیدنظر و سطح تعامل از وضعیت کنونی بهتر شود.