بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 18
کد خبر: ۶۳۶۲۷
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰
تدبیر24 :رئیس هیات مدیره‌ی خانه سینما تاکید کرد که «تشکیل مرکز ملی سینما، حاکمیت ملی در سینمای ایران را برقرار می‌کند».

ابراهیم مختاری در گفت‌وگویی مشروح با خبرنگاران سینمایی ایسنا از این روزهای خانه‌ی سینما پس از بازگشایی سخن گفت و به برخی انتقادات و پرسش‌ها پاسخ داد.

در ادامه مشروح گفت‌و‌گوی ایسنا را با رئیس هیات مدیره خانه سینما می‌خوانیم:

ایسنا:یکی از مواردی که در خانه سینما مطرح بوده، ثبت قانونی صنوف است که به موجب آن کل تشکل خانه سینما هم وجاهت قانونی بیشتری پیدا می‌کند، این موضوع الان به کجا رسیده است؟

مختاری: اولا خانه سینما به عنوان موسسه فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده و وجاهت قانونی خود را دارد. موضوع ثبت قانونی صنوف به وزارت کار و به شاغلان تشکل‌های عضو خانه سینما برمی‌گردد. صاحبان مشاغل سینمایی می‌توانند با مراجعه به وزارت کار، تشکل خود را ثبت کنند. مجمع عمومی در آغاز این دوره به هیات ‌مدیره تکلیف کرد، به ثبت تشکل‌ها در وزارت کار کمک کند. کمک هیئت مدیره هم به این صورت بود که در گفت‌وگو با وزارت کار، سعی شد موانع سنتی برای به رسمیت شناختن مشاغل سینمایی برطرف شود، چون پیش از این شاغلان سینمایی را همانند کارگران فصلی تعریف می‌کردند و معتقد بودند چون کار مداومی در طول سال ندارند، نمی‌توانند مشمول قانون کار شوند. با توضیح ما و توسعه تعریف مشاغل سینمایی این مشکل رفع شد. ضمن اینکه به کمک تجربه تدوین اساسنامه‌ها در خانه سینما و با نظر مشاوران وزارت کار و به کمک وکیل خانه سینما، اساسنامه‌ای برای مشاغل سینمایی فراهم شد که‌ در اختیار تشکل‌های متقاضی گذاشته‌ایم. این کار با سماجت و پیگیری و صرف وقت بسیار حدود 6 ماه طول کشید. پس از آن، مرحله تأسیس تشکل‌ها در وزارت کار آغاز شد که به آنان کمک می‌شود. این کمک هنوز ادامه دارد و تا وقتی هستیم هم ادامه خواهد داشت. اکنون راه برای به ثبت رساندن مشاغل سینمایی در وزارت کار باز شده است و ما به تکلیف خود عمل کرده‌ و به یک نیاز تاریخی جامعه حرفه‌ای سینما پاسخ داده‌ایم.

یعنی هر تشکلی می‌تواند به طور مستقل اقدام کند و الزامی نیست همه از سوی خانه سینما وارد عمل شوند؟

بله. صاحبان مشاغل باید مستقلاً تشکل خود را به ثبت برسانند و ما هم شرایط ثبت را تسهیل می‌کنیم.

چند تشکل‌ خانه سینما این کار را انجام داده‌اند؟

در حال حاضر برنامه‌ریزان و دستیاران کارگردان خود را در وزارت کار به ثبت رسانده‌اند، آگهی مجمع عمومی تدوینگران چاپ شده و مدیران تولید، سازندگان فیلم کوتاه و مستندسازان هم آگهی تأسیس گرفته‌اند. پنج شاغلان حرفه‌های دیگر هم در حال تسلیم مدارک برای تشکیل تشکل خود هستند.

ثبت در وزارت کار چه فوایدی برای‌شان دارد؟

در آنجا صاحبان مشاغل سینمایی، شخصیت حقوقی صنفی بدست می‌آورند. در آن‌جا رابطه میان آنها و مدیران دولتی را قانون تعیین می‌کند. مدیران بسیار کمتر می‌توانند نسبت به حقوق‌ اصناف برخورد سلیقه‌ای کنند. قانون پیش‌بینی کرده است که چگونه در تشکل‌های فراگیر عضو شوند و با تشکل‌های همنقش در کشورهای دیگر ارتباط داشته باشند.

ظاهراً همین موضوع تاسیس دوباره تشکل‌های عضو خانه سینما در وزارت ارشاد یکی از مشکلات خانه سینما در دوره گذشته بود...

بحث ثبت تشکل‌های سینمایی در وزارت ارشاد موضوع دیگری است. خانه سینما سال‌هاست تحت نظارت وزارت ارشاد است و مشکلی هم برای فعالیت نداشته‌ اما در دولت گذشته مدیریت سینمایی با مدیریت خانه سینما به دلایلی دچار اختلاف نظر شدند و مدیریت سینمایی به جای گفت‌و گو و حل اختلاف، چون با مدیریت خانه به تفاهم نرسید، مدیران خانه را رها کرد و خانه سینما را هدف گرفت. برای رسیدن به هدف نیاز به دستاویزی بود. آنها متوجه شدند میان "ضوابط و مقررات" وزارت ارشاد با اساسنامه خانه سینما مغایرتی هست. از این مغایرت برای تعطیلی خانه سینما استفاده کردند. در آن دوره مدیریت سازمان سینمایی، هیئت مدیره را متهم کرد که نمی‌خواهد اساسنامه را اصلاح کند. این بهانه و به بهانه غیرقانونی بودن، دست آویزی بود که با آن در برخی نهادها جوسازی می کردند و مانع برگزاری مجمع عمومی خانه سینما می‌شدند. ما دعوت کردیم، آقای نوباوه از کمیسیون فرهنگی مجلس و آقای محمدی رئیس "هیئت رسیدگی به موسسات و مراکز فرهنگی" به خانه سینما آمدند. در جلسه با ایشان توضیح دادیم در "ضوابط و مقررات" تنها "موسسه فرهنگی" تعریف شده است که با گرفتن "امتیاز"، تأسیس می‌شوند و صاحب امتیاز برای همیشه اختیاردار موسسه است، مگر آنکه به دلایل قانونی امتیاز از او گرفته شود یا خودش به شخص دیگری با موافقت وزارت ارشاد واگذار کند، در حالی که در اساسنامه خانه سینما، تشکل‌ها بر اساس "رأی اعضا" شکل می‌گیرند و هیات‌مدیره آن‌ها با"حق رای اعضا" تعیین می‌شود که دوره‌ای و انتخابی است. توضیح دادیم از بیست سال پیش که خانه سینما تأسیس شد و از زمانی که ضوابط و مقررات وضع شد، خانه سینما تحت نظارت وزارت ارشاد و مدیریت آن وزارتخانه به همین ترتیب در حال کار است. گفتند این تحلیل را بنویسید که ما نوشتیم و تحویل وزارت ارشاد و کمیسیون فرهنگی مجلس دادیم. به پشتوانه همین تحلیل مجمع عمومی مان را برگزار کردیم و همین تحلیل باعث شد مدتی است در وزارت ارشاد تلاش می‌کنند ماده واحده‌ای را برای ارائه به شورای عالی انقلاب فرهنگی تنظیم کنند. این کار در ارشاد در حال انجام است، اما متاسفانه آهنگ آن بسیار کند است.

الان دقیقا مطالبات شما در شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟ موسسه است یا صنف؟

در وزارت ارشاد، بحث صنف نداریم چون وزارت ارشاد حق ثبت صنف ندارد. تأسیس تشکل صنفی با وزارت کار است. این دو مقوله را از هم جدا کنیم. ارشاد مسوول تشکل‌های فرهنگی است. بحث ما این است که "ضوابط و مقررات.." محدوده بسیار باریکی را در نظر داشته و تنها تشکیل "موسسات فرهنگی" را پیش‌بینی کرده است. خانه سینما، به عنوان موسسه فرهنگی به ثبت رسیده است وگرنه مدیریت سازمان سینمایی در دوره پیشین، خانه سینما را "منحل" می‌کرد. اما دیوان عدالت به واسطه همین ثبت بودن خانه سینما، رای به انحلال را که از سوی "هیئت رسیدگی به موسسات و مراکز فرهنگی" صادر شده بود، نقض کرد. البته وزارت ارشاد اساساً، اجازه انحلال موسسات را ندارد. اما امکان توقف فعالیت آنها را دارد اما برای این اقدام باید بهانه قانونی می‌داشت که فراهم بود و همان مغایرت "ضوابط و مقررات.." با اساسنامه خانه سینما است. انتظار ما از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که تشکل‌های فرهنگی مانند تشکل‌های صنفی حق داشته باشند انجمن تشکیل دهند. منتها این انجمن از طریق اساسنامه‌ای به تصویب برسد که مفاد و شرایطش برای قانونی شدن مانند شرایطی باشد که در وزارت کار برای تشکل‌های صنفی پیش‌بینی شده. یعنی منوط به شرایط عضویت قابل احراز توسط قانون باشد. اگر چنین شود، می‌توان تشکل‌های فراتر از "انجمن" هم تشکیل داد مانند کانون‌ها. همانطور که در وزارت کار تشکل‌های پایه می‌توانند در تشکل‌های فراگیر مانند کانون یا اتحادیه صنفی کنار هم قرار گیرند. با حل این مشکل، نه ‌تنها مساله خانه سینما بلکه مسائل تشکل‌های عضو خانه هم رفع خواهد شد و همین‌طور سه تشکل خانه تئاتر، خانه موسیقی و حتی تشکل‌های هنرهای تجسمی هم می‌توانند سامان حقوقی بگیرند. این راهگشائی مشکلات وزارت ارشاد را هم حل می‌کند. خوشبختانه شورای انقلاب فرهنگی هم به این موضوع توجه نشان داده، نماینده‌ای تعیین کرده و ما به زودی گفتگو با نماینده شورا را آغاز می کنیم.

این شرایط، پیگیری مطالبات‌تان را سخت نمی‌کند؟ قصد مقایسه ندارم اما کماکان مشکلات خانه سینما بعد از بازگشایی هم همچنان وجود دارد.

در وضعیت کنونی معتقدم بازگشایی خانه سینما کامل نیست. فرض کنید هم اکنون، رئیس سازمان سینمایی یا وزیر یا دولت دیگری سرکار بیاید. آنها اگر بدخواه سینما باشند، بلافاصله می‌توانند فعالیت خانه سینما را "متوقف" کنند. باز هم جامعه سینمایی ملتهب خواهد شد. این مسأله باید حل شود. ما به سهم خودمان و در واقع بیش از سهم‌مان تلاش کرده‌ایم و مسأله را ریشه‌یابی و تحلیل و به صورت مکتوب به کمیسیون فرهنگی مجلس و ارشاد ارایه داده‌ایم.

اگر همه تشکل‌های خانه سینما خود را در وزارت کار ثبت کنند، چه اتفاقی برای خانه سینما می‌افتد، دیگر چه ضرورتی به این تشکیلات هست؟

بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی اساساً در قالب تشکل‌های صنفی انجام شدنی و قابل تعریف نیست. در تشکل‌های صنفی، امور مربوط به شغل، بیمه بیکاری، حدود ساعت کار، میزان کار در ماه و ... پیگیری می‌شود ولی در تشکل‌های فرهنگی تأثیر کار این مشاغل در جامعه سینمایی و در میان تماشاگران و مسایل بسیط‌تر مطرح می‌شود.

در بسیاری موارد می‌بینیم عضویت هنرمندان در تشکل‌های فرهنگی به دلیل برخورداری از حقوق صنفی است. یعنی در واقع تشکل‌های فرهنگی، وظایف اصناف را انجام می‌دهند.

بله. نمونه آن همین تشکل‌های عضو خانه سینما هستند. این‌ تشکل‌ها از آغاز زیرنظر وزارت ارشاد بوده‌اند،‌ اما ماهیتی دوگانه دارند؛ هم نیازهای صنفی را سعی می‌کنند برطرف ‌کنند و هم فرهنگی را. نظریه‌ای هست که کارهای صنفی تشکل‌های فرهنگی هم در وزارت ارشاد پیگیری شود. بر فرض که مشکل قانونی این نظریه برطرف شود، باز هم در ماهیت امر تفاوتی نیست. یعنی باز دو نوع فعالیت داریم که یکی نیازهای صنفی اعضا به عنوان دارنده شغل است و دیگر نیازهای فرهنگی آنان. الان این دو وجه درهم تنیده شده و همه زیر چتر وزارت ارشاد است. اما اکنون که راه وزارت کار گشوده شده، تشکل‌هایی که در وزارت کار تعریف می‌شوند، می‌توانند حقوق صنفی‌شان را در آنجا پیگیری کنند. می‌ماند کارهای فرهنگی آنان. پیشنهاد خانه سینما این است که با رسمیت دادن به انجمن‌های فرهنگی "عضو محور" راه را برای فعالیت تشکل‌های فرهنگی باز کنند که امکان ثبت و هویت حقوقی هم داشته باشند.

الان وزارت ارشاد در چه مرحله‌ای از پیگیری است؟

در حال تدوین متن پیش‌نویس ماده واحده‌ای است که انجمن‌های فرهنگی عضو محور را تعریف می‌کند اما به کندی.

مثلا بیمه سینماگران به واسطه همین وضعیت حل می‌شود؟

بیمه موضوع دیگری است. الان حدود 1000 نفر از جامعه سینمایی منتظر بیمه شدن در سازمان تأمین اجتماعی هستند. مشکل این است که وزارت ارشاد به سازمان تأمین اجتماعی بدهی دارد وسازمان تأمین اجتماعی بیمه کردن بیمه‌خواهان جدید را نمی‌پذیرد. با آقای حیدریان معاون فرهنگی اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت‌وگو کرده‌ایم. ایشان با آقای ربیعی (وزیر کار) موضوع را در میان گذاشتند و آقای ربیعی برای حل بیمه کردن این گروه، نامه‌ای به آقای نوربخش، رئیس سازمان تأمین اجتماعی نوشته‌اند که به نظر می‌رسد مشکل در حال حل شدن است. امکانات دیگری هم در جهت رفاه حال جامعه سینمایی با وزارت کار طرح کرده‌ایم که در حال انجام است.

این بدهی از دولت قبل است؟ و مربوط به همه هنرمندان است یا فقط سینمایی‌ها؟

از دولت پیشین است و مربوط به کل هنرمندان و نویسندگان است.

از بیمه تکمیلی چه خبر؟

سرانجام پس از ماه‌ها پیگیری مدیریت خانه سینما، با نظر مساعد آقای جنتی و لطف آقای ایوبی بیمه تکمیلی خانه سینما حل شد. قرار شده خانه سینما مستقیما با یک شرکت بیمه‌گزار برای بیمه تکمیلی اعضای خود قرارداد ببندد. امیدواریم از این پس اعضای خانه سینما از خدمات مناسب بیمه تکمیلی بهرمند شود.

ایده‌ صندوق بیمه بیکاری به کجا رسید؟

تاسیس صندوق مراحل قانونی پیچیده‌ای دارد و نمی‌توانیم صندوق تأسیس کنیم. به همین علت قرار شد حساب ویژه‌ای به نام "حساب کمک هزینه بیکاری" تشکیل شود.

موضوع تأسیس حساب کمک هزینه بیکاری از مأموریت‌های کارگروه منزلت اجتماعی شورای عالی سینما بود.

ویرایش پنجم پیش‌نویس آئین‌نامه "حساب کمک هزینه بیکاری" در هیئت امنای این حساب تصویب شده، هیئت امنای "حساب" از سوی سازمان سینمایی منصوب شدند: (فرهاد توحیدی، محمدرضا موئینی، علی دهکردی، رمضانعلی حیدری خلیلی و مجید مسچی) این پیش‌نویس برای اطلاع، اصلاح و اعلام نظر تشکل‌های عضو خانه سینما ارسال شد و طی نامه‌ای از آنان خواسته شد اطلاعات لازم "حساب کمک هزینه" را به هیئت امنا ارائه کنند.

تشکل‌ها چه اطلاعاتی باید بدهند؟

اطلاعاتی مانند اینکه در شغل سینمایی‌شان، ماهیت کاری شغل‌شان را چگونه تعریف می‌کنند. فرضاً مدت کاری یک فیلمنامه نویسی را چگونه می‌توان محاسبه کرد؟ از چه زمانی بیکاری او شروع می‌شود؟ در برابر چه میزان از کار، چه میزان از بیمه بیکاری می‌تواند بهره‌مند شود، مبنا و میزان حق عضویت آنان در این به اصطلاح صندوق یا "حساب"، چه میزان است، در چه صورت می‌توان عنوان بیکاری را برای‌شان به کار برد و ... جزئیات این‌ها در هر رشته‌ای متفاوت است. تعیین این جزئیات زمان گیر است چون فرمول مشخصی ندارد و از سخت‌ترین مفاد برای تهیه این آیین‌نامه است. چه بسا باید از نمونه‌های کشورهای دیگر در طراحی این سازمان استفاده شود.

پس به این زودی به نتیجه نمی‌رسد

اگر بخواهیم این کار را تنها پیش ببریم، بله، زمان بر است. سازمان سینمایی می‌تواند در تحقق این هدف خیلی کمک کند. به نظر من بیمه بیکاری بیش از اندازه برجسته شده، انگار از این تصور آب می‌خورد که اگر صندوق بیمه بیکاری راه بیفتد، به همه بیکاران، ماه به ماه بیمه بیکاری می‌دهند. در حالی که بیمه بیکاری زیربخش امنیت شغلی و حتی یک پرده پایین‌تر، زیربخش پیمان جمعی کار برای اشتغال جامعه حرفه‌ای سینما است. یعنی تا کار کردن نیروهای سینمایی بیمه نشود، بیمه بیکاری نمی‌تواند عمل کند. بیمه بیکاری پس از "بیمه بکارگیری" به کار می‌افتد. ما باید توسط پیمان جمعی کار یا هر ساز و کار دیگری، اول بکارگیری اهل حرفه‌های مختلف سینمایی را تضمین کنیم تا بتوانند از حق بیکاری برخوردار شوند.حق بیکاری پس از کارکردن ایجاد می‌شود. تا این پرسش‌های بالادستی سامان نگیرد، بیمه بیکاری نمی‌تواند به نتیجه برسد. ما می‌کوشیم اولویت‌های مفاد امنیت شغلی را تعیین کنیم و آن را به جامعه حرفه‌ای مشاغل سینمایی ارائه دهیم.

از آنجا که خانه سینما دیگر شرایط بحرانی ندارد، طبیعتا کمتر خبرساز است و بعد از ماجرای بحران، سکوتی خبری حاکم شد و الان مدام این پرسش مطرح است که هیأت مدیره خانه سینما چه می‌کند؟

کارهای بیمه تأمین اجتماعی، بیمه تکمیلی، مالیات و ... تقریباً هر روزی و مداوم است و البته بر دوش مدیریت اجرایی خانه. در مواردی هم بر دوش همکاران داوطلب بیرون از مدیریت خانه سینما است و بخش دیگری از کارها که شرح آن داده شد، حقوقی صنفی است که پیش از این سابقه نداشته و ما در حال انجام آن هستیم. مذاکره و پیگیری رفع خلاء قانونی در ضوابط و مقررات وزارت ارشاد و رسیدن به راهکار عملی برای برون رفت از آن، مذاکره با وزارت کار برای رفع موانع چندگانه تأسیس تشکل‌های حرفه‌ای سینمایی در این وزارت خانه از کارهای مجموعه مدیریت خانه سینماست.

برای تنظیم قراردادهای نمونه یعنی قراردادهایی که استاندارد کف حقوقی برای طرف کارگزار تعیین می‌کند. با کامبیز نوروزی قرارداد بسته شده است و ایشان در حال گفت‌وگو است که هر شغلی قرارداد مربوط به خود را تعریف کند. موضوع دیگر آئین‌نامه داوری خانه سینما است. قانون داوری یک مرحله‌ای است و نمی‌تواند دو مرحله‌ای باشد. در حالی که در آئین‌نامه داوری خانه سینما داوری دو مرحله‌ای است. از مجمع عمومی پیشین اجازه تغییر آن را گرفتیم و در حال تنظیم پیش‌نویس هماهنگ با قانون داوری هستیم و در ماه تیر، برای تصویب به مجمع عمومی می‌بریم. دیگر این که هر سال ارشاد به شکل سنتی پیش‌نویس از سیاست‌های سینمایی را به خانه سینما می‌داد تا در یک هفته یا 10 روز نظر بدهیم. عملا چنین کاری ممکن نبود، این سیاست‌ها باید به هر یک از تشکل‌ها ارایه و نظرسنجی می‌شد. صرف نظر از اینکه مدیریت خانه هم باید نظر خود را ارائه می داد. در جلساتی که با آقای ایوبی و نماینده ایشان داشتیم، پذیرفتند موارد مربوط به هر تشکل، با مشورت همان تشکل سیاست‌گذاری شود. یعنی به جای اینکه خانه سینما به واسطه‌ای برای انتقال اطلاعات به تشکل‌های سینمایی تبدیل شود، آن‌ها را مستقیما به هم مرتبط کنیم. واقعیت این است که این تشکل‌ها معمولا کمتر به ارشاد مراجعه می‌کنند چون سنت سیاست‌گذاری‌های یک طرفه دولتی باعث شده کسی باور نداشته باشد که اظهارنظر فایده‌ای دارد. پیشنهاد دادیم، یک ستاد سیاست‌گذاری سینمایی که نشانی و دبیر معلومی داشته باشد، تشکیل شود و نمایندگان تشکل‌ها را برای نظرخواهی دعوت کند.

کار دیگر اصلاحیه‌هایی در قراردادهای فیلمنامه‌نویسان فارابی بود. فیلمنامه‌نویسان معتقدند قراردادهای فارابی، ضایع کننده حقوق‌شان است. با حضور نماینده فیلمنامه‌نویسان و وکیل خانه سینما دو نمونه قرارداد به عنوان جایگزین تنظیم کردیم و برای آقای ایوبی، رئیس هیئت امنای فارابی فرستادیم، منتظر پاسخ هستیم. مورد دیگر حق مولف است. حدود 110 سینماگر با امضای نامه‌ای خواستار حق مولف شدند. در این زمینه هم نامه‌ای برای تحقق آن به ریاست سازمان سینمایی، آقای ایوبی نوشتیم. دیگر آن که توافق‌نامه‌ای با فارابی تنظیم کرده‌ایم که هر تهیه کننده‌ای از فارابی کمک می‌گیرد، ملزم باشد از میان هفت حرفه عضو تشکل‌های خانه سینما دست کم پنج حرفه را به کار گیرد.

این توافقات در حد شفاهی است...

مقدمات همه شفاهی است اما همه را کتبی می‌کنیم که تبدیل به سند و قابل پیگیری شود. با این حال بسیاری از درخواست و حتی برخی از توافق‌ها عملی نمی‌شود. فکر می‌کنم عملی شدن توافق‌ها و پاسخ به نیازها بستگی تام و تمام به سلیقه مدیران دارد. این نقص بزرگ ساختار سینمای ایران است و تا وقتی رفع نشود اتفاق بنیادی‌ای نمی‌افتد. من گاه فکر می‌کنم مدیران حتی اگر بخواهند هم نمی‌توانند به بسیاری از خواسته‌ها پاسخ بدهند. یا توافقاتی را که قبول کرده‌اند، عملی کنند.از این گذشته آن توافق‌هایی که عملی می‌شود هم پایدار نیست. به عنوان مثال، بهترین نمونه از توافق‌ها، توافق‌نامه با فارابی است. امروز که آقای تابش مدیر فارابی است و به خانه سینما نظر مثبت دارد، توافق با فارابی را منعقد می‌کند. فردا مدیر دیگری می‌آید و ممکن است این توافق را کنار بگذارد. ناپایداری نا امیدی به بار می‌آورد. ما حق نداریم نا امید شویم و تا جایی که بتوانیم، کارهایی که به خیال خودمان اساسی است، می‌کنیم. از جایی به بعد دیگر دست ما نیست و باید ببینیم مدیریت ارشاد چه می‌کند. به نظرم ما بیش از هر چیز نیازمند مرکز ملی سینما هستیم.

قبلا پیشنهادش را داده بودید!

بله. در حال حاضر سینمای ایران چند پاره است. مثلا ارشاد پروانه نمایش صادر می‌کند اما حوزه هنری و شهرداری، هر کدام برای نمایش فیلم در سینماهای خودشان، خودشان تصمیم گیرنده هستند. یا برای سرمایه‌گذاری در تولید فیلم‌ها همین وضعیت است. حوزه و شهرداری و دولت و حتی تلویزیون سیاست خاص خودشان را برای حضور درسینما دارند. ما در سینما حاکمیت ملی نداریم. تشکیل مرکز ملی سینما، حاکمیت ملی در سینمای ایران را برقرار می‌کند.

این مرکز را چه کسی باید تشکیل دهد؟

تشکیل چنین مرکزی به حاکمیت برمی‌گردد. مصوبات چنین مرکزی باید برای همه نهادهای دولتی، حکومتی وعمومی لازم‌الاجرا باشد. با مصوبات این مرکز الزاماتی برای مدیران نهادهای مختلف ایجاد می‌شود که باید اجرا کنند. چنین مرکزی می‌تواند سینمای ایران را از وضعیت نابسامان کنونی نجات ‌دهد.

خانه سینما این پیشنهاد را مطرح کرده؟

خیر. فعلا مشغول گردآوری اطلاعات هستیم. اگر هیأت مدیره مجال داشته باشد، در این دوره که دوره آرامش است، می‌تواند مقدمات طرح و تدوین این موضوعات را هم فراهم سازد و برای سازمان سینمایی و نهادهای مربوط بفرستد.

پس خانه سینما در سکوت، کارهای زیربنایی انجام می‌داد؟

در دوره کشمکش مدیریت ارشاد با خانه سینما، اصل مهم، نگهداری خانه سینما بود که صورت گرفت. در دوره بعد که دوره ماست، پرداختن به امور رفاهی- که البته در دوره پیشین هم قطع نشده بود- و به موازات، بررسی وضعیت و ترسیم چشم‌انداز برای بهتر کردن وضعیت سینمای ایران را دنبال می‌کنیم. مثلاً در حال حاضر هیأت مدیره برای اولین بار، سه تشکل کارگردانان، فیلمنامه‌نویسان و آهنگسازان را که صاحبان حق مولف هستند، برای پیگیری این موضوع در حال هماهنگ کردن است. اگر بخواهیم جدی وارد این مقوله شویم، باید ببینیم کشورهای دارای صنعت سینما چه سازوکارهایی دارند.

اما سینمای کشورهای دیگر متفاوت است. آیا می‌توانند برای سینمای ایران الگو باشند؟

بعد از انقلاب دولت برای کمک به سینما به میان آمد و بخش خصوصی که اصلا جرأت ورود به سینما را نداشت، کنار کشید چون سرمایه‌گذاری در سینما امن نبود. پس ازگذشت سه دهه به تدریج بخش خصوصی در سینما پیدا شد و حالا خواستار کنار رفتن دولت از سینما است. زمانه عوض شده، اما مشکل، کنار رفتن دولت نیست. بحث اساسی تحول نقش دولت در سینماست. دولت در بسیاری جاها رقیب بخش خصوصی است. بحث این است که نقش دولت را چگونه طراحی کنیم که رونق بخش سینمای ایران از طریق رونق بخش خصوصی باشد. سینمای ایران چگونه می‌تواند در شرایط فعلی به راهش ادامه دهد و حدود اختیارات وظایف بخش دولتی و بخش خصوصی نسبت به هم چیست؟ این‌ها مقولاتی است که کشورهای دارای صنعت سینما مدت‌هاست برای آن ساختار دارند. ما بر اساس دانش و اطلاعات خودمان می‌توانیم از آنها استفاده کنیم و ساختار سینمای کشور خودمان را طراحی کنیم، مگر در عرصه‌های دیگر شبیه‌سازی نمی‌کنیم.

الان اولویت هیأت مدیره جشن خانه سینما است...

یکی از وظایف ما برگزاری جشن خانه سینما است.

هر سال بحث آکادمی مطرح است. امسال این اتفاق می‌افتد؟

خیر چون وقت کافی نیست.

هر سال می‌گوییم زمان می‌برد، چرا از سال قبل به آن فکر نمی‌کنیم؟

از مدتی پیش، پیش‌نویسی برای جشن خانه سینما به صورت آکادمی تهیه شده بود. در این دوره متن آن در هیئت مدیره مطالعه شد. دیدیم غیر عملی است، قرار شد امسال آیین‌نامه جشن را طوری بنویسیم که حالت گذار داشته باشد و راه را برای اجرایی کردن آئین‌نامه آکادمی یا اساسنامه انجمن عالی هنر و فنون سینما آماده کند.اما این آئین باید بر اساس وضعیت سینمای ایران بازنویسی شود. خانه سینما در حال برگزاری سمیناری با عنوان "آسیب‌شناسی جشنواره فیلم فجر" است که در مراحل بعدی به "جشنواره جهانی فیلم فجر" و "جشن خانه سینما" هم خواهد پرداخت. در اینجا می‌توانیم جشن خانه سینما را بسنجیم و نسبت آن را با جشنواره ملی فیلم فجر هم ارزیابی کنیم. آئین‌نامه یا اساسنامه جشن خانه سینما حتماً از این بررسی متأثر خواهد شد.

دبیر امسال جشن خانه سینما، کی تعیین می‌شود ؟

امیدواریم به زودی انتخاب کنیم.

دبیر از هیأت مدیره نیست؟

خیر! قرارمان این است که اعضای هیأت مدیره نقش‌های این چنین را به عهده نگیرند.

هیأت مدیره چقدر بابت دبیری آقای میرکریمی به عنوان دبیر جشنواره جهانی فجر مشکل داشت؟

از آغاز ما علاقه‌مند بودیم کسی مدیرعامل شود که ارتباطش با مقامات بالادستی به گونه‌ای باشد که بتواند تنگناها و مشکلات خانه سینما را حل کند. با نامزد کردن آقای میرکریمی برای مدیرعاملی اولین شرط ایشان، فیلم‌ سازی‌شان بود. آن دوره صحبت جشنواره جهانی نبود. بعد از یک سال دبیری ایشان در جشنواره جهانی فیلم فجر مطرح شد. تا امروز که ایشان بار و امور خانه سینما را با معاونان‌شان به دوش کشیده‌اند. یادآوری و تأکید کنم که ما به نفع خانه در همه فعالیت‌هایی که شرح دادم، از ایشان و معاونان‌شان بسیار بهره‌مند شدیم. امیدواریم بعد از این هم، به کمک یکدیگر امور خانه سینما را حل و فصل کنیم، در این میان به سهم خود می‌کوشیم از نظر مثبت وزارت ارشاد به خانه سینما و از رابطه دوستانه آقای میرکریمی با آقای ایوبی، بیشترین بهره را به نفع سینما ببریم.

از ساخت فیلمتان چه خبر؟

این داستانی است پر آب چشم. اجازه بدهید در فرصتی دیگر راجع به آن صحبت کنیم.
برچسب ها: تدبیر24 ، سینما
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها