بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۵۸۱۷۴
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۳
تدبیر24 :«نادعلی بای» مدیر مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی انرژی نپتا،سردبیر پایگاه خبری "نفت ما" و نامزد دریافت دکترای   روابط بین الملل، در گفت وگو  با ایرنا با اشاره به پیوند بسیاری از رخدادهای جهانی و منطقه یی با تحولات اقتصاد گازی، به بیان راهکارهایی برای مقابله کشورهای عضو مجمع کشورهای صادرکننده گاز و نیز ایران با چالش های پیش رو پرداخت.
[بسیاری از رخدادهای جهانی از جمله بحران سوریه ریشه در تحولات گازی دارد]
به باور شماری از ناظران ریشه ی بسیاری از تحولات جهانی را باید در واقعیت های اقتصاد انرژی جست؛ اقتصادی که ارزش کالایی چون گاز در آن روز به روز در حال افزایش است.
برداشت از ذخایر نامتعارف نفت با عنوان «شیل اویل»، آمریکا را به بزرگترین تولیدکننده ی نفت جهان تبدیل کرده است و با بهره جویی از ذخایر نامتعارف گاز، این کشور در جایگاه بزرگترین تولیدکننده ی گاز جهان قرار خواهد گرفت.
تولید نفت و گاز از منابع نامتعارف، قبل از هر چیز بر بازار انرژی جهان تاثیر می گذارد؛ بازاری که اقتصاد دارندگان منابع متعارف از جمله کشورهای خاورمیانه و اعضای مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز یا «جی.ای.سی.اف» (GECF) را زیر تاثیر خود قرار می دهد.
به بهانه ی برگزاری سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز و در ارتباط با روند شکل گیری، اهداف، فعالیت ها و نیز چالش ها و مسایل مشترک این کشورها از جمله افزایش تولید انرژی از منابع غیرمتعارف، پژوهشگر ایرنا با بای مدیر مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی انرژی نپتا به گفت وگو پرداخت.
بای ضمن اشاره به چالش های پیش روی کشورهای تولیدکننده ی گاز در بخشی از سخنان خود، به نقش گاز در نظام بین الملل اشاره کرد و بحران های سوریه و عراق را نیز متاثر از مناسبات گازی دانست.
مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید:
 
*** ایرنا: بعنوان نخستین سوال، تشکیل مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز از کجا شروع شد و فلسفه ی شکل گیری آن چه بود؟
** بای: نخستین جرقه های تشکیل مجمع گازی جهان در سال 2001 زده شد. در آن تاریخ، دیداری بین مقام های الجزایر، قطر، ایران و روسیه برای تشکیل یک اوپک گازی انجام و دبیرخانه یی موقت نیز در دوحه تشکیل شد. این سازمان به طور رسمی در سال 2008 در مسکو تشکیل شد. اعضا در ابتدای تاسیس اعلام کردند که نمی خواهیم یک کارتل گازی باشیم و قصد نداریم سازمانی همچون اوپک، در بازار گاز ایجاد کنیم. آنها تاکید کردند که به جای سیاستگذاری در حوزه ی بازار، به دنبال گسترش همکاری ها و تبادل اطلاعات، برآورد عرضه و تقاضای گاز، مطالعات مشترک و تعامل بین اعضا هستند. این سازمان هم اکنون 12عضو اصلی و پنج عضو ناظر دارد.
 
***ایرنا: شکل گیری این مجمع چه بازتابی در جهان داشت؟
** بای: شکل گیری این مجمع با واکنش هایی همراه بود. به عنوان مثال رییس کمیته ی امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد که تشکیل یک اوپک گازی، تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا است و سازمان گازی را به یک مافیا تشبیه کرد. او اصرار داشت که راهبردی برای مقابله با این نهاد تدوین شود. آژانس بین المللی انرژی نیز تشکیل مجمع گازی را تهدیدی برای امنیت انرژی جهان تلقی کرد. اتحادیه ی اروپا نگران از قیمت گذاری تصنعی در مجمع، از تشکیل این نهاد ابراز نگرانی کرده بود.
 
*** ایرنا: آیا این نگرانی ها بجا بود؟
**بای: خیر، چون مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز در بدو تاسیس اعلام کرد به هیچ وجه به دنبال سیاست گذاری در حوزه ی گاز نیست. آنها تاکید کردند و تاکنون نیز نشان داده اند که به دنبال تعیین قیمت گاز نیستند و جی.ای.سی.اف بیشتر برای تبادل افکار، گسترش همکاری و سرمایه گذاری مشترک ایجاد شده است.
بیانیه ی وزیران در روز شنبه ی هفته ی جاری نیز در این راستا بود. در اجلاس وزارتی، 2 سند شامل استراتژی های بلندمدت و مدل جهانی گاز به تصویب رسید که بحث سرمایه گذاری مشترک و همکاری اعضا را مورد توجه قرار داده است.
 
*** ایرنا: به مدل جهانی گاز اشاره کردید. در این زمینه چه چشم اندازی برای آینده ی جی.ای.سی.اف متصور هستید؟
**بای: همکاری های کشورهای عضو مجمع باید در راستای منافع مشترک، یعنی مقابله با چالش های بازار جهانی گاز و بحث مهم منابع نامتعارف گاز باشد. در این میان چند دسته منافع وجود دارد؛ منافع مشترک، موازی، اختلاف زا و متعارض. در کنار برخی منافع مشترک یک سری منافع موازی وجود دارد یعنی هر کشوری به دنبال منافع خود است و هیچ تزاحمی برای دیگری ایجاد نمی کند. در نهایت یک سری منافع هم اختلاف زا است.
در بحث «شیل گس» یا همان تولید گاز در آمریکا از منابع نامتعارف، اعضای مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز دارای منافع مشترک هستند. اعضا باید به دنبال یک بازاندیشی در اهداف خود باشند چون زمانی که مجمع شکل گرفت بحث شیل گس هنوز آنچنان مطرح نبود.
آمریکا به کمک فناوری های نوین توانسته است به بزرگترین تولیدکننده ی نفت در دنیا تبدیل شود و از طرف دیگر، در حوزه ی گاز نیز آمریکا تا سال 2020 بزرگترین صادرکننده ی گاز دنیا خواهد شد. این کشور تا سال 2035 نیز در حوزه ی انرژی به خودکفایی خواهد رسید. در این شرایط، کشورهای عضو مجمع، بیشتر از این که به فکر گسترش اعضا و دنبال رعایت پروتکل ها و نشست ها باشند، باید به دنبال تعیین دستورکار عملی معطوف به ضرورت اطلاع رسانی پیامدهای زیست محیطی شیل گاز و مقابله با آن باشند.
در غیر این صورت، انقلاب تولید گاز از منابع نامتعارف درآمریکای شمالی یعنی آمریکا و کانادا، بازارهای بالقوه ی ایران و بالفعل برای کشورهای عضو جی.ای.سی.اف را در اروپا و آسیا تسخیر خواهد کرد.
 
*** ایرنا: در بازار جهانی گاز، کشورهای عضو جی.ای.سی.اف چه جایگاهی دارند؟
**بای: 67 درصد ذخایر گازی جهان ، 42 درصد تولید گاز و 85 درصد صادرات گاز به صورت «ال.ان.جی» (گاز طبیعی مایع) و 38 درصد صادرات گاز از طریق خط لوله در اختیار مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز است؛ آماری که نشان می دهد این مجمع، بازیگری مهم در مبادلات انرژی جهان است. در این میان روسیه بزرگترین صادرکننده ی گاز از طریق خط لوله و قطر بزرگترین صادرکننده ی ال.ان.جی جهان به شمار می روند.
 
***ایرنا: برخی ناظران می گویند اختلاف های گسترده میان اعضا، اجازه ی همکاری گسترده را در جی.ای.سی.اف نمی دهد. نظر شما در این باره چیست؟
**بای: همین طور است. حتی بسیاری از بحران های منطقه ناشی از منافع متعارض بین اعضای مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز است به عنوان مثال بحران سوریه، ریشه های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دارد نه ایدئولوژیک. در سال 2001 ، بحث انتقال گاز ایران به عراق، سوریه، لبنان و از آن پس به صورت ال.ان.جی از طریق تانکرهای بزرگ حمل گاز (VLFC) به اروپا مطرح شد. این در شرایطی بود که ترکیه مسیر ترانزیت گاز و روسیه یکه تاز تامین انرژی اروپا بود و قطر نیز در جایگاه بزرگترین صادرکننده ال.ان.جی قرار داشت.
اگر با عینک ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به بحران سوریه نگاه کنیم به این نتیجه می رسیم که قطر با آموزش، پشتیبانی مالی و تجهیز القاعده و داعش و آشوب افکنی از طریق این گروه ها هدف جلوگیری از پروژه ی خط لوله ی انتقال گاز ایران به اروپا از طریق عراق، سوریه و مدیترانه یعنی «خط لوله ی اسلامی گاز» را دنبال کرده است. کشف منابع گازی در حمص سوریه نیز بر نقش و اهمیت سوریه در این میان افزوده است. همچنین ترکیه از ایجاد یک رقیب ترانزیتی بیمناک است و به حمایت مالی و دیپلماتیک از گروه های معارض سوری می پردازد.
در مجموع می توان گفت نقشه ی درگیری ها در سوریه با نقشه ی انتقال خط لوله ی گاز اسلامی تطابق دارد. هدف درگیری ها ژئوپولیتیکی و اقتصادی است تا ایدئولوژیک و در این میان حذف ایران و روسیه از چرخه ی صادرات گاز به اروپا هدف اصلی کشوری چون قطر است که به دنبال یک خط لوله از طریق عربستان، عراق و سوریه برای خود است؛ رخدادی که قطر را به تنها بازیگر اصلی در عرصه ی انرژی اروپا تبدیل می کند.
در همین حال، رژیم صهیونیستی نیز با توجه به منابع گازی خود در فلات قاره ی دریای مدیترانه، به دنبال این است که تبدیل به یک بازیگر انرژی در منطقه شود. حتی برخی کارشناسان معتقدند حمله های اخیر داعش در پاریس، با حمایت عوامل قطر و عربستان انجام شده است تا پای فرانسه و ناتو به بحران سوریه باز شود و از این طریق کشورهای ایران و روسیه از معادله ی سوریه حذف شوند.
 
***ایرنا: در این شرایط، ایران باید چه برنامه یی را در پیش بگیرد؟
**بای: در این شرایط، ایران با چند مساله روبرو است. تحریم ها، بالا بودن ریسک سرمایه گذاری، مصرف زیاد در شبکه ی سراسری داخلی و مهیا نبودن زیرساخت ها باعث شده سهم ایران به عنوان دارنده ی ذخایر عظیم گاز طبیعی در بازار جهانی گاز، به کمتر از یک درصد محدود شود. در وهله ی نخست لازم است استفاده از فناوری های نوین نظیر «جی.تی.ال» در دستور کار ایران قرار بگیرد.
روسیه به هیچ وجه به ایران اجازه نخواهد داد که به رقیبی در بازار گاز اروپا تبدیل شود. به عبارتی دیگر، خرس سیبری به شیر پارسی اجازه نفوذ در قلمر و و بازار گاز اروپا را نخواهد داد. از طرف دیگر، ایران به دلیل ضعف زیرساخت ها، نمی تواند جایگاهی در صادرات ال.ان.جی داشته باشد. بنابر این، تامین گاز کشورهای منطقه از طریق خطوط لوله، برنامه یی است که ایران می تواند آن را دنبال کند. برای ایران مهمترین بازار، بازار آسیا است که باید در اولویت قرار دارد.
با این حال، مراجع بین المللی انرژی تاکید دارند که ایران می توانست به بازیگری مهم در تجارت جهانی گاز تبدیل شود، 50 درصد تامین گاز اروپا را بر عهده بگیرد و به سهم 30 درصدی از بازار گاز جهان دست یابد اما بخاطر تحریم ها، جنگ تحمیلی، بی توجهی به پارس جنوبی و گسترش شبکه های گازرسانی داخلی، از این جایگاه فاصله گرفتیم.
از طرف دیگر، مجامع بین المللی انرژی هنوز در برآوردهای خود تمایل دارند تاکید کنند که دنیا به خلا و نبود نفت و گاز ایران عادت کرده است. دنیا هنوز دنبال این است که ایران را بازیگری حذف شده بداند. در این شرایط، نفت و گاز باید برای ما به یک شاخص و عنصر قدرت تبدیل شود.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها