هرگز شرافت و شخصیت کسی وادارت نکند که کار کوچکش را بزرگ بشماری و گمنامی انسانی سبب شود که کار بزرگ او را کوچک پنداری
تدبیر24 :ای علی كه جمله عقل و دیدهای/ شمهای واگو از آنچه دیدهای/ تیغ حلمت جان ما را چاك كرد/ آب علمت خاك ما را پاك كرد/ باز گو دانم كه این اسرار هوست/ ز آنكه بیشمشیركشتن كار اوست (مولوی، دفتر اول).
در جهان امروز توجه به حقوق آدمیان از مباحث مهم و كلیدی در عرصههای سیاسی و اجتماعی به شمار میرود.
اعلامیه ٣٠مادهای «حقوق بشر» از دستاوردهای این موضوع مهم در دوران جدید است. اصطلاح حقوق بشر «human rights» در میان فیلسوفان غرب سابقه كهن تاریخی ندارد و عالمان عصر روشنگری مانند كانت كه منظومه فكری و فلسفه عملی خود را بر كرامت انسان گذاشتهاند؛ مسئله حقوق انسان را چندان كلیدی تلقی نكردهاند یا چندان مرسوم نبوده است. با توجه به آموزههای اسلامی، بهویژه در تعالیم امام علی (ع) مسئله حقوق مردم از اهمّ مسائل به شمار آمده و هر انسانی منهای عقیده و آیین از حقوق طبیعی و الهی برخوردار است و باید این حقوق پاس داشته شود. حقوقی از قبیل: حق آزادی، حق حیات، حق ازدواج و حق انتخاب عقیده را كسی برای انسان وضع نكرده؛ بلكه اینها از حقوق خدادادی است و از ناحیه كسی سلبكردنی نیست. از دغدغههای امیرالمؤمنین (ع) در دوران حكومتش این بود كه این حقوق ضایع نشود و حتی مخالفانش از حقوق طبیعی خود بهرهمند شوند. امروز صاحبان حقوق بشر میگویند نخستین حق طبیعی انسان آزادی است و كسی نمیتواند این حق را از انسان سلب کند و كرامت انسان اقتضا میكند كه بشر صاحب چنین حقی باشد. زیرا خداوند انسان را آزاد آفریده است.
امام علی(ع) در خطبهای فرمود:
أَیهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَمْ یلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ ( الكافی ٨٦٩ج٨ ص ٦٩) مردم بدانید كه انسان برده و كنیز آفریده نشده؛ بلكه تمام انسانها آزاد آفریده شدهاند. این جمله در روزگاری ایراد شد كه در فلسفههای یونان از قول برخی فیلسوفان میگفتند كه بردگان از نخست برده آفریده شدهاند. در دولتشهرهای یونان بردگان به لحاظ طبقاتی از بقیه ساکنان شهر کاملا جدا بودند. آنها نهتنها آزاد نبودند؛ بلکه در اندیشه سیاسی یونانیان بهمثابه موجوداتی تلقی میشدند که ارزشی کمتر از انسان دارند. برخی آنها را همتراز زن و عدهای مانند وحشیان فاقد عقل میپنداشتند. جامعه یونان اغلب چنین توصیف شده است که در آن بردگان کلیه کارهای یدی را انجام میدادند. افلاطون ارزشی برای تعیین جایگاه بردگان در جامعه قائل نبود؛ اما در تعالیم امام علی (ع) مسئله به گونهای دیگر است. انسان به عنوان انسان دارای ارزش وكرامت ذاتی است و كسی حق ندارد این ارزش را زیر پا بگذارد یا انسانها را با ارزشهای ذاتی متفاوت ببیند. در تاریخ حاكمیت امام علی مواردی را میبینیم كه حضرت با كسانی كه میخواستند كرامت و آزادی خود را زیر پا گذارند، برخوردی پندآموز داشته است؛ ازجمله هنگامی كه حضرت در راه رفتن به شام به محلی به نام «انبار» رسید، دهقانان آن شهر پیشاپیش امام میدویدند. ایشان فرمود: ما هذا الذی صنعتموه، این چه كاری است كه شما میكنید؟ فقالوا خلق منا نعظم به امراءنا: عادتی است كه داریم و با این روش به حاكمان خود احترام میگذاریم. امام با این جملات مردم را از این كار منع كرد: و... ما ینتفع بهذا امراءكم و انكم لتشقون علی انفسكم و تشقون به فی آخرتكم: امیران شما با این كار سودی نبردند، شما با این كار در دنیایتان به رنج میافتید و در آخرت بدبخت میشوید و چه زیانبار است رنجی كه كیفر در پی داشته باشد و چه سودمند است آسودگی همراه با ایمنی از عذاب خدا. (نهجالبلاغه حكمت ٣٧) یعنی اگر انسان كرامت و آزادگی خود را به پای قدرتی قربانی كند، هم رنج دنیا و هم عذاب آخرت در پی دارد. در موردی دیگر، هنگامی كه امام (ع) از صفین به كوفه باز میگشت، به شبامیان كه تیرهای از قبیله همدان بودند، برخورد كرد؛ یكی از بزرگان این قوم به نام حرببنشرحبیل در ركاب حضرت دوید؛ درحالیكه حضرت سواره بود و او پیاده. امام فرمود: ارجع فان مشی مثلك مع مثلی فتنة للوالی و مذلة للمئومن: بازگرد، پیادهرفتن کسی مانند تو در ركاب کسی مانند من موجب فریب والی و مذلت و خواری مؤمنان است. (حكمت ٣٢٢) این سخنان زمانی گفته میشود كه حضرت در اوج قدرت و حكومت قرار دارد و به تمام بشریت پیام میدهد كه كرامت و آزادی خود را به پای هیچ قدرتی مخدوش و لكهدار نکند و به حاكمان تاریخ میآموزد كه كرامت آدمی نباید در هیچ شرایطی به پای قدرت حاكمان آسیب ببیند و در جملهای دیگر میفرماید: اكرم نفسك عن كل دنیة و ان ساقتك الیالرغایب..، خود را گرانمایهتر از آن شمار كه در زندگی به فرومایگی و حقارت تن دردهی؛ گرچه آن ذلتپذیری، تو را به خواستههای دلت برساند؛ چراكه تو هرگز نخواهی توانست در برابر آنچه در این راه از دست دادهای، بهایی بهدست آوری و هرگز برده دیگری مباش كه خدا تو را آزاد و آزادیخواه آفریده است. (نهجالبلاغه نامه ٣١). ای كاش فقیهان و متكلمان اسلام روی این سخنان، كاوشهای بیشتری میكردند و حقوق آدمیان را در این راستا احیا میكردند و براساس آموزههای امام علی (ع) كرامت آدمی را در برابر فلسفههای امروزی روشن میکردند. اما در نگاه امام علی (ع) به موضوع مساوات نیز توجه شده است. انسانها در اصل آفرینش هیچگونه تمایزی با یکدیگر ندارند. در عهدنامه خود به مالك میگوید «ولا تكونن علیهم سبعا ضاریا فانهم صنفان؛ اِمّا اخٌ لک فیالدّین او نظیرٌ لک فیالخَلْق»: با مردم مانند درندگان برخورد مكن، افراد جامعه از دو صنف خارج نیستند؛ یا برادر دینی تو هستند و یا در خلقت مانند تو و با تو مساوی هستند. برابری آفرینش آدمیان ایجاب میکند که افراد بشر ذاتا دارای منزلتی برابر باشند و تفاوت آنان در آیین و نژاد و مذهب باعث تمایز آنان در حقوق اجتماعی نشود. امام درباره تساوی حقوق، در نامهای به اسودبنقطبه، فرمانده سپاه حلوان، چنین یادآور میشود: «فَلیکُنْ امرُالنّاسِ عندک فیالحقِّ سواء»؛ (نامه ٥٩) همه در برابر حق باید یکسان و برابر باشند و هیچکس را بر دیگری امتیازی نیست. در جای دیگر خطاب به فرماندهانش میگوید: حق شما بر من این است که درباره «حق» تمامتان را به یک چشم بنگرم.» (نامه ٥٠) و یا خطاب به مالک اشتر میفرماید: هرگز شرافت و شخصیت کسی وادارت نکند که کار کوچکش را بزرگ بشماری و گمنامی انسانی سبب شود که کار بزرگ او را کوچک پنداری؛ اما گویاتر از همه این فرمان است: و اَلْزِمِالحقَّ مَنْ لَزِمَه منالقریب و البعید: حق را درباره هر کسی که بایسته است، دور یا نزدیک، اجرا کن. مصونیت از تجسس در احوال شخصی آنان نیز ازجمله حقوق پذیرفتهشده امروز است. افشانکردن اسرار و رازهای خصوصی مردم یکی از حقوقی است که هم برای افراد و هم برای حکومت ایجاد تکلیف میکند. اسلام تجسس را صریحا ممنوع کرده است. امیر مؤمنان در عهدنامه مالک اشتر به این حق مردم نیز تأکید فرموده است:
ولیکُن ابعد رعیّتک منک وَ اَشنؤهُم عندک اَطلَبهم لمعایبالناس، فانّ فیالنّاس عیوباً، الوالی احقّ من سترها، فلا تکشفنّ عمّا غاب عنک منها فانّما علیک تطهیرُ ما ظهر لک و الله یحکُم علی ما غاب عنک فاستر العورة ما استطعت: (نامه ٥) دورترین و زنندهترین افراد در نزد تو باید کسانی باشند که بیشتر در جستوجوی عیوب مردماند. در همه مردم کاستیهایی است که زمامدار شایستهترین فرد در پوشاندن و مخفیکردن آن است. هرگز مباد که از عیبی که بر تو پنهان است، پرده برگیری که مسئولیت تو پاکسازی زشتیهای نمایان است. خداوند درباره آنچه از چشم تو پنهان است، حکم میکند؛ پس تو، هرچه میتوانی زشتیهای افراد را پنهان دار (نامه ٥٣). همانطور كه امام علی شهید شمشیر جهالت خارجیمسلكان شد، پارهای از مسلمانان امروز قربانی جهل دیندارانی میشوند كه هیچ آشناییای با روح اسلام و فرهنگ قرآن ندارند و خشم را بر حِلم حاكم كردهاند.
تیغ حلمم گردن خشمم زده است/ خشم حق بر من چو رحمت آمده است
غرق نورم؛ گرچه سقفم شد خراب/ روضه گشتم؛ گرچه هستم بوتراب (مولوی، دفتر اول).