رویکرد اصلاحات، گسترش فرهنگ تحزب و احزاب در کشور است. با این تحلیل تعداد اندکی از افراد هستند که با ندای ایرانیان مخالفت میکنند. این دیدگاه و این رویکرد را که برخی نسبت به تشکیل احزاب جدید مانند ندای ایرانیان، مخالفت میکنند، تضاد با جریان اصلاح طلبی است.
تدبیر24: سید محمد خاتمی در جزوه «دیروز، امروز و فردای ایران در آینه اصلاحات» نوشته است «وجود تشکلها و احزاب قانونی و غیردولتی (که میتوانند و باید دولت ساز باشند) برای بسط آگاهی و انعکاس نظرات و نیازهای جامعه و دفاع از حقوق و منزلت مردم در نظام جمهوری اسلامی امری گریزناپذیر است.» مشخصا یکی از رویکردهای اساسی اصلاحات، گسترش فرهنگ تحزب و احزاب در کشور است. دانش احزاب سیاسی هم تاکنون فراز و فرودهای فراوانی را پیموده است و همزمان با تحولات تاریخی برداشتهای نظری هم نسبت به آن دگرگون شده و اکنون رد پای بسیاری از مکاتب و نظریههای علم سیاست را در مطالعات احزاب سیاسی میتوان دید. پیروان مکاتب و نظریههای مختلف هریک متناسب با رویکرد خود مفهوم حزب سیاسی را بررسی کردهاند. از دیدگاه ساختار گرایان سازمان حزبی و برای کارکردگرایان کارویژهها در درجه نخست اهمیت قرار دارد. نگاه جامعهشناختی رابطه حزب با لایههای اجتماعی و جامعه با دولتمردان را برجسته میکند. در میانه دهه ۷۰ اتفاق بزرگی در کشور ما، ایران روی داد. دولتی بر سر کار آمد که برخلاف برخی از دولتهای گذشته رویکرد مثبتی نسبت به توسعه سیاسی داشت. در این دولت گفتمانی مطرح شد که پس از مدتی «اصلاحات» نام گرفت. جریان اصلاح طلبی، تحزب را واقعیتی گریز ناپذیر و یکی از مهمترین اهداف خود میداند. عبداله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب و مدیرعامل خبرگزاری ایرنا در دولت اصلاحات به سایت ندای ایرانیان میگوید «اصلاحات و اصلاح طلبی یکی از بزرگترین دغدغههایش توسعه پدیده تحزب است. حتی توسعه سیاسی را هم در چارچوب ایجاد احزاب جدید دنبال میکنند». مشروح مصاحبه سایت «ندای ایرانیان» با این عضو بنیاد باران را در ادامه میخوانید:
رویکرد دولت یازدهم در برابر احزاب اصلاح طلب و به طورکلی در برابر جریان اصلاح طلبی و فعالین سیاسی نواندیش چگونه است؟ به طور کلی پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات خرداد ۹۲ با پشتوانه رای اصلاح طلبان و حامیان آنها صورت گرفت. هر چند رئیس دولت یازدهم، پس از پیروزی دولتش را متعلق به جناح خاصی نمیداند، اما همگان به خوبی میدانند که دولت یازدهم بیش از هر چیز با پشتوانه جریان اصلاح طلبی روی کارآمده است. البته بعد از گذشت یک سال وچند ماه از فعالیت دولت یازدهم میتوان اذعان کرد که رویکرد رئیس جمهور همان رویکرد اصلاح طلبی و به یک معنا همان گفتمان اصلاحات است. البته با در نظر گرفتن این واقعیت که برخی از دولتمردان امروز ایشان هم با گفتمان رئیس جمهور چندان همراهی نمیکنند.
با توجه به همین رویکرد رئیس جمهور و حتی اطرافیان او آیا میتوان گفت شرایط فعالیت سیاسی نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده است؟شرایط این روزهای فعالین سیاسی نسبت به چند سال گذشته و به طور مشخص سالهای اخیر تغییر مشخصی پیدا کرده است. اصلاح طلبان هم به مانند هر جریان سیاسی پویا، به فراخور واقعیات موجود جامعه گام بر میدارند و با توجه به تغییر شرایط، حضور سیاسیشان به مراتب نسبت به سالهای دولتهای نهم و دهم یعنی ۸ سال گذشته بهتر شده است.
به هر حال برخی معتقدند با توجه به تغییر شرایط، اصلاح طلبان چندان فعال نیستند؟ این به جهت ناهماهنگی است که در میان اجزای حوزه اجرایی رئیس جمهور میبینید. بالاخره توسعه سیاسی و نمایش فعالیتهای حزبی اصلاح طلبان بیش از هر چیز از رهگذر وزارت کشور به سامان میرسد. اما وزیر کشور دولت یازدهم، یک فرد شناخته شده اصولگرا است و باید اذعان کرد که ایشان به لحاظ فکری چندان سنخیتی با گفتمان اصلاحات و اصلاح طلبان ندارد و جز نشستهای تشریفاتی با احزاب اصلاح طلب و فعالین سیاسی بدان معنا که منظور ماست، عزم جدی را برای توسعه احزاب که آغاز توسعه سیاسی کشور است جزم ننموده است. یک وجه دیگر حوزه مدیریت اجرایی وزارت کشور و برخی از نهادهای وابسته به دولت است که بحث زیادی در آن وجود دارد عدم هماهنگی و برخی اوقات عدم همراهی در تشکیلات عریض و طویل وزارت کشور، موجب نگرانی و دلخوری اصلاح طلبان شده است. با گذشت یک سال و چند ماه از آغاز دولت ما دربرخی از بخشهای این وزارت خانه شاهد تغییرات چندانی نبودیم. چند ماه است که معاون سیاسی در وزارت کشور وجود ندارد. این امر نشان میدهد توسعه سیاسی، چندان در این وزارت خانه جدی گرفته نشده است.
با وجود این موانع آیا فکر میکنید که فعالیت جریانهای سیاسی اصلاح طلب با مشکل روبرو شده است؟جریان اصلاحات همیشه خود را در چارچوب قانون تعریف کرده است. در هر صورتی هم گامهایش را در ذیل قانون اساسی تعریف کرده است. این روزها هم اصلاح طلبان در چارچوب قانون فعالیت میکنند. در طی ۸ سال گذشته اصلاح طلبان با وجود همه محدودیتها، فعالیت حزبی، سیاسی و... خود را تعطیل نکردهاند و از کنش سیاسی دست برنداشتهاند. اصلاح طلبان خودشان را متعلق به نظام و جمهوری اسلامی میدانند. این جناح ادعا میکند و به حق هم ادعا میکند که نزدیکترین افراد به گفتمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین تمام تلاش خودشان را برای خدمت به کشور انجام میدهند. اگر در طی سالهای فعالیت دولت یازدهم، نهادهای زیر نظر دولت شرایط لازم را مهیا کنند این کنشگری توسعه پیدا خواهد کرد.
چه لزومی دارد تشکلهای اصلاح طلب در فضای سیاسی ایران حضور داشته باشند؟ آیا اصلاح طلبان فرصتهای گذشته را باز خواهند یافت؟ اولا اصلاح طلبان هیچ فرصتی را از دست ندادند که اکنون به دنبال بازیافتن فرصتهای گذشته باشند. متاسفانه برخی از نهادها و افراد در گذشته میدان فعالیت سیاسی را به طور مشخص بر اصلاح طلبان تنگ کردند. اما وقتی دوران جدیدی از سال ۹۲ آغاز شد، این جریان اصلاحات بود که پیروز میدان انتخابات گردید. در انتخابات مجلس دهم هم اگر میدان فعالیت سیاسی برای این جناح فراختر شود باز هم این اصلاح طلبان هستند که گوی و میدان را از آن خود خواهند کرد. البته انتظار ما اصلاح طلبان این است که این دولت که با رای اصلاح طلبان روی کار آمده است زمینه حضور حداکثری اصلاح طلبان در انتخابات فراهم کند. اصلاحات و اصلاح طلبی یکی از بزرگترین دغدغههایش توسعه پدیده تحزب است. حتی توسعه سیاسی را درچارچوب ایجاد احزاب جدیددنبال میکنند.
احزاب اصلاح طلب جدیدی در حال شکل گیری هستند، حزب ندای ایرانیان یکی از آنها است. نظر شما در مورد فعالیت اصلاح طلبان در قالب احزاب جدید و فعال شدن احزاب قدیمیتر چیست؟ اصلاحات و اصلاح طلبی یکی از بزرگترین دغدغههایش توسعه پدیده تحزب است. حتی توسعه سیاسی را در چارچوب ایجاد احزاب جدید دنبال میکنند. همگان میدانند که توسعه احزاب با مانیفست اصلاحطلبی مورد تایید جریان اصلاحات است. این رویکرد در راستای نگرش اصلاح طلبی و توسعه اندیشه اصلاح طلبی است. اصلاح طلبان بر این باور نیستند که تحزب باید یک طرفه گسترش پیدا کند. تحزب باید با همه اندیشهها و در همه اندیشهها توسعه پیدا کند. اکنون که در جبهه اصلاحات تشکیلاتی مانند ندای ایرانیان و یا تشکیلات غیر سیاسی و بیشتر فرهنگی و اجتماعی مرتبط با آقای عارف با نام امید ایرانیان ایجاد شده و در حال گسترش است و در سوی دیگر فعالیت مجدد اعتماد ملی از سر گرفته شده است، این نشان دهنده زنده بودن گفتمان اصلاح طلبی است. شکل گیری احزاب جدید مانند ندای ایرانیان، نشان دهنده ادامه فعالیت اصلاح طلبان و یک پشتوانه قوی مادی و معنوی برای پیشبرد اندیشه اصلاح طلبی است. به هر حال اکثریت اصلاح طلبان تشکیل شدن احزاب جدید مانند ندای ایرانیان و یا فعال شدن اعتماد ملی را باید به فال نیک میگیرند.
پس چرا برخی از اصلاح طلبان با تشکیل ندای ایرانیان به طور علنی و غیرعلنی مخالفت میکنند؟ رویکرد اصلاحات، گسترش فرهنگ تحزب و احزاب در کشور است. با این تحلیل تعداد اندکی از افراد هستند که با ندای ایرانیان مخالفت میکنند. این دیدگاه و این رویکرد را که برخی نسبت به تشکیل احزاب جدید مانند ندای ایرانیان، مخالفت میکنند، تضاد با جریان اصلاح طلبی است. اما نباید فراموش کرد که احزاب جدید که فعال میشوند باید کاملا با یک مانیفست، اساسنامه و اندیشه روشن پابه برعرصه سیاسی بگذارند.
مخالفان ندای ایرانیان میگویند که تشکیل احزاب جدید باعث اختلاف در میان اصلاحات میشود. آیا شما با این دیدگاه موافقید؟ نه. من این بحث را که عده اندکی مطرح میکنند نمیپذیرم. اصلاح طلبان معتقدند که جنبش اصلاحات باید کنشگری سیاسیاش را ادامه بدهد. تشکیل ندای ایرانیان یا هر حزب دیگری هم باعث اختلاف در جریان اصلاحات نمیشود. منتهی باید مراقب دامها هم باشیم. یکی از دامهایی که همه باید مراقب آن باشند، دام توهم ترمونولوژی است. این دامگه توهم ترمونولوژی گاهی اوقات ممکن است ما را وادار کند به یک اظهار نظر خاص. چون شرایط جامعه ما حساس است، اظهار نظرهای اشتباه ما ممکن است به یک کنشگری اشتباه ختم شود. بنابراین دقت کنیم که اصل تعریف اصلاحات مشخص است، رهبری مشخص دارد و ریشهاش نیز مشخص است. از آن گذشته روز آمد شدن اصلاحات از سال ۷۶ رخ داده است و با تمام شرایط جامعه مرحله به مرحله این جریان خودش را نوسازی کرده است. به یک معنا منظور من این است که ما نباید در دام واژگان و ترمونولژیها بیافتیم. اگر همه این موضوع را رعایت کنند تشکیل هر نوع حزب جدید مورد تایید جبهه اصلاحات خواهد بود.