اخباری که از گوشه و کنار جهان منتشر میشود نشان دهنده آن است که در جهان پر سر و صدا و آکنده از دشمنی روزگار میگذرانیم.
تدبیر24 »همانطور که آنگلامرکل صدراعظم آلمان نیز اشاره کرده است«ریاست جمهوری ترامپ تعادل جهان را به هم زده است.» در واقع سنگی در آن سوی دنیا پرتاب شده است که امواج سهمگین آن در وهله نخست متوجه آمریکاست و سپس ناآرامی آن به جهان سرایت کرده است.
بیشک این ناآرامی ها و تظاهرات موجود در آمریکا که ناشی از نارضایتی شهروندان این کشور به خاطر روی کار آمدن ترامپ است در آینده ادامه خواهد داشت. بنابراین نباید گمان برد که این ناآرامیها تنها محدود به یک برههای است و پس از آن تمام می شود.
در اروپا پس از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا شاهد تلاطم هستیم و انتخابات پیش روی آلمان و فرانسه در نهایت احتمال بر روی کار آمدن گروههای افراطی در این کشورها نگرانکننده است. به همین دلیل باید اذعان داشت که تقریبا یک موج تلاطم سراسر جهان را در برگرفته است.
این موج عدهای را بیش از اندازه ذوق زده کرده است، بهطوری که در کنفرانس امنیت مونیخ شاهد اظهارات تند و نسنجیده آمریکا، عربستان و ترکیه بودیم. بهطور مثال رئیس سابق دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی(شاباک) و رئیس کمیته امور نظامی و بین الملل «کنیست» ادعاکرد که ایران به دنبال احیای امپراطوری باستانی خود است.
در حالی که احیای امپراطوری نه تنها برای ایران قابل اجرا نیست بلکه برای ترکیه نیز ممکن نیست. یا مثلا وزیر امور خارجه ترکیه در اجلاس مونیخ مدعی شد که ایران با دخالت در یمن، بحرین و عربستان سعودی، ثبات منطقه را برهم می زند. ایران تلاش میکند سوریه و عراق را به دو کشور شیعی تبدیل کند! در حالی که این تصور وجود داشت که ایران و ترکیه مسیر نسبتا آرامی را در روابط خود تجربه میکنند.
البته نمیتوان اذعان داشت که ترکیه، امارات و عربستان سعودی درباره ایران امروز به یک نگاه تازهای رسیدند و اخیرا به این موضوع پی بردند که به زعم آنها ایران به دنبال بسط قدرت و نفوذ خود است. بنابراین رخدادهای اخیر بیانگر این مساله است که با روی کار آمدن ترامپ این کشورها جسارت اظهارات تند و قدرت کاذب پیدا کردند و امروز به راحتی به خود اجازه بیان اظهاراتی تند علیه ایران می دهند. البته این مساله بدین مفهوم نیست که نباید این تلاطم ها را جدی گرفت، به هر حال دولت روحانی به دنبال ایجاد فضایی آرام و عاری از تنش در روابط با همسایگان و دولتهای منطقه بود. اظهاراتی که از سوی این کشورها صورت گرفت و موج تهاجمی که سعودیها به راه انداختند، همه این مسائل نشان میدهد که محرک اصلی این موج تهاجمی رژیم صهیونیستی است.
این موج جدید در حقیقت یک واقعیتتازه را به منطقه تحمیل میکند. در مجموع میتوان گفت که در چند روز اخیر ما شرایط خوبی در منطقه پشت سر نگذاشتیم. شرایطی که سبب گردید در فضای دیپلماسی نتوانیم یک فضای امید بخشی را دنبال کنیم. اما این مساله بدین مفهوم نیست که ما تصور ببریم وضعیت مخاطرهآمیزی داریم. زیرا وضعیت توازن قوا در منطقه تغییر نکرده است و ما در توازن قوای منطقهای در مقیاس وضعیت زمینی شرایط مطلوبی داریم و اعزام نیرو از ایران به منطقه و توازن میان تهران و متحدان منطقهای آن کماکان برقرار است.
همه رخدادهای اخیر بیشتر در عرصه تبلیغات و سخنرانی های رهبران سیاسی کشورهای منطقه است در عمل تغییر چندان زیادی به وجود نیامده است. موضعگیری ها علیه ایران از سوی برخی از کشورهای منطقه نشان میدهد که توازن قوا ظرف چند سال گذشته وضعیت به نفع تهران بوده است. بنابراین گمان میرود با وجود این مواضع خصمانه مسالهای که باید رعایت شود اقدامات معقول وحساب شده است. چراکه هیچ فردی نمیتواند حوادث آینده را دقیق پیشبینی کند؛ هر اقدامی علیه ایران امکانپذیر است، زیرا در شرایط فعلی آمریکا ساز ناکوک میزند. بسیاری از اقداماتی که ترامپ ادعا می کند عملا امکانپذیر نیست و پرهزینه است.
برای مثال کشیدن دیوار در مرز مکزیک هزینه زیادی برای دولت واشینگتن در بردارد اما موضع تهاجهی علیه ایران هیچ هزینهای برای آمریکا ندارد. باید اذعان داشت که در دوره اوباما، ایران می توانست، بهره برداری بیشتری ازاین موقعیت زمانی ببرد.
لازم است ایران با آرامش مسائل خارجی پیرامون خود را رصدکند و در شرایط خاص اقدام بهنگام را انجام دهد. در یک عبارت باید اذعان داشت لبخند ملایم ظریف توام با مواضع قاطع و جدی وی در برخورد با چنین اظهاراتی کلید حل این مساله است. بنابراین باید با خونسردی و آرامش نسبت به اظهارت تند برخی از کشورها واکنش نشان داد.
نکته دیگر آن که باید از هر نوع اقدام تحریک کننده در داخل پرهیز کرد چراکه رقبا و دشمنان ما در جهان از این گونه اقدامات به نفع خود بهره برداری میکنند. باید مراقب اقدامات تحریک کننده بود اما مساله سوم اتحاد و همبستگی در برابر تهاجم بیرونی است. تجربه عراق نشان داد پس از خروج صدام حسین تاکنون عراق روی خوش و آرامش به خود ندیده است و همواره ترور، وحشت و اشغال سرزمینی را توسط نیروهای تروریست داعش و کشورهای خارجی تجربه کرده است. نه تنها عراقیها بلکه افغانها و سوری ها نیز از وجود نیروهای خارجی در کشورشان رنج می برند.
بنابراین در ایران همه نیروهای سیاسی باید موضع یکپارچهای علیه تهاجم خارجی اتخاذ کنند. این مساله نکته مهمی است که باید آن را به رخ جهان کشید. در این میان مهم نیست که یک جریان سیاسی مانند اصولگرایان چه نظری دارند ممکن است مدعی شوند که اصلاحطلبان با این سخنان قصد دارند خود را تطهیر سازند! زیرا نه جریان اصولگرا این مساله را از سوی اصلاحطلبان باور میکند و نه اصلاحطلبان نیاز به تطهیر اصولگرایان دارند. بنابراین موضع اصلاحات در برابر تهاجم خارجی موضع بسیار محکمی است، همانطور که راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه جلوهگر یک موضع بسیار محکم ملی بود.
در عرصه گفتمان رسانهای و مجازی باید مقابله با تهاجم خارجی و محکوم کردن تهدیدات واظهارات ضد ایرانی به یک موضع عمومی تبدیل شود. قطعا، این مهم موثر واقع شده و برخی از گروههایی که تصور میکنند از شرایط میتوانند به نفع خود بهره برداری کنند را کاملا ناامید کرده و این گروهها را به این نتیجه خواهد رساند که برای آنها در ایران هیچ سفرهای پهن نیست.
احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب