بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28
کد خبر: ۶۵۶۴۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۱
به شهر بی دفاعی می اندیشم که در این سالها بی وقفه در حال جنگ بوده و بعد از گذشته سه دهه این روزها نفس هایش به شماره افتاده است و انگار آنجا زمان در سال 66 متوقف شده است.
تدبیر24 شهیندخت مولاوردی-هفتم تیر ماه هر سال به غیر از یادآوری انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و سالروز شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یارانش، یادآور بمباران شیمیایی شهرستان سردشت در سال 1366نیز هست که بزرگترین بمباران شیمیایی جهان بعد از جنگ جهانی اول به شمار می رود. در باره ابعاد و آثار این جنایت جنگی علیه بشریت که رژیم بعثی عراق در برابر چشم جهانیان و در روز روشن مرتکب شد حدود سی سال است که نویسندگان،گویندگان و شاعران نوشته اند، گفته اند و سروده اند، امابا توجه به عمق فاجعه دردهای این شهر با پایان جنگ هنوز التیام نیافته است و زخم های آن هنوز تازه است.
سردشت برای من که چند سال از دوران نوجوانیم را تا سال پیروزی انقلاب در آنجا سپری کرده ام یادآور خاطرات شیرین و به یادماندنی از بهشت کوچکی از جنگل های بلوط، تاکستان های وحشی و خروش و پیچ و تاب رودخانه زیبای زاب آن هم از زمان در قید حیات بودن پدرم است و تا زمانی که به تماشای فیلم مستند "سپیده دمی که بوی لیمو می داد"(روایتی از زندگی و مقاومت 5 زن مصدوم شیمیایی سردشتی)به کارگردانی آزاده بی زار گیتی ننشسته بودم، همواره با آن حال و هوا دفتر خاطرات خود از سردشت را در ذهنم ورق می زدم.  بعد از اکران آن فیلم و نیز آشنایی با پروین کریمی واحد یکی از مصدومان آن روز سیاه که در زمان تماشای فیلم در کنارم نشسته بود و سرفه و اشک امانش را بریده بود، به شهر بی دفاعی می اندیشم که در این سالها بی وقفه در حال جنگ بوده و بعد از گذشته سه دهه این روزها نفس هایش به شماره افتاده است و انگار آنجا زمان در سال 66 متوقف شده است.
این جنایت شرم آور حدود 8000 مصدوم که بیش از نیمی از آنان را زنان تشکیل می دهند (حدود4200نفر) بر جای گذاشته است که پس از جنگ با درد و رنج به ظاهر به گذران زندگی خود مشغول هستند و در واقع تن به مرگ تدریجی در سکوت سپرده اند، کابوسی که برای این مردم پایانی ندارد.
در این میان اما حکایت زنان مصدوم حکایتی دیگر است که بر رنج مضاعف آنها صحه می گذارد؛ رنج مصدوم بودن از یک طرف و رنج زن/ مادر بودن از طرف دیگرو احساس تبعیضی که تحمل این دردهای جانکاه را سخت می کند.
این ایام فرصت مغتنمی را فراهم می آورد تا ضمن جلب توجهات و ایجاد حساسیت و تلنگر بیش از پیش نسبت به موضوع و زنده نگاهداشتن و مشمول مرور زمان نشدن آن، به پایش و ارزیابی عملکرد مسئولان و متولیان امور در تسهیل شرایط زندگی و درمان قربانیان این فاجعه پرداخته شود.
سفر اخیر کاروان تدبیر و امید به استان آذربایجان غربی فرصت دیگری بود تا با بازخوانی وضعیت و درد و رنج های مزمن و کهنه این دیار بر تامین خواسته ها و نیازها ی مردمان مظلوم و نجیب و صبور آن تاکید گردد: تجهیز کلینیک تخصصی مصدومان شیمیایی که قرار بود بزرگترین بیمارستان مصدومان شیمیایی خاورمیانه باشد، ایجاد مراکز مشاوره خانواده، راه اندازی مراکز و فضاهای ورزشی و تفریحی و فرهنگی و هنری، از جمله پارک بانوان و تکمیل کانون فرهنگی اجتماعی بانوان، شناسایی و تعیین درصد جانبازی برای مصدومانی که صورت سانحه یا مستندات لازم را ندارند، بویژه برای مصدومان زن و بالاخره صدور مجوز منطقه آزاد تجاری سردشت برای شتاب بخشیدن به توسعه متوازن استان و ....می تواند تا حدود نسبتا زیادی تسکین دهنده آلام و دردهایی باشد که حدود سه دهه زنان و مردان و کودکان این سرزمین را از هستی ساقط کرده و به خاک سیاه نشانده است.
به موازات توجه به تحقق این مطالبات به حق نباید از پیگیری احقاق حق و به نتیجه رساندن طرح دعوی در مجامع بین المللی برای عاملان و مسببان این جنایت جنگی و دریافت غرامت از 13 کشور فروشنده سلاحهای شیمیایی به عراق نیز غفلت کرد.، اقدامی که در این سی سال می توانست ضمن تشفی خاطر بازماندگان شهدا و مصدومان از تکرار چنین جنایاتی در آینده نیز جلوگیری نماید، هر چند که چنین نشده است و سایه شوم سپیده دمی که برای این مردمان هنوز بوی لیمو می دهد،  بر زندگی آنان همچنان سنگینی می کند و درد و حسرت تنها میراث آنان برای نسل های بعدی است.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۱
ابوالفضل
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
0
0
خواهش میکنم دست از مرثیه سرایی بردارید و اگر راست میگید حالا که همه کاره اید یه خدمتی به این بدبختا بکنید.
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها