بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۶۵۲۴۵
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۰
تدبیر24 :زهره آشتیانی‪-‬ چند وقتی است که هر گاه فشار نظارتی و دقت اعضای شورای شهر بر عملکرد شهرداری بیشتر می‌شود و به ویژه از سوی اصلاح طلبان شورا ابهامات مطرح شده و مشکلات بیان می‌شود ، برخی از دوستان بلاتردید با تلخ گویی به مرور اولین دوره شورای شهر تهران می‌پردازند و به شکلی ماجرای آن شورا تک بعدی بازگویی می‌شود که گویا ماجرای همان مترسکی است که باید از آن ترسید! در این سه دوره بعد از آن شورا، هر گاه اصلاح‌طلبان حتی عزم آن کردند تا در صحن علنی شورا تذکری قانونی را مطرح کنند و یا بر دریافت پاسخ سوال‌ها و ابهامات متعددشان پافشاری‌کردند، موضوع به
«‌سیاسی کاری‌» رویدادهای شورای شهر اول گره خورد. این شبیه سازی رفتاری و عملکردی به نظرم بیشتر شائبه‌سازی‌هایی برای افکار عمومی است که یک نهاد منتخب مردم را که تبلور شعور سیاسی مردم برای واگذاری امور به آن‌ها بود ، به ناکارآمدی متهم سازند، در حالی‌که علی‌رغم مشکلاتی که در در اولین دوره شورای شهر وجود داشت از منظر کارآمدی باید آن را موفق نامید .
شاید ذکر چند نکته خالی از لطف نباشد. نخست آن‌که نباید فراموش کنیم نهاد شوراها 20 سال دیرتر از سایر نهادها و سازمان‌های انقلابی شکل گرفت و بنابراین طبیعی بود که می‌بایست در مدت کوتاهی مسیری طولانی را پیمود و فراز و فرودهای بسیاری را تحمل کرد که به طور طبیعی اصطکاک کارشناسی اعضای شورا را به همراه داشت. افرادی که با رای مردم به شورای شهر اول راه یافته بودند هر یک دارای سابقه سیاسی و اجرایی در عرصه مدیریت‌های بالایی و میانی بودند و بنابراین این‌جا محل آزمون و خطایی برای آن‌ها نبود، بلکه میدان عرضه‌گری تجربه‌ها بود و در چنین فضایی بود که اختلاف نظرهای کارشناسی بروز یافت. شورای شهر اول را از منظری اتفاقا باید خالی از رفتارهای سیاسی دانست چرا که اکثریت اعضا به جز یک نفر از طیف سیاسی اصلاح طلبان بودند و بنابراین کنش‌های افراد به یکدیگر بیشتر از آن‌که برآمده از اختلافات سیاسی و اندیشه‌ای باشد که اکنون به رفتاری سیاسی تعبیر می‌شود، برآیند تجربه‌ها و نظرات کارشناسی مدیران سابقی بود که باید به ساختار سازی می‌پرداختند . در تایید همین مدعا می‌توان به خاطرات احمد حکیمی‌پور از شورای اول اشاره کرد که می‌گوید هنگام انتخاب شهردار وقتی اجماع نظر بر حضور آقای بهزاد نبوی بود، نه تنها خود ایشان از قبول مسئولیت خودداری کرد بلکه اکثریت اعضا با همان ملاحظه مدنظر ایشان مبنی بر این‌که باید مدیریت شهری از فضای سیاسی دور بماند و بنابر آن‌که معتقد بودند حضور آقایان حجاریان ، نوری و نبوی و برخی دیگر در شورای شهر ترکیبی سیاسی را ایجاد می‌کند از رای به ایشان خودداری کردند و این به نظرم بیانگر عقلانیت اصلاح‌طلبان شورای شهر اول برای پرهیز از سیاسی کاری بود. در قدم بعدی حتی پس از استعفای آقای نوری علی رغم اتفاق نظر اعضا مبنی بر ریاست آقای حجاریان ایشان باز با این ملاحظه از حضور در هیات رییسه خودداری کردند و این گام بعدی برای دوری از سیاسی کاری بود . آنچه از مرور مصوبات و خاطرات برخی اعضا بر می‌آید شورای شهر اول متمرکز بر ساختار سازی و سازماندهی برای مدیریت شهری بود و همین گاه محل اختلاف میان اعضا و شهرداران می شد که اتفاقا اکثریت آن‌ها نیز از میان اصلاح‌طلبان بودند . آن زمان گویی روال شده بود که هر دستگاه و یا سازمانی که از نظر مالی با مشکل رو به رو می‌شد ، شهرداری باید آن را جبران می‌کرد و صرفا قانونمندشدن ساختار مالی می‌توانست این مشکلات را حل کند . ایستادگی برای قانونمند کردن کارها به طور طبیعی با فشارهایی از سوی برخی از افراد همراه بود ولی این را نمی‌توان مبنی بر سیاسی بودن شورا تلقی کرد ، چرا که اگر بخواهیم هر فشاری را سیاسی بدانیم که اکنون شورای شهر چهارم تهران را باید سیاسی‌ترین شورایی نامید که از ان زمان تاکنون وجود دارد! موضوع مهم دیگری که گاه برخی از رسانه ها ان را تحت عنوان «سیاسی شدن انتخاب شهردار» از سوی شورای شهر اول مطرح می‌کنند و بنابراین هر گونه کنش اصلاح طلبان شورا در دوره فعلی هم به آن زمان ارجاع می شود نیز خود تا حدودی تصور اشتباهی است که نسبت به یک روند دموکراتیک وجود دارد . چرا که در آن زمان اعضای شورا تصمیم می‌گیرند برای آنکه فرایندانتخاب شهردار به شکلی دموکراتیک باشد فراخوانی می‌دهد تا کسانی که می‌توانند در این مسئولیت قرار گیرند برنامه‌های خود را ارائه کنند که از میان 200 نفری که اعلام آمادگی کرده بودند باز هم در روندی دموکراتیک معین شد هر کدام که در میان اعضا 5 رای دارد به مرحله انتخاب نهایی برود و در نهایت رقابت میان آقای الویری و صفایی فراهانی صورت می گیرد که با اجماع اکثریت شهردار انتخاب می شود. نکته در این است که شورایی که شهردار را به صورت کاملا دموکراتیک و بدون وابستگی به نظر نهاد یا سازمانی خاصی انتخاب می کند ، صریح و بی پرده همان شهردار منتخب را به سوال فرا می‌خواند و استیضاح می‌کند. اتفاقی که در این دوره مدیریت شهری هیچ گاه شورا نتوانست آن صراحت و آزادی عمل را داشته باشد! همین طور کنش فعال در برابر شهرداران منتخب مبنی بر عملکرد آن‌ها نیز صحتی بر وسواس نظارت‌گری شورای اول است و این نه موضوعی سیاسی است و به نظر می‌رسد که حضور یک فرد برای سال‌های متمادی در منصب شهرداری می‌تواند طور دیگری تحلیل شود نه تصمیم بر عزل آن‌ها بر پایه اشکالات عملکردیشان. در واقع دقیقا در همان زمان هم بحث عدم شفافیت مالی شهرداری ، آقای الویری را به میز استیضاح کشاند، موضوعی که همچنان محل بحث و ابهام برای اعضای شورای فعلی هم است. در ماجرای انحلال شورا هم در واقع شاید بتوان گفت که اختلافات نظر کارشناسی بر کنش‌های سیاسی برجسته تر بود ولی دخالت‌های بیرون از شورا بود که درون شورا را به کنشگری‌های سیاسی می‌کشاند و البته مشکل در آن بود که به طور طبیعی در اولین دوره تجربه کار جمعی هنوز شکل نگرفته بود و بنابراین دستخوش دخالت‌هایی می‌شد که به رویارویی دو طیف از یک جریان سیاسی منجر می‌شد. هر چند که هنوز تجربه کافی وجود نداشت ولی مهم‌تر این بود که جریان خاصی از بیرون در صدد ناکام گذاشتن نهاد شورا بود که به طور قطع سناریوی ترور سعید حجاریان مقدمه‌ای بر آن شد تا پس از آن فضای شورا را تحت تاثیر تحلیل‌های سیاسی قرار دهد . اما به نظر من در کنار تمام این‌ها تلاش اعضا برای انتقال تجربه مدیریتی جهت ساختارسازی شورای شهر اول را باید از نقاط مثبتی دانست که پایه گذار قوانین بسیار خوبی شد و این نکته‌ای است که مطبوعات ان زمان هم می‌توان جستجو کرد و شورای اول بهترین مصوبات را در اصلاح ساختار مدیریت شهری داشته و بعد از آن در بیشتر موارد دچار تسلسل و تکرار شده است. پس بهتر است که با عینک سیاسی و تحلیل‌های یکجانبه به قضاوت ننشینیم و نقاط منفی و مثبت را کنار هم قرار دهیم . به جای برجسته کردن اختلافات ، اکنون وقت آن است که از تجربیات استفاده کنیم نه آنکه سعی کنیم با گره زدن هر گونه اقدامی به وقایعی که گذشته تلاش شود تا انفعال و سکوت جایگزین اقدام مناسب و در راستای
منفعت مردم شود.

منبع : همدلی
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها