تدبیر24: رضابردستانی- فقط می توان تاسف خورد. این ساده ترین شکلی است که می توان به برخی رخدادها واکنش نشان داد. درس اخلاق و اخلاق محوری، خط اصلی این یادداشت نیست بلکه در این برهه حساس آن چه لازم تر از هرزمان رخ نمایی می کند نیاز مبرم کشور به برخی تغییر رویکردها و رویه ها است. به نظر می رسد
از امروز تا دهم تیر یعنی فرارسیدن زمان
نهایی توافق، همه گروه های سیاسی کشور اعم از موافق و مخالف مذاکرات هسته ای
باید برای رسیدن به درجه ای از اطمینان و اعتماد در پیشبرد روند مذاکرات دست به ائتلافی بنیانی بزنند یعنی در این یک مسئله خاص ـ مذاکرات هسته ای ـ تمامی اختلاف دیدگاه ها به طور موقت نادیده انگاشته شود و تنها بر سر راهکارهای برون رفت از چالشی بزرگ و بین المللی دست یاری به سوی تیم مذاکرات هسته ای دراز شود. روند رخدادهای فعلی، با رویکردهای سخیف نگرانه و
فرافکنانه ای که ملاحظه و مشاهده می شود متاسفانه روند قابل دفاعی نیست یعنی نزول جایگاه مذاکرات هسته ای تا لبه پرتگاه شاخ و شانه کشیدن های«حیدری- نعمتی»مثل
آن می ماند که ما در هنگامه تصمیم برای حیات و ممات یک فرد با او بر سر برخی اختلاف دیدگاه به مجادله بپردازیم.
طرفین این مناقشات بی نتیجه، یعنی دولت و تیم مذاکره کننده ازیکسو و مخالفان و منتقدان جدی مذاکرات از سویی دیگر آن قدر عنان از کف دادهاند که حالا صدایشان نیز روی هم بالا و بالاتر می رود و این یعنی ازدست دادن منطق مدارا و جزم اندیشی.
ایران عزیز یک بار دیگر و در سال هایی نهچندان دور چنین وضعیتی را در مقیاسی بزرگتر و شرایطی دیگرگون البته با برخی تفاوت های مبنایی تجربه کرده است و آن اختلاف دیدگاه ها در اتمام یا ادامه«جنگ به دشمن بعثی»بود یعنی در بین حتی دلسوزان نظام و انقلاب کم نبودند چهره هایی که ادامه یا اتمام جنگ را خواستار بودند اما نکته در این جا است که فصلالخطابی به نام نظر و ایده امام راحل و نیز در نظر گرفتن مصلحی کشور به جای گروه و دسته اندیشی باعث شد ائتلافی بزرگ، ایران و انقلاب
اسلامی را از گزند عارضه ای ویران کننده مصون دارد. در میانه دعواهای بی نتیجه حزبی گره زدن برخی از مسائل ریز و درشت سیاسی به مسئله مهم و اساسی مذاکرات اساسی مثل آن می ماند که خواسته باشیم تغییر قیمت«گوجهفرنگی»را آویزه برای استیضاح وزیر جهاد کشاورزی نماییم و این اگر به مرحلهای از حقیقت نزدیک شود فاجعه ای نگران کننده را نوید میدهد!
در این زمانه حساس که کشورهای غربی خود در گودالی از نگرانی ها و مسائل داخلی و بین المللی به دست و پا زدن افتاده اند ادامه روند فعلی که نیروهای داخلی را به جان هم افکنده است، مثال بارز و دقیق حرکت بر مدار خواست و اراده دشمن است و اگر نه هیچ نیروی داخلی و بین المللی در این مهم که آمریکا و متحدانش زیاده خواه هستند و غیر منطقی و غیر پایبند به اصول دیپلماتیک کوچک ترین شک و شبهه ای ندارد و با این فرض نزدیک به یقین به این باور مهم می رسیم که در برابر این دشمن تا بن دندان حیلهگر و ناپایدار بر توافقات بهترین و زیبنده ترین طریق اتخاذ شده اتئلافی عقلانی و دلسوزانه است تا شکاف های داخلی باعث برخی دستاندازیها و بهانهگیریهای محتمل نشود. در ادامه روند مذاکرات که چندان آسان نیست! تیم مذاکره کننده ایرانی نه به تشویق و تایید صد در صد که به کمک و همراهی دلسوزانه نیاز دارند. در این لحظه های ناب که می تواند در آینده بر روند حرکت پیش بینی شده ایران و انقلاب موثر باشد به نظر میرسد «ائتلافی بزرگ»در داخل برای حفظ«انسجام بین المللی»و احساس قدرت در هنگامه رویارویی با شش قدرت دیگر نزد تیم مذاکره کننده ایرانی اصلیترین کاری است که گروه های سیاسی باید به انجام درست و منطقی آن بیندیشند. تیم مذاکره کننده ایرانی وقتی با انبوهی از همراهی و همدلی راهی مذاکرات شود آن گاه اندکی در تصمیماتی که باید اتخاذ کند تردیدی به خود راه نخواهد داد. پس با این فرض موکد که«انرژی هستهای مجال مناسبی برای مناقشات سیاسی، حزبی و محفلی نیست»بکوشیم «ائتلاف داخلی» و«انسجام بین المللی»خود را به بهترین شکل ممکن بروز دهیم. آینده پیش رو آینده ای برای همه آحاد این سرزمین است. باور این مهم
بسیار سخت نیست که بدانیم گره زدن مسائل غیر مرتبط با مذاکرات هستهای اعم از«یارانه»، «مسکن مهر»، «تورم»، «رشد اقتصادی» و حتی«انتخابات آتی مجلس»در اسفند 1394 چیزی نزدیک به بی انصافی و کج سلیقگی است که باید از آن پرهیز کرد. ادامه روند فعلی شاید به آنجایی ختم شود که هیچکدام از گروه های درگیر در این مسائل به خطرات و هزینههای آن واقف نباشند و نتوانند از عهده سوالات بی پایان مردم بهعنوان مخاطبان اصلی برآیند.