بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۵۸۱۴۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۳
به نظر می رسد برای کفاشیان همین کافیست که مجموعه زیر دستش به او اطمینان دهند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید. به نظر می رسد کفاشیان به جای راه حل به دنبال توجیه می گردد تا عدم موفقیت مجموعه اش را قابل پذیرش بنماید
تدبیر24 :سودابه رادفرد - ماجرای دختران فوتسالیست که فدراسیون فوتبال از صرافت فرستادنشان به مسابقات گذشته بود را همه شنیده اند. دختران فوتبالیست به نظر می رسد با دستور رئیس جمهور راهی سفر به مکزیک برای اخذ ویزا و در نهایت گواتمالا برای شرکت در مسابقه جهانی مهم فوتسال بانوان هستند ( هنوز فیفا جام جهانی را برای فوتسال زنان راه ننداخته است و این مسابقات را جام جهانی کوچک می نامند)  و گمانه زنی میشود در نهایت به دلایل متفاوت موفق در این مسابقات نخواهد شد. اما واقعا چرا راس فدراسیونی که پرطرفدارترین ورزش جهان را در اختیار دارد این چنین برای دولت هزینه سازی میکند در حدی که شخص رییس جمهور واردار به مداخله شود؟ چرا به جای مدیریت استراتژیک تنها مدیریت انفعالی در این فدراسیون به چشم میخورد و چرا فدراسیونی که بیشترین بودجه و درامد را در اختیار دارد و از حمایت وزارت ورزش و جوانان هم بهره مند است به راحتی در مقابل خواستهای جامعه سرناسازگاری میگذارد و نه تنها فغان زنان که مردان را هم در میاورد؟ عدم توفیق فدراسیون فوتبال در عرصه های مختلف مد نظر این یادداشت نیست زیرا مثنوی هفتاد من کاغذ است اما در کشوری اسلامی که حضور محجبه و پیروزمند زنان میتواند به نشان دادن چهره زن مسلمان موفق افتخار کند و نه تنها در جهان اسلام که در تمام دنیا به آن ببالد چرا با این میزان سومدیریت که چنین فرصتهای بی بدیلی را از جمهوری اسلامی ایران برای الگوسازی زن مسلمان در جهان می گیرد، برخوردی صورت نمیگیرد؟
در این چند خط مبنا را بر گفته های مسئولان فدراسیون فوتبال می گذاریم و علت مشکل در اعزام دختران فوتسالیست، پیش از دستور رئیس جمهور را نه تبعیض جنسیتی و نه عدم تمایل فدراسیون به خرج برای فوتبال زنان بلکه مشکلات ویزای آنها به حساب می آوریم. فدراسیون می گوید که تمام تلاشش برای حل مشکل ویزا را انجام داده بود و راه های پیش رو مانند سفر به کشور سوم برای دریافت ویزا به نظرشان غیر قابل اجرا بود.
علی کفاشیان سالهاست بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه زده است، رئیسی که هر کس در هر توانایی او شک داشته باشد، توانایی حفظ صندلی را از جمله توانمندی های غیر قابل انکار او می داند. مدیری خندان که حمله ها را جا خالی می دهد و کسی به یاد ندارد که حمله ای را با حمله پاسخ داده باشد. در این میان، مجموعه زیر دست کفاشیان از مدیری که سازمان را به پیش ببرد محروم است. زمانی که مدیر وقتی تنها هدفش حفظ صندلی باشه، دیگر تلاشش مصروف ارتقا مجموعه زیر دستش و تحقق اهداف آن ولو با زحمت نمی شود.
به نظر می رسد برای کفاشیان همین کافیست که مجموعه زیر دستش به او اطمینان دهند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید. به نظر می رسد کفاشیان به جای راه حل به دنبال توجیه می گردد تا عدم موفقیت مجموعه اش را قابل پذیرش بنماید. اگر واقعا کفاشیان به فکر حل مشکل بود، به تلاش های مجموعه زیر دستش بسنده نمی کرد و مثلا از ظرفیت وزارت امور خارجه هم استفاده می کرد، ظرفیتی که نشان داده شد می تواند به راحتی مشکل را از سر راه بردارد. با توجه به اهمیت ورزش بانوان در چهره تصویر شده از ایران به نظر می رسید کلیت حاکمیت حاضر بود از ظرفیت هایش برای تحقق یک اعزام استفاده کند.
خلاصه که کفاشیان مدیری نیست که از هیچ همه چیز بسازد، او انقدر درگیر روزمرگی شده که انگار فراموش کرده چه نقش خطیری را بر عهده گرفته است. کفاشیان مدیری در قواره فدراسیونش نیست. فدراسیونی که خبر عدم اعزام یک تیمش به خبر اول کشور تبدیل می شود.مدیری که مدیریت نمی کند بلکه رفع تکلیف می کند. کفاشیان صرفا مانند ناظری بی طرف به مجموعه اداری زیر دستش می نگرد، بعضی جاها سیر معمول کارها به بن بست می خورد، آنجا مدیری لازم است که از ارتباطات و توانایی هایش استفاده کند و کار را اجرائی کند. اینجاست که محروم بودن فدراسیون از یک مدیر در قواره خودش مشخص می شود.
البته این نوشته راه حل را در برکناری خارج از فدراسیون کفاشیان نمی داند و برگشت مدیریت ورزش به دولت را مطلوب نمی داند، فدراسیون ها یکی از نمونه های نهاد های عمومی هستن که می توانند نشان بدهند بدون درگیری مستقیم دولتی نیز فعالیت ها می توانند به نحو بهتری انجام بشوند اما فدراسیون فوتبال مطمئنا در ذیل مدیریت علی کفاشیان از ضعف مدیریت رنج می برد به نظر می رسد مجمع فدراسیون باید به نقشش در نظارت بر رئیسی که برگزیده بیشتر اهمیت دهد.


سودابه رادفرد - رییس هیات رییسه انجمن پیلاتس ایران و فعال حوزه زنان
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
United States
|
۱۷:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۶
0
0
خیلی عالی بود خاتم دکتر، حیف از شما که تو حزب آی ام بلک برد کار میکنید، ولیکن در هر حال درود
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها