تدبیر24: " اتحاد رمز پیروزی" این گزاره فرا مکانی و فرا زمانی است که در تمامی کنش های جمعی مصداق داشته و می تواند به عنوان یک ظرفیت تعیین کننده موفقیت و کامیابی را رقم زده و در صورت فقدان آن دستیابی به توفیق را برای آنان که در یک فرآیند جمعی در پی دستیابی به اهداف و چشم انداز های تبینی هستند سخت و ناممکن کند.
از ورزش تا اقتصاد از فرهنگ تا سیاست هر گاه که جمعی با هدفی مشخص گردهم می آیند، اگر در حیطه فعالیت های خود به هم افزایی و همنوایی برسند آنگاه است که می توان موفقیت و کامروایی را از عملکرد آنان به انتظار نشست و بدیهی است که تشتت و افتراق درون ساختاری جز به اضمحلال و هدررفت پتانسیل ها و ناکامی رهنمون نخواهد شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی تدبیر24 در سپهر عمومی که ما ایران می خوانیم اش، همواره یک ضعف ریشه ای و ساختاری گریبان گیر کنش های جمعی ما در حیطه های مختلف و متکثر بوده است. ما ایرانی ها علیرغم آنکه در شعار و گفتار از وحدت سخن می گوییم در عمل کمتر توفیق به منصه ظهور رسی وحدتی مقبول را تجربه کرده ایم، تاریخچه عملکردها در حوزه های مختلف گواه خوبی بر این ادعاست و نیاز به شرح و بسط و تفسیر در این زمینه نیست.
در عرصه سیاسی همواره اتحاد و یا عدم اتحاد درون ساختاری ثمرات و اثرات واضح و آنی را به نمایش گذاشته و زمینه ساز تغییر و تحولات عمده ای بوده است. یکی از بارزترین گرانیگاه ها در این زمینه موعد و موسم انتخابات ریاست جمهوری در ادوار مختلف بوده که به دو نمونه آن اشاراتی خواهیم داشت.
بهار سال 1384 با نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان برای حضور و امتداد دولت اصلاحات اسب های خود را ذین کردند. در آن برهه برغم برخی نارضایتی ها و کدورت ها بازهم به نظر نمی رسید که اصلاح طلبان برای تکیه بر اریکه قدرت با مشکل حاد و خاصی روبرو باشند چرا که گفتمان الترناتیو آنان مقبولیت و محبوبیتی نداشت و اگر اقبال کمتری به اصلاح طلبان در سطوح عمومی بود از آن حیث بود که آنان در تقابل با طیف مقابل نتوانسته بودند به شعارهای خود جامه عمل بپوشانند نه آنکه شعارها و سخنان جناح مقابل در نزد عموم مبولیتی نمایان داشت اما نتیجه حاصله با آنچه انتظار آن می رفت بسیار متفاوت بود.
محمود احمدی نژاد در نقطه کاملا مقابل گفتمان اصلاحات رئیس جمهور شد از آن جهت که اصلاح طلبان بدون توجه به وحدت و حضوری هماهنگ و منسجم به میدان رقابت پا گذاشته و سبد آرای آنان میان چندین و چند کاندیدا تقسیم و در نهایت تضعیف شد. در چنین شرایطی و با توجه به کوبش اضلاع و اجزای حاضر در رقابت توسط خود اصلاح طلبان بدیهی بود که کاندیدای مقابل در یک رقابت دو قطبی حائز اکثریت آرا شود و جز غبن فاحش نصیب اصلاح طلبان نگردد.
هشت سال بعد در خرداد ماه سال 92 فرآیندی کاملا متفاوت جامه عمل پوشید اصلاح طلبان پس از سال مجادلات درون گفتمانی و البته فشارهای ممتد بیرونی با مرور تجربیات تاریخی به این نتیجه رسیدند که راه تفوق در عرصه سیاسی از معبر اتحاد و انسجام می گذرد. در این دوره و تا یکماه پیش از شروع انتخابات شاید هیچ کس شانس پیروزی برای اصلاح طلبان قایل نبود و حتی تا چند روز مانده به گام نهایی و غایی دو کاندیدای منتسب به این جناح طبق آمار رسمی چندان حائز شانس برتری نبودند اما به یکباره با اعلام اجماع میان اصلاح طلبان همه چیز تحت الشعاع قرار گرفته و یگانه کاندیدای این جریان سیاسی توانست با اختلاف فاحش نسبت به تمامی کاندیداهای حاضر جریان اصولگرا که تبلیغات و پیش برنامه های چندین و چند ساله داشتند فایق آید.
اجماع و وحدت آنچنان کارایی و اهمیتی داشت که توانست طی چند روز تمامی فعل و انفعالات چند ساله را دگرگونه کند و در واقع فارغ از مصادیق نفس این اجماع و پیامی که برای مردم داشت باعث ایجاد موجی بی نظیر و تنها طی چند روز شد.
مردم به عینه می دیدند که اصلاح طلبان در راستای منافع عمومی از منافع طیفی و جناحی خود گذر کرده و وحدت را در عین تکثر در راستای منافع ملی ارج می نهند و همین فعل و انفعال به عنوان مهم ترین گزاره تفوق اصلاح طلبان تبدیل شد.
طیف مقابل نیز که علت العلل شکست خود را در همین رویکرد هم افزایانه می دید از همان ابتدای آغاز به کار دولت در پی صدمه و آسیب به این اتحاد و اجماع متبلور شده، افتاد. تندروهای افراطی چه از طریق خبر سازی و چه از طریق وارونه نمایی و بولد کردن کلماتی که شائبه اختلاف را می داد درصدد صدمه به این ظرفیت برتری بخش تحول خواهان بودند.
در طول چند روز گذشته اما ایراد برخی سخنان از سوی افراد منتسب به جریان اصلاحات با استقبال دو چندان این رسانه ها روبرو شده و آنان را بر آن داشته که با بال و برگ دهی به این صحبت ها اختلاف و تشتت را در جبهه اصلاحات و دولت القا کنند.
سعید حجاریان که از او به عنوان تئوریسین جریان اصلاحات یاد می شود در مصاحبه ای گفته بود که اگر اصلاح طلبان بشکنند دولت روحانی نیز خواهد شکست در پیامد این اظهارات صادق زیبا کلام نیز طی اشارتی گفته بود که اگر اصلاح طلبان و حمایت بدنه حامی آنان نبود دکتر روحانی فی نفسه رای یک تا دو میلیونی داشت این اظهارات که البته نه در راستای تضعیف دولت و یا وامداری آن نسبت به اصلاح طلبان که در راستای اشاره به ریشه های برآمدن جریان دولت و فرآیندی که طی شد، منعقد شد و بر بازگشایی فضای سیاسی و توجه به دغدغه ها و خواسته های عمومی عنوان شده بود دستمایه ای شد تا در نگاه ابزاری و غیر کلان نگر و مصداقی طیفی از رسانه های تندرو درصدد القای اختلاف میان اصلاح طلبان و دولت برآیند در همین راستا فارس با محمد رضا اکرمی رئیس شورای سیاست گذاری نهاد ریاست جمهوری مصاحبه کرده و او نیز در واکنش به اظهارات زیبا کلام و حجاریان خاطر نشان کرد که نمی توان رای روحانی را به حساب اصلاح طلبان گذاشت وی در جمله ای معترضه خطاب به زیبا کلام و حجاریان خاطر نشان کرد که این دو بیشتر مطالعه کنند!. در آنسوتر حجت الاسلام علی عسگری نیز به انتقاد از گفته های زیبا کلام پرداخت.
در این میان البته اشاره به چند نکته لازم و ضروری است.
1- نه سعید حجاریان و نه صادق زیبا کلام درصدد نادیده گفتن رای روحانی و مصادره به مطلوب آن نبوده اند آنها تنها به فرآیند طی شده اشاره کرده و ظرفیت اجماع را در برآمدن دولت اعتدال یادآور شده اند. هیچ یک از این دو شخصیت اصلاح طلب نگفته اند که بواسطه کنش تاثیر گذار اصلاح طلبان، دولت وامدار این طیف سیاسی است و باید در راستای منویات آنان حرکت کند. همانگونه که اصلاح طلبان نیز هیچ گاه در موسم روی کارآمدن دولت خواستار پست و منصب و جایگاه نشده و برون رفت از شرایط بغرنج را مزد و اجر کار خود اعلام کردند.
2- اشارات این دو و توجه دادن دولت به ظرفیت و کارایی اصلاح طلبان و ایجاد بسترهای لازم برای کنش سیاسی و قاعده مند این جریان سیاسی در ساحت عمومی نه با نگاه طیفی و جناحی که در راستای وظیفه راهبردی و عمومی دولت در مسیر احیای حقوق شهروندی است. حداقل خواسته هر فعال سیاسی در فضای موجود گذار از شرایط نامساعد دولت پیشین بواسطه روی کارآمدن دولتی است که احیای حقوق شهروندی را به عنوان اولویت اصلی و اساسی خود بارها و بارها تکرار کرده بود. پس این انذار و اخطارها نه طیف محورانه که با لحاظ منافع عمومی است و نمی توان ایراد و خرده ای بر آن گرفت.
3- مهم ترین نقطه قوت دولت در بزنگاه های خطیر پیش رو حمایت بدنه اجتماعی همسو و همپوشان با دولت است و توجه به مطالبات و دغدغه های آنان فرآیندی است که در مسیر پیشبرد منویات دولت بکار می آید و اگر اندیشمندان سیاسی بر روی آن پای فشرده و دولت را دعوت به لحاظ این مهم می کنند این اشارات در راستای منافع و مطامع ملی است که در گرو پیشبرد اهداف دولت آن را محقق شده می یابند.
4- البته بدیهی است که بکارگیری ادبیات حساسیت برانگیز در این میانه توجیه موجهی نداشته و باید از ادبیات ناپخته در قضایایی که مفاهیم و راهبردهای منطقی و مستدلی بیان می شود پرهیز کرد. اینکه این موضوعات را تا مجادلات دوسویه و بگو و مگوهای خرد تقلیل بدهیم بی گمان پسندیده نبود و منطقی نیست.
به هر روی منتقدین و مخالفین اصلاحات و تحولات در جامعه از آن حیث که می دانند اتحاد رمز موفقیت و پیشبرد برنامه های دولت است و ظرفیت های بالقوه اجماع پتانسیل های تحول طلبان را احیا و بسط و تعمیق می دهد درصدد اخلال در این فرآیند هستند نکته ای که باید تریبون داران و کنش گران جریان اصلاحات و اعتدال آن را ملحوظ کرده و با تیشه به ریشه این نقطه قوت نکوبند. آنان باید این نکته را لحاظ کنند که در مجادلات کلامی و لفظی دو سویه تنها خود و عقبه شان درگیر در این ماجرا نبوده و مردم با نگرانی این گفتارها را پیگیری کرده و با ایجاد جنگ روانی تندروها گمان عمومی بر آن خواهد رفت که در جبهه اصلاح طلبان انشقاق و عدم اتحاد رخ نمایانده نکته ای که به دلسردی بدنه حامی از دولت خواهد انجامید و از هیچ منظری خیر و صلاحی در آن برای این اردوگاه نیست.