بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۴۵۲۹۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۶

تدبیر24: مدتی است که اصلاح‌طلبان از برگزاری یک نشست بزرگ و سراسری محرومند. فشارهای دولت‌های نهم و دهم به اندازه‌ای بود که بسیاری از اصلاح‌طلبان عطای اصلاح‌طلبی را به لقای آن بخشیدند. با این حال پیروزی حسن روحانی بارقه‌های امید را میان اصلاح طلبان زنده کرد. حالا زمان حضور است. یک سال تا انتخابات مجلس باقی مانده است و اصلاح‌طلبان می‌خواهند بار دیگر حضوری موثر در انتخابات داشته باشند. عبدا… ناصری که در انتخابات مجلس هشتم، آخرین باری که اصلاح‌طلبان به‌صورت جدی وارد انتخابات مجلس شدند، سخنگوی ستاد مرکزی ائتلاف اصلاح‌طلبان بود، درباره وضعیت امروز شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان به سوالات«آرمان»پاسخ داد که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

همانطور که می‌دانید بعد از سال ۸۸ برخی احزاب مهم اصلاح‌طلب فعالیت‌هایشان با مشکل مواجه شد. در این شرایط فکر می‌کنید «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» بتواند به عنوان جانشینی برای احزاب بزرگ و فراگیر عمل کند؟

آنچه بعد از سال ۸۸ اتفاق افتاد این بود که دو حزب موثر در جبهه اصلاحات منحل اعلام شدند. در واقع اگر تاریخ سیاسی ایران بعد از دوم خرداد ۷۶ را تا سال ۸۸ مطالعه کنید متوجه نقش مهم احزاب در عرصه سیاسی کشور می‌شوید. اما به هر حال شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از ۲۱ حزب تشکیل شده است و تعطیلی دو حزب از این ۲۱ حزب مشکلی به وجود نمی‌آورد. در واقع تعطیلی این دو حزب به این معنا نبود که حرکت اصلاحی در کشور متوقف شده است. دو حزب از ۲۱ حزب شورای هماهنگی کم شده اما در مقابل احزاب جدیدی که مجوز بگیرند نیز متقاضی ورود به شورای هماهنگی خواهند شد. امروز تاثیرگذاری شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده و در حال حاضر فعالیت آن وارد یک مرحله جدیدی خواهد شد.

شورای هماهنگی اصلاحات نقشی اساسی در انتخابات سال ۹۲ داشت. اما ممکن است بین سران احزاب عضو آن اختلافاتی پیش بیاید؟

آنچه در سال ۹۲ اتفاق افتاد این بود که شورای مشورتی آقای خاتمی تشکیل شد و تاثیری که این شورا بر نتیجه انتخابات سال ۹۲ گذاشت سبب شد همه نظرها به این شورا متوجه شود. به همین جهت بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال ۹۲ نیز اکثریت اعضای شورای هماهنگی متقاضی تداوم فعالیت شورای مشورتی بودند. درحال حاضر نیز شورای مشورتی همچنان این نقش مهم‌ و اثرگذار را داراست و زیر نظر آقای خاتمی فعالیت‌های خود را پیش می‌برد اما درعین حال احزاب حاضر در جبهه اصلاحات هم پذیرفته‌اند که با انسجام کار خود را ادامه دهند. در واقع الان هیچ اختلافی هم بین اصلاح‌طلبان نیست. از آنجا که اصلاح‌طلبان تجربه تلخ سال ۸۴ و نتیجه شیرین کنشگری عاقلانه و مدبرانه سال ۹۲ را داشتند معتقدند که در انتخابات پیش رو همچنین انتخابات‌ آینده انسجام موجود را خواهند داشت و البته یکی از دلایل وجود چنین انسجامی پختگی سیاسی و هماهنگی در حوزه رهبری جبهه اصلاحات است. اختلاف میان اصلاح‌طلبان دروغ است. تا روند ذکر شده در بین اصلاح‌طلبان وجود دارد اشکالی پیش نمی‌آید و عاملی نمی‌تواند انسجام و وحدت جبهه اصلاحات را به‌هم بریزد. حتی احزاب جدید و نوپا نیز همین روند را پذیرفته‌اند و جای هیچ نگرانی از بابت آنها نخواهد بود.

بنیاد باران برنامه‌ای برای انتخابات ندارد؟

بنیاد باران هیچ‌گاه فعالیت سیاسی نداشته است. از جبهه اصلاحات طیف فراگیری در بنیاد باران حضور دارند و هیچ نوع فیلتر و گزینش خاصی وجود ندارد جز وفاداری به قانون اساسی و صلاحیت عمومی. در میان اعضای بنیاد باران افرادی وجود دارند که ماهیتا اصلاح‌طلب هستند اما از نظر کنش سیاسی در این سال‌ها بسیاری از آنها در عرصه سیاسی کنش و فعالیتی نداشتند. بنیاد باران هیچ‌وقت فعالیت حزبی و سیاسی نکرده است اما درهر مرحله‌ای از انتخابات بوده است چه در شورای شهر، چه در مجلس، اعضای بنیاد باران در صحنه انتخابات بوده‌اند و از بنیاد باران برنامه‌هایی خواسته‌اند. بسیاری از اعضای بنیاد باران مدیران کارکشته ۳۰ سال گذشته انقلاب هستند.

از دو حزب تاثیرگذار اصلاح‌طلب صحبت کردید. اما صحبتی از اعتمادملی نشد. این حزب نیز بعد از سال ۸۸ فعالیت‌هایش متوقف شده است؟

قطعا همینطور است. البته من به اعتمادملی اشاره نکردم چون سوال شما درباره شورای هماهنگی بود و اعضای اعتمادملی بر اساس تفکراتی که داشتند، ترجیح دادند عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نشوند.

در مجموع فکر می‌کنید شورای هماهنگی در انتخابات لیست بدهد یا مثل ادوار قبل احزاب عضو شورای هماهنگی به‌صورت مستقل وارد انتخابات شوند؟

اینکه شورا بخواهد لیست مستقل بدهد و با لوگو و نام خود وارد عرصه انتخابات شود، مساله‌ای است که خود اعضای عضو شورای هماهنگی تصمیم آن را خواهند گرفت. با این حال من بعید می‌دانم که شورای هماهنگی به این قضیه ورود پیدا کند. در واقع اگر شرایط حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس آینده فراهم باشد، احزاب با هم رقابت خواهند کرد و احیانا گروه‌های مرجع اصلاح‌طلب نظر مشورتی به آنان خواهد داد.

در میان گروه‌هایی که ممکن است به جبهه اصلاحات اضافه شوند گروه دکتر عارف از همه فعالیت بیشتری داشته است. به نظر شما یاران عارف توانایی بدل شدن به یک حزبتاثیرگذار در میان اصلاح‌طلبان را دارند؟

امروز اصلاح‌طلبان باید دکتر عارف را به‌عنوان یک واقعیت بپذیرند. در انتخابات سال ۹۴ نیز ایشان به‌عنوان یکی از نیروهای تاثیرگذار جبهه اصلاحات در کنار اصلاح‌طلبان خواهد بود.

حزب ندا چطور، آنها نیز در کنار اصلاح‌طلبان خواهند بود؟

ندا در قدم اول باید به عضویت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دربیاید و اگر عضویت آن در شورای هماهنگی پذیرفته شود، آنها نیز در کنار دیگر اصلاح‌طلبان برنامه‌های خود را پیش خواهند برد.

حزب جدیدی که به‌عنوان «اتحاد ملت» درحال طی مراحل اخذ مجوز است چطور؟ به نظر شما این حزب توانایی تاثیرگذاری مانند احزاب قدرتمند گذشته را دارد؟

من درمجموع به فعالیت‌های این حزب خوشبینم. اگر وزارت کشور مجوز حزب اتحاد ملت را بدهد، این حزب نیز مثل سایر احزاب اصلاح‌طلب می‌تواند فعالیت‌های سیاسی خود را با محوریت آقای خاتمی انجام دهد.

چرا تحزب در ایران هیچ گاه به درستی شکل نگرفت؟آیا موارد فرهنگی در این مساله دخیل هستند یا مسائل سیاسی؟ دولت‌‌ها چه نقشی در نگاه جامعه به تحزب داشتند؟

عدم استقبال مردم ایران از احزاب و به معنای کلی تر عدم شکل گیری فرهنگ تحزب در ایران معلول علت‌های متفاوتی است. سهم هرکدام از این علل در رفتار سیاسی جامعه ایرانی متفاوت است. به‌طور مثال نمی‌توان به مسائل اجتماعی و فرهنگی توجه کرد اما نگاه منفی دولت‌ها را در تاریخ ایران به شکل‌گیری احزاب نادیده انگاشت. اکثر کارشناسان تمام این عوامل را در یک جمله و رویکرد خلاصه کردند و آن توسعه نیافتگی است. منظور من از توسعه، تنها توسعه اقتصادی یا سیاسی نیست. توسعه به معنای عام خود مقوله‌ای فراگیر است که از گسترش آموزش، گسترش و قدرتمندی نهادهای مدنی، رسانه‌ها و… شروع می‌شود و درنهایت جامعه‌ای را می‌سازد که در آن کارگروهی، نگاه جامع،منطقی و علمی به مسائل رویه شهروندان است. طبعا در چنین جامعه‌ای سیاست از حالت تفننی تمام اقشار خارج شده و کنش طبقه‌ای از نخبگان جامعه خواهد بود. اگر بخواهیم تاریخ ایران را مرور کنیم به‌معنای ساده کلمه درخواهیم یافت توسعه‌نیافتگی عامل اصلی شکست احزاب بوده است. توسعه‌نیافتگی در معنای عام آن اقتصاد، فرهنگ و اجتماع را شامل خواهد شد. بسیاری بر این باورند که رویکردهای فرهنگی، سیاسی و تاریخی مردم ایران بیش از هر چیز ناشی از توسعه نیافتگی است، حزب‌گریزی هم از این قضایا مستثنی نیست.

چرا دولت‌ها در ایران با وجود درک توسعه‌نیافتگی مانع از رشد تحزب شدند؟

رشد و توسعه تحزب منجر به افزایش انتظارات اجتماعی در حوزه قدرت است. بنابراین دولت‌ها در طول تاریخ مانع از رشد احزاب شدند و تشکل‌ها را بسان یک رقیب سیاسی که قدرت آنها را محدود می‌کند و سطح انتظارات مردم را در حوزه قدرت افزایش می‌دهند دیدند. اساسا نه در جامعه ایران بلکه در جوامع توسعه‌نیافته تحزب شکل نگرفته است. به واقع کار حزبی، در جوامع توسعه نیافته بیش از هر چیز هزینه‌زاست. به همین دلیل مردم جوامع توسعه نیافته چندان به سمت تحزب حرکت نمی‌کنند.

انتظار اصلاح‌طلبان از دولت روحانی چیست؟

اصلاح‌طلب‌ها و جبهه اصلاحات آن چیزی که از آقای روحانی می‌خواهند فقط یک چیز است و آن اینکه در روند انتخابات که بار زیادی به دوش وزارت کشور است در بررسی صلاحیت‌ها اهتمام و دغدغه داشته باشد و جبهه اصلاحات هیچ جانبداری دیگری از دولت نمی‌خواهد، طبیعتا دولت تمام دغدغه‌اش باید این باشد که مجلسی با رویکرد همسو با خودش سرکار بیاید. واقعیت این است که انتخابات پرشوری برگزار شود و دولت در نوع تعامل و گفت‌وگو با بعضی نهادهای فرادولتی و بیرون از دولت نقش مهمی دارد. البته امروز جایگاه روحانی در خارج از جریان اصلاحات و در درون اصولگرایان جایگاه قابل تاملی است.

تا چه اندازه ممکن است چهره‌های اصولگرای منتقد دولت قبل در انتخابات آینده در کنار اصلاح‌طلبان یا در لیست‌های آنان قرار بگیرند؟

بستگی به شرایط سال آینده دارد. تقریبا در ماه‌های آخر سال که وارد این فضا شویم باید شرایط کشور و زمینه‌هایی که برای اجرای انتخابات وجود دارد را دید. باید دید آیا کماکان بنا بر این است که یک طیف فراگیر اصلاح‌طلبی در انتخابات حضور نداشته باشد آن موقع بسته به شرایط روز تصمیمی گرفته خواهد شد، آنچنان که در هفته آخر ریاست‌جمهوری تصمیم گرفته شد و خیلی‌ها هم فکرش را نمی‌کردند و معادلات پیش‌بینی شده بسیاری را به هم زد. بنابراین آنچه مسلم است اصلاح‌طلبان کارکشتگی سیاسی و نبوغ سیاسی‌شان بسیار بالاست. این یک واقعیت تاریخی است. باید دید در فضای آن موقع چه مقدار اصلاح‌طلبان می‌توانند در انتخابات شرکت کنند.

با این وجود نتیجه انتخابات آینده را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

اصلاح‌طلبان یک ویژگی دارند و آن اینکه با تنوع و تکثر روبه‌رو نیستند و در تمامی جبهه اصلاحات رهبری منسجم و عملا واحد توسط خود هواداران و احزاب اصلاح‌طلب پذیرفته شده است و این موضوع چیزی نبوده که از ناحیه رهبری جبهه اصلاحات تحمیل شود. در میان اصولگرایان نیز به هر ترتیب جبهه پایداری و جریان منسوب به آقای احمدی نژاد باعث شدند که اختلافاتی بین اصولگرایان شکل بگیرد. هم‌اکنون اصولگرایان به‌دنبال انسجام هستند ولی طبق گزارشات موجود نتوانستند به جمع‌بندی واحدی در مورد انتخابات پیش رو برسند و با این وجود تحلیل من این است که در جبهه اصولگرایی انسجام‌پذیری به‌طور طبیعی شکل نخواهد گرفت مگر اینکه اراده‌های مافوق احزاب و تشکیلات اصولگرایی برای انسجام بخشیدن به روند فعالیت‌های جبهه اصولگرایی برای انتخابات پیش رو ورود پیدا کنند. اگر این روند ادامه پیدا کند روز‌به‌روز انسجام میان اصلاح‌طلبان تثبیت و تحکیم یافته‌تر خواهد شد. جریان اصلاح‌طلبی با توجه به هزینه‌هایی که از سال ۸۸ به بعد پرداخته عملا توانسته وفاداری خود را به قانون اساسی و آرمان‌های جمهوری اسلامی نشان دهد و در حال حاضر نیز نسبت به گذشته موقعیت بهتری دارد.از همین‌رو اگر چه فشارهای وارد آمده از ناحیه جریان تندرو همیشه رو به رشد است و همچنین فشارهایی که علیه اصلاحات در فضای رسانه‌ای و غیررسانه‌ای شکل می‌گیرد نیز همین وضعیت را دارد اما نگاه مردم و جامعه نسبت به اصلاح‌طلبان بسیار مثبت است.

نگران نیستید در روزگاری که اصلاح‌طلبان در قدرت هستند برخی افراد خود را اصلاح‌طلب جا بزنند و سعی کنند به اسم اصلاح‌طلبی به موقعیت برسند؟

به خاطر وجود شخصیت‌های کاریزماتیک و معروف، جریانات بدلی نمی‌توانند جایگزین جریان اصلاح‌طلبی شوند. اینها گاهی می‌آیند و با هماهنگی اتاق‌های فکر اصولگرایان مسائلی را مطرح می‌کنند که به اصلاح‌طلبان ضربه بزنند اما خیلی از این صحبت‌ها استقبالی نمی‌شود اما در جامعه مخاطبان اصلاحات این افراد هیچ پشتوانه‌ای ندارند. من دغدغه این افراد را ندارم اما دموکراسی باید در این کشور نهادینه شود.

مدتی است که اصلاح‌طلبان از برگزاری یک نشست بزرگ و سراسری محرومند. فشارهای دولت‌های نهم و دهم به اندازه‌ای بود که بسیاری از اصلاح‌طلبان عطای اصلاح‌طلبی را به لقای آن بخشیدند. با این حال پیروزی حسن روحانی بارقه‌های امید را میان اصلاح طلبان زنده کرد. حالا زمان حضور است. یک سال تا انتخابات مجلس باقی مانده است و اصلاح‌طلبان می‌خواهند بار دیگر حضوری موثر در انتخابات داشته باشند. عبدا… ناصری که در انتخابات مجلس هشتم، آخرین باری که اصلاح‌طلبان به‌صورت جدی وارد انتخابات مجلس شدند، سخنگوی ستاد مرکزی ائتلاف اصلاح‌طلبان بود، درباره وضعیت امروز شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان به سوالات«آرمان»پاسخ داد که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

همانطور که می‌دانید بعد از سال ۸۸ برخی احزاب مهم اصلاح‌طلب فعالیت‌هایشان با مشکل مواجه شد. در این شرایط فکر می‌کنید «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» بتواند به عنوان جانشینی برای احزاب بزرگ و فراگیر عمل کند؟

آنچه بعد از سال ۸۸ اتفاق افتاد این بود که دو حزب موثر در جبهه اصلاحات منحل اعلام شدند. در واقع اگر تاریخ سیاسی ایران بعد از دوم خرداد ۷۶ را تا سال ۸۸ مطالعه کنید متوجه نقش مهم احزاب در عرصه سیاسی کشور می‌شوید. اما به هر حال شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از ۲۱ حزب تشکیل شده است و تعطیلی دو حزب از این ۲۱ حزب مشکلی به وجود نمی‌آورد. در واقع تعطیلی این دو حزب به این معنا نبود که حرکت اصلاحی در کشور متوقف شده است. دو حزب از ۲۱ حزب شورای هماهنگی کم شده اما در مقابل احزاب جدیدی که مجوز بگیرند نیز متقاضی ورود به شورای هماهنگی خواهند شد. امروز تاثیرگذاری شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده و در حال حاضر فعالیت آن وارد یک مرحله جدیدی خواهد شد.

شورای هماهنگی اصلاحات نقشی اساسی در انتخابات سال ۹۲ داشت. اما ممکن است بین سران احزاب عضو آن اختلافاتی پیش بیاید؟

آنچه در سال ۹۲ اتفاق افتاد این بود که شورای مشورتی آقای خاتمی تشکیل شد و تاثیری که این شورا بر نتیجه انتخابات سال ۹۲ گذاشت سبب شد همه نظرها به این شورا متوجه شود. به همین جهت بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال ۹۲ نیز اکثریت اعضای شورای هماهنگی متقاضی تداوم فعالیت شورای مشورتی بودند. درحال حاضر نیز شورای مشورتی همچنان این نقش مهم‌ و اثرگذار را داراست و زیر نظر آقای خاتمی فعالیت‌های خود را پیش می‌برد اما درعین حال احزاب حاضر در جبهه اصلاحات هم پذیرفته‌اند که با انسجام کار خود را ادامه دهند. در واقع الان هیچ اختلافی هم بین اصلاح‌طلبان نیست. از آنجا که اصلاح‌طلبان تجربه تلخ سال ۸۴ و نتیجه شیرین کنشگری عاقلانه و مدبرانه سال ۹۲ را داشتند معتقدند که در انتخابات پیش رو همچنین انتخابات‌ آینده انسجام موجود را خواهند داشت و البته یکی از دلایل وجود چنین انسجامی پختگی سیاسی و هماهنگی در حوزه رهبری جبهه اصلاحات است. اختلاف میان اصلاح‌طلبان دروغ است. تا روند ذکر شده در بین اصلاح‌طلبان وجود دارد اشکالی پیش نمی‌آید و عاملی نمی‌تواند انسجام و وحدت جبهه اصلاحات را به‌هم بریزد. حتی احزاب جدید و نوپا نیز همین روند را پذیرفته‌اند و جای هیچ نگرانی از بابت آنها نخواهد بود.

بنیاد باران برنامه‌ای برای انتخابات ندارد؟

بنیاد باران هیچ‌گاه فعالیت سیاسی نداشته است. از جبهه اصلاحات طیف فراگیری در بنیاد باران حضور دارند و هیچ نوع فیلتر و گزینش خاصی وجود ندارد جز وفاداری به قانون اساسی و صلاحیت عمومی. در میان اعضای بنیاد باران افرادی وجود دارند که ماهیتا اصلاح‌طلب هستند اما از نظر کنش سیاسی در این سال‌ها بسیاری از آنها در عرصه سیاسی کنش و فعالیتی نداشتند. بنیاد باران هیچ‌وقت فعالیت حزبی و سیاسی نکرده است اما درهر مرحله‌ای از انتخابات بوده است چه در شورای شهر، چه در مجلس، اعضای بنیاد باران در صحنه انتخابات بوده‌اند و از بنیاد باران برنامه‌هایی خواسته‌اند. بسیاری از اعضای بنیاد باران مدیران کارکشته ۳۰ سال گذشته انقلاب هستند.

از دو حزب تاثیرگذار اصلاح‌طلب صحبت کردید. اما صحبتی از اعتمادملی نشد. این حزب نیز بعد از سال ۸۸ فعالیت‌هایش متوقف شده است؟

قطعا همینطور است. البته من به اعتمادملی اشاره نکردم چون سوال شما درباره شورای هماهنگی بود و اعضای اعتمادملی بر اساس تفکراتی که داشتند، ترجیح دادند عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نشوند.

در مجموع فکر می‌کنید شورای هماهنگی در انتخابات لیست بدهد یا مثل ادوار قبل احزاب عضو شورای هماهنگی به‌صورت مستقل وارد انتخابات شوند؟

اینکه شورا بخواهد لیست مستقل بدهد و با لوگو و نام خود وارد عرصه انتخابات شود، مساله‌ای است که خود اعضای عضو شورای هماهنگی تصمیم آن را خواهند گرفت. با این حال من بعید می‌دانم که شورای هماهنگی به این قضیه ورود پیدا کند. در واقع اگر شرایط حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس آینده فراهم باشد، احزاب با هم رقابت خواهند کرد و احیانا گروه‌های مرجع اصلاح‌طلب نظر مشورتی به آنان خواهد داد.

در میان گروه‌هایی که ممکن است به جبهه اصلاحات اضافه شوند گروه دکتر عارف از همه فعالیت بیشتری داشته است. به نظر شما یاران عارف توانایی بدل شدن به یک حزبتاثیرگذار در میان اصلاح‌طلبان را دارند؟

امروز اصلاح‌طلبان باید دکتر عارف را به‌عنوان یک واقعیت بپذیرند. در انتخابات سال ۹۴ نیز ایشان به‌عنوان یکی از نیروهای تاثیرگذار جبهه اصلاحات در کنار اصلاح‌طلبان خواهد بود.

حزب ندا چطور، آنها نیز در کنار اصلاح‌طلبان خواهند بود؟

ندا در قدم اول باید به عضویت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دربیاید و اگر عضویت آن در شورای هماهنگی پذیرفته شود، آنها نیز در کنار دیگر اصلاح‌طلبان برنامه‌های خود را پیش خواهند برد.

حزب جدیدی که به‌عنوان «اتحاد ملت» درحال طی مراحل اخذ مجوز است چطور؟ به نظر شما این حزب توانایی تاثیرگذاری مانند احزاب قدرتمند گذشته را دارد؟

من درمجموع به فعالیت‌های این حزب خوشبینم. اگر وزارت کشور مجوز حزب اتحاد ملت را بدهد، این حزب نیز مثل سایر احزاب اصلاح‌طلب می‌تواند فعالیت‌های سیاسی خود را با محوریت آقای خاتمی انجام دهد.

چرا تحزب در ایران هیچ گاه به درستی شکل نگرفت؟آیا موارد فرهنگی در این مساله دخیل هستند یا مسائل سیاسی؟ دولت‌‌ها چه نقشی در نگاه جامعه به تحزب داشتند؟

عدم استقبال مردم ایران از احزاب و به معنای کلی تر عدم شکل گیری فرهنگ تحزب در ایران معلول علت‌های متفاوتی است. سهم هرکدام از این علل در رفتار سیاسی جامعه ایرانی متفاوت است. به‌طور مثال نمی‌توان به مسائل اجتماعی و فرهنگی توجه کرد اما نگاه منفی دولت‌ها را در تاریخ ایران به شکل‌گیری احزاب نادیده انگاشت. اکثر کارشناسان تمام این عوامل را در یک جمله و رویکرد خلاصه کردند و آن توسعه نیافتگی است. منظور من از توسعه، تنها توسعه اقتصادی یا سیاسی نیست. توسعه به معنای عام خود مقوله‌ای فراگیر است که از گسترش آموزش، گسترش و قدرتمندی نهادهای مدنی، رسانه‌ها و… شروع می‌شود و درنهایت جامعه‌ای را می‌سازد که در آن کارگروهی، نگاه جامع،منطقی و علمی به مسائل رویه شهروندان است. طبعا در چنین جامعه‌ای سیاست از حالت تفننی تمام اقشار خارج شده و کنش طبقه‌ای از نخبگان جامعه خواهد بود. اگر بخواهیم تاریخ ایران را مرور کنیم به‌معنای ساده کلمه درخواهیم یافت توسعه‌نیافتگی عامل اصلی شکست احزاب بوده است. توسعه‌نیافتگی در معنای عام آن اقتصاد، فرهنگ و اجتماع را شامل خواهد شد. بسیاری بر این باورند که رویکردهای فرهنگی، سیاسی و تاریخی مردم ایران بیش از هر چیز ناشی از توسعه نیافتگی است، حزب‌گریزی هم از این قضایا مستثنی نیست.

چرا دولت‌ها در ایران با وجود درک توسعه‌نیافتگی مانع از رشد تحزب شدند؟

رشد و توسعه تحزب منجر به افزایش انتظارات اجتماعی در حوزه قدرت است. بنابراین دولت‌ها در طول تاریخ مانع از رشد احزاب شدند و تشکل‌ها را بسان یک رقیب سیاسی که قدرت آنها را محدود می‌کند و سطح انتظارات مردم را در حوزه قدرت افزایش می‌دهند دیدند. اساسا نه در جامعه ایران بلکه در جوامع توسعه‌نیافته تحزب شکل نگرفته است. به واقع کار حزبی، در جوامع توسعه نیافته بیش از هر چیز هزینه‌زاست. به همین دلیل مردم جوامع توسعه نیافته چندان به سمت تحزب حرکت نمی‌کنند.

انتظار اصلاح‌طلبان از دولت روحانی چیست؟

اصلاح‌طلب‌ها و جبهه اصلاحات آن چیزی که از آقای روحانی می‌خواهند فقط یک چیز است و آن اینکه در روند انتخابات که بار زیادی به دوش وزارت کشور است در بررسی صلاحیت‌ها اهتمام و دغدغه داشته باشد و جبهه اصلاحات هیچ جانبداری دیگری از دولت نمی‌خواهد، طبیعتا دولت تمام دغدغه‌اش باید این باشد که مجلسی با رویکرد همسو با خودش سرکار بیاید. واقعیت این است که انتخابات پرشوری برگزار شود و دولت در نوع تعامل و گفت‌وگو با بعضی نهادهای فرادولتی و بیرون از دولت نقش مهمی دارد. البته امروز جایگاه روحانی در خارج از جریان اصلاحات و در درون اصولگرایان جایگاه قابل تاملی است.

تا چه اندازه ممکن است چهره‌های اصولگرای منتقد دولت قبل در انتخابات آینده در کنار اصلاح‌طلبان یا در لیست‌های آنان قرار بگیرند؟

بستگی به شرایط سال آینده دارد. تقریبا در ماه‌های آخر سال که وارد این فضا شویم باید شرایط کشور و زمینه‌هایی که برای اجرای انتخابات وجود دارد را دید. باید دید آیا کماکان بنا بر این است که یک طیف فراگیر اصلاح‌طلبی در انتخابات حضور نداشته باشد آن موقع بسته به شرایط روز تصمیمی گرفته خواهد شد، آنچنان که در هفته آخر ریاست‌جمهوری تصمیم گرفته شد و خیلی‌ها هم فکرش را نمی‌کردند و معادلات پیش‌بینی شده بسیاری را به هم زد. بنابراین آنچه مسلم است اصلاح‌طلبان کارکشتگی سیاسی و نبوغ سیاسی‌شان بسیار بالاست. این یک واقعیت تاریخی است. باید دید در فضای آن موقع چه مقدار اصلاح‌طلبان می‌توانند در انتخابات شرکت کنند.

با این وجود نتیجه انتخابات آینده را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

اصلاح‌طلبان یک ویژگی دارند و آن اینکه با تنوع و تکثر روبه‌رو نیستند و در تمامی جبهه اصلاحات رهبری منسجم و عملا واحد توسط خود هواداران و احزاب اصلاح‌طلب پذیرفته شده است و این موضوع چیزی نبوده که از ناحیه رهبری جبهه اصلاحات تحمیل شود. در میان اصولگرایان نیز به هر ترتیب جبهه پایداری و جریان منسوب به آقای احمدی نژاد باعث شدند که اختلافاتی بین اصولگرایان شکل بگیرد. هم‌اکنون اصولگرایان به‌دنبال انسجام هستند ولی طبق گزارشات موجود نتوانستند به جمع‌بندی واحدی در مورد انتخابات پیش رو برسند و با این وجود تحلیل من این است که در جبهه اصولگرایی انسجام‌پذیری به‌طور طبیعی شکل نخواهد گرفت مگر اینکه اراده‌های مافوق احزاب و تشکیلات اصولگرایی برای انسجام بخشیدن به روند فعالیت‌های جبهه اصولگرایی برای انتخابات پیش رو ورود پیدا کنند. اگر این روند ادامه پیدا کند روز‌به‌روز انسجام میان اصلاح‌طلبان تثبیت و تحکیم یافته‌تر خواهد شد. جریان اصلاح‌طلبی با توجه به هزینه‌هایی که از سال ۸۸ به بعد پرداخته عملا توانسته وفاداری خود را به قانون اساسی و آرمان‌های جمهوری اسلامی نشان دهد و در حال حاضر نیز نسبت به گذشته موقعیت بهتری دارد.از همین‌رو اگر چه فشارهای وارد آمده از ناحیه جریان تندرو همیشه رو به رشد است و همچنین فشارهایی که علیه اصلاحات در فضای رسانه‌ای و غیررسانه‌ای شکل می‌گیرد نیز همین وضعیت را دارد اما نگاه مردم و جامعه نسبت به اصلاح‌طلبان بسیار مثبت است.

نگران نیستید در روزگاری که اصلاح‌طلبان در قدرت هستند برخی افراد خود را اصلاح‌طلب جا بزنند و سعی کنند به اسم اصلاح‌طلبی به موقعیت برسند؟

به خاطر وجود شخصیت‌های کاریزماتیک و معروف، جریانات بدلی نمی‌توانند جایگزین جریان اصلاح‌طلبی شوند. اینها گاهی می‌آیند و با هماهنگی اتاق‌های فکر اصولگرایان مسائلی را مطرح می‌کنند که به اصلاح‌طلبان ضربه بزنند اما خیلی از این صحبت‌ها استقبالی نمی‌شود اما در جامعه مخاطبان اصلاحات این افراد هیچ پشتوانه‌ای ندارند. من دغدغه این افراد را ندارم اما دموکراسی باید در این کشور نهادینه شود.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
0
0
خدا نیارد روزی را که بشنویم بین یاران سید مظلوم ما خاتمی عزیزمان اختلاف پیش آمده است
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها