بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۳۵۹۷۱
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۹
عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه آزاد؛
با نگاهي به کنش‌هاي جمهوري اسلامي ايران نشان مي‌دهد از زمان روي کار آمدن دولت حسن روحاني در ايران، ابعاد سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دچار تحولات گسترده‌اي گرديده است.
تدبیر24: مذاکره دو تيم ديپلماتيک ايران و آمريکا بر سر مناقشه هسته‌اي و توافق جامع داراي ابعاد قابل ملاحظه‌اي است. با نگاهي به کنش‌هاي جمهوري اسلامي ايران نشان مي‌دهد از زمان روي کار آمدن دولت حسن روحاني در ايران، ابعاد سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دچار تحولات گسترده‌اي گرديده است. سياست خارجي مبتني بر واقع‌گرايي انقلابي در واقع توانسته است سطح جايگاه و منزلت جمهوري اسلامي ايران در منطقه و حتي فرا منطقه و در تعاملات بين‌المللي را ارتقاء بخشد و خود پاياني بر جريان خود انزوا سازي دولت قبل باشد. اين مهم تا جايي است که حسن‌روحاني در مصاحبه خود از طرف مقابل مي‌خواهد که روي ميزهايشان را خلوت نمايند و با زبان ديپلماسي و منطق به دنبال منافع خويش و رفع نگراني‌هاي خود باشند.

از سوي ديگر يکي از ابعاد مهم پرونده هسته‌اي ايران آن است که مذاکره کنندگان نه تنها با موضوع هسته‌اي که با موضوعات ديگر منطقه‌اي و جهاني نيز مواجه گرديده که آنها را در تنگناي تصميم‌گيري قرار مي‌دهد. موضوعات جديدي که به تدريج سايه خود را بر مسائل چالش بر انگيز ايران و غرب گسترش داده و مي‌تواند بر روابط هر يک از طرف‌هاي مذاکره کننده، به ويژه ايران و آمريکا تاثير گذار باشد. به عنوان مثال موضوع ابعاد منطقه‌اي دولت داعش که در واقع محصول وحدت منافع نامتعارض منطقه‌اي و بين‌المللي است تا جايي است که اتحاد بر عليه وي را محمد جواد ظريف اتحاد توبه کاران خطاب مي‌نمايد و اوباما نيز حساب نگرش‌هاي افراطي آنان را از اسلام واقعي جدا ساخته و بدنبال نقش آفريني ايران به عنوان يک بازيگر مهم در اين رابطه مي‌باشند.

با اين همه آنچه امروز مي‌تواند اهميت واقعي و مهمي را به پرونده هسته‌اي ايران بخشد حضور رياست محترم جمهوري اسلامي ايران در مجمع عمومي سازمان ملل متحد است. اجلاسيه‌اي که هر چند براي رياست جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند فرصت مناسبي را در جهت تبيين و تاکيد و ابهام زدايي از سياست‌ها و انگاره‌هاي جمهوري اسلامي ايران ايجاد نمايد و به
باز توليد نگاه دکتر روحاني که در سال قبل جهان عاري از افراط و خشونت را مطرح ساخت منتهي گردد و بار ديگر اين موضع را بر صدر گفتمان‌هاي مورد نياز و توجه جهانيان کشاند وليکن حضور شخصيتي در طراز رياست محترم جمهوري اسلامي ايران در نيويورک مي‌تواند در تقويت سطح مذاکره کنندگان ايراني و ذوب نمودن يخ‌هاي روابط ايران و غرب و به ويژه آمريکا نيز موثر باشد.

اما به نظر مي‌رسد بخشي از عناصر تندرو با برداشت‌هاي افراطي در داخل قبل از هرگونه رخدادي در پي بازخواست يک احتمال انجام نشده اند. نگاهي به جهت‌گيري‌هاي چنين جريان‌هايي نشان دهنده پيش داوري‌هاي عجولانه آنان است که هيچگاه بدنبال کاهش سطح تنش و مخاصمات نبوده و سعي داشته و دارند تا سرنوشت انقلاب اسلامي را با قطع رابطه ايران و آمريکا پيوند زنند. آنان با طرح اين سوال که گفت‌وگوي تلفني روحاني و اوباما چه تاثيراتي بر روابط ايران و آمريکا داشت در پي آنند تا هرگونه ملاقات و مذاکرات بين دو رييس‌جمهور را نفي و آن را مصادف با نفي منافع و مصالح نظام جمهوري اسلامي قلمداد نمايند. اين در حالي است که شايد بتوان گفت گفت‌وگوي تلفني سال قبل دو رييس جمهور توانست باب مثبتي در کاهش سطح مخاصمات دو کشور گشوده و مهمترين هدف آنان يعني ماموريت به وزراي امور خارجه به منظور گفت‌وگو در باب مسائل اساسي دو کشور را محقق ساخته است. امروزه محمد جواد ظريف و جان کري در باب مهم ترين پرونده مطروحه دو کشور با يکديگر گفت‌وگو مي‌نمايند و همگان شاهد آن بوديم که حضور وزراي امور خارجه در ژنو و وين نيز باعث دستيابي توافق اوليه ايران و غرب بوده است.

از سوي ديگر اينک مهمترين مساله‌اي که مذاکره کنندگان در نيويورک با آن مواجه‌اند اين که آيا هرگونه دستيابي به توافق جامع در دسترس سطح مذاکره کنندگان فعلي يعني وزراي امور خارجه اين کشورها مي‌باشد و يا اينکه طرف‌هاي مذاکره کننده نيازمند سطح بالاتري از مقامات کشورها مي‌باشد تا بتواند مسووليت هر گونه توافق را در ابعاد داخلي و بين‌المللي بر عهده گيرند. هر چند در ايران اين پيام از جانب رياست محترم جمهوري صادر گرديده است اما آمريکايي‌ها بايد تصميم تاريخ ساز خود را بگيرند. بنابراين هر گونه ملاقات احتمالي روساي جمهور دو کشور علاوه بر آنکه مي‌تواند گام موثري بر توافق جامع ايران و غرب ايجاد نمايد، مي‌تواند مسووليت رييس دولت ايالات متحده و مقاومت در برابر فشارهاي داخلي از جمله کنگره را بدنبال داشته و دستاورد بزرگي را براي جمهوري اسلامي ايران ايجاد نمايد که براي اولين بار در تاريخ نظام جمهوري اسلامي ايران مقامات آمريکايي خود را متعهد به توافقات خود نموده تا از سطح مخاصمات خويش بکاهند. کاهش سطح مخاصماتي که مي‌تواند بازي برد - برد ايران و آمريکا را در پرونده هسته‌اي و تروريسم و افراطي گري منطقه‌اي و جهاني ايجاد نموده و اين مهم براي طرف‌هاي غربي از جمله آمريکايي‌ها مي‌تواند چشم انداز بهتري را نيز ترسيم کرده و به آنان در گذار به آينده کمک کند.

اين در حاليست که منتقدين ملاقات رياست جمهوري در داخل نيز بايد في‌الواقع به اين سوال مهم پاسخ دهند که مستحکم ساختن حصار تابوي ملاقات ايران و آمريکا چه دستاوردي را براي کشور، منافع جمهوري اسلامي ايران و دنياي اسلام بدنبال خواهد داشت؟

منبع: مردم سالاری
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها