بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۳۸۳۸۴
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۳
به بهانه عدالت آموزشی دولت تدبیر و امید
متاسفانه در سالهای اخیر هیچ گونه الگوی جدیدی در آموزش عالی به خصوص در علوم انسانی دیده نشده است. البته با تاسی از نظریه کوهن و ساختار انقلاب علمی و شیفت پارادیمی می توانیم این نظریه را به آموزش عالی تعمیم دهیم

تدبیر24: دکتر محمد رضا عبد اله پور - نه تنها عرصه سیاسی و فرهنگی کشور باید دوران عبور از موبوکراسی ( غوغا سالاری ) به ادهوکراسی ( سازه ساختارمند ) باشد ، بلکه رویکردی ادهوکراتیک نیز باید در ساختارهای آموزشی کشور نهادینه گردد. دولت اعتدالی تدبیر از آغاز سیاستگذاری آموزشی خود با نگاهی عدالت محورانه واقعی در امور آموزشی، دستور کار خود را امری قرار داد که مطمع نظر دانشجویان، اساتید و نهاد دانشگاه بود و آن پالایش اساسی دانشگاه از عناصر غیر دانشگاهی بود. پس از ماهها تحقیق پر دامنه، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از لغو بورس ۸۴۰ نفرو احتمال لغو بورس ۱۲۴۱ نفر و پیگیری قضایی مسئولان متخلف خبر داده است .

وزارت علوم، تحقيقات و فناوري که رسالت آموزشی خود را بر "کيفيت و اعتبار علمي دانشگاه ها"،"رعايت ديسيپلين علمي و قانون"و"مبارزه با فساد اداري و علمي" قرار داده است در این راستا درصدد است با برداشتن گام هاي عملي، نگرش و سیاست عدالت محورانه دولت را در عرصه آموزشی عملیاتی نماید، رویکردی که به منزله پایان دوره ی الیگارشی آموزشی و محفلی است.

البته می توان مواجهه موبوکراسی آموزشی را توسط جریان به اصطلاح اصولگرا را از همان آغاز دولت تدبیر و امید نیز، بدنبال برکناری رئیس دانشگاه علامه که بعد از هشت سال این سمت را ترک کرد مشاهده نمود که کمیسیون اموزش مجلس نیز اولین تقابل خود را با نظام آموزشی اعتدالی نشان داد و طرح دوفوریتی برخی از اعضای کمیسیون آموزش برای جلوگیری از عزل و نصب های سرپرست وزارتخانه، آن هم بلافاصله پس از عزل رییس پرحاشیه دانشگاه علامه طباطبایی، باز هم نگاه ها را متوجه سیاسی کاری در نهادهای متولی آموزش عالی نموده است.


این موارد در حالی است که پس از روی کارامدن دولت اعتدال، کنشگران آموزشی دولت، اعتدال آموزشی را همیشه نصب العین و مسائل جناحی به خصوص در جذب اعضای هیات علمی در دستور کارهایشان دیده نشد. از سویی متاسفانه در سالهای اخیر هیچ گونه الگوی جدیدی در آموزش عالی به خصوص در علوم انسانی دیده نشده است. البته با تاسی از نظریه کوهن و ساختار انقلاب علمی و شیفت پارادیمی می توانیم این نظریه را به آموزش عالی تعمیم دهیم و در این راستا باید عنوان نمود که اولاً باید جامعه علمی شکل گرفته باشد ثانیاً پارادیم های علمی رقیبی وجود داشته باشد که برنامه های یکدیگر را به چالش کشند ثالثاً پارادیم هاآن قدر تاثیر گذار باشند که بتوانند راهنمای گزینش مسائل بوده و راه حل هائی پیشنهاد کنند و رابعاً به اندازه ای فضای آکادمیک و نقد وجود داشته باشد که اساتید بتوانند داعیه های خود را با صراحت بیان کنند و جامعه علمی، مجمعی آزاد برای بحث درباره چگونگی این داعیه ها فراهم آورد. با قرار نگرفتن پارادیم فوق الذکر در دستور کار دولت قبل، نه تنها یکی از مهم ترین لوازم استقلال دانشکاهی و نیز آزادی علمی از بین رفت بلکه دانشگاه به ابزار ایدئولوژیک دولت مبدل گشت که نقش آن بازتولید روابط و معانی دولت دهم بودو همین دانشگاهها به خصوص دانشگاههای مادر را با بحران اعتبار مواجه ساخت. از سویی در خصوص استقلال دانشگاه باید عنوان نمود که اختیارات دانشگاهها از ابتدائی ترین حق خود یعنی گزینش اعضای هیات علمی، سلب گردید که دانشگاهها در چند سال اخیر با رکود علمی قابل توجه ای مواجه گشته اند. چرا که گزینش استاد و هیات علمی باید از کد گذاری های سیاسی فارغ گردد. بنابراین انتظار می رود وزیر محترم، دانشگاهها را از تصلب به سوی انعطاف پذیری و از انحصار به مشارکت سوق دهند. در نگاه دیگر کنش اعضای هیات علمی به سوی بوروکراسی های در چند سال اخیر نه تنها باعث پسرفت علم بخصوص علوم انسانی بوده بلکه در اجراء نیز به دلیل فقر استراتژی در اجراء موثر، بوروکراسی ها نیز با عدم کارآمدی مواجه شدند که باز این موضوع، مولود سیاستهای دولت نهم و دهم بود که با سامانمند نمودن چگونگی کنش موفق اعضای هیات علمی در عرصه های کاری، انتظار میرود که دانشگاه به کارکرد اصلی خود بپردازد که با نگاه تدبیر نگرانه و امید مشربانه دولت، این امر میسر خواهد بود که البته این توفیق با یک سیاستگذاری و تعامل نهادین بین دستگاههای متولی و مجلس به منصه ظهور خواهد رسید .


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها