تدبیر24:«محرم و صفر را زنده نگه دارید، این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». این جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم نقل محافل و تبلیغات فضاهای شهری می شود و امروز می توان گفت اکثریت جامعه آن را شنیده اند، شاید بد نباشد مابقی جملات امام در آن سخنرانی معروف را هم مرور کنیم تا اندیشه ها و آرای امام پیرامون عزاداری ها بیشتر عیان شود، اندیشه هایی که با گذشت قریب به ربع قرن از رحلت امام همچنان راه گشاست.
به گزارش خبرنگار تدبیر24، در سومین ویژه نامه ماه محرم به بازخوانی آرا و اندیشه های امام راحل در خصوص عزاداری محرم و صفر پرداختیم. متن کامل سخنرانی ایشان هم که جمله معروف « محرم و صفر را زنده نگه دارید ... » در ادامه آمده است، سخنرانی که در جلد پانزدهم صحیفه امام به چاپ رسیده و حضرت امام (ره) آن را 33 سال قبل در تاریخ چهارم آبان ماه سال 60 در جمعوعاظ و خطبای تهران و قم ، شماری از اعضای دفتر تبلیغات اسلامی قم و اعضای انجمن اسلامی شهرداری تهران به زبان آوردند.
حضرت امام ، آن روز در حسینیه جماران سخنان خود در دوبخش اصلی اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی و وظایف روحانیت بیان کردند و در بخش آغازین سخنان خود با اشاره به اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی فرمودند:لازم است که من بعض مسائلی که امروز برای ما مهم است و فرداها هم مهم است،عرض کنم. مسئلۀ انقلابات در دنیا و انقلاب هایی که در ایران شده است، اصل انقلاب ـ حالا در خود ایران راعرض میکنم ـ اصل انقلاب بسیاری از وقتها به نتیجۀ ابتدایی رسیده است، لکن در ادامه اش اشکال پیدا شده است. میگویند «کشورگیری آسان است، لکن کشورداری مشکل است.» انقلاب شد و همۀ قشرهای ملت هم حاضر صحنه بودند و روحانیون و خطبای محترم سرتاسر کشور هم حاضر بودند و با کمک همۀ قشرها از زن و مرد و روحانی و غیر روحانی و خطبای محترم به پیروزی رسید؛ یعنی، پیروزی های چشمگیر، لکن پیروزی های اولی؛ بیرون راندن چپاولگران و سقوط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی، لکن حفظ این نتیجه، کهعبارت از جمهوری اسلامی است، مهم است و امروز برای ما این مطرح است. امروز دیگر ما نباید نگاه کنیم به این که ما پیروز شدیم و جمهوری اسلامی را برقرار کردیم و دیگر در فکر نباشیم و هر کدام به کارهای خودمان مشغول بشویم. اگر اسلامعزیز فقط با پیروزی بر کفار و جانشین شدن جمهوری اسلامی به جای آنها تمام مقاصدش حاصلمیشد، خوب ما هم دیگر راحت بودیم و هر کدام میرفتیم سراغ زندگیهای شخصی خودمان، لکن باید همۀ ما بدانیم که مسئله این نیست.
ایشان در ادامه خاطرنشان کردند: مسئله این است که با این پیروزی چشمگیری که ملت اسلام، ملت ایران پیدا کرد، با این، تمام قدرت های بزرگعالَم را متوجه به خودش کرد؛ یعنی، چشم ها همه دوخته شده است و ایادی قدرتهای بزرگ به کار افتاده شده است و توطئه ها یکی بعد از دیگری در کار است برای اینکه نگذارند این جمهوری اسلامی به آنطوری که اسلام میخواهد و خدای تبارک و تعالی اراده فرموده است، ارادۀ تشریعی؛ تحقق پیدا کند. و امروز میبینید که در همه جا حکومتهایی که امریکایی هستند یا[طرفدار]شوروی هستند، در فکر این هستند که در مراکز خودشان اسلام اصلش تحقق پیدا نکند. یعنی، این جنبش اسلامی که از ایران شروعشد و موجش رسید ـ بدون اینکه ما یک تبلیغات صحیحی داشته باشیم، موج، خود این حق، حقانیت رسید ـ به کشورهای اسلامی و غیر اسلامی و توده های مردم را و مردم مسلم را در همه جا به یک جنبشی وادار کرد؛ برای خاطر همین جنبشی که در همه جا پیدا شده است، در ممالک اسلامی، بلکه در سایر ممالک دنیا پیدا شده است ـ این موجب شده است که شما دشمن هایتان زیادتر بشود و هدف، شما باشید. شاید اینها اعتقاد دارند که اگر این مرکز جنبش و مبدأ جنبش، که ایران است، این را سرکوب کنند، سایر جاهای دیگر محتاج به قدرت و اعمال قدرت نباشد، خود به خود آنها هم کنار مینشینند.
حضرت امام در ادامه سخنان خود به نقش روحانیت در استمرار و تداوم این نهضت پرداخته و فرمودند:امروز آن چیزی که وظیفۀ همۀ ملت ما هست و این وظیفه بر دوش روحانیین بیشتر است و بر دوش خطبای اسلام ـ گویندگان ـ هم بیشتر است، این است که کوشش کنند که باقی بماند این جنبش و جلو برود. توده های مردم آنطور که ملاحظه میکنید، حاضرند برای پذیرایی حرفهایی که گفته میشود از روحانیون یا از خطبا. و لهذا، حجت بر روحانیون و بر خطبا و بر گویندگان، بر ائمۀ جماعت و همۀ قشرهای روحانی از طرف خدا، تمام است. شما در زمان محمدرضا و رضاعذر داشتید که ما چه بکنیم؟ ما که با دست خالی نمیتوانیم به جنگ مسلحانۀ اینها برویم. مردم هم که به ما گوش نمی دهند که ما حرف بزنیم. حرفها را هم نمی گذارند گفته بشود. اینهاعذرهایی بود که در آنوقت بود، لکن امروز اینعذر هست؟ پیش خدا پذیرفته است؟ امروز گویندگان، نویسندگان،علما، در هر جا که هستند، پذیرفته است از آنها که این انقلاب اسلامی به اینجا که رسیده، دیگر ما بیطرف باشیم، کنار برویم؟
{...}
از این به بعد که هیچعذری، نه من دارم و نه شما و نه هیچ روحانی و نه هیچ نویسنده و نه هیچ گوینده. باید ما برای ادامۀ این فریضۀ الهی، برای ادامۀ این انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی کوشش کنیم و کوششمان را افزون کنیم؛ برای اینکه آنها، مخالفین ما، مخالفین اسلام کوشششان را هر روز افزون میکنند، هر روز توطئه هایشان را زیاد میکنند. ما هم باید در مقابل آنها هر روز کوششمان را، دفاعاز حق و حقیقت را افزون کنیم.
اما جمله معروف امام درخصوص زنده نگه داشتن محرم و صفر در این بخش از سخنانشان آمده است:باید ماها و شماها در گفتاری که داریم و خصوصاً در این ماهمحرّمو صفر، که ماه برکات اسلامی است و ماهزندهماندن اسلام است، باید مامحرّمو صفر رازندهنگه داریم به ذکرمصائباهلبیتـعلیهمالسلام ـ که باذکرمصائباهلبیتـعلیهمالسلام ـزندهمانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضعسنتی، با همان وضعمرثیهسرایی و روضهخوانی. شیاطین به گوش شما نگویند که ما انقلاب کردیم، حالا باید همان مسائل انقلاب را بگوییم.
ما باید حافظ این سنتهای اسلامی، حافظ این دستجات مبارک اسلامی که درعاشورا، درمحرّمو صفر، در مواقع مقتضی به راه میافتند،تأکید کنیم که بیشتر دنبالش باشند.محرّمو صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سیدالشهدا ـ سلام اللّهعلیه ـ است که اسلام را برای مازندهنگه داشته است؛زندهنگه داشتنعاشورا با همان وضعسنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضعسابق و از طرف توده های مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجاتعزاداری بهعنوانعزاداری راه می افتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بیاطلاعاز مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود، لکنعزاداری به همان قوّت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز را گفتند، روضه را همان طور که سابق می خواندند و مرثیه را همان طور که سابق می خواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری.
این خون سیدالشهداست که خون های همۀ ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دسته جاتعزیزعاشوراست که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند. در این امر، سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود. باید در همۀ منابر به این جوانهایی که گول خورده اند نصیحت بشود، دعوت به حق بشود. باید آنها را فهماند که اینهایی که شما را دعوت می کنند که به ضد جمهوری اسلامی قیام کنید، اینها با اسلام بَدند؛ با اسم اسلام، میخواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز با مقاصد اسلامی همراه نبوده اند. اینها نهج البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند؛ برای اینکه نهجالبلاغه و قرآن را از بین ببرند. و این جوانهای بیاطلاع، این دخترهای بیاطلاع، این پسرهای بی اطلاعکهدستخوش این تبلیغات سوء اینها شده اند و در مقابل ملت ایستاده اند و در مقابل ملت میخواهند کاری انجام بدهند، حالا باید بفهمند اینها که نمیتوانند کاری انجام بدهند. اگر بیایند در خیابانها و بخواهند شلوغ بکنند، همان خود مردم آنها را تربیتمی کنند. قوای نظامی و انتظامی قدرتمندند و جلوی اینها را میگیرند. شما بچه ها و جوان ها، چرا خون خودتان را به هدر می دهید؟ شما برگردید به اسلام، رها کنید این اشخاصی که شما را اغوا میکنندو بیایید توبه کنید، قبل از اینکه در صحنه گرفتار بشوید که آن وقت مشکل است.
آقایان در مجالس اینها را دعوت کنند. ما میل نداریم که جوانهایی که باید برای کشور خودشان خدمت کنند، در خدمت امریکا باشند، به وسیلۀ این اشخاصی که به اسم اسلام میخواهند اسلام را از بین ببرند. بالاخره، باید شماها که دعوت کردید تاکنون مردم را به اسلام و اسلامیت و به فضایل اخلاقی، امروز هم همت بگمارید که بیشتر دعوت کنید؛ هم مسائل روز را برای مردم بگویید و هم مفاسدی که مترتب بر فعل این گروهک ها هست که میخواهند این جمهوری را به هم بزنند به نفعامریکا یا به نفعشوروی ـ اینها را تنبه بدهید به مردم ـ و هم جنبه های اخلاقی را. و من این جهت را بایدعرض کنم که کسانی که به این پُست بسیار مهم گماشته شده اند و خودشان داوطلب آمده اند و وارد در سنخ روحانیون و خطبا شده اند، باید خودشان را تهذیب کنند و خودشان را با اخلاق اسلامی تطبیق بدهند؛عامل به احکام اسلام باشند.
فساد اخلاقی ـ خدای نخواسته ـ مبادا در بین آنها[باشد؛]یکی ـ دوتایی[اگر]پیدا بشود که فساد اخلاق دارند، باید اخلاق خودشان را، اعمال خودشان را، کردار خودشان را، رفتار خودشان را تعدیل کنند و موافق اسلام تطبیق بدهند تا حرفهایشان در مردم تأثیر کند. اگر ـ خدای نخواسته ـ یک گویندهای خودش آلوده باشد، نمیتواند با گفتار خودش، دیگران را از آلودگی جلوگیری کند. اول باید خودمان را اصلاح کنیم و کوشش کنیم که انشاءاللّه، خودمان اصلاح بشویم و مردم را اصلاح کنیم. این طایفه باید در منابر، در مساجد و هر جایی که مقتضی است، با مردم صحبت کنند وعلاوه بر اینکه مسائل روز را میگویند، مسائل اخلاقی و مسائل اعتقادی و این مسائل تهذیب نفس را به مردم بگویند و مردم را هدایت کنند و مردم را به این مسائل اسلامی آشنا کنند و در آخر منبر روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد. همان طوری که در سابقعمل میشد، روضه خوانی بشود، مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضایلاهلبیتو درمصائبآنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند؛ در صحنه باشند، بدانند که ائمۀ ما تمامعمرشان را صرف برای ترویج اسلام کردند، اگر آنها یک سازش میخواستند بکنند، همۀ جهات مادی برایشان مهیا بود، لکن خودشان را فدای اسلام کردند و با ستمکاران سازش نکردند.
باید مردم را آشنا کنید به وظایف خودشان. و از مردم هم تقاضا میشود که راهپیماییها بهعنوان راهپیمایی نباشد، بهعنوان دستجات باشد. همان دستجات سنتی با حفظ جهات شرعی اسلامی. وعاشورا رازندهنگه دارید که با نگه داشتنعاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید. شما گویندگان نقش مهمی در این باب دارید و مسئولیت بزرگی هم دارید؛ چنانچه تمامعلما، هم نقش بزرگ دارند، هم مسئولیت بزرگ. هر کس به اندازۀ خودش مسئولیت دارد.
آقا اسلام امروز آمده است در اینجا و میخواهد پیاده بشود و فریاد میزند که نصرت کنید! نصرت این است که قاضی لازم داریم. حوزه هایعلمیه باید قاضی تهیه کند برای دادگاهها. ما بسیار قاضی لازم داریم، باید تهیه بکنند. و اگر ـ خدای نخواسته ـ اینهایی که در شغل قضاوت خواستند، الآن یکوقت اِعمال غرضی بکنند، انحرافی داشته باشند،علاوه بر آنکه پیش خدای تبارک و تعالی مسئول هستند، پیش ملت هم مسئول هستند، پیش مردم هم مسئول هستند و دولت هم تعقیب خواهد کرد از آنها. ما باید قاضی تحویل جامعه بدهیم، یعنی، حوزههایعلمیه باید قاضی تهیه کنند، فقهایی که از قضاوت، توجه به قضاوت دارند و در قضاوت رأی دارند، آنها را باید تربیتکنند و آنها هم دیگران را تربیتکنند تا اینکه انشاءاللّه، قضیۀ قضاوت حل بشود. کار بسیار مشکلی است، لکن باید بشود. البته کار مشکل است، لکن باید بشود و این «باید» هم بهعهدۀعلمای بلاد وعلمای حوزههاست، بالخصوص.
اگر ما برویم کنار و صحنه را رها کنیم کی میتواند قضاوت را اداره کند؟ کی میتواند قاضی درست کند؟ ما قضاوت لازم نداریم؟ دارند الآن میگویند ما قضاوت شرعی میخواهیم بکنیم؛ کی باید این کار را انجام بدهد؟ ما بنشینیم کنار و بگوییم که بچهها رفتند، دارند قضاوت میکنند! خوب شما که بزرگان هستید بیاید درست کنید. بچهها هم نیستند، منتها به نظر شما میآید که بچهها هستند. نخیر، بچهها نیستند و قضاتی که هستند از امثال شماها بهترند. لکن شماهایی که نشستهاید کنار و قلمها را به دست گرفتهاید و هی اشکال به جمهوری اسلامی میکنید، جمهوری اسلامی اشکالی در آن هست، یعنی اصل اساس جمهوری اسلامی را در آن اشکال دارید و میگویید رژیم شاهنشاهی خوب است؟! آدم اینقدر چشم و گوشش باز باشد و نبیند چیزی را و نفهمد چیزی را؟! آنهمه جور و ستمی که در زمان آنها بود و آنهمه مفاسدی که در زمان آنها بود و آنهمه فحشایی که و مراکز فحشایی که بود و آنهمه خَمرفروشی و امثال اینها که بود، الآن دیگر هیچ چیز آن نیست، زمان او بهتر از حالاست؟! آن وقت شما میتوانستید یک اشکال بکنید به آنها؟ زبان هایتان یا تبعآنها بود یا بریده میشد.
خوب امروز، الآن میگویند ما قاضی لازم داریم. شما هم میگویید که اینها جوانند، نمیتوانند قضاوت کنند. خوب، شما بیایید قضاوت کنید. شما لااقل، یک نفر قاضی هستید بیا، قاضی بشو! چرا اشکال میکنید؟ اشکال به خود شما وارد است که وارد نمیشوید. خودتان نمیتوانید، سنتان اقتضا نمیکند، حالتان اقتضا نمیکند، قاضی تربیتکنید و همین طور سایر چیزها را. هی آدم کنار بنشیند و هی اشکال کند که این حکومت چه، حکومت؛ در تمام دوران سلطنتی، رژیم سلطنتی به اندازۀ این سه سالی که در این دهات به مردم رنجدیده رسیده است دولت، هیچ نرسیده بودند. منتها من به آنها، هر کدام آمدند هی چیزهایی را،عملهایی را که کردند گفتند، گفتم: آقا بگویید به مردم.
از آن طرف هی گفته میشود، به گوش مردم خوانده میشود که این رژیم اسلامی هم آمد و هیچ کاری برای هیچ کس نکرد. خوب، این رژیم اسلامی که از همۀ اطراف به آن هجوم است؛ از خارج و داخل، تا حالا نگذاشتند یک نفس راحتی بکشد، معذلک، در دهات، در راهسازی، در مخابرات، در خانه سازی، در تعلیم و تربیت، در مدرسه سازی آنقدری که در این سه سال شده است با همۀ ابتلائاتی که این حکومت دارد و با همۀ گرفتاریهایی که از همه طرف، از دوست و دشمن، برای این ملت تحصیل میشود و گرفتاری ایجاد میشود، معذلک، با همۀ اینها، بیشتر از زمان، لااقل بیشتر از زمان این دو تا قلدر خدانشناس،عمل شده است و برای مردم رفاه حاصل شده است. بالاخره، از آسمان کسی نمیآید این مملکت را اصلاح کند. و شما همه و ما همه مکلف هستیم. اگر اینجا بتوانید یک اشکالاتی بکنید و خودتان هم اشکالدار باشید، پیش خدا هم میتوانید؟ جواب میخواهد.
خدای تبارک و تعالی به ما حجت را تمام کرده است. تأیید کرده این ملت را که سرنوشت خودش را به دست خودش بگیرد؛ دیگران دخالت نکنند. تأیید کرده این ملت را که جمهوری اسلامی را به جای آن رژیمهای فاسد شاهنشاهی بنشانند. تأیید کرده این ملت را که دنبال مقاصد اسلام هستند. هر کلمه ای که پیدا میشود، هر چیزی که پیدا میشود، اینها مشغول میشوند و تأیید میکنند؛ جنگ واقعمیشود، پیرزنها هم تأیید میکنند، پیرمردها هم تأیید میکنند،عمل میکنند. خوب وقتی که ملت اینطور است، جمعیتها اینطور هستند، زن و مرد این کشور اینطور است و الآن هم به دست شما سپرده شده است این اسلام و این مسلمین، به جای اینکه بنشینید، با هم همه دست به دست هم بدهید و این مملکت را اصلاحش کنید، ننشینید کنار و هی اشکال کنید. خوب حالا شما نیستید سرکار، خوب یکی دیگر باشد وقتی بنا شد که نظر اسلام باشد، وقتی بنا شد که ما همه مکلفیم که اسلام را حفظ کنیم.
میگویید نابسامانیها هست، همه، همه قبول دارند این را. کی هست که قبول نداشته باشد؟ مگر میشود یک انقلاب به این بزرگی باشد و همین طور همه چیزها سرجای خودش باشد؟ خوب شما یکقدر نگاه کنید به همۀ انقلاباتی که در دنیا واقعشده. بعد از شصت و چند سال انقلاب شوروی، باز هم نتوانستند کار را درست کنند، باز هم دیکتاتوری با کمال قوّت در آنجا هست. شما میخواهید سه سال با همۀ دشمنها، با همۀ گرفتاری هایی که برای این کشور دارد پیش میآید و پیش آوردند، میخواهید که بعد از سه سال، تمام امور همین طور درست مثل دستۀ گل حاصل شده باشد و بگذارند جلوی شما، خودتان هم آن کنار بنشینید و اشکال کنید؟! خوب این، شما یکی هستید، دیگران هم هر کدام یکی هستند. این یکی، یکیها باید پهلوی هم باشند و پهلوی هم کار بکنند تا این کشور را بتوانند نجات بدهند. کشاورزها، کشاورزی بکنند و میکنند ـ و بحمداللّه، امسال میگویند بهتر از سالهای قبل بوده ـ آنها به کار خودشانعمل میکنند، کارگرها هم واهلکارخانهها هم، اینها هم به اندازهای که میتوانند؛ حالا دیگر دارند انجام وظیفه میکنند. خوب ماها چی؟ خطبا چی؟علما چی؟ آنها هم باید بکنند دیگر.
اینها که میتوانند حفظ کنند اسلام را، اینها هستند که میتوانندعقاید مردم را حفظ کنند. مردم را در صحنه نگه دارند تا این هجوم هایی که از اطراف میشود، نتواند صدمه بزند. اینها هم باید هر کسی به اندازۀ خودش. من یک پیرمرد هستم، میتوانم چهار تا کلمه بگویم، باید بگویم. شما جوانها هم باید بگویید.علمایی که در حوزهها هستند باید تربیتکنند؛ خطیب تربیتکنند، قاضی ـ خصوصاً ـ تربیتکنند؛ و همه[کوشش کنند.]
و در این ماهمحرّم، البته طلابعلوم دینیه هم منتشر میشوند در بلاد. آنها هم همین چیزهایی که منعرض کردم وظیفه دارند: مردم را دعوت به صلاح، دعوت به اصلاح، دعوت به حقایق اسلامی بکنند و آنها را ارشاد بکنند. آن وقت این جوانهایی[را]که گول خوردهاند،[دعوت بکنید،]در همه جا، در هر دهی که میروید، در هر شهری که میروید به این جوانها سفارش کنید که رها کنند، خودشان را تباه نکنند، زندگی خودشان را تباه نکنند. اینها نمیتوانند کاری انجام بدهند؛ این سران شما فرار کردند خارج، هی شما را وادار میکنند به این کارها. کاری هم از شما نمیآید، جز اینکه خودتان را تباه بکنید. ما میل نداریم که شما در وقتی که گرفتار شدید جوری باشد که اسلام حکم جزمی کرده باشد و دادگاه ها هم نتوانند تخلف بکنند. ما میل داریم که جوری باشد که دست این دادگاهها باز باشد، برای اینکه شما راعفوتان کنند، شما را رهایتان کنند. نکنید کاری که دست آنها هم بسته بشود و اسلام آن حکم جزمی که دارد، اجرا بشود.
انشاءاللّه، خداوند همۀ شما را، همۀ ما را موفق کند که به راه اسلام باشیم و دعوت کنیم مردم را به اسلام و همۀ ملت ما را موفق کند که در اینعاشورا، به همان سنتهای سابقعمل کنند. دستجات به همان طور قوّت خودش، باقی باشد و دستجات سینهزنی و نوحه خوانی به همان قوّت خودش باقی باشد و بدانید که حیات این ملت به همین روضه خوانیها، به همین اجتماعات، به همین دستجات است.
به گزارش تدبیر24، گرچه 33 سال از سخنان آن روز امام گذشته اما تمام موارد مورد اشاره در آن قابل تعمیم به امروز است، پاسخ های امام به برخی ادعاها، شاخص های ارائه شده از مسئولان و ... همگی معیار خوبی هستند تا شرایط مطلوب امروز را با آنچه که مد نظر امام است مقایسه کنیم.