بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۳۸۸۱۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰
ویژه محرم/ قسمت سوم/ بازخوانی سخنرانی مشهور امام در ایام محرم
باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بی‏ اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید ...

تدبیر24:«محرم و صفر را زنده نگه دارید، این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». این جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم نقل محافل و تبلیغات فضاهای شهری می شود و امروز می توان گفت اکثریت جامعه آن را شنیده اند، شاید بد نباشد مابقی جملات امام در آن سخنرانی معروف را هم مرور کنیم تا اندیشه ها و آرای امام پیرامون عزاداری ها بیشتر عیان شود، اندیشه هایی که با گذشت قریب به ربع قرن از رحلت امام همچنان راه گشاست.

به گزارش خبرنگار تدبیر24، در سومین ویژه نامه ماه محرم به بازخوانی آرا و اندیشه های امام راحل در خصوص عزاداری محرم و صفر پرداختیم. متن کامل سخنرانی ایشان هم که جمله معروف « محرم و صفر را زنده نگه دارید ... » در ادامه آمده است، سخنرانی که در جلد پانزدهم صحیفه امام به چاپ رسیده و حضرت امام (ره) آن را 33 سال قبل در تاریخ چهارم آبان ماه سال 60 در جمعوعاظ و خطبای تهران و قم ، شماری از اعضای دفتر تبلیغات اسلامی قم و اعضای انجمن اسلامی شهرداری تهران به زبان آوردند.

حضرت امام ، آن روز در حسینیه جماران سخنان خود در دوبخش اصلی اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی و وظایف روحانیت بیان کردند و در بخش آغازین سخنان خود با اشاره به اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی فرمودند:لازم است که من بعض مسائلی که امروز برای ما مهم است و فرداها هم مهم است،عرض کنم. مسئلۀ انقلابات در دنیا و انقلاب هایی که در ایران شده است، اصل انقلاب ـ حالا در خود ایران راعرض می‏کنم ـ اصل انقلاب بسیاری از وقتها به نتیجۀ ابتدایی رسیده است، لکن در ادامه‏ اش اشکال پیدا شده است. می‏گویند «کشورگیری آسان است، لکن کشورداری مشکل است.» انقلاب شد و همۀ قشرهای ملت هم حاضر صحنه بودند و روحانیون و خطبای محترم سرتاسر کشور هم حاضر بودند و با کمک همۀ قشرها از زن و مرد و روحانی و غیر روحانی و خطبای محترم به پیروزی رسید؛ یعنی، پیروزی های چشمگیر، لکن پیروزی های اولی؛ بیرون راندن چپاولگران و سقوط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی، لکن حفظ این نتیجه، کهعبارت از جمهوری اسلامی است، مهم است و امروز برای ما این مطرح است. امروز دیگر ما نباید نگاه کنیم به این که ما پیروز شدیم و جمهوری اسلامی را برقرار کردیم و دیگر در فکر نباشیم و هر کدام به کارهای خودمان مشغول بشویم. اگر اسلامعزیز فقط با پیروزی بر کفار و جانشین شدن جمهوری اسلامی به جای آنها تمام مقاصدش حاصلمی‏شد، خوب ما هم دیگر راحت بودیم و هر کدام می‏رفتیم سراغ زندگیهای شخصی خودمان، لکن باید همۀ ما بدانیم که مسئله این نیست.

ایشان در ادامه خاطرنشان کردند: مسئله این است که با این پیروزی چشمگیری که ملت اسلام، ملت ایران پیدا کرد، با این، تمام قدرت های بزرگعالَم را متوجه به خودش کرد؛ یعنی، چشم ها همه دوخته شده است و ایادی قدرتهای بزرگ به کار افتاده شده است و توطئه‏ ها یکی بعد از دیگری در کار است برای اینکه نگذارند این جمهوری اسلامی به آنطوری که اسلام می‏خواهد و خدای تبارک و تعالی اراده فرموده است، ارادۀ تشریعی؛ تحقق پیدا کند. و امروز می‏بینید که در همه جا حکومتهایی که امریکایی هستند یا[طرفدار]شوروی هستند، در فکر این هستند که در مراکز خودشان اسلام اصلش تحقق پیدا نکند. یعنی، این جنبش اسلامی که از ایران شروعشد و موجش رسید ـ بدون اینکه ما یک تبلیغات صحیحی داشته باشیم، موج، خود این حق، حقانیت رسید ـ به کشورهای اسلامی و غیر اسلامی و توده ‏های مردم را و مردم مسلم را در همه جا به یک جنبشی وادار کرد؛ برای خاطر همین جنبشی که در همه جا پیدا شده است، در ممالک اسلامی، بلکه در سایر ممالک دنیا پیدا شده است ـ این موجب شده است که شما دشمن هایتان زیادتر بشود و هدف، شما باشید. شاید اینها اعتقاد دارند که اگر این مرکز جنبش و مبدأ جنبش، که ایران است، این را سرکوب کنند، سایر جاهای دیگر محتاج به قدرت و اعمال قدرت نباشد، خود به خود آنها هم کنار می‏نشینند.

حضرت امام در ادامه سخنان خود به نقش روحانیت در استمرار و تداوم این نهضت پرداخته و فرمودند:امروز آن چیزی که وظیفۀ همۀ ملت ما هست و این وظیفه بر دوش روحانیین بیشتر است و بر دوش خطبای اسلام ـ گویندگان ـ هم بیشتر است، این است که کوشش کنند که باقی بماند این جنبش و جلو برود. توده ‏های مردم آنطور که ملاحظه می‏کنید، حاضرند برای پذیرایی حرفهایی که گفته می‏شود از روحانیون یا از خطبا. و لهذا، حجت بر روحانیون و بر خطبا و بر گویندگان، بر ائمۀ جماعت و همۀ قشرهای روحانی از طرف خدا، تمام است. شما در زمان محمدرضا و رضاعذر داشتید که ما چه بکنیم؟ ما که با دست خالی نمی‏توانیم به جنگ مسلحانۀ اینها برویم. مردم هم که به ما گوش نمی‏ دهند که ما حرف بزنیم. حرفها را هم نمی‏ گذارند گفته بشود. اینهاعذرهایی بود که در آن‏وقت بود، لکن امروز اینعذر هست؟ پیش خدا پذیرفته است؟ امروز گویندگان، نویسندگان،علما، در هر جا که هستند، پذیرفته است از آنها که این انقلاب اسلامی به اینجا که رسیده، دیگر ما بیطرف باشیم، کنار برویم؟

{...}

امام خمینی در بخش دیگری از سخنان آن روزشان خاطرنشان کردند: اگر روحانیون، ملت، خطبا،علما، نویسندگان، روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطهعبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که به سر انقلاب مشروطه آمد. امروز دشمن های انقلاب بیشتر از آن روز و دشمنهای مشروطه بودند. امروز دو قدرت بسیار بزرگ در مقابل ایستاده است که آن وقت از اینها اینقدرها خبری نبود. امروز در مقابل این نهضت، در مقابل این انقلاب، تمام قدرتهای بزرگعالَم که شامل همۀ قدرتهای وابسته است ـ و ما قدرت وابسته‏ای که وابستگی نداشته باشد، الآن
در دنیا نداریم یا بسیار کم است ـ اینها همه در مقابل این جنبش و این انقلاب ـ انقلاب الهی ـ ایستاده‏اند تا اینکه از حرکت این و از موج این جلوگیری کنند و خودش[را]هم در همین جا خفه کنند. ترورها روی همین زمینه است.

بنیانگذار انقلاب اسلامی حفظ اسلام را از مهم ترین فرایض خوانده و افزودند:اشخاص بارزی که در کارها می‏توانند فعالیت داشته باشند و می‏توانند اداره کنند کشور را و متعهد به اسلام و دیانت هستند، می‏بینید که یکی بعد از دیگری ترور شدند یا در اثر انفجارها از دست ما گرفته شدند. و الآن هم باز همانعمال خارجی درصدد هستند که کسان دیگری هم که در امور کشور دخالت دارند و متعهد به اسلام هستند، اینها را هم از بین ببرند. چنانچه همۀ ما، همۀ شماها، همۀ ملت و خصوصاً روحانیت و خطبا در صحنه نباشیم و حاضر نباشیم در قضایایی که می‏گذرد، مطمئن باشید که باعدم حضور شما، به سر انقلاب آن خواهد آمد ـ ولو حالا در دراز مدت هم باشد ـ که بر سر مشروطه آمد. حفظ اسلام یک فریضۀ الهی است، بالاتر از تمام فرایض؛ یعنی، هیچ فریضه‏ای در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نیست. اگر حفظ اسلام جزء فریضه‏ های بزرگ است و بزرگترین فریضه است، بر همۀ ما و شما و همۀ ملت و همۀ روحانیون حفظ این جمهوری اسلامی از اعظم فرایض است. اگر بنا باشد که روحانیون کنار بروند و همین گاهی با یک قلمی ـ فرض کنید که ـ اشکالات را بگویند و در رفعاشکالات کوشش نکنند و خطبا در منابر خودشان، مسائل روز را فراموش کنند و مسائل انقلاب را فراموش کنند، این انقلاب صدمه خواهد دید. اسلام به دست روحانیون تا حالازندهماند. هیچ قشری، هیچ قشری در این مسئله دخالت نداشته است، جز خود روحانیون و خطبایی که در دنبالۀ آنها بودند. از صدر اسلام تا حالا، اسلام به دست اینها به اینجا رسیده است. قشرهای دیگر؛ روشنفکر و امثال اینها از اسلام خیلی اطلاعندارند؛ اگر هم داشتند کاری نداشتند به این کارها. در زمان رضاشاه و محمدرضا و خصوصاً زمان رضاشاه ـ که آنهایی که یادشان
هست می‏دانند چه خبر بود ـ همین حوزه‏ هایعلمیه با تمام ورشکستگی که پیدا کرده بودند و توسری که از همۀ اطراف می‏خوردند، مقاومت کردند و حفظ کردند، و همین خطبا باز اشخاصی بودند که گاهی صحبت می‏کردند و مسائل را یا به صراحت یا به کنایه، به مردم می‏گفتند.

از این به بعد که هیچعذری، نه من دارم و نه شما و نه هیچ روحانی و نه هیچ نویسنده و نه هیچ گوینده. باید ما برای ادامۀ این فریضۀ الهی، برای ادامۀ این انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی کوشش کنیم و کوششمان را افزون کنیم؛ برای اینکه آنها، مخالفین ما، مخالفین اسلام کوشش‏شان را هر روز افزون می‏کنند، هر روز توطئه‏ هایشان را زیاد می‏کنند. ما هم باید در مقابل آنها هر روز کوششمان را، دفاعاز حق و حقیقت را افزون کنیم.

اما جمله معروف امام درخصوص زنده نگه داشتن محرم و صفر در این بخش از سخنانشان آمده است:باید ماها و شماها در گفتاری که داریم و خصوصاً در این ماهمحرّمو صفر، که ماه برکات اسلامی است و ماهزندهماندن اسلام است، باید مامحرّمو صفر رازندهنگه داریم به ذکرمصائباهلبیتـعلیهم‏السلام ـ که باذکرمصائباهل‏بیتـعلیهم‏السلام ـزندهمانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضعسنتی، با همان وضعمرثیه‏سرایی و روضه‏خوانی. شیاطین به گوش شما نگویند که ما انقلاب کردیم، حالا باید همان مسائل انقلاب را بگوییم.

ما باید حافظ این سنتهای اسلامی، حافظ این دستجات مبارک اسلامی که درعاشورا، درمحرّمو صفر، در مواقع مقتضی به راه می‏افتند،تأکید کنیم که بیشتر دنبالش باشند.محرّمو صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سیدالشهدا ـ سلام‏ اللّه‏علیه ـ است که اسلام را برای مازندهنگه داشته است؛زندهنگه داشتنعاشورا با همان وضعسنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضعسابق و از طرف توده ‏های مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجاتعزاداری بهعنوانعزاداری راه می‏ افتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بی‏اطلاعاز مسائل اسلام بوده، آنها باید یک‏ قدری تصفیه بشود، لکنعزاداری به همان قوّت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز را گفتند، روضه را همان طور که سابق می‏ خواندند و مرثیه را همان طور که سابق می‏ خواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری.

این خون سیدالشهداست که خون های همۀ ملتهای اسلامی را به جوش می‏ آورد و این دسته‏ جاتعزیزعاشوراست که مردم را به هیجان می‏ آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می‏ کند. در این امر، سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود. باید در همۀ منابر به این جوانهایی که گول خورده ‏اند نصیحت بشود، دعوت به حق بشود. باید آنها را فهماند که اینهایی که شما را دعوت می‏ کنند که به ضد جمهوری اسلامی قیام کنید، اینها با اسلام بَدند؛ با اسم اسلام، می‏خواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز با مقاصد اسلامی همراه نبوده‏ اند. اینها نهج‏ البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند؛ برای اینکه نهج‏البلاغه و قرآن را از بین ببرند. و این جوانهای بی‏اطلاع، این دخترهای بی‏اطلاع، این پسرهای بی‏ اطلاعکهدستخوش این تبلیغات سوء اینها شده ‏اند و در مقابل ملت ایستاده‏ اند و در مقابل ملت می‏خواهند کاری انجام بدهند، حالا باید بفهمند اینها که نمی‏توانند کاری انجام بدهند. اگر بیایند در خیابانها و بخواهند شلوغ بکنند، همان خود مردم آنها را تربیتمی‏ کنند. قوای نظامی و انتظامی قدرتمندند و جلوی اینها را می‏گیرند. شما بچه‏ ها و جوان ها، چرا خون خودتان را به هدر می‏ دهید؟ شما برگردید به اسلام، رها کنید این اشخاصی که شما را اغوا می‏کنندو بیایید توبه کنید، قبل از اینکه در صحنه گرفتار بشوید که آن وقت مشکل است.

آقایان در مجالس اینها را دعوت کنند. ما میل نداریم که جوانهایی که باید برای کشور خودشان خدمت کنند، در خدمت امریکا باشند، به وسیلۀ این اشخاصی که به اسم اسلام می‏خواهند اسلام را از بین ببرند. بالاخره، باید شماها که دعوت کردید تاکنون مردم را به اسلام و اسلامیت و به فضایل اخلاقی، امروز هم همت بگمارید که بیشتر دعوت کنید؛ هم مسائل روز را برای مردم بگویید و هم مفاسدی که مترتب بر فعل این گروهک ها هست که می‏خواهند این جمهوری را به هم بزنند به نفعامریکا یا به نفعشوروی ـ اینها را تنبه بدهید به مردم ـ و هم جنبه‏ های اخلاقی را. و من این جهت را بایدعرض کنم که کسانی که به این پُست بسیار مهم گماشته شده‏ اند و خودشان داوطلب آمده ‏اند و وارد در سنخ روحانیون و خطبا شده‏ اند، باید خودشان را تهذیب کنند و خودشان را با اخلاق اسلامی تطبیق بدهند؛عامل به احکام اسلام باشند.

فساد اخلاقی ـ خدای نخواسته ـ مبادا در بین آنها[باشد؛]یکی ـ دوتایی[اگر]پیدا بشود که فساد اخلاق دارند، باید اخلاق خودشان را، اعمال خودشان را، کردار خودشان را، رفتار خودشان را تعدیل کنند و موافق اسلام تطبیق بدهند تا حرفهایشان در مردم تأثیر کند. اگر ـ خدای نخواسته ـ یک گوینده‏ای خودش آلوده باشد، نمی‏تواند با گفتار خودش، دیگران را از آلودگی جلوگیری کند. اول باید خودمان را اصلاح کنیم و کوشش کنیم که ان‏شاءاللّه‏، خودمان اصلاح بشویم و مردم را اصلاح کنیم. این طایفه باید در منابر، در مساجد و هر جایی که مقتضی است، با مردم صحبت کنند وعلاوه بر اینکه مسائل روز را می‏گویند، مسائل اخلاقی و مسائل اعتقادی و این مسائل تهذیب نفس را به مردم بگویند و مردم را هدایت کنند و مردم را به این مسائل اسلامی آشنا کنند و در آخر منبر روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد. همان طوری که در سابقعمل می‏شد، روضه‏ خوانی بشود، مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضایلاهل‏بیتو درمصائبآنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند؛ در صحنه باشند، بدانند که ائمۀ ما تمامعمرشان را صرف برای ترویج اسلام کردند، اگر آنها یک سازش می‏خواستند بکنند، همۀ جهات مادی برایشان مهیا بود، لکن خودشان را فدای اسلام کردند و با ستمکاران سازش نکردند.

باید مردم را آشنا کنید به وظایف خودشان. و از مردم هم تقاضا می‏شود که راهپیماییها بهعنوان راهپیمایی نباشد، بهعنوان دستجات باشد. همان دستجات سنتی با حفظ جهات شرعی اسلامی. وعاشورا رازندهنگه دارید که با نگه داشتنعاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید. شما گویندگان نقش مهمی در این باب دارید و مسئولیت بزرگی هم دارید؛ چنانچه تمامعلما، هم نقش بزرگ دارند، هم مسئولیت بزرگ. هر کس به اندازۀ خودش مسئولیت دارد.

علما باید کمک کنند به این جمهوری اسلامی، کنار ننشینند. کنار نشستن مثل کنار نشستن صدر مشروطیت است، و حالا بدتر از آن وقت است. کنار ننشینند و بگویند که قضاوت کذا و کذاست. خوب قضاوت بهعهدۀ شماهاست. اسلام قضاوت را بهعهدۀ فقها گذاشته است. شما کنار می‏نشینید و می‏گویید که چرا قضاوت خوب نمی‏شود؟! قضاوت خود به خود خوب بشود؟ قضاوت با کوشش شما باید خوب بشود. در هر حوزه‏ای،علمای آن حوزه قاضی درست کنند. یک کشور سی و چند میلیونی، چند، چندین هزار قاضی لازم دارد. و ما از باب اینکه قضاوت بهعهده‏ مان هیچ وقت نبوده است، دنبال این نبوده‏ایم که مسائل قضا را بحث کنیم، مسائل قضا را یاد بگیریم. و الآن ما برای قضاوت احتیاج داریم، دنبال قاضی دارند می‏گردند. آقایان که می‏توانند قاضی بشوند، می‏توانند کمک کنند به قضاوت، تربیتکنند قضات را. کنار می‏نشینند و اشکال می‏کنند. اشکال آسان است، حلش مشکل است. خوب بعد از آنکه ما افراد کم داریم، کمبودی از حیث قضاوت ـ خصوصاً ـ در این مملکت کمبودی دارد، آقایان مکلف نیستند که تربیتکنند قضات را؟ حوزه‏ هایعلمیه موظف نیستند که حالا که قضاوت می‏خواهد به طور مشروععمل بشود، قاضی‏اش هم باید قاضی شرعی باشد، این می‏شود به اینکه همه کنار بنشینند و هی اشکال کنند؟ اول اشکال به خود آقایانی است که کنار
می‏نشینند. خود آقایان وارد بشوند در میدان.

آقا اسلام امروز آمده است در اینجا و می‏خواهد پیاده بشود و فریاد می‏زند که نصرت کنید! نصرت این است که قاضی لازم داریم. حوزه‏ هایعلمیه باید قاضی تهیه کند برای دادگاهها. ما بسیار قاضی لازم داریم، باید تهیه بکنند. و اگر ـ خدای نخواسته ـ اینهایی که در شغل قضاوت خواستند، الآن یکوقت اِعمال غرضی بکنند، انحرافی داشته باشند،علاوه بر آنکه پیش خدای تبارک و تعالی مسئول هستند، پیش ملت هم مسئول هستند، پیش مردم هم مسئول هستند و دولت هم تعقیب خواهد کرد از آنها. ما باید قاضی تحویل جامعه بدهیم، یعنی، حوزه‏هایعلمیه باید قاضی تهیه کنند، فقهایی که از قضاوت، توجه به قضاوت دارند و در قضاوت رأی دارند، آنها را باید تربیتکنند و آنها هم دیگران را تربیتکنند تا اینکه ان‏شاءاللّه‏، قضیۀ قضاوت حل بشود. کار بسیار مشکلی است، لکن باید بشود. البته کار مشکل است، لکن باید بشود و این «باید» هم بهعهدۀعلمای بلاد وعلمای حوزه‏هاست، بالخصوص.

اگر ما برویم کنار و صحنه را رها کنیم کی می‏تواند قضاوت را اداره کند؟ کی می‏تواند قاضی درست کند؟ ما قضاوت لازم نداریم؟ دارند الآن می‏گویند ما قضاوت شرعی می‏خواهیم بکنیم؛ کی باید این کار را انجام بدهد؟ ما بنشینیم کنار و بگوییم که بچه‏ها رفتند، دارند قضاوت می‏کنند! خوب شما که بزرگان هستید بیاید درست کنید. بچه‏ها هم نیستند، منتها به نظر شما می‏آید که بچه‏ها هستند. نخیر، بچه‏ها نیستند و قضاتی که هستند از امثال شماها بهترند. لکن شماهایی که نشسته‏اید کنار و قلمها را به دست گرفته‏اید و هی اشکال به جمهوری اسلامی می‏کنید، جمهوری اسلامی اشکالی در آن هست، یعنی اصل اساس جمهوری اسلامی را در آن اشکال دارید و می‏گویید رژیم شاهنشاهی خوب است؟! آدم اینقدر چشم و گوشش باز باشد و نبیند چیزی را و نفهمد چیزی را؟! آنهمه جور و ستمی که در زمان آنها بود و آنهمه مفاسدی که در زمان آنها بود و آنهمه فحشایی که و مراکز فحشایی که بود و آنهمه خَمرفروشی و امثال اینها که بود، الآن دیگر هیچ چیز آن نیست، زمان او بهتر از حالاست؟! آن وقت شما می‏توانستید یک اشکال بکنید به آنها؟ زبان هایتان یا تبعآنها بود یا بریده می‏شد.

خوب امروز، الآن می‏گویند ما قاضی لازم داریم. شما هم می‏گویید که اینها جوانند، نمی‏توانند قضاوت کنند. خوب، شما بیایید قضاوت کنید. شما لااقل، یک نفر قاضی هستید بیا، قاضی بشو! چرا اشکال می‏کنید؟ اشکال به خود شما وارد است که وارد نمی‏شوید. خودتان نمی‏توانید، سنتان اقتضا نمی‏کند، حالتان اقتضا نمی‏کند، قاضی تربیتکنید و همین طور سایر چیزها را. هی آدم کنار بنشیند و هی اشکال کند که این حکومت چه، حکومت؛ در تمام دوران سلطنتی، رژیم سلطنتی به اندازۀ این سه سالی که در این دهات به مردم رنجدیده رسیده است دولت، هیچ نرسیده بودند. منتها من به آنها، هر کدام آمدند هی چیزهایی را،عملهایی را که کردند گفتند، گفتم: آقا بگویید به مردم.

از آن طرف هی گفته می‏شود، به گوش مردم خوانده می‏شود که این رژیم اسلامی هم آمد و هیچ کاری برای هیچ کس نکرد. خوب، این رژیم اسلامی که از همۀ اطراف به آن هجوم است؛ از خارج و داخل، تا حالا نگذاشتند یک نفس راحتی بکشد، مع‏ذلک، در دهات، در راهسازی، در مخابرات، در خانه‏ سازی، در تعلیم و تربیت، در مدرسه‏ سازی آنقدری که در این سه سال شده است با همۀ ابتلائاتی که این حکومت دارد و با همۀ گرفتاریهایی که از همه طرف، از دوست و دشمن، برای این ملت تحصیل می‏شود و گرفتاری ایجاد می‏شود، مع‏ذلک، با همۀ اینها، بیشتر از زمان، لااقل بیشتر از زمان این دو تا قلدر خدانشناس،عمل شده است و برای مردم رفاه حاصل شده است. بالاخره، از آسمان کسی نمی‏آید این مملکت را اصلاح کند. و شما همه و ما همه مکلف هستیم. اگر اینجا بتوانید یک اشکالاتی بکنید و خودتان هم اشکالدار باشید، پیش خدا هم می‏توانید؟ جواب می‏خواهد.

خدای تبارک و تعالی به ما حجت را تمام کرده است. تأیید کرده این ملت را که سرنوشت خودش را به دست خودش بگیرد؛ دیگران دخالت نکنند. تأیید کرده این ملت را که جمهوری اسلامی را به جای آن رژیمهای فاسد شاهنشاهی بنشانند. تأیید کرده این ملت را که دنبال مقاصد اسلام هستند. هر کلمه ‏ای که پیدا می‏شود، هر چیزی که پیدا می‏شود، اینها مشغول می‏شوند و تأیید می‏کنند؛ جنگ واقعمی‏شود، پیرزنها هم تأیید می‏کنند، پیرمردها هم تأیید می‏کنند،عمل می‏کنند. خوب وقتی که ملت اینطور است، جمعیتها اینطور هستند، زن و مرد این کشور اینطور است و الآن هم به دست شما سپرده شده است این اسلام و این مسلمین، به جای اینکه بنشینید، با هم همه دست به دست هم بدهید و این مملکت را اصلاحش کنید، ننشینید کنار و هی اشکال کنید. خوب حالا شما نیستید سرکار، خوب یکی دیگر باشد وقتی بنا شد که نظر اسلام باشد، وقتی بنا شد که ما همه مکلفیم که اسلام را حفظ کنیم.

می‏گویید نابسامانیها هست، همه، همه قبول دارند این را. کی هست که قبول نداشته باشد؟ مگر می‏شود یک انقلاب به این بزرگی باشد و همین طور همه چیزها سرجای خودش باشد؟ خوب شما یک‏قدر نگاه کنید به همۀ انقلاباتی که در دنیا واقعشده. بعد از شصت و چند سال انقلاب شوروی، باز هم نتوانستند کار را درست کنند، باز هم دیکتاتوری با کمال قوّت در آنجا هست. شما می‏خواهید سه سال با همۀ دشمنها، با همۀ گرفتاری هایی که برای این کشور دارد پیش می‏آید و پیش آوردند، می‏خواهید که بعد از سه سال، تمام امور همین طور درست مثل دستۀ گل حاصل شده باشد و بگذارند جلوی شما، خودتان هم آن کنار بنشینید و اشکال کنید؟! خوب این، شما یکی هستید، دیگران هم هر کدام یکی هستند. این یکی، یکیها باید پهلوی هم باشند و پهلوی هم کار بکنند تا این کشور را بتوانند نجات بدهند. کشاورزها، کشاورزی بکنند و می‏کنند ـ و بحمداللّه‏، امسال می‏گویند بهتر از سالهای قبل بوده ـ آنها به کار خودشانعمل می‏کنند، کارگرها هم واهلکارخانه‏ها هم، اینها هم به اندازه‏ای که می‏توانند؛ حالا دیگر دارند انجام وظیفه می‏کنند. خوب ماها چی؟ خطبا چی؟علما چی؟ آنها هم باید بکنند دیگر.

اینها که می‏توانند حفظ کنند اسلام را، اینها هستند که می‏توانندعقاید مردم را حفظ کنند. مردم را در صحنه نگه دارند تا این هجوم هایی که از اطراف می‏شود، نتواند صدمه بزند. اینها هم باید هر کسی به اندازۀ خودش. من یک پیرمرد هستم، می‏توانم چهار تا کلمه بگویم، باید بگویم. شما جوانها هم باید بگویید.علمایی که در حوزه‏ها هستند باید تربیتکنند؛ خطیب تربیتکنند، قاضی ـ خصوصاً ـ تربیتکنند؛ و همه[کوشش کنند.]

و در این ماهمحرّم، البته طلابعلوم دینیه هم منتشر می‏شوند در بلاد. آنها هم همین چیزهایی که منعرض کردم وظیفه دارند: مردم را دعوت به صلاح، دعوت به اصلاح، دعوت به حقایق اسلامی بکنند و آنها را ارشاد بکنند. آن وقت این جوانهایی[را]که گول خورده‏اند،[دعوت بکنید،]در همه جا، در هر دهی که می‏روید، در هر شهری که می‏روید به این جوانها سفارش کنید که رها کنند، خودشان را تباه نکنند، زندگی خودشان را تباه نکنند. اینها نمی‏توانند کاری انجام بدهند؛ این سران شما فرار کردند خارج، هی شما را وادار می‏کنند به این کارها. کاری هم از شما نمی‏آید، جز اینکه خودتان را تباه بکنید. ما میل نداریم که شما در وقتی که گرفتار شدید جوری باشد که اسلام حکم جزمی کرده باشد و دادگاه ها هم نتوانند تخلف بکنند. ما میل داریم که جوری باشد که دست این دادگاهها باز باشد، برای اینکه شما راعفوتان کنند، شما را رهایتان کنند. نکنید کاری که دست آنها هم بسته بشود و اسلام آن حکم جزمی که دارد، اجرا بشود.

ان‏شاءاللّه‏، خداوند همۀ شما را، همۀ ما را موفق کند که به راه اسلام باشیم و دعوت کنیم مردم را به اسلام و همۀ ملت ما را موفق کند که در اینعاشورا، به همان سنتهای سابقعمل کنند. دستجات به همان طور قوّت خودش، باقی باشد و دستجات سینه‏زنی و نوحه‏ خوانی به همان قوّت خودش باقی باشد و بدانید که حیات این ملت به همین روضه‏ خوانیها، به همین اجتماعات، به همین دستجات است.

به گزارش تدبیر24، گرچه 33 سال از سخنان آن روز امام گذشته اما تمام موارد مورد اشاره در آن قابل تعمیم به امروز است، پاسخ های امام به برخی ادعاها، شاخص های ارائه شده از مسئولان و ... همگی معیار خوبی هستند تا شرایط مطلوب امروز را با آنچه که مد نظر امام است مقایسه کنیم.


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
0
1
سلام

در بسیج پرس منتشر شد

معرفی 72 یار امام حسین (ع)

http://basijpress.ir/images/upfiles/20141029/aSHAB12.swf
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها