تدبیر24 :سهیل فارسی - فارغ از هر مشی و خط فکری و سیاسی دیگر نمی شود با سلامت مردم هم بازی سیاسی و جناحی کرد. دلواپسان که حجمی از رکود، تورم و فساد را با دولت مطبوع شان در گذشته برای ملت به ارمغان آوردند هر چند به تنها چیزی که نمی اندیشند منافع ملی است اما اینبار حتی به سلامت ملی هم نگاهی سیاست زده دارند و پس از تدبیر بزرگان نظام در جریان هسته ای و به تعبیر رئیس جمهوری تعطیل شدن نسبی دکان آنها به سیب زمینی ها متوسل شده اند.
قضیه کود کردن1700 تن سیبزمینی در فارس ؛
مختصر و مفید ریشه این مساله را از زبان شاهرخ ظهیری عضو کمیسیون کشاورزی اتاق تهران، بخوانید :
" در شرایطی که مشکل بیآبی و کم آبی، کشاورزی را به طرف سیاستهای کشت هدایت میکند، عدم برنامهریزی کشت هم دچار نابسامانی کشاورز از یک طرف و صنایع تبدیلی کشاورزی از طرف دیگر شده است. زیرا وقتی کشاورزی میتواند رونق داشته باشد که کشاورز قبل از کشت محصول خود را فروخته باشد و این امر مستلزم کشت برنامهای است. تنها در سال جاری نیست که سیب زمینی تولید شده معدوم میشود. هر سال صنعت تبدیلی و کشاورز با این مساله روبرو هستند. یک سال گوجه فرنگی خارج از برنامه و نیاز تولید میشود و سال بعد وقتی که کشاورز بازاری برای فروش آن نداشت کشت آن را متوقف میکند. در نتیجه صنایع با کمبود مواد اولیه روبرو میشوند. این مسئله برای سایر محصولات مانند پیاز هم صادق است."
خب این فلسفه کود کردن محصولات کشاورزی از زبان یکی از مطلعین صنایع کشاورزی و تبدیلی کشور، که از دیدگان گذشت. مشکل اساسی ریشه در نبود "کشت برنامه ای" در تولیدات کشاورزی کشور دارد که متاسفانه هر ساله تکرار میشود و فقط نوع محصول مازاد در هر سال تغییر می کند.
حالا بخشی از اطلاعیه مرجع رسمی این مورد یعنی وزارت جهاد کشاورزی درباره کود کردن 1700 تن سیب زمینی را بخوانید :
" امحای سیب زمینی در استان فارس نیز نه به خاطر تنظیم بازار بلکه به سبب غیرقابل استفاده شدن محصول خریداری شده برای مصارف انسانی و حتی دامی و تحت نظارت دستگاه ها و افراد مسئول صورت گرفته است."
دلیل کود کردن 1700 تن سیب زمینی در استان فارس بعلت فاسد شدن و غیرقابل استفاده شدن محصول خریداری شده توسط دولت برای مصرف شهروندان و حتی مصرف دامی بوده است که این مسئله تاسف برانگیز از یک طرف ریشه در عدم برنامهریزی و نبود کشت برنامه ای در کشاورزی معیوب ایران دارد و از طرف دیگر از نبود صنایع تبدیلی کشاورزی بعلت عدم سرمایگذاری لازم نشات می گیرد.
نگارنده قصد جانبداری از مسئولین بخش کشاورزی را ندارد که علی القاعده باید برای این مسئله فورا چاره اندیشی کنند تا هم کشت، برنامه محور شود و هم صنایع تبدیلی گسترش و توسعه یابد اما سیاسی کردن این مسئله مهم چه معنایی دارد؟
در پایان به چند مورد از اظهار نظر دلواپسان در مصاحبه با دوستان رسانه ای شان توجه کنید :
1. کوچک زاده : دفن 1700 تن سیب زمینی الگوبرداری از اقتصاد سرمایهداری غرب است!
2. کریمی اصفهانی : امحای ۱۷۰۰ تن سیب زمینی ما را به یاد دور ریختن گندم در امریکا انداخت و این خلاف شرع اسلامی ما است!
3. کوثری : امحای 1700 تن سیبزمینی یعنی حمایت از "سرمایهداری" و جفا به مستضعفین!
4. جوکار : 1700 تن سیبزمینی مصداق خیانت به مردم است!