بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
کد خبر: ۳۵۷۵۰
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰
دكتر عبدالعلي قوام استاد دانشگاه شهيد بهشتي
امكانات مناسبي براي سايرين به ويژه دولت‌هاي رقيب فراهم مي‌آورد تا بتوانند از قدرت مانور بيشتري در عرصه ديپلماتيك برخوردار شده و حتي در برخي موارد مبادرت به محاسبات خطر ناكي كنند . . .
تدبیر24: ديپلماسي براساس ساختارهاي داخلي، شرايط ژئوپلیتيك، ژئواستراتژيك و نيز ويژگي‌هاي ساختاري نظام بين‌الملل شكل مي‌گيرد. ويژگي ساختاري نظام بين‌الملل نیز بر اساس محاسبه هزينه و فايده نسبي است و از آنجا كه اصولا دولت‌ها به لحاظ توانايي‌ها و امكانات مشمول قانون كميابي‌اند بنابراين كمبود منابع و عدم تعادل هزينه و فايده؛ اعم از سياسي، اقتصادي، فرهنگي و امنيتي در بلندمدت مي‌تواند تبعاتي در چارچوب هدف‌ها و منافع ملي در پي داشته باشد.

دسته‌بندي بازيگران منطقه‌اي و بين‌المللي به دوستان و دشمنان هميشگي و ثابت در شرايطي كه نظام بين‌الملل در قرن21 از تحرك و پويش فوق‌العاده‌اي برخوردار است باعث تحليل توان يك ديپلماسي كارآمد مي‌شود. اين امر رقبا را براي بهره‌گيري از فرصت‌هاي مناسب جهت تامين منافع خودشان جری مي‌كند اما آنچه مسلم است همكاري ميان كنشگران در عرصه بين‌الملل نسبي است به گونه‌اي كه حتي در شرايط بحراني نمي‌شود به كمك و مساعدت دوستان و متحدين کاملا اميدوار بود. با توجه به شرايط دگرگون محيط بين‌الملل بسيار دشوار است كه كنشگران سياسي، دنياي بين‌الملل را در قالب دوستان و دشمنان دائمي طبقه‌بندي كنند. اين نوع طبقه بندي به ميزان قابل توجهي از تحرك ديپلماسي كاسته و عملا يك حالت سكون و ايستا به سياست خارجي مي‌دهد.

تجربه دوران جنگ سرد حاكي از اين است كه با وجود تضاد‌هاي جدي و شديد ميان دو بلوك سوسياليستي و سرمايه‌داري، شوروي و آمريكا تا پايان نظام دو قطبي همچنان به طور مستمر به همكاري‌هاي خود در عرصه‌هاي گوناگون به‌ويژه نظامي ادامه مي‌دادند زيرا عدم همكاري ميان آنها، مي‌توانست براي كل جامعه بين‌المللي فاجعه‌بار باشد همچنين با وجود اينكه در آن دوران آمريكا دشمن شماره يك خودش را كمونيسم و دولت‌هاي كمونيستي معرفي مي‌كرد ولي وزارت خارجه اين كشور ميان كمونيست‌هاي مطلوب و غيرمطلوب تفكيك قائل شده بود. بدين ترتيب هنر ديپلماسي يك دولت براي تامين منافع خود اين است كه بتواند از قابليت‌ها و توانايي‌هاي خويش براي تبديل دشمنان به بي‌طرف‌ها و بي‌طرف‌ها به دوستان بهره بگيرد.

همچنین بايد خاطرنشان كرد دوست يا دشمن پنداشتن برخي كنشگران بين المللي تا ابد؛ امكانات مناسبي براي سايرين به ويژه دولت‌هاي رقيب فراهم مي‌آورد تا بتوانند از قدرت مانور بيشتري در عرصه ديپلماتيك برخوردار شده و حتي در برخي موارد مبادرت به محاسبات خطر ناكي كنند. آنچه مسلم است به واسطه وجود كثرت كنشگران منطقه‌اي و جهاني؛ در آغاز هزاره سوم اداره روابط بين‌الملل و مديريت ديپلماسي بسيار پيچيده شده به گونه اي كه ديگر نمي‌توان به مثابه دوران جنگ سرد و به شيوه سنتي و بر اساس تقسيم دوست و دشمن، سياست خارجي را هدايت كرد.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها