در این ایام میمون و خجسته بعثت پیامبر بزرگ اسلام، جای این پرسش وجود دارد: چرا در جوامع اسلامی به آن اندازه كه به اعمال عبادی توجه میشود -كه در جای خود باارزش است- به اعمال حیاتبخش انسانی؛ یعنی اخلاق و عقلانیت كه عصاره بعثت است اهمیت داده نمیشود؟
محمدتقی فاضلمیبدی- ناگهان آمد ز حق شمع رسل/ دولت انّا فَتحنا زد دهل/ از درمها نام شاهان پرکنند / نام احمد تا ابد بر زر زنند/ چون به آزادی نبوت هادی است / مؤمنان را ز انبیا آزادی است/ ای گروه مؤمنان شادی كنید / همچو سرو و سوسن آزادی كنید (مولوی)
از واژگان كلیدی در تعالیم پیامبر بزرگ اسلام(ص)، اخلاق و تنظیم روابط آدمیان است؛ واژه اخلاق در قرآن نیامده؛ اما شاكله شخصیت پیامبر اسلام «خلق عظیم»، نرمخویی، چهرهگشایی و رفتار توأم با مهربانی و مهرورزی با آدمیان است. پیامبری كه در آغازین روزهای رسالت، بنیان بعثت خود را تتمیم مكارم اخلاق میداند؛ «انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق». كرامتهای اخلاقی از تعابیر بلند و بامعنايي است كه میتوان با عرضهكردنش بر تمامی بشریت، هر انسانی را در هر نقطه از زمین به آن دعوت کرد. از امام صادق(ع) پرسیدند مكارم اخلاق یعنی چه؟ حضرت در پاسخ چنین فرمود: «وَ قَد سُئِلَ عَن مَكارِمِ الخلاقِ: اَلعفوُ عَمَّن ظَلَمَكَ وَصِلَة مَن قَطَعَكَ وَ إعطاءُ مَن حَرَمَكَ وَ قَولُ الحَقِّ وَ لَو عَلى نَفسِكَ». درباره مكارم الاخلاق سؤال شد، فرمودند: از كسى كه به تو ستم رواداشته است در گذری، كسی كه با تو قطع رابطه كرده در برقراری رابطه پیشگام باشی، كسی كه از تو چیزی را دریغ داشته است، تو دریغ نداری و با او مقابلهبهمثل نكنی و سخن حق را بگویی، اگرچه بر ضد خودت باشد». روشن است كه در بخش نخست روایت، منظور گذشت زبردستان از زیردستان است و عفوی كه باید نسبت به خطاكاران اعمال كنند.
در این ایام میمون و خجسته بعثت پیامبر بزرگ اسلام، جای این پرسش وجود دارد: چرا در جوامع اسلامی به آن اندازه كه به اعمال عبادی توجه میشود -كه در جای خود باارزش است- به اعمال حیاتبخش انسانی؛ یعنی اخلاق و عقلانیت كه عصاره بعثت است اهمیت داده نمیشود؟ چرا در آموزشهای دینی موجود، به آن اندازه كه برای اعمال عبادی تفریعات و تعریفهای فقهی وجود دارد، برای اخلاقیكردن و تنظیم روابط درست آدمیان فرمولهای فقهی وجود ندارد؟ اگر اخلاق و عقلانیت از جامعه مسلمین رخت بربندد و فقط به عبادتها توجه شود، بهیقین آن جامعه به معنای واقعی، اسلامی نخواهد بود. گمشده دنیای اسلام در جهان امروز اخلاق و عقلانیت است؛ به آن اندازه كه فقیهان بزرگ اسلام به فروعات عبادی و مناسكی پرداختهاند، راجع به اخلاق و عقلانیت و روابط درست آدمیان و رابطه دولتمردان با مردم سخن نگفتهاند و درباره اصول اخلاقی، اجتهاد نشده است. جان و جوهر اخلاق و مكارم اخلاقی، روابط صحیح انسانی است كه در فرمایش امام صادق (ع) بیان شد. امام علی (ع) كه در راستای اهداف انبیا سخن میگوید به این نكته مهم اشاره و اضافه میكند: «لیثیروا لهم دفائن العقول: پیامبران برای برانگیختن عقلهای دفنشده مبعوث شدهاند» تا جامعهاي عقلانی بسازند.
شعار جاهلیت این بود كه ما راه بزرگان و پدران پیشین خود را ادامه میدهیم. قرآن کریم این روش غیرعقلانی را محكوم كرد و فرمود: «اولو كان آباءهم لایعقلون شیئا و لایهتدون: اگر پدران و بزرگان شما راهی را كه پسند نیست و از عقل بهدور است برگزیدند، شما نیز همان راه را پی خواهید گرفت؟» در بعثت پیامبر ملاك مطلوبیت هر چیزی، عقلانیت است. در جامعهای كه دین و اعمال عبادی وجود دارد؛ اما به اخلاق و عقلانیت توجه نشود، مفاسد آن جامعه بیش از مصالح آن خواهد بود. پیامبر این هشدار را داد و فرمود: «قصم ظهری رجلان: عالم متهتك و جاهل و متنسك: دو كس پشت مرا شكستند، عالمان بیپروا و دینداران نادان». پیامبر در روزهای نخست بعثت كه با بتپرستی مبارزه میكرد و مردم را به خدای واحد ميخواند، مسئله مبارزه با مسكنت، فقر و تفاوت طبقاتی را كه در جامعه مكه وجود داشت در كنار تعالیم و برنامههای دعوت خود قرار داد. فقر و ناداری در مكتب پیامبر منشأ مفاسد اخلاقی تلقی شد و در تعالیم خود فراتر از آن ميزاني كه از نماز گفت از انفاق، زكات و صدقات سخن به ميان آورد. بهكارگیری این واژهها برای تأکید بر این نکته بود که تا مشكلات اقتصادی مردم حل نشود نمیتوان از توحید سخن گفت. فرمود: «كسانی كه برای مبارزه با فقر كاری نمیكنند، تكذیبكنندگان دین هستند».
«و لایحض علی طعام المسكین» و نیز فرمود: «نمازگزارانی كه مردم را از مسائل و وسایل زندگی محروم ميكنند، وای بر آنها»: ویل للمصلین ...و یمنعون الماعون. «ماعون»؛ یعنی اسباب تأمین معیشت، اینكه عصاره بعثت اخلاق است و نمیتوان از انسانی كه معاش او تأمین نیست، انتظار دینداری داشت؛ «الفقر كاد أن یكون كفرا». در جامعهای كه بهجای عفو و گذشت-كه از مكارم اخلاق است- خشونت و برخورد -كه از علائم جامعه جاهلی است- اصل شود، عبادت آن نیز بیروح و بیثمر خواهد بود. امام علی (ع) درباره برخورد با مجرمان و گناهكاران میگوید: «رب ذنب مِقْدَارُ الْعُقُوبَةِ عَلَیهِ إِعْلَامُ الْمُذْنِبِ بِهِ: مقدار مجازات خیلی از جرمها همین اندازه است كه به آنان اعلام شود»؛ یعنی مجازات را یك اصل اولی نباید گرفت، همچنين در مكارم اخلاق به ما آموختهاند «لا تتبعوا عثرات المؤمنین: لغزشهای مردم را پی نگیرید»؛ به تعبیر دیگر حریم خصوصی مردم را دنبال نكنید. مكارم اخلاق یك برنامه عملی برای مؤمنان است كه در جوامع اسلامی باید دیده شود.