بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۴۳۹۶۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۵
پاسخ محمدخامنه ای به شریعتمداری
شما با تکيه بر برداشت غلطي که از جملات مصاحبه کرده ايد آنچنان برخلاف حق و انصاف ثقل مقاله خود را روي پايه سست توهين به امام و شهيد بهشتي قرار داده ايد تا با برانگيختن احساسات مريدان حضرت امام، جريان جديدي ايجاد شود و موضوع اصلي مصاحبه که پاشنه آشيل دشمنان است از نظرها دور بماند و . . .
تدبیر24: آيت الله سيدمحمد خامنه اي در پاسخ به يادداشت روز کيهان چهارشنبه 93/10/3 (کاش اينگونه نبود) جوابيه اي مفصل و طولاني و چند برابر آنچه در کيهان به نقد مصاحبه ايشان با مجله رمز عبور اختصاص يافته بود، ارسال داشته است که تکرار همان اظهارات نقد شده ايشان در مصاحبه ياد شده است، متن کامل جوابيه ايشان و پاسخ کوتاه کيهان از نظرتان مي گذرد.

مديرمسئول محترم روزنامه کيهان
جناب آقاي شريعتمداري
سلام عليکم؛

    احتراما، شما در يادداشت روز چهارشنبه سوم ديماه جاري اول ربيع الاول تحت عنوان کاش اينگونه نبود مطالبي درباره حضرت آيت الله سيدمحمد خامنه اي نوشته ايد که پاسخ آن در زير ارسال مي شود و مسلم است که طبق قانون آن را در همان ستون و با همان مشخصات در اولين روز وصول پاسخ به چاپ خواهيد رساند.

بسم الله الرحمن الرحيم

    جنابعالي در مقدمه مقاله مزبور چنين وانمود کرده ايد که مصاحبه حضرت آيت الله سيدمحمد خامنه اي و چاپ آن در ايامي که راهپيمايي عظيم اربعين حسيني شور و نشاط در ايران و جهان برپا کرده بود، عملي نسنجيده و بالطبع ضد آن شور و نشاط ملي بوده است. متاسفانه شما نتوانسته يا نخواسته ايد ببينيد که در عکس العمل مردم حزب الله نه فقط اين مصاحبه و نشر آن که در حکم «نبا عظيم» را يافت؛ از شور و نشاط آنها کم نکرد بلکه بر بصيرت آنان در اين ايام حساس افزود. بصيرتي که مورد تاکيد مقام معظم رهبري است و دفاعهاي نابجاي برخي معدود از اصحاب رسانه مي رود که آگاهي و بصيرت لازم ملت را زير غبار ابهام ببرد و مجرمين فتنه 88 و قبل و بعد آنرا به نوعي برائت نسبي برساند.


1. جفاي فاحش به امام
    شما در يادداشت خود هم زبان با دفتر آقاي هاشمي و يارانش نوشته ايد که در مصاحبه آيت الله سيدمحمد خامنه اي «نسبت به ساحت مقدس امام راحل و برخي ياران ايشان جفاي فاحش شده است» و به اين هم قانع نشده براي تثبيت بيشتر ادعاي خلاف خود، در بند 2 آنرا «نه فقط اتهام ناروا و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام(ره) بلکه بيرون از دايره حق و انصاف شمرده ايد و به اين هم قناعت نکرده آن را سبب «مخدوش شدن همه مکتوبات امام»! دانسته ايد.»
در پاسخ بايد دوستانه به شما گفت «خطاشناس نئي دلبرا خطا اينجاست.»

اعتماد به گفته اطرافيان و مردم ديگر نه اهانت است و نه اتهام، و نه برخلاف حق و انصاف، زيرا اين صفتي است که پيامبر اکرم(ص) به آن موصوف بود. حضرت امام راحل هم با تمام هوش و فراست ولي مانند پيامبر(ص) به اطرافيان و مردم ديگر اعتماد داشت. دشمنان پيامبر(ص) به آن حضرت تعريض مي کردند که وي چرا به هر خبر و سخني گوش مي دهد و آن را باور مي کند. قرآن مجيد به دفاع از آن حضرت نفرمود که پيامبر شما چون معصوم (يعني بيگناه) است. پس هيچوقت فريب نمي خورد! بلکه فرمود «قل هو اذن خير لکم يومن بالله و يومن للمومنين» «سوره توبه/آيه 61) يعني اشکال نکنيد که چرا سخن دروغگويان را باور مي کند. آن حضرت «اذن خير» است و خوش باور و همانطور که به خدا ايمان دارد به مومنين اطراف خود هم اعتماد مي کند، يعني برخلاف گفته شما اين باور به گفتار ديگران «نه اتهام ناروا و نه اهانت به ساحت پيامبر(ص) و...) است بلکه خوش باوري و قبول قول اطرافياني مي باشد که متهم به توطئه و دروغ نباشند يک صفت پسنديده و شايسته مقام بزرگان است. قرآن در جايي ديگر براي جلوگيري از عواقب زودپذيري خوشبينانه اخبار به پيامبر مي فرمايد هر خبري که راوي آن فاسق باشد درباره آن «تبين» و تحقيق کن تا به اشتباه نيفتي: «ان جائکم فاسق بنبا فتبينوا...» يعني اگر «تحت تاثير القائات» مردم قرار گرفتي و آنرا پذيرفتي از روي احتياط در اطراف آن تحقيق کن تا مبادا نادم و پشيمان شوي «ان تصيبوا طائفه» «بجهاله» و تصبحوا علي ما فعلتم «نادمين» يعني اگر زودباوري مطلق باشد موجب پشيماني خواهد شد و نتيجه آنکه اصل گوش فرا دادن به مردم و مخصوصا اطرافيان، سيره پيامبر(ص) است و نسبت آن به حضرت امام(ره) نه اتهام است و نه توهين و نه خروج از حق و انصاف. خود امام راحل در مواردي مطالبي گفتند که مويد باور ايشان به سخنان اطرافيان بوده از جمله ادعايي که برخي مسئولين جنگ درباره عدم توان رزمندگان به ادامه جنگ به ايشان دادند که به قبول قطعنامه منتهي شد و پس از پيروزي رزمندگان در صحنه مرصاد و هزيمت دشمنان، حضرت امام به چگونگي آن پي بردند و جمله اي درباره تصميم خود فرمودند (کتاب قطعنامه را بخوانيد). نمونه ديگر باور نسبت دروغي بود که عليه رئيس جمهور وقت (حضرت آيت الله خامنه اي) مبني بر مخالفت ايشان با ولايت فقيه مورد نظر امام داده بودند و نامه و روشنگري مقام معظم رهبري (رئيس جمهور وقت) آن توطئه را خنثي کرد و نمونه ديگر اقرار به خطاي خود درباره دولت مهندس بازرگان بود که برخي از اعضاي شوراي انقلاب آنرا به امام بزرگوار معرفي کرده بودند. و همچنين سخن امام(ره) درباره روحانيت مبارز بود که با دخالت رئيس فقيد مرحوم جامعه روحانيت مبارز مرتفع شد.

حال به نوشته خود برگرديد و ببينيد که آيا بزرگنمايي عامدانه شما و «اهانت و توهين و خلاف حق و انصاف» که شما به آيت الله سيدمحمد خامنه اي نسبت داده ايد که به گمان شما اين فرزند و مريد و ذوب در امام آن را مرتکب شده، از طرف شما نوعي اتهام و توهين و خلاف حق و انصاف نسبت به معظم له نيست؟ و آيا شما نبايد از تهمت و اهانت خود استغفار و توبه کنيد؟

شما با تکيه بر برداشت غلطي که از جملات مصاحبه کرده ايد آنچنان برخلاف حق و انصاف ثقل مقاله خود را روي پايه سست توهين به امام و شهيد بهشتي قرار داده ايد تا با برانگيختن احساسات مريدان حضرت امام، جريان جديدي ايجاد شود و موضوع اصلي مصاحبه که پاشنه آشيل دشمنان است از نظرها دور بماند و دشمن فتنه گر آسوده و در عافيت بماند و اين از شما که تصور مي رفت از مخالفان فتنه و فتنه گران و معتقد به طرح مباحث روشنگرانه جديد هستيد، بسيار عجيب است.

و در عوض، به يکي از رجال پرتجربه و روحاني و فقيه حکيم و عارفي که پيوسته در حريم حق مانده و براي دفاع از حق سينه سپر کرده و از حقيقت و مصالح اسلام و ملت دفاع کرده و مخلص و مريد امام بوده و هست و عمر خود را وقف جامعه و دين کرده و به دنبال حطام دنيوي نبوده، شما همگام با دشمنان نظام و انقلاب (که در همه عمر سياسي معظم له به او جفا کرده اند) جفا کرده ايد. آقاي شريعتمداري «کاش اينگونه نبوديد» و اين خطا از شما سر نمي زد.

2. مرحوم حاج سيداحمد - استظهار نادرست شما از جمله «کساني در جماران» و تطبيق آن با مرحوم سيداحمد خميني، نوعي سفسطه و استفاده از شگرد ژورناليستي و روش رواني براي نتيجه نارواي ديگر بود. طرح و تصريح نام کسي که در وسط نبوده ظلم به آن غايب و کاري بسيار نابجاست. درست نبود که نام کسي را که از او نام برده نشده و در اين دنيا زندگي نمي کند بر سر زبان ها بيندازيد و شريک واقعه کنيد. اين کار هم ظلم به آن مرحوم است و هم به بازماندگان مکرم ايشان.

شما خوب مي دانيد که در جماران و حوالي بيت امام کساني منزل کرده و حاضر بودند و در مواقعي حساس نقش هايي بازي مي کردند و مرحوم آقا سيداحمد خميني در بسياري اقدامات آنها، با آنها اختلاف مشي داشت. ايکاش نام اين مرحوم را (که علي رغم برخي از سران فتنه) پس از رحلت حضرت امام(ره) بهترين نقش را در دوام رهبري امام و انتقال به رهبر معظم انقلاب و دوام انقلاب داشته در اين جريده نمي نوشتيد و آن مرحوم را به اين موضوع که رسواي جهان شده است آلوده نمي کرديد.

3. شهيد بهشتي - شما در دفاع صوري و مصلحتي خود از مرحوم شهيد بهشتي توصيف آن شهيد به «تماميت خواه» و «داراي ظاهر ليبراليستي» را «جفاي بزرگي در حق آن شهيد والامقام» وانمود کرده ايد ولي در دفاع خود چيزهايي ديگر و از جمله خدمات ايشان را يادآور شده ايد که نشان از بي اطلاعي دقيق شما از شخصيت آن عزيز است. البته آن شهيد بزرگوار همواره بر صراط مستقيم بود ولي روشي خاص در مديريت و در رفتارشناسي سياسي و اجتماعي داشت.

آيت الله سيدمحمد خامنه اي به گفته خود از سال 35 تا 60 يعني 25 سال دوست نزديک و همفکرو همسنگر شهيد بهشتي بودند و کمتر کسي مثل ايشان به خصايل و عقايد و روش ايشان وقوف داشتند و هميشه در شدايد و مشکلات به کمک آن شهيد مي رفتند.

صفاتي چون تماميت طلبي يا روحيه ليبراليستي درباره ايشان براي کساني که به معني آن دقت کنند و در فکر بهره برداري سياسي و شخصي از اين الفاظ نباشند، نوعي ستايش آن شهيد است زيرا ايشان به مديريت بيشتر مسئولين اطمينان نداشت و نظارت و حضور خود را لازم مي دانست (که مي شود با کلمه اصرار بر تماميت تعبير کرد.) و اين براي کساني که از نزديک با ايشان کار کرده اند روشن است.

از طرفي ايشان آزاد فکر مي کرد و روشي آزاد و مستقل براي خود داشت و اهل شعار و افراط و تفريط نبود. گاهي از اين جناح و گاهي از آن جناح طرفداري مي کرد و نمونه آن را در اسناد مجلس خبرگان قانون اساسي سال 59 مي توانيد ببينيد. روحيه ليبراليستي يا آزادمنشي با ليبرال که نام نهضت آزادي و داراي بعد سياسي و ضدانقلابي است فرق دارد. نسبت صفت «ظاهر ليبراليستي» و «تماميت خواهي» جفا به شهيد بهشتي نبود بلکه اگر جفايي واقع شده، جفا به ملت حزب الله است که در اثر مغالطه تفسير نادرست از الفاظ، غبار ابهام برپا شود و جلو بصيرت ملت را بگيرد و توجه مردم را از اصل و متن قضيه که فتنه گران هستند به حواشي و فروع بي نتيجه منعطف کند.

4. افتادن در دام - شما با تحريف کلمه افتادن در دام وانمود کرده ايد که آيت الله سيدمحمد خامنه اي ندانسته و از روي اشتباه در دام بقيه 8نفر افتاده اند که اين استنباط غلط يا نسبت نارواست. ايشان مي گويد در اصل متن نوشته و سوال من و آقاي فارسي فقط اين سوال بود که وزير به مجلس بيايد و سفر آن هيئت را توضيح دهد، اما چون نامه سوال ديگري کار جمعي و امضاي آن بنفع جمع و ترک تفرقه و تعدد بود و براي فرار از خودنمايي با سوال انفرادي در برابر جمع ديگر، آن ورقه را که معلوم شد پشت سر آن دامي از طرف مجرمين آن واقعه بوده امضا نمودند و اين به لحاظ همگامي آگاهانه با جمع بوده نه افتادن در دام جمع 7 نفر ديگر، آن موقع اين سوال قانوني تبديل به «دام» شد و آن هشت نماينده صادق و دلسوز در معرض غضب حضرت امام(ره) قرارداد که برخي بر روي آن توطئه اي کردند تا از جرم بزرگي که کرده بودند بگريزند.

5. آقاي شريعتمداري- جا داشت بجاي آن سرمقاله که دفاع تمام قد از متهم فتنه 88 و پرده کشيدن بر روي بصيرت و چشم انتظار مردم آگاه و نعل وارونه و پوشش آن دفاع از مقام مقدس امام و بيت او و شهيد بهشتي بود، جنابعالي به اصل موضوع مصاحبه مي پرداختيد و آن را مثبت يا منفي تشريح مي کرديد. شما بهتر بود بجاي توهين به فهم مردم و صادقانه، بر اساس تمام آنچه طي سالها درباره آفاتي که از اطراف حيات سياسي اکبر هاشمي به اين انقلاب وارد شده، غبار از حقيقت مي گرفتيد و تحليل خود را- صحيح يا غلط- از اصل واقعه مک فارلين مي نوشتيد.

شما که قطعاً خاطرات اوج دفاع سال 65 هاشمي و کتاب ماجراي مک فارلين پسرش را خوانده ايد خوب مي دانيد که ارتباط طرف ايراني با مقامات آمريکا- به گواهي خود آنها- دست کم يک سال قبل يعني سال 1364 و در واقع از سال 1985 ميلادي بوده که اگر حضرت امام راحل و آقا سيد احمد مي دانستند، جمله «اين تذهبون» را خطاب به آنها مي گفتند و جلو آن تماسها را مي گرفتند. آقاي شريعتمداري- در حديث است: «رحم الله من عرف قدره ولم يتعد طوره». شما برخلاف اين حديث پا را از گليم خود فراتر گذاشتيد و طبق عادت به کاري پرداختيد که در حد شما نبود. سزاوار نبود که گيس سفيد مآبانه در جاي قاضي و داور بنشينيد و بين کساني داوري کنيد که بيش از شما حقايق مبارزه و انقلاب را شاهد بوده و فراز و نشيب هاي بسياري از نزديک تجربه کرده اند و حکمي صادر کنيد که حکم بين دو جريان مرگ و حيات جامعه انقلابي اسلامي ايران است. جامعه اي که سايه خطر دشمنان در کنار آنهاست و ملتي که امروز به جزم و فهم و بصيرت بيشتر نيازمندند تا ترديد و شک. و حقيقت واقعه مک فارلين و فتنه 88 و حوادث خطرناک آينده را از روزنامه کيهان مي طلبند نه ترديد و توقف در مسائل حاشيه و احياناً تفرقه در صف متحد اصولگرائي، در زماني حساس که صف اصولگرايان واقعي بايد متحد باشد.

شما در حمله شديد خود به آيت الله سيد محمد خامنه اي که 35 سال سوابق درخشان مبارزاتي پس از انقلاب و چند دهه سابقه انقلابي پيش از انقلاب دارند و در مواقع سخت و تلخ همواره سينه سپر کرده و خط شکن بوده اند و امروز حامي ولايت الهي و چراغ روشن است انقلابي و بصيرت طلب هستند، آيا در مقاله شما سعي نشده بود بين اين پير سرباز مخلص انقلاب و بين ملت حزب الله فاصله بيندازيد؟ و آيا با طرح نکات خارج از متن و بجاي دفاع از خطراتي زنده و در راه براي ملت و انقلاب، خط درست و اصل مسئله را با حواشي خلط نکرديد؟ و آيا برخورد با مردي بزرگ از سلاله پيامبر(ص) که همواره در راه اجراي احکام دين و اهداف انقلاب و امام گام برداشته جانب ادب را نگاه داشتيد؟ آقاي شريعتمداري کاش اينگونه نبوديد». والسلام علي من اتبع الهدي.
مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
0
0
خدا داند
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها