مفهوم اعتدال را نميتوان و نبايد در چارچوب تنگ سياست ورزي در عرصه عمومي، تعريف كرد. اعتدال صرفا در ساحت سياست محدود و محصور نميشود. بلكه بايد يك فضيلت اخلاقي و ضرورت اجتماعي قلمداد شود، چرا كه...
تدبیر24: هفته گذشته «همايش ملي اعتدال» با حضور برخي صاحبنظران و انديشمندان در تهران برگزار و با پيام دكتر حسن روحاني رئيسجمهور افتتاح شد و چند تن از صاحبنظران ديدگاههاي خود را اظهار كردند. به همين بهانه در اين خصوص مطالبي عنوان ميشود. واژه «اعتدال»،«ميانهروي» و «امت وسط» چه در معناي لغوي و چه در معناي اصطلاحي، ريشه در فرهنگ قرآن دارد و بزرگان اسلام همواره بر آن تاكيد داشته و دارند، به گونهاي كه مولي الموحدين علي (ع) كساني را كه از راه اعتدال خارج ميشوند، جاهل خوانده و ميفرمايند: « لاتري الجاهل الّا مفرطاً او مفرِّطاً (نهجالبلاغه، حكمت 70) عقل نيز كه پيغمبر باطن است، بر اعتدال در همه ابعاد زندگي دلالت دارد و ورود اين تعبير قرآني به ادبيات سياسي در كشور، انشاءا... پاياني مبارك بر شيوههاي نامباركي باشد كه با طعنههاي تندروي، زخمهاي عميقي بر پيكره اسلام در طول تاريخ ايجاد نموده و در مقطع كنوني در بعضي از كشورهاي اسلامي تشديد نيز شده است. ملت شريف ايران كه سابقهاي طولاني در تمدن و فرهنگ دارد، در رويكرد اخير خود در انتخابات اخير رياستجمهوري با وجود حجم وسيع تبليغات مخالف، با انتخاب شيوه اعتدال در امور اجرايي، نشان داد كه به ضرورت اين نحوه و شيوه عمل، بيش از هر زمان ديگر واقف و آگاه بوده است. پايبندي به شيوه اعتدال، تدبير عقلاني امور، پاسخي در خور و مناسب به اميدي است كه جامعه ايراني در خود ميپرورد و آيندهاي روشن همراه با زندگي آرام را انتظار ميكشد. گرچه اعتدال و ميانهروي در فرهنگ غني ايراني ـ اسلامي جايگاه رفيعي دارد، اما توجه و تاكيد بر اين امر مهم، آن را به منزله نياز اجتماعي، مطالبهاي ملي كرده است. اگر چه اين روزها اعتدال، جايگاه ويژهاي در ادبيات سياسي كشور پيدا كرده است و هركس در هر مسئوليتي از آن ميگويد، اما مفهوم اعتدال را نميتوان و نبايد در چارچوب تنگ سياست ورزي در عرصه عمومي، تعريف كرد. اعتدال صرفا در ساحت سياست محدود و محصور نميشود. بلكه بايد يك فضيلت اخلاقي و ضرورت اجتماعي قلمداد شود، چرا كه رشد و توسعه، به دور از غوغاهاي اغواگرانه، شعارهاي مردم فريب، رفتارهاي عجولانه و افراطگرايي ممكن ميگردد. اعتدال، مشي عقلاني و اخلاقي زيستن را در تار و پود مناسبات سياسي و اجتماعي ميگستراند و جامعه را صبورانه، بر پايه همدليها به پيش ميبرد. بنيانهاي فرهنگي، ديني و اخلاقي با رويههاي غيراعتدالي و افراطگراييهاي نامعقول سست ميشود و جامعه را به انواع بن بستهاي نگرانكننده ميكشاند. افراطگرايي، چهره رحماني و انساني اسلام را مخدوش ميكند و پيام آسمانياش را در گيرودار تندرويهاي بيمنطق، محدود به عملكردهايي مينمايد كه هيچ سنخيتي با اسلام ندارد. امروزه عرصه سياست ورزي، اجتماع، فرهنگ، روابط و مناسبات ميان مردم و حاكمان و حتي بين ملتها و دولتها، بيش از هر زمان ديگري به روش اعتدالي محتاج است. مصلحت جويي عملي و عقلاني، مدارا و بردباري، به رسميت شناختن حق انديشيدن و زندگي براي همگان و توازن ميان برنامهريزيها و سياستگذاريها با ظرفيتها و امكانات موجود، پايه و اساس اعتدال گرايي است. با فراهم آمدن مقدمات و لوازم اين رويكرد منطقي، محيطي پاك و آرام و بدور از هيجانات زودگذر فريبنده فراهم ميشود كه حل و فصل مسائل و مشكلات آسانتر ميگردد. در كنه و ريشه واژه اعتدال، عدل نهفته است كه امروزه به عنوان «عدالت» آن هم از نوع «اجتماعي» ادعاي همه حاكمان و حاكميتها، حتي استبداد و استعمار است كه ميبينيم چگونه از كجفهمي و جهل گروههاي افراطي، براي دوام و بقاي قدرت خويش، استفاده ميكنند. گروههايي كه به نام دين و مذهب آمدند و گويا هدفي جز دين گريزي و مذهب ستيزي ندارند تا بتوانند به آرزوي ديرينه ملحدان و مشركان در اسلام هراسي ملتها، جامه عمل بپوشانند. دعوت به اعتدال، دعوت به روشهاي خردمندانه و انساني است كه توان و ظرفيتهاي موجود را در برداشتن قدمهاي آيندهساز محاسبه ميكند و باري را فوق طاقت، بر دوش جامعه و زندگي نميگذارد كه «ليس للانسان اّلا ما سعي». از اينرو، لازم است انديشمندان علوم انساني به بررسي هر چه بيشتر در مفهومشناسي، علل، عوامل و اسباب، نتايج و پيامدهاي اعتدال بپردازند. با تبيين علمي و واكاوي مجدانه، تلاش نمايند مقدمات و تمهيدات نظري و عملي بسط و گسترش منش، شيوه و رفتار اعتدالي را فراهم كنند و به چگونگي اجرايي شدن اعتدال در عرصههاي مختلف فرهنگ، دينداري، اقتصاد، سياست و اجتماع ياري رسانند. چرا كه با شيوه اعتدال گرايانه، بهتر ميتوان كرامت و عزت انساني را پاس داشت و راه توسعه و رشد را هموار نمود. دولتمردان، انديشمندان اسلامي و كساني كه گفتار، رفتار و نوشتار آنان در جوامع اسلامي شنيده و خوانده ميشود، تا ميتوانند بايد حقايق اسلامي را بگويند و غبار افراط و تفريط را از آيينه اعتدالي اسلام و جامعه اسلامي، مخصوصا در دوران انقلاب اسلامي بزدايند و از هياهوها و غوغاسالاريهاي افراط گرايانه نهراسند و بدانند كارهاي بزرگ، همتهاي بلند ميخواهد و براي رهايي مسلماناني كه اين روزها گرفتار بلاي افراط شدهاند و فضاي جوامع اسلامي را ويروس تندروي آلوده كرده، كاري بزرگتر از نهادينه كردن اعتدال نيست كه اگر چنين شود، همان مدينه فاضلهاي را شاهد خواهيم بود كه نگين نبوت حضرت ختمي مرتبت (ص) و ائمه معصومين (عليهم السلام) براي آن قيام كردند و انقلاب اسلامي با تاسي به آن در جهان معاصر سر برآورد.