كاري نداريم كه بيش از نيم قرن، خود را مشغول بافتن كلاف سردرگمي كردهاند كه هر بار مردم فرصتهاي تاريخي پيدا نمودهاند، تمام رشتههايشان را پنبه كردهاند. من باب يادآوري و ذكر مصداق....
تدبیر24: معروف است كه پير ظريفي در نصايح هميشگي خود به شاگردانش ميگفت: همواره با عقل خود قدمبرداريد و با احساسات خود از نيازمندان دستگيري كنيد و به حرف حرّافان معاند و نادان، گوش نكنيد كه شما اگر پيامبر هم باشيد از زبان بعضيها آسوده نيستيد زيرا هر كاري كنيد، آنان براساس جهل، يا تعصب و كينه خود درباره شما قضاوت ميكنند. اگر كار خير كنيد، ميگويند حرص قدرت و شهرت دارد، اگر براي امرار معاش حلال تلاش كنيد، ميگويند حرص مال دارد، اگر كار نكنيد، ميگويند تنپرور است. خلاصه اگر برخيزيد، ميگويند به فتنهانگيزي ميرود و اگر بنشينيد ميگويند، حتماً دارد نقشه ميكشد و اگر... گويا نكات اخلاقي آن پير ظريف و «اگرهاي» متناقض آن، مصداق حال و روز امروز مخالفان آيتا... هاشمي در سپهر سياسي ايران است كه باري به هر جهت و به هر قيمت و دستاويزي ميخواهند با تخليه حقد و كينه خود، شناسه بارزي از فعل «ميگويند» باشند و تحت هر شرايطي بگويند «چون با وي مخالفيم، پس هستيم» اگر سكوت كند، داد وا اسلاما سر ميدهند كه چرا سكوت كرد؟! اگر سخني بگويد فرياد ميزنند كه چرا سخن گفت؟! اين گروه كه همه هستي سياسي، رسانهاي و حتي مناظرهاي خويش را در مخالفت با آيتا... هاشميميجويند، درمانده از اينكه ديگر براي تخريب (البته ناموفق) ايشان و خانوادهاش چه بايد بكنند كه تا به حال نكردهاند و انتقام نقش آفريني ايشان در عرصه سياسي كشور به ويژه پس از انتخاب دولت يازدهم را چطور و چگونه بگيرند، اينقدر ابا ندارند كه به واسطه گفتار و رفتارهاي متناقض پي در پي، سوژههاي طنزي را خلق كنند كه مردم از سرگرداني و درماندگي آنان در دايره تناقضات، بخندند. به لايههاي پنهاني و محافل تصميمسازيهاي متضاد حامي اين گروه، كاري نداريم كه بيش از نيم قرن، خود را مشغول بافتن كلاف سردرگمي كردهاند كه هر بار مردم فرصتهاي تاريخي پيدا نمودهاند، تمام رشتههايشان را پنبه كردهاند. من باب يادآوري و ذكر مصداق، تنها چند برگ كوچك از دفتر قطور تاريخسازيهاي اين جماعت را ورق ميزنيم كه گاه آن قدر تحريفات ناشيانه دارد كه به قول معروف «خندهايد خلق را!» 1ـ هشت سال دفاع مقدس مردم ايران عليه مثلث شوم، شرق، غرب و ارتجاع به عملگي حزب بعث عراق و شخص صدام حسين، با پيروزي نظامي و سپس سياسي جمهوري اسلامي ايران به پايان رسيد و همه قدرتهاي جهاني انگشت به دهن، مات و مبهوت شدند كه چگونه انقلابيون پر شور و اشتياق، با ادبيات انساني و انقلابي، كار كشتهترين ديپلماتهاي كينهجوي سازمان ملل و قدرتهاي جهاني را مجاب به اصلاح بندهاي قطعنامه 598 كردند كه طي آن، عراق آغازگر جنگ و متجاوز و ايران مظلوم و مستحق دريافت غرامت شناخته شد. از فرداي آن فتح الفتوح كه تفسير امروزي فتح المبين قرآني براي صلح حديبيه زمان پيامبر اكرم (ص) بود، يك گروه همزمان دو نقش متضاد را بازي ميكردند: گاه از چگونگي طولاني شدن جنگ طي 8 سال ميگفتند و فرياد سر ميدادند كه چرا جنگ؟! گروهي ديگر از پایان یافتن، حسرت ميكشيدند و اتفاقاً براي هر دو حالت هم دنبال مقصري ميگشتند كه بتوانند تحليلهاي تخيلي و توهمي خويش را مستند سازند و هر دو گروه آيتا... هاشميرفسنجاني را مقصر معرفي كرده و ميكنند و چون هدفشان، هر وسيلهاي را توجيه ميكرد و ميكند، اصلاً متوجه اين حجم از تناقض در گفتار و نوشتار خويش نبوده و نيستند كه صبح در سخنرانيها ميگفتند: امام(ره) ميخواست جنگ تمام شود و هاشميرفسنجاني نگذاشت و عصر براي سرمقاله روزنامه يا سايت خويش مينوشتند: امام(ره) ميخواست جنگ را تا پيروزي نهايي ادامه دهد، ولي هاشمي نميگذاشت!! 2ـ پس از جنگ و خرابيهاي گسترده آن، جبران عقبماندگيهاي تاريخي ايران و عقب افتادگيهاي هشت سال دفاع مقدس، نيازمند همتي بلند براي دنبال كردن سياستهاي سازندگي بود كه امام راحل دستور تدوين آن را داده بودند و رهبري معظم انقلاب بر اجراي آن تاكيد ميكردند كه پا نهادن در اين عرصه بزرگ و تاريخي، مردمي بزرگ، ريسك پذير و شجاع ميخواست كه اين مسئوليت را در آن شرايط خطير كشور بپذيرد. اين چنين شد كه مردم طي دو انتخابات رياستجمهوري در سالهاي 68 و 72 رئيس قوه مقننه آن زمان و جانشين فرماندهي كل قوا در هشت سال دفاع مقدس را انتخاب كردند تا دوران سازندگي و بازسازي كشور، شناسه مقطعي مشعشع از تاريخ انقلاب اسلامي شود و پس از آن، انتخاباتي پرشور در دوم خرداد ماه سال 1376 برگزار شد و دوباره همان جريان و باز هم با تناقضات هميشگي، سر بر آوردند، به گونهاي كه به دليل گيجي از نتيجه انتخابات، صبح در مصاحبهها ميگفتند: انتخاب جناب آقاي سيد محمد خاتمي، نه بزرگ به سياستهاي هاشميرفسنجاني بود و عصر در سخنرانيها ميگفتند: عدم انتخاب جناب آقاي ناطق نوري، نه بزرگ به سياستهاي هاشميرفسنجاني بود!! 3ـ در گير ودار آتش افروزيهاي تروريستها در سرزمينهاي اسلامي و در اوج جنايات بوكوحرام، طالبان، القاعده و اخيراً داعش، ناگهان مارهاي افسرده سلفي كه در خيزش بيداري اسلامي، سر در آخور دلارها برده بودند، گردن افراختند و با شيعيان در سرزمين وحي چنان كردند كه ناگهان خبر تصويب حكم اعدام آيتا... نمر، همه را به شوك فرو برد و هر كس هر كاري كه از دستش بر ميآمد، انجام داد تا يكپارچگي امت اسلامي بيش از اين مخدوش نشود.در چنين شرايط خطيري، برخي از همين جماعت تناقضگو در روزنامههاي خود فرياد برآوردند كه چرا آيتا... هاشمي در اين مورد مهم سكوت كرده و اقدامي نميكند؟ و چرا براي نجات آيتا... نمر هيچ موضعي نميگيرد و اقدامي انجام نميدهد؟! و... درست در اوج اين فضا ، آيتا... هاشمي با ارسال پيامي كه براساس عرف ديپلماتيك و ادب اسلامي و انساني نگارش شده است از ملك عبدا... پادشاه عربستان خواست تا براي جلوگيري از تفرقه جهان اسلام ترتيبي اتخاذ كند تا آيتا... شيخ نمر اعدام نشود كه ناگهان آن جريان تناقضگوي سابق كه به سكوت ايشان اعتراض ميكردند در تناقضي فاحش و غيرقابل توجيه دوباره سر برآوردند و در روزنامهها و سايتهاي خويش معترض شدند كه آيتا... هاشميرفسنجاني چرا به ملك عبدا... نامه نوشته و خواستار جلوگيري از اعدام آيتا... شيخ نمر شده است؟! يا از روي استيصال و درماندگي، براي خنثي كردن نقش ايشان در موفقيت احتمالي عدم اجراي حكم، سرمقاله زدند كه اگر ملك عبدا...، درخواست آيتا... هاشمي را بپذيرد حتما از قبل سروسري بوده و پشت پرده قرارمدارهايي گذاشته شده است! و اينگونه است كه سياسيون دلواپس، از اين موفقيت هم بوي شكست و استشمام ميكنند! به راستي اين همه گفتار و نوشتار متناقض از كدام انديشه پر كينه و تراوش ميشود؟چگونه ممكن است كسي كه رقص قلم براي نوشتن «سرمقاله» و «يادداشت سردبير» يك روزنامه را دارد، در كوتاهترين زمان ممكن تا اين حد دچار آلزايمر سياسي و جناحي شود و دو جمله كاملاً متضاد بنويسد. خداوند همه ما را در صراط حق و حقيقت استوار نگه دارد و به مخالفين كينهجو نيز ذرهاي انصاف، ادب و اخلاق اسلامي عنايت فرمايد. آمين.