تکاپوی مدیران هواشناس برای باقی ماندن در تامین اجتماعی

به گزارش بولتن نیوز، آنقدر جاذبه های وسوسه انگیزی را می توان برشمرد تا به مردان سعید مرتضوی حق داد که برای باقی ماندن در دایره قدرت در تامین اجتماعی، خود را به آب و آتش بزنند. مردانیکه در شعار، دم از اعتقادات پاک و خدمت به مردم و بیمه شدگان می زدند و می زنند و اتفاقا بیشترین نقش و همراهی و همکاری با قاضی مرتضوی برای آسیب رسانی و خسارت به سازمان تامین اجتماعی و ضررهای بیشمار اقتصادی در این سازمان بیمه ای کشور را بر عهده داشتند.

خبرهای رسیده از ستاد مرکزی تامین اجتماعی حاکی از آن است که طی روزهای گذشته چند تن از اعضاء هیات مدیره، مدیران ستادی و معاونان قاضی سعید مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی با نزدیک شدن به سمت اعضاء مدیریتی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب و ترتیب دادن زمینه ملاقات آنها با علی ربیعی (وزیر پیشنهادی روحانی برای وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی) که به احتمال زیاد موفق به کسب رای اعتماد از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواهد شد،در صدد هستند تا نظر مساعد وی را برای تصاحب عنوان سی ویکمین مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی و یا حضور در جمع اعضاء هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی و یا دستکم باقی ماندن در پست کنونی به سمت خود جلب کنند!

این در حالی است که بسیاری از مدیران کنونی منتصب مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی،برای حضور در جمع مدیران ستادی تامین اجتماعی،با سکوت،انفعال،پذیرش و اجراء فرامین ملوکانه ای که توسط مدیریت کنونی تامین اجتماعی صادر می شد بیشترین آسیب ها و ضررها را به سازمان تامین اجتماعی،بیمه شدگان و مستمری بگیران وارد کردند.صدور ده ها بخشنامه و دستورالعمل ضد بیمه ای،به شدت منافع و سرمایه های کارگران و بیمه شدگان این سازمان را به خطر انداخته است.به گونه ای که در حال حاضر مصارف و هزینه ها در سازمان تامین اجتماعی از منابع و درآمدها پیشی گرفته است.برای نمونه می توان به فروش خدمت بیمه شدگان و جایگزینی آن به عنوان سابقه بیمه ای اشاره کرد.طرحی که به نقل از یکی از مدیران منصوب مرتضوی در تامین اجتماعی«محمد حسن زدا،مدیر کل درآمد سازمان»درآمدهای زیادی برای تامین اجتماعی کسب کرده است.زدا،بارها و بارها از عملکرد هوشمندانه و مدیریتی خردمندانه قاضی مرتضوی سرسختانه دفاع کرده است.وی در گفت و گو با خبرنگار ما در باره مرتضوی چنین می گوید:«شما تاکنون کدام مدیری را دیده اید که این چنین هوشمندانه و خردمندانه بتواند دارایی های بیمه شدگان را از دولت بستاند؟!»

اما محمد حسن زدا،هیچ پاسخ قابل قبولی برای این ادعای خود ارائه نمی دهد که این 35 هزار میلیارد تومانی که به ادعای وی،«مرتضوی سوپرمن»موفق به بازپس گیری آن شده،کجا و چه زمانی دریافت شده است؟!آیا منظور زدا و همفکران متعصب وی در دفاع از مرتضوی،سهام شرکت های ورشکسته،تعطیل و ضرردهی بوده که دولت آنها را به جای بدهی های خود در طی سال های گذشته به سازمان تامین اجتماعی باز پس داده است؟!همین آقای زدا در باره فروش خدمت سربازی و جایگزین کردن سابقه ایجاد شده برای بیمه شدگان تصریح می کند:«شما نمی دانید که با اجراء این طرح از یک فروردین 1390تاکنون ،چه درآمدهای کلانی نصیب سازمان تامین اجتماعی شده است؟!»

براستی چه درآمدهایی نصیب سازمان تامین اجتماعی شده است؟!این پرسشی بود که در سال 1390 از محمد حسن زدا داشتیم و تاکنون هم بی پاسخ مانده است!اما به باور نگارنده و بیشترکارشناسان و صاحب نظران بیمه ای،اجرای طرح فروش خدمت سربازی و در واقع فروش سابقه به بیمه شدگان،بزرگترین خیانت در حق بیمه شدگان و سازمان تامین اجتماعی است،چرا که شاید در کوتاه مدت به پر کردن جیب برخی از مدیران ستادی در سازمان تامین اجتماعی منجر شود،اما در دراز مدت،زمان و شرایط برقراری سریع تر مستمری بگیر شدن بیمه شدگان را فراهم می کند.همچنین صدور و تصويب قانون استمرار مستمري زن بيمه شده متوفي پس از ازدواج دوم و چندم ، تكليف صندوق تامین اجتماعي به برقراري مستمري بازنشستگي براي افراديكه دستکم 10 سال سابقه بيمه پردازي دارند،صدور مجوز فروش سنوات حق بيمه آتي براي برقراري مستمري افراديكه يك سال سابقه پرداخت حق بيمه دارند براي خريد 9 سال سابقه بيمه پردازي به منظور برقراري مستمري ، دريافت مستمري همسر و فرزندان بيمه شده متوفي با سابقه بيمه پردازي زير 10 سال و ... و صدور این دست بخشنامه ها و دستورالعمل های البته کارشناسانه و اندیشمندانه(!)توسط مردان و مدیران منتصب مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی بسیار بسیار زیاد است.

خروج شاه کلید سی و یکم تامین اجتماعی ازجیب دکترروحانی!

قاضی سعید مرتضوی سی امین مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی از بدو تاسیس تاکنون است.پیش از وی احمد بختیاری به مدت 2 سال(1329تا1331)،محسن خواجه نوری به مدت 2 سال(1331تا1333)،دکتر محمد مهران(مرداد تا اسفند 1333)،دکتر غلامرضا کیان(اسفند 1333تا1335)،عیسی آبتین(1335تا1339)،دکتر رضا سرداری
(تیر تا شهریور 1339)،عطاءالله خسروانی(شهریور 1339 تا 1340)،مهندس محمد زاوش(1340 تا 1348)،جمشید فرمانفرمائیان(فروردین تا مهر 1348)،کوروس آموزگار(مهر 1348 تا 1349)،منوچهر نیکپور(1349 تا 1352)، فضل الله معتمدی(1352 تا 1353)،حیدر قلی عمرانی(1353 تا 1355)،محمد رضا نقابت(1355 تا اردیبهشت 1357)،حیدر قلی نیابت(اردیبهشت تا بهمن 1357)،مهندس محمد زاوش(بهمن 1357 تا آبان 1358)،اسدی خوانساری(آبان 1358 تا شهریور 1359)،محمد مقدسی(شهریور تا مهر 1359)،شهید دکتر هاشم معیری
(مهر تا اسفند 1359)،زنده یاد دکتر ابوالفضل غرضی(اسفند 1359 تا آذر 1370)،مهدی کرباسیان
(1370 تا مهر 1376)،دکتر محمد ستاری فر(مهر 1376 تا شهریور 1380)،دکتر محمد حسین
شریف زادگان(شهریور 1380 تا مرداد 1383)،دکتر غلامرضا سلیمانی(مرداد 1383 تا آبان 1384)،مهندس داود مددی(1384 تا 1386)،مهندس حسینعلی ضیائی(1386 تا 1387)،علی ذبیحی،رحمت الله حافظی و سید مجید موسویان(حدود 50 روز) کلید اتاق مدیریت کلان و بی منازع سازمان تامین اجتماعی را در دستان خود لمس کرده بودند. اما مهم ترین نکته در میان مدیران عاملی که پیش از قاضی مرتضوی کلیدار سازمان تامین اجتماعی بوده اند،بی حاشیه و یا بهتر است بگوئیم کم حاشیه بودن آنها از زد و بندهای ناسالم و معادله های پشت پرده سیاسی و اقتصادی کشور است.از این موضوع می توان این برداشت را کرد که وقتی مدیران متخصص و کارآمد بیمه ای در هرم سازمان تامین اجتماعی قرار می گیرند،برآیند آن بروز و ظهور تصمیم های درست و برخواسته از محاسبه های بیمه ای(آکچواری)بوده است.اتفاقا دوران شکوفایی،رشد و بالندگی سازمان تامین اجتماعی نیز به دوران مدیریتی آنها مربوط می شود.مدیرانی مانند شهید دکتر معیری،زنده یاد دکتر غرضی،مهندس کرباسیان،دکتر ستاری فر،دکتر شریف زادگان و مهندس سلیمانی از کسانی بودند که کمترین حاشیه ها و انتقادها در حوزه کاری شان را داشتند.بعد از آنها،دوران افول،انفعال،انحطاط و جمود و یخ زدگی فکری و اقتصادی در تصمیم گیری مدیران سازمان تامین اجتماعی را به نظاره نشسته ایم.در ادامه نیز شاهد صدور فرامین ملوکانه و کارشناسانه(!)مدیریتی هستیم که متاسفانه این وضعیت خراب و نابسامان را با همراهی مدیران کل ستادی و خالی از اندیشه،فکر،خلاقیت،دلسوز و البته قدرت طلب در ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی تاکنون ادامه داده است!به نظر می رسد زمانی می توان امیدوار به بهبود وضعیت موجود و برون رفت از این وضعیت بحرانی و نا به هنجار از سازمان تامین اجتماعی بود که شاهد حضور تیم مدیرانی بیمه ای،متخصص،سالم،صاحب سبک و با اندیشه در ساختمان مرکزی تامین اجتماعی در خیابان آزادی تهران باشیم.

متاسفانه غیر از کج اندیشی های رایج در جمع بعضی از مدیران ستادی تامین اجتماعی،این سازمان نیاز به یک خانه تکانی اساسی در حوزه روابط عمومی خود نیز دارد.از زمان علی ذبیحی تاکنون،شاهد حضور افراد توانمندی در حوزه مدیریت روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی نبوده و نیستیم.غالبا افراد تعیین شده برای پست مدیر کلی روابط عمومی و امور بین الملل سازمان تامین اجتماعی از دوستان نزدیک مدیر عامل سازمان بوده اند و کمتر به تخصص،دانش و تجربه آنها در حوزه علم روزنامه نگاری و روابط عمومی توجه شده است.اساسا این پست به کسانی می رسد که از هنر هواشناسی خوبی برخوردار باشند!هر چند که طی این سال ها،دیگر مدیران ستادی در سازمان تامین اجتماعی هم برای باقی ماندن در پست مدیریتی خود به آموزش علم هواشناسی پرداخته اند!به هر حال برآیند حضور مدیران هواشناس و افرادیکه بتوانند جهت باد را به خوبی تشخیص دهند این بوده تا سازمان تامین اجتماعی از سازمانی بیمه ای به سازمانی امدادی و حمایتی در کشور تبدیل شود.اکنون سازمان تامین اجتماعی در بحرانی ترین شرایط اقتصادی بسر می برد و در صورت تداوم حضور مدیران هواشناس در این سازمان،شاهد ورشکستگی کامل آن در آینده ای بسیار بسیار نزدیک خواهیم بود.سازمان تامین اجتماعی می تواند به روزهای شکوفایی خود در طی سال های گذشته باز گردد مشروط بر اینکه مدیران هواشناس و قدرت طلب و ریاکار جای خود را به مدیران دلسوز،فهیم،با دانش،صاحب سبک و اندیشه و البته دلسوز و خداشناس بدهند تا فعالیت های آنها منتج به خروج سازمان از گرداب ها و طوفان های سهمگین،دهشتناک و ژرفی شود که خواسته و زائیده تفکرات غلط و غیر کارشناسانه و قدرت طلبانه مردان مرتضوی در ستاد مرکزی سازمان تامین اجتماعی بوده است