بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۵۶۲۰۲
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۰
 تدبیر24:  روش تربیتی هر کودکی با دیگری متفاوت است.بسیاری از مادران دوست دارند که فقط خودشان تربیت کودکان را بر عهده گرفته و کسی چیزی به آنها یاد ندهد،حتی نزدیک شدن کودک شان به مادربزرگ و دایی هم مضطرب آنها را  می کند.

با کمک عاطفه کیانی نژاد، روانشناس برای تان شرح می دهیم که حضور چه آدم هایی در زندگی کودک ضروری است و در چه شرایطی وقت گذرانی کودک تان با آنها، نه به تربیتش آسیب می زند و نه آینده اش را به خطر می اندازد. اگر می خواهید حد و مرز ارتباط کودک تان را با آدم های اطرافش بدانید و از اینکه تا چه اندازه باید او را تحت تاثیر نظری که نسبت به دیگران دارید قرار دهید، در ادامه این مطلب با ما باشید. 


محبت بی دریغ مادربزرگ یا پدربزرگ بر کودک تاثیر بسیار عمیقی می گذارد. فراموش نکنید آدم ها محبت کردن را یاد می گیرند و برای این کار چه معلمی بهتر از پدربزرگ و مادربزرگ؟ پس نگران لوس شدن کودک تان نباشید و اجازه دهید از این محبت سیراب شود. اگر کودک هفته ای یک بار پدربزرگ و مادربزرگ را می بیند، محبت ها هرقدر هم که افراطی باشد، تاثیر دائمی روی خلق و خویش نمی گذارد. حتی اگر دیدارها بیش از این باشد، می شود این مساله را در گفت وگو با کودک حل کرد؛ مثلا بگویید: «ما در خانه خودمان و هر جای دیگر یک سری قوانین داریم که تو باید آنها را رعایت کنی؛ در غیر این صورت تنبیه می شوی اما استثنائا پیش پدربزرگ یا مادر بزرگ می توانی با اجازه آنها بعضی کارها را انجام دهی یا ندهی.» 

پدربزرگ و مادربزرگ

محبت بی دریغ مادربزرگ یا پدربزرگ بر کودک تاثیر بسیار عمیقی می گذارد. فراموش نکنید آدم ها محبت کردن را یاد می گیرند و برای این کار چه معلمی بهتر از پدربزرگ و مادربزرگ؟ پس نگران لوس شدن کودک تان نباشید و اجازه دهید از این محبت سیراب شود. اگر کودک هفته ای یک بار پدربزرگ و مادربزرگ را می بیند، محبت ها هرقدر هم که افراطی باشد، تاثیر دائمی روی خلق و خویش نمی گذارد. حتی اگر دیدارها بیش از این باشد، می شود این مساله را در گفت وگو با کودک حل کرد؛ مثلا بگویید: «ما در خانه خودمان و هر جای دیگر یک سری قوانین داریم که تو باید آنها را رعایت کنی؛ در غیر این صورت تنبیه می شوی اما استثنائا پیش پدربزرگ یا مادر بزرگ می توانی با اجازه آنها بعضی کارها را انجام دهی یا ندهی.» 
عمه و خاله؛ عمو و دایی

از همان دوران کودکی یک سری افراد در زندگی عاطفی هر فرد حضور دارند که به مرور کودک به آنها علاقه مند می شود و با آنها انس می گیرد. بستگان درجه یک مثل عمو، دایی، خاله، عمه و فرزندان احتمالی شان از کسانی هستند که به کودک عشق می ورزند و کودک هم در کنارشان احساس خوبی دارد. این نوع از رابطه درست به اندازه رابطه با والدین اهمیت دارد. کودک در ارتباط با فامیل بخش عمده ای از مهارت های اجتماعی را می آموزد و یاد می گیرد چطور رابطه اش را با آدم های مختلف تنظیم کند. 

ضمن اینکه دانش والدین هم محدود است و همه چیز را نمی دانند و کودک در معاشرت با اقوام نزدیک از هر کدام چیزی یاد می گیرد و این معاشرت ها به گسترده تر شدن دایره معلومات کودک می انجامد. گذشته از این، همان طور که در شماره قبل گفتیم کودک در ارتباط با بزرگسال غیر همجنس به تعریفی از جنس مخالف می رسد یا بهتر است بگوییم رابطه عمو با دختر برادرش تعریفی از «مرد» در ذهن او می سازد. این پیش فرض های ذهنی در آینده رابطه کودک را با جنس مخالف شکل می دهد. 

رابطه با فامیل را قطع نکنید!

عمه و خاله؛ عمو و دایی از همان دوران کودکی یک سری افراد در زندگی عاطفی هر فرد حضور دارند که به مرور کودک به آنها علاقه مند می شود و با آنها انس می گیرد. بستگان درجه یک مثل عمو، دایی، خاله، عمه و فرزندان احتمالی شان از کسانی هستند که به کودک عشق می ورزند و کودک هم در کنارشان احساس خوبی دارد. این نوع از رابطه درست به اندازه رابطه با والدین اهمیت دارد. کودک در ارتباط با فامیل بخش عمده ای از مهارت های اجتماعی را می آموزد و یاد می گیرد چطور رابطه اش را با آدم های مختلف تنظیم کند. 

ضمن اینکه دانش والدین هم محدود است و همه چیز را نمی دانند و کودک در معاشرت با اقوام نزدیک از هر کدام چیزی یاد می گیرد و این معاشرت ها به گسترده تر شدن دایره معلومات کودک می انجامد. گذشته از این، همان طور که در شماره قبل گفتیم کودک در ارتباط با بزرگسال غیر همجنس به تعریفی از جنس مخالف می رسد یا بهتر است بگوییم رابطه عمو با دختر برادرش تعریفی از «مرد» در ذهن او می سازد. این پیش فرض های ذهنی در آینده رابطه کودک را با جنس مخالف شکل می دهد. 

اگر از فامیل بد بگویید. . . 

ممکن است گاهی همه چیز خوب پیش نرود و مجبور به قطع رابطه با یکی از اقوام شوید. در چنین شرایطی نباید کودک را از ارتباط با آنها محروم کنید یا اینکه مشکلات تان را به کودک منتقل کنید و با بدگویی او را در جریان جزئیات اختلاف ها قرار دهید. کودکی که دایی اش را دوست دارد حتی در صورت قهر شما حق دارد به خانه اش برود یا در مهمانی کنارش بنشیند. از طرف دیگر اگر پدر به هر دلیلی از بدی ها، ضعف ها و اشتباهات دایی در مقابل کودک بگوید، او یکباره می بیند تصویری که از دایی داشته با تصویری که پدر ارائه می کند زمین تا آسمان متفاوت است. برای او دایی مرد مهربانی است که او را به پارک می برد، برایش بستنی می خرد، او را روی دوشش می گذارد تا از راه رفتن خسته نشود و. . . 

اما پدر می گوید دایی قبلا ماشین پدربزرگ را بی اجازه برداشته و با آن تصادف کرده و تصادف را هم پنهان کرده او حالا هم بدهی اش را نمی پردازد. در چنین شرایطی احساس بسیار وحشتناکی به کودک دست می دهد و تصور می کند به او خیانت شده است. چنین کودکی در آینده نمی تواند به کسی اعتماد کند و در روابطش با دیگران دچار مشکلات اساسی می شود. 

مهد کودک، اجتماع کوچک

بعضی مادرها خیال می کنند اگر بچه شان را مهد بگذارند، روابط عاطفی شان مختل می شود و دیگر کودک به مادر دلبسته نخواهد بود پس کودک را پیش خودشان نگه می دارند و می گویند خودم شعر و بازی به او یاد می دهم. چنین تصوری کاملا اشتباه است؛ اول اینکه مادر نباید برای کودک نقش معلمی را بازی کند چون وظیفه مادر این است که بی دریغ به کودک عشق و امنیت دهد.

 معلمی نیاز به قاطعیت و نظم ویژه ای دارد و وقتی پدر و مادر نقش معلم را می پذیرند رابطه والدین و فرزندی خراب می شود. درواقع تشخیص و تفکیک این دو نقش برایش طاقت فرسا خواهد بود. کودک باید بعد از سه سالگی تا شش سالگی مهد کودک را تجربه کند و در فضای مهد نظم را بیاموزد یا با سلسله مراتب آشنا شود. کودک در کنار همشاگردی، مربی، مدیر، آبدارچی، راننده سرویس و. . . یاد می گیرد چطور با دیگران تعامل داشته باشد و مشکلاتش را حل کند. 

تنها در خانه دیگران!

گاهی شرایطی پیش می آید که والدین ناچار می شوند کودک را در منزل اقوام تنها بگذارند. توصیه می شود در این شرایط خانواده ها کسی را انتخاب کنند که به او کاملا اعتماد دارند و مطمئن هستند که به اندازه خودشان مراقب کودک خواهد بود و از همه مهم تر اینکه فرد سالمی است و کودک هم دوستش دارد. معمولا پدربزرگ و مادربزرگ اما در شرایط عادی نباید اجازه داد این اتفاق بیفتد؛ مثلا کودک پیش خاله می ماند و خیلی به او خوش می گذرد اما ناگهان بحث و جدلی بین او و شوهرش درمی گیرد که باعث اضطراب کودک می شود یا مثلا همسر خاله فیلم ترسناکی می بیند که والدین در خانه خودشان اجازه دیدنش را به کودک نمی دهند. برای همین می تواند با حضور والدین هرقدر دلش خواست خانه خاله بماند ولی باید شب همراه والدینش به خانه خودشان بازگردد. 

او را وارد بازی خودتان نکنید

تصور نکنید فرزندتان یکی از دارایی های شماست که خودتان به تنهایی برایش تصمیم می گیرید و تعیین می کنید که با چه کسی در ارتباط باشد. همانطور که گفتیم، اعضای فامیلی که کودک دوست شان دارد و در کنارشان احساس آرامش می کند، نباید به خاطر خوشامد شما از فرزندتان دور بمانند. اگر با مادرشوهرتان رابطه خوبی ندارید یا از خواهرشوهرتان دل خوشی ندارید، نمی توانید فرزند خود را از معاشرت با آنها محروم کنید. کودک تان حتی در صورت حل نشدن اختلاف های شما، حق دارد در جشن تولد پسرعمه اش حاضر شود یا در مهمانی در آغوش عمه ای که دوستش دارد و به او محبت می کند، بنشیند. 

وقت بزرگ شدن است

یک بزرگسال در اجتماع فقط در محیط آموزشی خانواده قرار نمی گیرد و در طول روز با طیف های مختلفی از افراد سروکار دارد. برای اینکه کسی در برقراری ارتباط های اجتماعی موفق شود، باید از دوران کودکی آموزش دیده و تمرین کرده باشد؛ به همین دلیل باید از همین سال های کودکی برای تقویت مهارت های اجتماعی کودک تان تلاش کنید. 

بچگی اش را بهانه نکنید و او را از روبه رو شدن با بزرگ تر ها محروم نکنید تا در آینده بتواند روابط موثر تری با آدم های پیرامونش برقرار کند؛ مثلا کودک باید به همسایه ها سلام کند و با صدای رسا جواب احوالپرسی شان را بدهد. پس از او بخواهید این کار را انجام دهد و توقع داشته باشید در ملاقات های بعدی، اشتباهات قبلی ارتباطی اش را مرتکب نشود. اگر این کارها را درست انجام داد از او پیش دیگران تعریف و تمجید کنید و نشان دهید که رفتار شایسته و بجا از نظر همه قابل ستایش و احترام است. 

کودک تنها قرار نیست با همسایه ها، مربی مهدکودک یا آشنایانی که به خانه شان می روید، ارتباط برقرار کند. او حتی باید بلد باشد چطور با بقال صحبت کند و خرید کردن را یاد بگیرد پس با خودتان او را به خرید ببرید و در راه بگویید باید چطور رفتار کند و برای خواسته اش از چه جملاتی می تواند استفاده کند. بعد از چند بار با هم خرید رفتن می توانید خودتان بیرون مغازه بایستید و از کودک بخواهید به تنهایی داخل برود و خرید کند. بعد هم باید درباره این اتفاق با هم صحبت کنید و اگر خریدش موفقیت آمیز بود، در جدول ستاره ها یک ستاره به او بدهید. به کودک تان یاد دهید برای بزرگ شدن، تنها نباید قد بکشد بلکه باید به شیوه بزرگ تر ها ارتباط برقرار کند و به درستی از پس حل مشکلات ارتباطی اش بربیاید. 
برچسب ها: تدبیر24
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها