بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 16
کد خبر: ۳۵۹۲۹
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۵
این یادداشت به بهانه انتخاب فیلم«امروز» به عنوان کاندید سینمای ایران برای اسکار نوشته شده است.
تدبیر24: منوچهر اکبرلو - یک) فیلم «امروز» برای شرکت در اسکار معرفی شد.شانسی هم نخواهد داشت. مثل بقیه کاندیداها.

دو) اسکار قواعد بازی خود را دارد. اسکار هر چه در بخشهای داخلی خود به جنبه های پرتماشاگر بودن آثار و به جنبه های صنعتی سینما فکر می‌کند، برای آن تک جایزه فیلمهای خارجی؛ هنری فکر می‌کند؛ و سیاسی یا خاص بودن را مدنظر دارد.

سه)اسکار مثل فجر نیست که داوران بنشینند و فیلمها را با هم ببینند.مهم توزیع کننده ای حرفه ای است که بتواند فیلم را در امریکا توزیع و اکران کند تا اعضای آکادمی قبل از هر چیز آن را ببینند.توزیع کننده هم نگاه میکند به پتانسیل فیلم برای یک فروش قابل قبول در امریکا.ضمن آن که فیلم باید در جشنواره های معتبر هم خودی نشان بدهد.

چهار) فهرست را نگاه کنید و تصور کنید اعضای آکادمی «حاضر باشند» آنها را تا «انتها» ببینند:

*بعید میدانم حتا یک تماشاگر عادی امریکایی حاضر باشد فیلم«آذر، شهدخت و دیگران» را تحمل کنند و لبخندی بزنند.
*برای ما « استرداد» و «چ» خیلی پرطمطراق است.اما یک امریکایی میگوید :خب! که چی؟
* «تنهای تنهای تنها» را در حد یک فیلم کوتاه قبول میکنند و میگویند:ما که برنامه حمایت از فیلمساز شهرستانی نداریم!
* برای تماشاگر امریکایی، «خسته نباشید» یک کار توریستی ِ جهان سومی است.
‌*فیلم «خط ویژه» (که به نظر من بهترین فیلم جشنواره پارسال بود) برای‌شان خیلی عادی تلقی میشود.
*در تمام طول فیلم «برف» پاپ کورنشان را میخورند.
*روابط آدمهای فیلمهای«زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «سر به مُهر» را اصلا نمی‌فهمند.

پنج) شاید فیلم «یه حبه قند» جذابیتهایی برای تماشاگر امریکایی داشت . آن را سال91 نفرستادند و اسکار را تحریم کردند(!!)اما «امروز» آن جذابیتهای توریستی را هم ندارد. «یه حبه قند» رگه هایی از سینمای انسانی/شرقی/ایرانی داشت. همان چیزی که «بچه‌های آسمان» مجید مجیدی داشت و رفت جزو نامزدها.

شش) حالا ارزشهای جدایی نادر از سیمین را بهتر میفهمیم.

هفت) با همه این حرفها امیدوارم پیش بینی من کاملا غلط از آب در آید!! و فیلم «امروز»، ایرانیان را شاد کند.مهم همین است و بس.سینما فقط بهانه است.

هشت) من بودم «ماهی و گربه » شهرام مکری را معرفی میکردم.گرچه شرایط شرکت را ندارد...ولی مهم نیست. باز آن را معرفی میکردم!!
حیف که یادداشتم طولانی شد،وگرنه دلایلم را هم مینوشتم.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها