بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۵۸۷۲۱
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۹
آنچه برای ایتالیایی‌ها «حیثیتی» است و «ناموسی» دقیقاً همان تصاویر برهنه‌ای است که نشان از رنسانس دارد و بیانگر فرهنگ اومانیستی است که در تقابل با مذهب خواهان برجسته کردن انسان وبدن انسان بودند...
تدبیر24 :حسام الدین آشنا - نگاه برخی سایت‌ها و کانال‌ها که برداشتی شخصی و یک نفره را بدل به خوراک لذیذ رسانه‌ای کرده‌اند، با نگاه فرهنگی ایتالیایی‌ها به حضور رئیس جمهوری ایران و نخست‌وزیر ایتالیا در موزه کاپیتولین بسیار متفاوت است: نگاه «اسب بینی» دن‌کیشوتی، فقط یک فاعل شناسا دارد و هیچ کس جز او در سراسر جهان آن نشانه را آن گونه نشناخته و تفسیر نکرده است. اما دیدگاه منتقدین ایتالیایی در مقابل متوجه آن چیزی است که «پوشانده شده» است. یک کاریکاتور ایتالیایی روحانی و رنزی را در مکانی نشان می‌دهد که فقط جعبه‌های بزرگ دارد. روحانی رو به رنزی می‌گوید «منو کجا آوردی؟ ایکا؟{فروشگاه زنجیره‌ای سوئدی}!
 آنچه برای ایتالیایی‌ها «حیثیتی» است و «ناموسی» دقیقاً همان تصاویر برهنه‌ای است که نشان از رنسانس دارد و بیانگر فرهنگ اومانیستی است که در تقابل با مذهب خواهان برجسته کردن انسان وبدن انسان بودند. نیویورک تایمز می‌گوید «هویت ملی» ایتالیا همین چیزهاست.
یک ایتالیایی خوش ذوق هم یک فتوشاپ خنده دار توئیت کرده: «چه می‌شد اگر روحانی به فلورانس می‌رفت که پر است از مجسمه‌های برهنه؟» در این توئیت به عنوان مثال یک لباس زیر برای مجسمه «دیوید» اثر «میکل آنژ» فتوشاپ شده است. آن تصاویر جعبه شده بخشی است از هویت و «خود» ایتالیایی. تا آنجا که منتقدی می‌نویسد اگر آن را بپوشانیم در واقع «خود»‌مان را پنهان کرده‌ایم.
 اما آنچه در سفر ایتالیا دیده نشد، نفس حضور دو رئیس دولت در موزه بود. محل موزه برای امضای قراردادها و مصاحبه دو رئیس دولت به تصادف انتخاب نشده بود. دو کشور نماینده دو تمدن بزرگ بشری بودند و موزه‌ها مکانی استثنایی است برای یادآوری پیوندهای تمدنی. موزه برای هر دو تمدن درس‌های بزرگی دارد. چندی پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای خطاب به جوانان اروپا و امریکا از آنان پرسیدند: «آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزش‌هایی طی قرون متمادی، بزرگ‌ترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟ اگر جوانان مسلمان اروپایی سری به موزه‌های مشهور جهان بزنند و در تنوع وکثرت فرهنگی میراث تمدن اسلامی تأمل کنند، در جزئیات مربوط به کتاب‌ها، اشیا و آثار هنری خیره شوند واز خود بپرسند همنشینی شمایل‌های مسیحی و الواح تورات و خوشنویسی‌های قرآن کریم و ناقوس کلیساهای شرقی و کاشیکاری‌های مساجد که دریک مقیاس میکرو یعنی در زیر سقف موزه‌ها به قالب دسته ‌بندی‌های تخصصی در آمده و در معرض رؤیت بازدید‌کنندگان قرار گرفته، چگونه طی قرون پیشین، در یک پهنه وسیع‌تر در گستره تمدن اسلامی همجواری و همزیستی ادیان و مذاهب و فرقه‌های گوناگون را به نمایش می‌گذاشته و در فراسوی همه اختلاف‌ها و تفاوت‌های هویتی و فرهنگی و دینی پیوستگی یک تمدن را فریاد می‌زده؟
آیا هیچ فکر کرده‌اید که چرا مجسمه بودا ومعبد پالمیرا طی همه قرون اسلامی پا برجا بوده وبه مخیله هیچ فقیهی اعم از سنی وشیعی خطور نکرده که فتوای انهدام آن را صادر کنند؟ آیا مین‌گذاری زیر معبد پالمیرا، در حقیقت مین‌گذاری زیر قلمرو تمدنی امت مسلمان نیست که پایتخت‌های فرهنگی آن، مساجد وکلیسا‌ها وکنیسه‌ها را در خیابان‌ها ومحله‌های واحدی همجوار ساخته بودند؟»
«ایرینا بوکوا» مدیر کل فعلی یونسکو در جایی گفته است: مسأله خیلی مهم که باید بدان توجه کرد این است که باید کوشید جوانان به یک «حس تعلق وسیع وتمدنی» مجهز بشوند. یعنی حس ملی کافی نیست، بلکه علاوه بر آن حس تمدنی وچند ملیتی ومنطقه‌ای هم ضرورت دارد. تروریست‌ها بدان خاطر مجسمه‌ها را نابود می‌کنند و میراث ملموس تمدنی را مین‌گذاری می‌کنند که از یک آگاهی شیطانی برخوردارند. آنان عامدانه «احساس تعلق» را ترور می‌کنند.
تمدن اسلامی و تقویت احساس تعلق به تمدن اسلامی در فراسوی این یا آن ملیت می‌تواند یک پادگفتمان علیه داعش باشد.

این را روحانی و بوکوا در صبحانه کاری خود به شکل صریح گفتند: «تروریست‌ها و گروه‌های تروریستی تلاش می‌کنند با تخریب این آثار، رابطه نسل جوان را با هویت و گذشته تاریخی خود قطع کنند تا بتوانند آنان را به عنوان سرباز جذب نمایند.» کدام هویت وکدام گذشته تاریخی است که داعش می‌خواهد در آن گسست ایجاد کند؟خیلی روشن است: «اسلام تمدنی» هم‌اکنون با «اسلام خلافتی» در حال مبارزه هستند. برای مقابله با داعش باید اسلام تمدنی یعنی نگرش فراملیتی را تقویت کرد. اینکه اسلام تمدنی و «ثروت فرهنگی اسلام» در معرض ترور و تخریب و انهدام قرار گرفته است، می‌تواند گفتمان دفاعی و مقاومتی باشد علیه داعش: ما ایرانیان باید صریحاً اعلام کنیم که نه فقط مساجد شیعیان که داعش آن را ذیل عنوان «معبد صفوی» به آتش می‌کشد مال ماست، بلکه نمرود و پالمیرا و کتابخانه موصل که با همه کتب خطی عثمانی وفارسی به آتش کشیده مال ماست. هر شمایل یهودی و مسیحی و ایزدی – که در عصر تمدن اسلامی و خلافت تمدنی عباسی وعثمانی و ایرانی محافظت شده است- متعلق به تمدن اسلامی است.  این نکته بسیار ساده «باید با هم محافظت کنیم» بسیار مهم است. زیرا به موازات حس تعلق درون تمدنی یک حس تعلق بینا-تمدنی هم به وجود می‌آورد. از خلال همین «با هم بودگی» و«باهم پاسداری کردن» مفهوم «تعامل با جهان» در بعد فرهنگی‌زاده می‌شود و قوام می‌یابد.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها