ایران و غرب و در راس آن آمریکا هر دو به مذاکره در جهت حل پرونده هستهای نیاز دارند. ایران به جهت فشار تحریمها بر اقتصاد کشورش و غرب به این دلیل که بعد از حدود 36سال میتواند با ایران به گفتگوی مستقیم بپردازد.
تدبیر24:از طرفی در شرایط بحرانی منطقه ایران توانسته یک نقش مثبت برای حل این معضل ایفا کند. پس فرآیند رویدادها و دیدارها را میتوان یک فرصت دانست که همیشه تکرار نخواهد شد. مادامی که به مسائل داخلی پرداخته میشود نمیتوان انکار کرد که بخش اعظمی از نگاهها معطوف به بحث مذاکرات هستهای است. در حقیقت چه به لحاظ کارشناسی و چه به لحاظ افکار عمومی حل پرونده هستهای میتواند راه پیشرفت را هموار سازد. اما متاسفانه در مسائل داخلی گاه به جای اینکه وحدت استراتژیک باشد و قوا همسو و همراه باشند تا اثر مثبت در مذاکرات پدید آید، رویهای متفاوت در پیش گرفته میشود و این امر را میتوان در نقدها و گاه رفتارهایی که برخی نمایندگان از خود نشان میدهند به وضوح دید، که نمونه بارز آن مسئله قدم زدن آقای ظریف با جان کری است. نقدهایی که در این رابطه از سوی عدهای از نمایندگان مطرح شد تنها یک بهانه است، چرا که چه تفاوتی میکند این گفتگوها در یک اتفاق سقفدار صورت گیرد یا در حال پیادهروی؟ اتفاقا اگر با دید مثبت به این مذاکرات نگاه شود، نشان میدهد طرفین سعی میکنند در فضایی صمیمی و دوستانه مسائل خود را بدون حاشیه و به طور واقع بینانه حل و فصل کنند. از طرفی اینگونه رفتارها بر روند مذاکرات اثر مثبت دارد؛ چرا که برخی کشورها اینگونه اقدامات را دال بر نزدیکی ایران و آمریکا به منظور حصول توافق و رفع مشکلات فیمابین تلقی میکنند. فارغ از موانع و مسائلی که بر سر راه وجود دارد و با توجه به عزمی که در طرفین برای رسیدن به یک توافق وجود دارد از نظر سیاست خارجی انتظار این است که مذاکرات پیش رو به نتایج قابل قبولی منتهی شود. بدیهی است که اگر اینطور شود، بازتاب اقتصادی، اجتماعی و در درازمدت بازتاب سیاسی خاص خود را خواهد داشت.