بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۶۵۳۹۳
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۴
خبر آن‌قدر کوتاه و بی‌اهمیت بود که لابه‌لای خبرهای داغی چون برجام، انتخاب هیأت‌رئیسه مجلس، فوتبال و... زود محو شد. حتی روزنامه‌های مخالف دولت هم اشاره‌ای نکردند و چیزی ننوشتند. خبری که این‌گونه مثل غبار گم شد، چه بود؟
تدبیر24 :اسماعیل یغمایی-در آستانه ماه مبارک رمضان کاشی‌های مسجد نصیرالملک شیراز را دزدیدند!  هرچند دیگر برای من باستان‌شناس هم این خبر عادی شده اما در شهر آستان شاهچراغ که نور چراغ‌هایش مثل خورشید می‌درخشد، چندروزی مانده به ماه رمضان، متولی مسجد کجا بوده است؟ نگهبان، پلیس‌های شبانه و حراست سازمان میراث فرهنگی کجا بودند؟ مگر برداشتن کاشی‌های یک مسجد کار پنج‌دقیقه، ١٠ دقیقه است. چندسال پیش که قرآن منسوب به خط حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) را از موزه پارس شیراز دزدیدند، تنها چنددقیقه بیشتر طول نکشید. نگهبان را کشتند، شیشه ویترین را شکستند، قرآن را دزدیدند و بردند. یکی، دو روزنامه هم خبرش را نوشتند و دیگر نه پیگیر دزد شدند، نه قرآن. چند دهه‌ای است این دزدی‌ها و تخریب‌ها ادامه دارد. آن‌قدر زیاد که کمترین واکنش و بازتابی نه از سوی مردم دارند و نه از سوی مسئولان. من بنا به حرفه‌ام ١٠، ١٢ سالی بریده خبرهای ویرانی و دزدی آثار باستانی را از روزنامه‌ها قیچی می‌کردم و نگاه می‌داشتم. حالا آن‌قدر این بریده‌های جراید زیاد شده‌اند که دیگر جا برای نگهداری آنها ندارم، این بود که این گردآوری را رها کردم. باید دید و پرسید چرا این دزدی‌ها می‌شود؟ چرا قرآن خطی را می‌دزدند؟ چرا بیش از ١٠ بار اشیای نفیس موزه ایران باستان را دزدیدند و کسی حرفی نزد؟ چگونه است که موزه رضا عباسی را ١٥ بار دزدها زدند و مواردی دیگر... و باز سکوت و سکوت.
افرادی که در وزارت اطلاعات هستند کمی یاد بگیرند. آدم‌های ورزیده، بسیار باهوش و موقع‌شناس که می‌توانند یک مجرم را در هواپیما، بین زمین و آسمان دستگیر کنند و بیندازند زندان.
اما به نظر من ساده‌ترین راه، راهی است که صداوسیما برگزیده‌ است؛ راهی ساده و بی‌دردسر. آنها آمده‌اند، ترانه‌های خوانند‌ه‌های زن قبل از انقلاب را می‌سپارند به خوانندگان مرد! که با صداهایی که اصلا جور نیست بخوانند؛ طبعا توی دلشان هم می‌گویند نه ما خواننده حسابی آوازآموخته داریم، نه ترانه‌ساز. همین است که هست.  خب، میراث چرا از این تجربه که به این خوبی جواب داده است، استفاده نمی‌کند؟ بیاید از مدیران باستان‌شناسی آن‌سوی آب‌ها و تجربه‌ آموخته‌ها سود ببرد. در اين صورت به‌یقین دیگر شاهد دزدی کاشی‌های مسجد آن‌هم در آغاز ماه مبارک رمضان نخواهیم بود. استفاده از تجربه‌های این افراد نه‌تنها هیچ عیبی ندارد که سود هم دارد.

 سازمان میراث فرهنگی بیاید یک قرارداد «دورکاری» با آنها بنویسد. بعد پولش را بریزد توی حساب خودشان. بی‌گمان این‌گونه، هم میراث سروسامانی می‌گیرد، هم برخی آموزش می‌گیرند و می‌آموزند. به نظر من، این آخرین و تنها راه برای نجات سازمان میراث فرهنگی از این بن‌بست ویران‌کننده است.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها